خورشيد مدينه - خورشید مدینه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

خورشید مدینه - نسخه متنی

جواد محدثى

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خورشيد مدينه

(به ياد بحر حقايق، حضرت صادق(ع‏»

جواد محدثى

زبان رساى اسلام بود و مبين شريعت مصطفى(ص).

با سخنانى حكيمانه، منطقى استوار، علمى سرشار، برگزيده روزگاربه شمار مى‏آمد و... بنده شايسته پروردگار.

در سالهاى سياهى كه ابرهاى سلطه امويان، آسمان جهان اسلام راتاريك كرده بود و در سالهايى تيره‏تر، كه حكومت عباسيان،مسلمانان را به تيرگى نشانده بود.

او خورشيد مدينه دين و دانش بود.

در ميان اين دو فصل سياه و سرد و ابرآلود، چند صباحى كه خورشيدوجودش از افق مكتب و مذهب تابيد، اسلام و قرآن را جان بخشيد.

او آبيارى نهال حق كرد تا اين بذر ايمان پاگرفت و در افق‏انديشه‏ها تابان شد.

دين به نام او زنده گشت.

درخت علم، در بوستان كلامش روييد و به برگ و بارنشست.

گلشن فضل، از چشمه دانش او سيراب شد.

كتاب فقه، با «الفباى صادقى‏» نگاشته گشت.

وقتى چشمه فضل و فقه و علم و كمال او مى‏جوشيد، حسودان و عنودان‏زبان به طعن مى‏گشودند و تيغ دشمنى بر مى‏كشيدند و پاى خصومت پيش‏مى‏گذاشتند.

ولى... كدام دانشور را مى‏توان شناخت و نام برد كه از گنج دانش‏حضرت صادق(ع) بهره نبرده باشد؟

و كدام معلم را مى‏توان يافت كه به اندازه او، تربيت‏يافته درمكتب عترت داشته باشد؟

حوزه‏هاى علميه، نقش شاگردى او را به سردرهاى خويش نوشته‏اند.

فقيهان دين مدار، خوشه چين حديث و حكمت صادقى‏اند.

آن چهار هزار گوش حكمت نيوش، كه از زبان اين حجت‏خدا حديث‏مى‏شنيدند و آن چهار هزار زبان و قلم كه به گفتن و نوشتن و ثبت‏و نشر حقايق دين از زبان او مى‏پرداختند، هركدام منشورى بودندكه آن نورهاى تابان را در رواق انديشه‏هاى بشرى مى‏تاباندند و آن‏معارف ناب و والا را از عرش بلند «علم لدنى‏» حضرتش، بر فرش‏كتابها و دفترها فرود مى‏آوردند.

خوشا به حال آن چهار هزار حكمت‏آموز محضرش!

آنان، همچون نسيمى خوشبوى، از كوى معارف او گذشته، در پهنه‏قلمرو اسلام، جوهره دين را پخش مى‏كردند و «قال الصادق‏» گويان،كام تشنگان معرفت را عطر آگين مى‏ساختند.

عصرى بود كه بدعت گذاران و دين ستيزان، در قالبهاى مختلف به‏تحريف چهره آيين محمدى(ص) مى‏پرداختند.

امام صادق(ص) بود كه خورشيد گون مى‏تابيد و آن اوهام و خرافات وتحريفات را مى‏زدود.

درود بر سلسله نورانى راويان احاديث،

آنان كه حلقه‏اى از «تعبد» و «اطاعت‏» برگردن داشتند و برگرد«آل الله‏»، پروانه وار مى‏چرخيدند و خوشه چين محضر آن انوارتابناك مى‏شدند، تا جهان در ظلمت نماند و بشريت از اين كوثر ناب‏و زلال، محروم نباشد.

ابان بن تغلب‏ها، هشام‏ها، مؤمن طاق‏ها، جميل بن دراج‏ها،ابوبصيرها، زراره‏ها، سماعه‏ها، عمارساباطى‏ها، جابربن حيان‏ها،مفضل‏ها، صفوان‏ها و... صدها ستاره فروزان، هريك در فروغ گسترى‏مكتب امام صادق(ع)، نقشى عظيم داشتند و حاملان و وارثان وراويان و ناشران آن علوم بودند.

سيراب شدگانى بودند از اين زمزم جوشان!

باده نوشانى بودند از اين ساغر كوثر گون!

آنان، كام دل را با حلاوت «مكتب عترت‏» آشنا ساخته بودند و ازپيشوايان دين، بويژه از صادق آل محمد، نه تنها علم، كه عمل هم‏مى‏آموختند و نه تنها دانش، كه عصاره دين را از زبان اومى‏گرفتند.

امروز، بام و در كشورما، «صادقيه‏» است.

اينك، در كشور امام صادق(ع)، فرهنگ اهل‏بيت عليهم السلام ، سارى‏و جارى است.

امروز، هرجا كه شيعه‏اى است، جعفرى است.

و هرجا كه حوزه‏اى است، صادقى است!...

/ 1