بخش چهارم فرهنگ اسوه
زهرا حبيبيان29 - تبسم
«اذا حدث بحديث تبسم فى حديثه.» (1) ;پيامبرصلى الله عليه وآله زمانى كه صحبت مىكرد، تبسمبر لب داشت.«جل ضحكه التبسم.» (2) ; بيشترينخنده او را تبسم تشكيل مىداد.30 - تبليغ
تبليغ دين، شان برجسته پيامبران است.پيامبر اسلامصلى الله عليه وآله - كه پيامهاى الهى به او ازهرپيامى گستردهتر و برجستهتر بود.- تلاشىخستگىناپذير در رساندن اين پيامها به مردمداشت. مخاطب او همه نسلها و عصرها بود.آن حضرت از هر زمان و مكان ممكن براىتبليغ رسالتخود بهره مىگرفت. «يخرج فىكل موسم فيدور على قبائل العرب.» (3) ;پيامبرصلى الله عليه وآله درهر موسمى به سوى قبايلعرب مىرفت.31 - تجملات
رسالتهاى الهى و انسانى گاه قربانىفريفتگى انسان در برابر زرق و برقهاى پوچدنيا مىشوند. غفلت كه مانعى بزرگ بر سرراهدرك حقايق معنوى و اخروى است، ريشه درتجملات مادى دارد. پيامبرصلى الله عليه وآله به زخارفمادى و دنيوى اعتنا نمىكرد.اميرمؤمنانعليه السلام حالت تجملگريزىپيامبرصلى الله عليه وآله را چنين توصيف مىكند:«يكون الستر على باب بيته فتكون فيهالتصاوير فيقول: يا فلانة - لاحدى زوجته -غيبيه عنى فانى اذا نظرت اليه ذكرت الدنياو زخارفها.» (4) ; پردهاى كه در روى آنعكسهايى قرار داشت، بردرخانه پيامبرصلى الله عليه وآلهآويخته شده بود. پيامبرصلى الله عليه وآله به يكى از زنانخود فرمود: آن را از مقابل من دور گردان. روقتبدان نظر مىافكنم دنيا و زخارف آن رابه ياد مى آورم.32 - ترنج
در وصف پيامبرصلى الله عليه وآله آمده است: يعجبهالنظر الى الاترج الاخضر.»(5); پيامبرصلى الله عليه وآلهنگاه كردن به ترنجسبز را دوست داشت.33 - تشييع جنازه
«كان رسول اللهصلى الله عليه وآله يتبع الجنازة.»(6);پيامبرصلى الله عليه وآله چنين بود كه در پى جنازهمىرفت و به تشييع آن مىپرداخت.پيامبرصلى الله عليه وآله گاه در تشييع جنازه برخى ازمؤمنان مانند سعدبن معاذ كه از مقامى رفيعنزد خدا برخوردار بودند، با پاى برهنه و بدونردا حركت مىكرد. (7)34 - تواضع
قلم و زبان را ياراى شرح حقيقت تواضعپيامبرصلى الله عليه وآله نيست. آنچه مىتوان گفت،امواجى از درياى تواضع پيامبرصلى الله عليه وآله است،كهدر ساحل رفتارهاى نبوى فرو نشسته است.اميرمؤمنانعليه السلام در وصف تواضع پيامبرصلى الله عليه وآلهمىفرمايد: «يركب الحمار العارى و يردفخلفه.» (8) ; آن حضرت بر الاغ برهنه سوارمىشد و فردى را نيز در پشتسر خود سوارمىكرد.روزى شير و عسل براى آن حضرت آوردند.پيامبرصلى الله عليه وآله اندكى از آن را ميل فرمود، آن گاهظرف را برزمين گذاشت. سؤال شد: يا رسولالله! آيا خوردن اين غذا را حرام مىدانيد؟فرمود: نه; تواضع براى خدا مىكنم. (9)35 - تلاوت قرآن
اميرالمؤمنينعليه السلام در وصف پيامبرصلى الله عليه وآلهمىفرمايد: «لايحجزه عن قراءة القرآن الاالجنابة.» (10) ; پيامبرصلى الله عليه وآله را از قرائت قرآنچيزى جز جنايتباز نمىداشت.36 - پدرانه رفتار كردن
درباره پيامبرصلى الله عليه وآله آمده است: «وصارلهمابا و صاروا عنده فىالحق سواء.» (11) ; اوبراى مردم، پدر بود و در حقوق، ميانشان بهمساوات رفتار مىكرد.37 - پرسش و پاسخ
اصحاب پيامبرصلى الله عليه وآله شيفته پاسخهاىپيامبرصلى الله عليه وآله به پرسشهاى خود بودند. آنهااز زيادهروى كردن در پرسش از حضرت شرممىكردند و يا برخى نحوه پرسيدن رانمىدانستند. چارهاى براى اين مواردانديشيدند. در روايت آمده است:«كان اصحابه يستجلبون الغرباء كىيسالوا رسول اللهصلى الله عليه وآله يستفيدوا من جوابرسول اللهصلى الله عليه وآله لهم و شرحه لهم.» (12) ;اصحاب پيامبرصلى الله عليه وآله غريبهها را به نزدپيامبرصلى الله عليه وآله مىكشاندند، تا از آن حضرتپرسش كنند و آنها از جواب پيامبرصلى الله عليه وآله وشرح مطالب توسط آن حضرت استفادهكنند.در نهج البلاغه نيز به اين موضوع اشارهشده است. (13)38 - تاليف قلوب
«كان يؤلفهم و لايفرقهم.» (14) ;پيامبرصلى الله عليه وآله قلوب مردم را به يكديگر نزديكمىكرد و ميانشان تفرقه ايجاد نمىكرد.39 - تبريك گفتن
«كان رسول اللهصلى الله عليه وآله... اذا هنا قال:بارك الله لكم و باركالله عليكم.» (15) ;پيامبرصلى الله عليه وآله وقتى به كسى تبريك مىگفت،اين جمله را بر زبان جارى مىكرد. «باركالله لكم و بارك الله عليكم.»40 - تسليت گفتن
«كان رسول اللهصلى الله عليه وآله اذا عزى قال:آجركم الله و رحمكم.» (16) ; پيامبرصلى الله عليه وآلهوقتى كه به كسى تسليت مىگفت، اين جملهرا به كار مىگرفت: «آجركم الله و رحمكم»41 - تشبه به جنس مخالف
پيامبرصلى الله عليه وآله در قلمرو احكام و دستوراتحكومتى از تشبه داشتن به جنس مخالفجلوگيرى مىكرد. «كان رسول اللهصلى الله عليه وآلهيزجر الرجل ان يتشبه بالنساء و ينهىالمراة ان تتشبه بالرجال فى لباسهما.» (17) ;پيامبرصلى الله عليه وآله مرد و زن را از شبيه شدن بهيكديگر در پوشيدن لباس منع مىكرد.4 - ثناگويى
پيامبرصلى الله عليه وآله نه از كسى ثناگويى مىكرد و نهاز ثناگويى ديگران استقبال مىكرد. در روايتآمده است: «ولامداح.» (18) ; پيامبرصلى الله عليه وآله مدحنمىكرد. نيز آمده است: «كان لايقبلالثناء.» (19) ; او ثناء را از ديگران نمىپذيرفت.1 - بحارالانوار، ج 16، ص 298.2 - مناقب اميرالمؤمنين(ع)، محمد بن سليمان، ج 1،ص 21.3 - بحارالانوار، ج 19، ص 2.4 - نهج البلاغه: خطبه 160.5 - بحارالانوار، ج 64، ص 224.6 - همان، ج 8، ص 268.7 - حليةالمتقين، ص 459.8 - نهج البلاغه، خطبه 160.9 - حليةالمتقين، ص 33.10 - مستدرك الوسائل، ج 1، ص 465.11 - مناقب اميرالمؤمنين(ع)،ج 1، ص 23.12 - همان، ص 26.13 - نهج البلاغه، خطبه 210.14 - مناقب اميرالمؤمنين(ع)، ج 1، ص 1.15 و 16 - مستدرك، ج 2، ص 353.17 - وسائل الشيعه، ج 3، ص 355.18 و 19 - مناقب اميرالمؤمنين(ع)، ج 1، ص 21.