منكرات رسانهاى
سيد جواد خسروى سجادىء«ولتكن منكم امة يدعون الى الخير ويامرون بالمعروف و ينهون عنالمنكر.» (1)بايد از ميان شما جمعى دعوت به نيكى وامر به معروف و نهى از منكر كنند.«منكرات رسانهاى» عنوانى است كه در يكو دو بلكه دهها مقاله نمىگنجد و حق آن ادانمىشود، بلكه لازم است در هر نشريهاىستونى بلكه صفحاتى براى هميشه به اينمساله (منكرات رسانهاى) اختصاص دادهشود و هشدارهاى آگاهان را منتشر كند و اينغير از نهاد نظارت خاص قانونى است كهدرجاى خود انجام وظيفه مىكند.اين يك نظارت عام و طيفى گسترده وهمگانى است. و براساس حديث نبوىصلى الله عليه وآله«كلكم راع و كلكم مسئول عن رعيته»;همه شما نگهبانيد و همه شما مسؤوليد. (2)بله همه مسؤولند كه در برابر نقاط قوت وضعف رسانهها بىتفاوت نباشند و از «معروف»آن قدردانى و تشكر كنند و «منكرا» آن را تذكردهند تا از آن جلوگيرى شود.و اين كار همانا لبيك به نداى پروردگاراست كه در قرآن حكيمش فرموده: «و ذكرفان الذكرى تنفع المؤمنين» (3) ; پيوسته«تذكر ده، زيرا تذكر مؤمنان را سودمىبخشد.» و كمتر از اين نارسا و خطرناكاست! چرا كه اين كار، عمل به يكى ازارزندهترين و سازندهترين دستورات مكتباسلام يعنى «امر به معروف و نهى از منكر»است كه خداوند در جاى جاى قرآن بهشكلهاى مختلف به آن امر و تشويق فرموده ونسبتبه بىتفاوتى به آن هشدار داده است.در جايى مىفرمايد: «كنتم خير امة اخرجتللناس تامرون بالمعروف و تنهون عنالمنكر...»; (4) «شما بهترين امتى هستيد كهآفريده شدهايد; چون امر به معروف مىكنيد ونهى از منكر مىكنيد...»آرى، امر به معروف و نهى از منكر آن قدرارزنده است كه خداوند، عاملين به آن را بهعنوان بهترين هامعرفى كرده و به تاج «برترينبودن» مفتخر فرموده است. مولا علىعليه السلام درهشدار از عمل نكردن به آن فرموده است:«لاتتركوا الامر بالمعروف و النهى عنالمنكر فيولى عليكم شراركم ثم تدعون فلايستجاب.» (5) ; امر به معروف و نهى از منكر راترك نكنيد، كه اگر ترك كنيد، اشرار شما برشما مسلط مىشوند، آن وقت هرچه دعاكنيد، مستجاب نمىشود!و همين حكمت ارزنده، اصلىترين انگيزهواقعه خونين كربلاست كه آن را حماسهاىجاويدان در تاريخ بشر ثبت كرده است. آقااباعبدالله الحسينعليه السلام خود چنينمىفرمايد: «اريد ان امربالمعروف و انهىعن المنكر...» (6)«من با اين قيام مىخواهم به وظيفه الهىامر به معروف و نهى از منكر عمل كنم تا اينقانون حيات بخش اسلام، با هجوم منكراتمسخ و نسخ نشود و هميشه زنده بماند تا درتمام لحظات نياز در جاى خود عمل شود وخون حيات در رگ رگ مكتب اسلام ومسلمين بلكه در تمام ابناء بشر جارى كند.»و اين تنها وظيفه يك امام يا يك فرد و يكگروه خاص نيست، بلكه خداوند فرد فردانسانها را خطاب فرموده و مكلف كرده وهمچون حسينعليه السلام را الگو قرار داده است. واگر چنين نشود، دنيا و انسانها در باتلاق فسادفرو رفته و مرگ انسانيت فرا مىرسد!خداوند خطاب به حضرت شعيبعليه السلامفرمود: صد هزار نفر از قومت را عذاب مىكنم!شصت هزار از بىگناهان و چهل هزار ازگناهكاران! چون گناهكاران هرچه كردند،آنها بىتفاوت گذشتند و نهى از منكرنكردند. (7)لذا نهى از منكر يك وظيفه همگانى است;همان گونه كه در فقه ما درجاى خود ثابتاست. و اين وظيفه نسبتبه «منكراترسانهاى» بسيار سنگينتر و حساستر است.چون فراوردههاى رسانهاى، غذاى روح و قلبمردم است، و اگر فاسد باشد، روح اجتماع رامسموم مىكند. كه اين به مراتب ازمسموميت جسمى خطرناكتر و كشندهتراست. اگر آلودگى هوا آلودگى آب و آلودگىصوتى خطرناك است، آلودگى رسانهاى(منكرات رسانهاى) فاجعه آفرين است!در يك نظر ساده و ابتدايى و يك تقسيمسرانگشتى مىتوان رسانهها را به «صوتى» و«تصويرى» و «مكتوب» تقسيم كرد. و هريك رادر جاى خود بررسى كرد و از معروفات ومنكرات آن سخن گفت.در اين ميان به نظر مىرسد كه رسانههاىمكتوب نقش گستردهترى داشته و دارند. زيراقلم از ديرباز و گذشته دور تاريخ در سرنوشتانسانها نقش به سزايى داشته و در ساختارفرهنگ و افكار و عقايد و بينش انسانها و درنتيجه در شكلگيرى زندگى آنها و حتىسرنوشت جاودان آنها مؤثر بوده و هست. وآثارى ماندگارتر و نافذتر دارد و عمومى تر وفراگيرتر است. و آن قدر مهم است كه خداوندحكيم به آن سوگند ياد كرده است. «ن والقلم و ما يسطرون» (8) ; سوگند به قلم وآنچه مىنويسند.قلم مىتواند انسان را هدايت كند آنچنانكه جاودان سعادتمند شود و نيز مىتواندبراى ابد انسان را به قعر دوزخ افكند. پسبيش از پيش بايد دقت كرد! دراين موردحضرت جوادالائمهعليه السلام زيبا فرموده است:«عجبت لمن يتفكر فى ماكوله و لايتفكر فى معقوله» (9) ; تعجب مىكنم ازكسى كه نسبتبه غذاى جسمش اهميتقائل است و در آن جستجو و دقت مىكند تابهترينها را تهيه و تناول كند، اما نسبتبهغذاى فكرى خود، نسبتبه غذاى روح و قلبخود بىتفاوت است و فكر نمىكند چهغذاهاى آلوده و مسمومى در روح خود واردمىكند و جان خود را انباشته از سموم مهلكمىكند!»و اين سموم مهلك، همان «منكراترسانهاى» عموما و «منكرات نوشتارى و قلمى»خصوصا مىباشند. آرى، قلم مسموم از هر مارسمى خطرناكتر است.و صد البته مكتب اسلام همان طور كه بهمصرف كننده اين گونه غذاهاى مسموم(منكرات رسانهاى) هشدار داده و مصرفكننده را برحذر داشته، توليد كننده اين گونهغذاهاى روحى مسموم (اهل قلم) را بيشترهشدار داده و انذار فرموده است.در حديثى از رسول اكرمصلى الله عليه وآله آمده است:«يؤتى بصاحب القلم يوم القيامة فى تابوتمن نار يقفل عليه باقفال من النار! فينظرقلمه فيما اجراه فان كان اجراه فى طاعة اللهو رضوانه فك عنه التابوت و ان كان اجراهفى معصية الله - هوى فىالتابوت سبعينخريفا...!» (10)«روز قيامت صاحب قلم آورده مىشودهمراه با تابوتى از آتش كه برآن قفلهاىآتشين است! پس نگاه مىشود به قلمش كهدر چه مسيرى جارى شده است، اگر درطاعتخداوند جارى شده، تابوت آتش از اوجدا و دور مىشود; اما اگر قلمش در مسيرمعصيتخدا جارى شده، پس درون آنتابوت به قعر جهنم افكنده مىشود!!»و اين روايتى است واقعا تكان دهنده وهشدار دهنده براى اهل قلم!و لغزشهاى قلم يعنى «منكرات قلم» كهيكى از انواع «منكرات رسانهاى» مىباشد،بسيار است و آن قدر ظريف و دقيق و گاه بهظاهر ناپيداست كه چه بسا خود صاحب قلم ازآن غافل باشد. هشياران تيزبين و نقادانبصير بايد آفات «منكرات رسانهاى» را از نظردور ندارند و ديگران را نيز هشدار دهند.و صد البته كه بعضى از «منكرات قلمى»ديگر از حد منكر بودن گذشته! بلكه به سرحدتجاوز و خيانت و عملاقيام بر ضد ارزشها درآمده است; ضدارزشهاى دينى،مكتبى، مذهبى وآرمانهاى ملتمسلمان...!و بعضى همجنايتى جبرانناپذيرو خلاصه «تهاجمبزرگ» بر عليه تمامارزشهاى يك جامعهاست. البته همهاينها به نام آزادى قلمو «آزادى مطبوعات»كه امرى مقدس است،گذاشته شده!! اماكدام خردى است كهبه اسم آزادى، تجاوز برهمه خوبىها، تجاوز برقداستهاى دين، تجاوز بركرامتها و فضائلمسلم اخلاقى و تجاوز بر امنيت و وحدت وسربلندى ملت را تماشا كند و دم برنياورد؟!بزرگانى مانند مقام معظم رهبرى هشيارانهبيشترين همتشان روى اين موارد متمركزاست و با هشدارهاى خردمندانه و حكيمانهخود اين «جريان خطرناك» را يعنى اينتهاجم فرهنگى يا بهتر «رسانهاى» را از ريشهبررسى و هشدار دادهاند. دريكجا فرمودهاند:«مانمى توانيم اجازه دهيم به اسم دفاع ازآزادى، از شيوههاى موردنظر دشمن براىايجاد انحراف در اصلاحات كشور استفادهشود.» و نيز «هيچ مسؤولى نبايد اجازه دهداهداف دشمن در برخى مطبوعات در قالبآزادى بيان و اصلاحات دنبال شود.» (11)اما آنچه من مىخواهم بگويم،«كوچكهاست» كوچكهايى كه به عنوان«منكرات رسانهاى» تنها به دقت و تذكرى نيازدارد. اما «كوچكهاى بزرگ» كه دشمنان آگاه ودوستان ناآگاه آب به آسياب دشمن مىريزندتا چرخ آن سريعتر بچرخد و نان كامروايىدشمن سريعتر آماده شود!! و اين كوچكهاىبزرگ و منكرات نوشتارى و تصويرى در زير شاخ و برگ شجره خبيثه آن تهاجمهاىبزرگ، خود را پنهان كرده و در استتار كامل وبه ظاهر از نظرها دور است. و در لابلاى اينهياهوها و جنجالهاى بزرگ به آسانى رشدمىكند و ريشه محكم كرده و ناگهانسربرآورده و چون خطرى بزرگ جامعه راتهديد مىكند و نمونههاى زياد دارد. يكتصوير نامناسب، يك تبليغ، يك تشويق، يكتعريض و يك تحريك، گاه چنان ضربهاى بهآرمانهاى مقدس مىزند كه ويرانگر است.بىشك يكى از شريفترين فضائل اخلاقىانسانها در تمام جوامع خصوصا در مكتباسلامى شيعى «حيا» و «عفت» عمومى است.بهتر بگويم يكى از زيباترين معروفها كه امربه آن ارزش حياتى دارد، حيا و عفت است كهدر مقابل آن، بىبندوبارى عمومى يعنىبىعفتى است. علىعليه السلام مىفرمايد:«العفة راس كل خير» (12) ; آرى، «عفتريشه تمام فضائل اخلاقى و خيرات است» وجامعهاى كه داراى عفت عمومى باشد، تمامفضائل اخلاقى در آن رشد مىكند و جايگاهويژه خود را مىيابد. بازهم علىعليه السلام در مورد«ملت عفيف» فرموده است: «اهل العفافاشرف الاشراف» (13) ; مردم عفيف و با حياشريفترين مردم هستند.و در مورد شخص «عفيف» مىفرمايد:«تكاد العفيف ان يكون ملكا منالملائكة» (14) ; شخص عفيف دور نيست كهملكى از ملائكه بشود!آرى، حفظ عفت، چه عفت جنسى و چهعفت اقتصادى، خود افضل عبادات است وعفت عمومى چون سدى آهنين جلو تماممنكرات اخلاقى جامعه را گرفته و مانع از نشرآن مىشود. اما اگر خداى ناكرده اين سد و اينحرمت عفت عمومى شكسته شود، سيلىخروشان از رذائل اخلاقى طغيان مىكند وتمام فضائل جامعه را با خود به باتلاق رذائلمىريزد. و متاسفانه چنين خطرى توسطبرخى رسانهها و منكرات رسانهاى جوامع راتهديد مىكند. بعضى مطبوعات با قلم و ياتصويرهاى نامناسب و برخى برنامههاى سيمادقيقا در جهتشكستن سد حرمتهاىعمومى و عفت عمومى گام برمىدارند. بىپروابگويم تيشه برريشه حرمتها و حيا و عفتعمومى مىزنند! گرچه اين تيشه را رسانههاىتصويرى محكمتر هم مىزنند!! اما آن مقولهبحث جديدى را مىطلبد.از دير زمان تاريخ، در جوامع بىبندوبارغربى ازجنس مخالف خصوصا از زنها براىرسيدن به تمام مقاصد سوء خود استفادهمىكردند. حتى براى تبليغ پستترين كالاىمصرفى خود، مثل داروى نظافت هم!! و اينشگرد پليد به جوامع اسلامى هم سرايت كرد.و تا قبل از پيروزى انقلاب شكوهمند اسلامىخود شاهد آن بوديم كه...!اما با پيروزى انقلاب اسلامى يكى ازبهترين دستاوردهاى انقلاب، برچيدن ايندام خطرناك از سر راه جوانان و خزيدنصيادان دامگستر آن به سوراخها بود. و سالهاجامعه ما از اين خطر در امان...متاسفانه از دهه دوم انقلاب به بعد، بازهم اينشجره خبيثه سربرآورد و صيادان دل و دينجوانان از گوشه و كنار از سوراخها و مخفيگاههاىخود در آمده و دامها برسرراهها گستردند.باز هم سوء استفاده از تصاوير تحريكآميزجنس مخالف شروع شد.بله، اول از كوچكها شروع كردند. سيرپيشرفت مجلهها را كه در چند سال اخيرتماشا كرديم، نخست از صورتهاى تزيين شده«دختربچههاى خردسال» شروع كردند! بله،تصويرى بسيار زيبا و چهرهاى دوستداشتنى از يك كودك خردسال!!از يك دختر بچه! با آرايشى تمام؟! اما براىدلهاى بىتاب جوانان، دلربا و تماشايى! رفتهرفته چهرههايى زيباتر و زيباتر و با آرايشهاىغليظتر و بزرگتر، آن هم پشت مجلهها، گاهنيمه پوشيده و نيمه عريان و كم كم...! تاحالاكه پوسترهاى آنچنانى از دختركهاىآنچنانى در معرض فروش و دستبه دستبين جوانان و...!اينها نمونهاى از منكرات رسانهاى است واين است آن «كوچكهاى بزرگ» و حالاجوانان چه مىكنند؟! با اين چهرههاى تمامآراسته گرچه نه عريان، اما دلربا و فتان!بگذريم از تصاوير اندام لخت كشتىگيران وديگر ورزشكاران كافر و مسلمان كه جداگانهبايد به آن پرداخت.اينها منكراتى است كه خواسته ياناخواسته جوانان را به بىعفتى عمومىمىكشاند و سد محكم حرمتها را فرو مىريزد.همه هشيار باشيم كه در شرايط كنونى، بلوغزودرس يك فاجعه بزرگ اجتماعى، اخلاقى است.1 - سوره آل عمران، آيه 104.2 - ميزان الحكمة، ج 4، ص 327.3 - سوره ذاريات، آيه 55.4 - سوره آل عمران، آيه 110.5 - تفسير معين، ص 198.6 - فرهنگ جامع سخنان امام حسين(ع)، ص 330.7 - تفسير معين.8 - سوره قلم، آيه 1.9 - كتاب يكصد و پنجاه درس زندگى به نقل ازسفينةالبحار.10 - ميزان الحكمة، ج 8، باب قلم.11 - صحبتهاى مقام معظم رهبرى در ديدار سرانسه قوه با ايشان، مورخه 19/ 4/ 79، برگرفته ازكيهان، 20/4/ 79.12 - 13 - 14 - ميزان الحكمة، ج 6، ص 359.