خسته انتظار - خسته انتظار نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

خسته انتظار - نسخه متنی

محمد نامدار

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خسته انتظار

محمد نامدار

شهر اين روزها, رنگ ديگرى برخود دارد.

و لباس سبز, چراغ آذين, برقامت خود مىآرايد.

گويى منتظر است.

منتظر مسافر.

مسافرى از دور دستهاى دور, با كوله بارى از نور.

به سوى منزل ما مىآيد.

چشم هاى خسته در انتظار

بر راه او انداخته اند.

نفس, نفس درسينه ها تنگ افتاده

و بر شمارش ساعت به دقائق آن مى نگرند.

با خود گويند:

آيا مىآيد؟

در ذهن هاى خالى اما با جواب هاى مبهم

ولى اميد در قلب, متلاطم.

به سوى نور مى روند و با افق آن دل را روشنى مى بخشند.

و دهان تلخ انتظار را با شيرينى هاى كم دوام, شيرين مى كنند.

با خود باز هم گويند: آيا مىآيد؟

ولى حالا؟ چرا... نيامد؟

اين روزها آهنگ ديگرى مى شنويم.

اين آهنگ پرطنين چه وقت به صدا در مىآيد.

و اين چشم انتظارى چه وقت به پايان مى رسد؟

تا به كى دفتر انتظار باز مى ماند؟ و تا به كى نظر را به عبادت اندازيم؟ و قلبمان را در تپش عشق او همسان سازيم. و جانمان را كه از كاسه انتظارش لبريز است, از گوهر وجودش سيراب سازيم.

و دلهاى سوخته را در فراق او آرام نماييم.

و تصوير عشق وجودش را با ديدن يار به آخر رسانيم.

به اميد آن روز...

/ 1