حوزه و دفاع فرهنگى
سيد محمود مدنى بجستانىروزگار شگفتى است. آدم احساس مىكندروز به روز ارزشها و پاى فشارى براصول درمعامله سياستها چوب حراج مىخورد وارزان به فروش مىرسد. دلت مىخواهدباوركنى كه خوابى واين مطالب دروغ است ووهم وخيال; ولى واقعيتها خود را به توتحميل مىكنند.هنوز بيش از دو دهه از انقلاب و يك دهه ازدفاع مقدس نگذشته است. هنوز پيكرشهيدان دفاع مقدس بر دوش مردم است.هنوز چشمهاى بسيارى منتظر خبرى ازمفقودالاثرهاست. گاه احكام دينى، ارزشهاىاسلامى و مقدسات مردم به بازى و تمسخرگرفته مىشود. آنان كه سر در آخور غربدارند، به ميدان آمدهاند و هيچ حرمتى راپاس نمىدارند و هيچ مرزى نمىشناسند.فريادشان هم بلند است كه «ديگران چراحرمت نمىنهند و بر مىآشوبند.»امام خمينىقدس سره پيش بينى كرده بود«عدهاى ده سال بعد بنشينند و حكم ارتدادسلمان رشدى را نقد كنند و آن را با محكقوانين ورشكسته فرهنگ غرب بسنجند.»اكنون امام كجاست تا ببيند عزا بسيارسهمگينتر و مصيبتبسى دشوارتر است؟اكنون حكم مسلم قصاص و ارث و اصولعقايد مسلم اسلامى هم توسط برخىغربزدگان مورد حمله قرار گرفته است.آنان كه فرياد تخصصشان گوش فلك را كركرده است، هيچ تخصصى را در فقه و كلامضرورى نمىبينند و به نقد روايات مىپردازندو به زن حكم قضاوت مىدهند، به ارثمساوى وى و ديه همانند او حكم صادرمىكنند.قصاص را خشونتبار و ديه را مربوط بهجامعه جاهلى عرب مىشناسند، غنا راهماهنگ با فطرت و پرواز دهنده روح معرفىمىكنند، زنها را به خودنمايى و ورزشهايىعلنى دعوت مىكنند. اين همه اگر چه ازدهانها و قلمهاى گوناگون بيرون مىريزد، آنقدر هماهنگ و همنواست كه هر عاقلىمىفهمد سرنخ اين عروسكها ستيكاستاد زبردست در پشت پرده است.اين واقعيتها بسيار تلخ و جانگداز است اماجانگدازتر از آنها نيز هست. آنچه از اينواقعيت تلخ، تلختر و از اين شرنگ جان سوز،جان سوزتر است، زهرخند رضايتآميزدوستان است.
زخم دشمن نمىكشد ما را
خنده دوستان است زهرآدمكش
خنده دوستان است زهرآدمكش
خنده دوستان است زهرآدمكش
1 - بحارالانوار، ج 21، ص 131; سيره ابن هشام، ج 4، ص 52.2 - وسائل الشيعه، ج 18، ص 451، باب سبالنبى(ص).