فقيهان سخنور در فهرست منتجب الدين - فقیهان سخنور در فهرست منتجب الدین نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فقیهان سخنور در فهرست منتجب الدین - نسخه متنی

احمد محیطى اردکانى

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فقيهان سخنور در فهرست منتجب الدين

ناصر باقرى بيدهندى پيامبران الهى اولين مبلغان بودند «رسلا مبشرين و منذرين‏» حضرت نوح(ع) ،هود(ع)، صالح(ع)، لوط(ع) و . .. خود را مبلغ و اندرزگويى امين مى‏دانستند.

سيوطى در كتاب «الاوائل‏» مى‏نويسد: ابراهيم(ع) نخستين كسى است كه بر منبرخطبه خوانده است.

جاحظ در كتاب «البيان و النبيين‏» مى‏نويسد: «وكان شعيب اخطب الانبياء.»:شعيب(ع) سخنورترين پيامبران بود.

پيامبر اسلام(ص) علاوه بر اين كه خود مبلغ سيار بود، براى نشر اسلام و تعليم‏قرآن مبلغانى به اطراف و اكناف اعزام مى‏كرد. ابن هشام در سيره خود اسامى برخى‏از مبلغان را، كه در اين راه به شهادت رسيده‏اند، آورده است.

پس از آن حضرت، امام على(ع) كه درباره سخنانش گفته‏اند: «دون كلام الخالق وفوق كلام المخلوق‏» اين رسالت را بر عهده داشت و در فرصت‏هاى مناسب به روشنگرى‏مى‏پرداخت.

بعد از انبيا و اوصيا و اوليا، عالمان متعهد بايد پيام خداوند سبحان را به‏مردم برسانند; زيرا آنها وارثان پيامبرند و رسالت پيام‏آوران الهى را به دوش‏مى‏كشند.

در گذشته سطح وعظ و ارشاد، بسيار بالاتر از دوره‏هاى اخير و معاصربوده است و واعظان هميشه از رجال بزرگ علمى بوده‏اند. در كتب تاريخ نام انبوهى‏از دانشوران واعظ ثبت‏شده است.

فقيه معروف شيعه نويسنده «من لايحضره الفقيه‏»، شيخ صدوق (ره) كه بالغ بردويست كتاب داشته، در قم مجلس وعظ داشته است. شيخ عبدالجليل رازى در كتاب نقض‏كه آن را در حدود سال‏556 تاليف كرده) در باره او مى‏گويد: هم كتاب تصنيف‏مى‏كرد هم وعظ مى‏نمود و هم درس مى‏گفت وصيت علم او تا تركستان گسترده شده بود.

امالى صدوق حاوى‏97 مجلس از مجالس وعظ اوست كه ضمن آنها سخنان معصومان وفضايل خاندان نبوت بيان شده است.

شيخ مفيد كه اسلام، عالمى را به پايه و وزانت او كمتر ديده است نيز داراى‏مجموعه‏اى به نام «امالى‏» است.

«امالى‏» او حاوى چهل و دو مجلس است كه در هفت‏سال برگزار شده است.

تاريخ بيان نخستين گفتار اين كتاب اول ماه رمضان سال 404 ه.ق و زمان آخرين‏مجلس آن رمضان سال 411 ه.ق بوده است.

سيد مرتضى دانشور ديگر شيعى، كه در سال‏426 درگذشت، كتابى دارد كه به‏«امالى‏» سيد مرتضى معروف است. اين كتاب مجموعه گفتارهاى او در مجالس وعظ‏است. شيخ طوسى(ره)، بنيانگذار حوزه كهنسال نجف كه بيش از سيصد تن از بزرگان‏خاصه و عامه كه همه در حد اجتهاد بوده و در درس او شركت مى‏جستند و دو كتاب ازكتب اربعه شيعه از آثار ارزنده و ماندگار اوست، نيز مجلس وعظ داشته و مجموعه‏گفتارش با عنوان «امالى شيخ طوسى‏» به يادگار مانده است.

دانشمند ديگر مرتضى ذوالفخرين قمى است. رازى در صفحه 51 كتاب «النقض‏»مى‏نويسد: مجلس وعظى داشت و فضلاى عالم از خطبه‏ها و كتابهايش سرمايه مى‏گرفتند.

ديگر از واعظان قمى در قرن ششم، عزالدين يحيى بن محمد علوى نقيب مى‏باشد.

ابن جوزى در كتاب «المنتظم فى اخبار الامم‏»، نام و شرح حال گروهى از واعظان‏سده‏هاى چهارم و پنجم را كه همه از دانشوران مشهور بودند، ذكر كرده است.

آرى در گذشته بيشتر دانشمندان به تبليغ دين مى‏پرداختند. اما دشمن، براى اين‏كه عالمان بزرگ را از منبر دور سازد، برنامه‏ريزى گسترده كرد و به تدريج درباور همه گنجانيد كه وعظ و خطابه دون شاءن فقيهان، مفسران و متكلمان است.

اين اقدام كم و بيش در حوزه ديرپاى نجف موثر واقع شد و بدين ترتيب ميان مردم‏و دانشمندان دينى فاصله افتاد.

معمار انقلاب اسلامى امام راحل(ره) در اين زمينه مى‏فرمايد:

«ممكن است دستهاى ناپاكى با سمپاشيها و تبليغات سوء برنامه‏هاى اخلاقى و اسلامى‏را بى‏اهميت وانمود كرده، منبر رفتن براى پند و موعظه را مغاير با مقام علمى‏جلوه دهند ... امروز در بعضى از حوزه‏ها شايد منبر رفتن و موعظه كردن را ننگ‏بدانند! غافل از اين كه حضرت امير(ع) منبرى بودند و در منابر مردم را نصيحت‏فرموده و راهنمايى مى‏كردند.

ساير ائمه(عليهم السلام ) نيز چنين بودند.» با توجه به اهميت وعظ و خطابه ولزوم تبيين ديدگاه فقيهان گذشته درباره اين موضوع بررسى «فهرست منتجب‏الدين‏»سودمند مى‏نمايد.

فهرست چه كتابى است!

«فهرست‏شيخ منتجب‏الدين‏» يكى از كتابهاى مهم تراجم ورجال است كه بين سالهاى 572 592، به عنوان كامل كننده فهرست‏شيخ الطائفه‏محمد بن حسن بن على طوسى، به رشته نگارش كشيده شد.

از آنجا كه نويسنده دانشمند و پژوهشگرش، حافظ، ابوالحسن منتجب الدين على ابن‏عبيدالله بن حسن بن حسين بن بابويه رازى، فردى موثق، پارسا و دقيق بود، كتابش‏شهرت خاص يافت و مورد توجه دانشمندان واقع شد.

منتجب الدين در كتاب گرانقدر خويش نام انبوهى از دانشوران را ثبت كرده،درباره هر يك به اختصار مطالب سودمندى نگاشته است. آنچه در اين مقاله مى‏خوانيدنام گروهى از فقيهان وارسته است كه در كنار فتوا و تدريس، منبر مى‏رفتند و مردم‏را اندرز مى‏دادند.

البته پس از نام هر فقيه سخنور نوشته كوتاه منتجب‏الدين را نيز ترجمه كرده‏ايم‏تا شاهدى بر درستى گفتار ما باشد.

سيد ثقه ابوالعباس عقيل بن حسين بن محمد بن على بن اسحاق او فقيه ومحدث است كتابهاى صلوه، مناسك حج و امالى از آثار اوست.

سيد زاهد عزالدين بن عراقى حسينى: او دانشورى فاضل، فقيه و واعظ بود.

قاضى زين‏الدين ابوعلى عبدالجبار بن حسين بن عبدالجبار طوسى: اين دانشور فقيهى‏نيكوكار است.

فقيه صالح ابوالحسن على بن ابى‏سعد بن ابى‏الفرج خياط: او دانشمندى پارساست كه‏در شمار واعظان جاى دارد. كتاب جامع الاخبار از آثار اوست.

سيد نور الدين على بن محمد حسينى خجندى ساكن رى: اين بزرگوار فقيهى نيكوكار است‏و از واعظان شمرده مى‏شود.

شيخ نجم الدين ابو القاسم على بن حسين حاستى: او واعظى نيك كردار است كه در فقه‏نيز تواناست.

سيد ضياء الدين ابو الرضا فضل الله بن حسين بن ابى الرضا عبيد الله‏بن حسين بن على حسين مرعشى: اين سيد دانشورى پارسا و فقيهى واعظ است.

شيخ ابو المظفر ليث‏بن سعد بن ليث اسدى او كه در زنجان زندگى مى‏كند، شاعرى‏گرانقدر و فقيهى نيكوكار است.

كتاب الامالى فى مناقب اهل البيت (عليهم السلام ) از آثار اوست.

قاضى مجد الدين محمد بن على بساريه: قاضى، واعظى نيك كردار است و در شمارفقيهان جاى دارد.

شيخ جمال‏الدين محمد بن عبدالكريم: شيخ محمد فقيهى واعظ شمرده مى‏شود.

شيخ فقيه مختار بن محمد بن مختار بن بابويه: او دانشورى پرهيزگار و واعظ است.

سيد زين الساده ناصر بن داعى بن ناصر بن شرفشاه علوى حسنى شجرى: سيد ناصرفقيهى نيك رفتار و واعظ شمرده مى‏شود.

سيد ناصرالدين محمد بن حسين بن منتهى حسينى: سيد محمد دانشورى پارسا و واعظ است و قاضى شهر شمرده مى‏شود.

شيخ امام عماد الدين ابو جعفر محمد بن على بن حمزه طوسى مشهدى: او دانشمند، فقيه و واعظ است.

«الوسيله‏»، «الواسطه‏»، «الرابع فى الشرايع‏»، «المعجزات‏» و «مسائل فى‏الفقه‏» در شمار آثار او جاى دارد.

شيخ افضل الدين محمد بن ابى‏الحسن بن هموسه ورامينى: شيخ، فقيهى فاضل و واعظ شمرده مى‏شود.

سيد بدر الدين مجتبى بن اميره بن سيف النبى جعفرى زينبى: سيد بدرالدين واعظى‏بود كه در گروه فقيهان جاى داشت و سرانجام به شهادت رسيد.

شيخ ابومحمد عبدالرحمن بن محمد بن شجاع: شيخ عبدالرحمن فقيهى مورد اعتماد وواعظ بود.

شيخ نجم‏الدين ابوتراب على بن ابراهيم بن ابى‏طالب ورامينى: او دانشورى واعظ است‏كه فقيه نيز به شمار مى‏آيد.

شيخ رشيدالدين على بن عبدالمطلب قمى: شيخ على فقيهى واعظ است.

شيخ عمادالدين على بن محمد بن على طوسى: او در شمار فقيهان واعظ جاى دارد.

شيخ الامام نصره الدين ابو محمد حسن بن على بن زيرك قمى: شيخ حسن فقيهى پارسا و واعظى نيك‏كردار است.

شيخ الامام اوحد الدين حسينى بن ابى الحسين بن ابو الفضل قزوينى: او فقيهى‏نيكوكار، مورد اعتماد و واعظ است.

شيخ مجد الدين صاعد بن على آبى: شيخ صاعد دانشورى فقيه و واعظ شمرده مى‏شود.

سيد طالب بن على بن ابى‏طالب علوى البرى: سيد طالب فقيهى نيكورفتار و واعظ است.

آنچه گذشت، بخوبى نشان مى‏دهد كه در گذشته علماى بزرگ و فرزانگان بر كرسى وعظو خطابه مى‏نشستند، و گاه مجموع گفتارهاى آنها در قالب امالى در اختيار ديگران‏قرار مى‏گرفت. بنابراين هرگز نبايد به تبليغ سوء آنان كه سخنرانى، و وعظ رامنافى مقام فقيهان و دانشوران مى‏شمارند، توجه كرد. تبليغ كار انبياى بزرگ الهى‏و اوصياى آنان بود كه آگاه‏ترين و والاترين و محبوب‏ترين چهره‏هاى جامعه شمرده‏مى‏شدند.

/ 1