عالمان دين و دفاع فرهنگى - عالمان دین و دفاع فرهنگى نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عالمان دین و دفاع فرهنگى - نسخه متنی

مهدی مهدی پور

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

عالمان دين و دفاع فرهنگى

جايگاه اجتماعى حوزويان

عالمان دين در جامعه ما به عنوان مفسران قرآن، حديث‏شناسان معتبر، روشنگران مرزهاى حلال و حرام الهى، كارشناسان مسائل دينى، دانشوران تاريخ پيامبران، محققات تاريخ اسلام و تشيع، مشاوران اجتماعى مردم، مربيان اخلاق و راهنمايان سلوك عرفانى و معنوى، اصلاحگران اختلافات مردمى، مناديان معروف و بنيانگذاران اقدامات خيريه و عام المنفعه، مبارزان نستوه با استعمار خارجى و بيداد داخلى، معلمان دروس دينى، عربى، فقه و بينش اسلامى و امناى دين و دنياى مردم شناخته شده‏اند.

اين پايگاه والاى اجتماعى در پرتو قرن‏ها تلاش، صداقت، دانشورى، حق محورى، مردم دارى، تعهد و شب زنده‏دارى و فداكارى عالمان در راه آموزش، پژوهش، تبليغ، برنامه ريزى و كوشش براى گسترش انديشه قرآنى و اجراى قوانين قرآن و سنت و تفكر عترت عليهم السلام به دست آمده است.

همين اعتبار اجتماعى، بزرگ‏ترين پشتوانه انقلاب اسلامى در مراحل پيدايش، گسترش، پايدارى و تداوم آن بوده و خواهد بود. حوزه‏هاى

علوم دينى و تربيت‏يافتگان آن، درطول تاريخ بزرگ‏ترين و جسورترين مدافعان حقوق محرومان و مظلومان بوده و مشعل «استقلال‏» و «آزادى‏» را فرا راه توده‏ها برافروخته، پرچم جهاد با انحراف، التقاط، وابستگى و استبداد و بيداد را بر دوش كشيده و صداى پيامبران را به گوش نسل‏ها و عصرها رسانده‏اند.

كارنامه عالمان دين

كارنامه حوزه‏ها در ميادين زهد و تلاش، دانش و عبادت، شجاعت و صداقت و آزادگى و دفاع از محرومان و نبرد با خوانين و سلاطين و شياطين، درخشان‏تر از آن است كه نياز به تشريح و تبيين داشته باشد. انديشه‏ى آسمانى «توحيد» و نظام سياسى، الهى «امامت‏» و نهاد تربيتى آموزشى «روحانيت‏» ، هنوز هم دژهاى استوار و نفوذناپذير محرومان و پناهگاه تاريخى مظلومان در برابر يورش نظامى، سياسى و فرهنگى غارتگران شرق و غرب است. روحانيت هميشه پاسدار نظام اعتقادى و سياسى برخاسته از قرآن و تفكر اهل‏بيت عليهم السلام بوده و مزاحم بزرگ استثمار اقتصادى دشمن استعمار سياسى. مانع بزرگ هجوم فرهنگى محسوب مى‏شده است و به همين دليل هميشه مورد هجوم استعمارگران خارجى و استبداد داخلى و همه خودكامان و مزدوران آنان قرار گرفته است. انتقام از اسلام، حجم هجوم تبليغاتى و رسانه‏اى مطبوعات جبهه‏ى كفر و نفاق، در عصر مشروطه، در جريان روى كار آمدن رضاخان قلدر، در دوره كشف حجاب، در ماجراى ملى شدن نفت، در آستانه پيروزى انقلاب اسلامى و در سالهايى كه سايه سياست تساهل و تسامح نهضت آزادى برسر بوق‏هاى تبليغاتى دشمن بود و هم اكنون كه دوباره وابستگان فكرى و عاطفى و پيوستگان سياسى استكبارجهانى در مراكز ونهادهاى فرهنگى، اقتصادى و سياسى نفوذ كرده‏اند، نشان از احقاد و كينه‏هاى بدر و خيبر و حنين دارد. هم اكنون صهيونيزم جهانى و سرمايه دارى غرب از اسلام و تشيع و عالمان دين در كل جهان انتقام مى‏گيرد.

كشتار بى‏رحمانه شيعيان در افغانستان، ترور مداوم شيعه در پاكستان، كشتار مردم مظلوم كشمير، فقر و خفقان بى‏مرز حاكم بر مردم مسلمان عراق، و هجوم رسانه‏هاى غربى عليه ولايت فقيه، روحانيت و فقهاى شوراى نگهبان و ائمه جمعه و جماعت در ايران اسلامى، همه مهره‏هاى يك شطرنج است و از سوى يك ستاد جهانى هدايت و حمايت مى‏شوند. انديشه‏هاى توحيدى و تفكر شيعى و اسلامى در همه عالم مورد هجوم استكبار جهانى است. نسل كشى مسلمانان در بوسنى و فلسطين، كشتار شيعيان افغانستان و پاكستان و كشمير و دخالت گستاخانه آمريكا در سرنوشت‏بزرگ‏ترين كشور اسلامى جهان «اندونزى‏» و محكم كردن زنجير استبداد نظامى در تركيه و فقر و فساد حاكم بر مسلمانان آذربايجان و سكوت و تشويق و حمايت‏سردمداران قدرت درجهان از همه اين حوادث، اوج خشم و نفرت و كينه آمريكا و غرب بى‏رحم را نسبت‏به اسلام و تشيع نشان مى‏دهد. و چقدر غافل و وابسته و بى‏رحم اند، احزاب و مطبوعاتى كه عليه رقباى داخلى و مسلمان خويش هزاران تيتر و سوتيتر و مقاله و شعر و طرح و عكس و... نوشتند و مى‏نويسند و نسبت‏به سرنوشت غم‏انگيز مسلمانان و هزاران بى‏گناه يكبارهم فرياد اعتراض و انتقاد برنياوردند و از قتل عام‏هاى زنجيره‏اى آمريكا يكبارهم سخن نگفتند. و در «روز جهانى مبارزه با استكبار» هم نيش قلم و زبان خويش را به سوى جبهه مسلمانان مى‏گشايند و خبر مرگ فلان ترانه سراى عهد آريامهر را از شهادت محمدالدوره، نوجوان فلسطينى - و هجوم تانكها به كودكان فلسطينى بزرگ‏تر مى‏بينند.

عالمان دين و حوزه‏هاى علوم دينى، اگر در شرايط كنونى مورد شديدترين هجوم رسانه‏اى قرار مى‏گيرند، جاى شگفتى نيست. دشمنى استعمارگران خارجى و مزدوران داخلى آنان با پاسداران فرهنگ و انديشه ناب شيعى و اسلامى، ريشه در نبرد حق و باطل و جنگ آدم و شيطان در طول تاريخ دارد.

امام خمينى‏قدس سره كه خود الگوى كامل عالمان دينى است، خصومت‏بيگانگان با روحانيان راستين را چنين بازگو مى‏كند:

«بايد بعضى از تجربياتى كه درطول زندگى دارم، به شما بگويم.

از وقتى رضاخان برسركار آمد، من متوجه بودم و اين طورى فهميدم هرچيزى كه براى اسلام مفيدتر بود، حمله به آن بيشتر مى‏شد. آن روز روحانيت مهمترين پايگاه ملت در مقابل اجانب بود. لذا شديدترين حملات به آن مى‏شد. با شعر و نثر و هرچه داشتند، به آن حمله مى‏كردند و براى اضمحلالش درهاى ادارات را به روى آنان گشودند و در حوزه‏ها و شهرها به قدرى آنان را در فشار قرار دادند كه ما از صبح تا شام در باغ‏ها زندگى مى‏كرديم. با عاشورا و تبليغات اسلامى شديدا مخالفت كردند. چون مى‏دانستند اين پايگاهى است‏براى رسوايى حكومت‏ها.» (1)

حملات گستاخانه مطبوعات جبهه نفاق عليه شوراى نگهبان و قوه قضائيه و دادگاه ويژه روحانيت و حوزه‏ها و امامان جمعه و جماعت و مبانى فكرى «ولايت فقيه‏» كه در سايه سياست‏هاى تساهل و تسامح و با همكارى برخى غرب انديشان و فريب خوردگان و سارقان لباس روحانيت صورت گرفته و مى‏گيرد; چيزى جز انتقام گرفتن از انقلاب اسلامى و شاگردان راستين امام خمينى‏قدس سره نيست.

اصلاح‏طلبى روحانيان

عالمان دين هميشه سكان دار كشتى اصلاحات راستين و انقلاب‏هاى بزرگ و رهائى بخش بوده‏اند:

- قيام شيخ خليفه و شيخ حسن جورى در برابر بيدادگرى مغولان.

- قيام ميرزاى شيرازى در برابر استعمار انگلستان و استبداد ناصرالدين شاه در ايران.

- قيام ميرزا محمدتقى شيرازى در برابر استعمار انگليس و فرماندار انگليسى عراق.

- قيام حاج آقا حسين قمى در برابر رضاخان در مشهد و تهران.

- قيام بافقى در شهر خون و قيام.

- قيام شيخ محمد خيابانى در تبريز در جريان مشروطيت.

- قيام ميرزا كوچك خان در خطه شمال.

- مبارزات سيد محمدمجاهد در جريان جنگ‏هاى ايران و روس و حضور فقيه بزرگى مثل ملا احمدنراقى در اين جنگ.

- مبارزات شهيد نواب صفوى و آيت الله كاشانى و فدائيان اسلام، عليه استعمار و استبداد.

- مبارزات سيدجمال الدين اسدآبادى در شرق و غرب عالم.

- مبارزات سيدعبدالحسين لارى در خطه دليران تنگستان.

- قيام «شيخ شهيد نور» در برابر استعمار خارجى، روشنفكران وابسته و استبداد قاجار.

- انقلاب و قيام شكوهمند امام خمينى‏قدس سره.

اينها همه پرده‏هايى كوتاه از تاريخ بلند، اصلاح‏طلبى و «انقلاب اسلامى‏» و نبرد با بيداد و دفاع از استقلال و آزادى درتاريخ عالمان دين است.

مبارزه با «فقر و فساد و تبعيض‏» شعار جاويد روحانيت راستين اسلام بوده و هست و خواهد بود. تلاش براى «فريب‏» ، «خريد» ، «تحقير» و «واداشتن‏» عالمان دين به «سكوت‏» و «سازش‏» كه از سوى دشمنان خارجى به كمك مزدوران منافق داخلى، مدت‏هاست جريان دارد، از اين روست كه عالمان دين بزرگ‏ترين دژ مقاومت در برابر كفر و شرك و الحاد و التقاط و نفاق و فسق و گناه‏اند. وابستگان فكرى، سياسى و اقتصادى به سرمايه دارى غرب «اسلام‏» و «روحانيت‏» را بزرگ‏ترين مانع در برابر اهداف پليد خويش مى‏دانند. امروز فريب خوردگان و مزدوران به نام «قرائت نوين از اسلام‏» ، «روشنفكرى دينى‏» ، «آزادى‏» ، «جامعه چندصدايى‏» ، «مدنيت غربى‏» ، «حقوق شهروندى‏» ، «شادى و نشاط‏» و «پيشرفت و توسعه‏» به پاسداران رشيد استقلال و آزادى و آگاهى يورش آورده‏اند و از هجوم به توحيد و «حق حاكميت‏خدا» و «قانون گذارى وحى‏» و عصمت و جايگاه معنوى پيامبران و امامان معصوم عليهم السلام وتحريف قرآن و حديث و تاريخ هم در جهت توجيه وابستگى و غارتگرى آمريكا و صهيونيسم جهانى دريغ نمى‏ورزند. مدعيان روشنفكرى دينى، از طريق فيلم، عكس، مقاله، طرح، شعر، مصاحبه، گفتگو، نوار، و با كمك «روزنامه‏هاى زنجيره‏اى‏» و فرماندهى ستاد ائتلاف «كفر و نفاق و فريب‏» به اسم تساهل و تسامح، عليه ارزش‏ها و پاسداران فرهنگ محمدى و علوى يورشى وحشيانه و بى‏رحمانه آغاز كردند و سياست تخريب، تحقير و نفوذ و فريب را همزمان پى‏گرفتند. برخى اسطوانه‏هاى روحانيت و عالمان آگاه و با صلابت را به شدت مورد تمسخر و تحقير و تهمت قرار دادند و سياست نفوذ در برخى بيوت عالمان دين را به شدت دنبال كردند و برخى ملبسان غرب انديش و فاقد اصالت‏حوزوى را با خود همراه نمودند و بادادن مدرك و پول، تبليغات و بزرگداشت‏هاى «بادكنكى‏» خريدارى كردند.

منبر حسينى و دفاع فرهنگى

مبلغان بزرگوار و دلسوز و عالمان آگاه و انقلابى وظيفه دارند، همچون هميشه توطئه‏هاى گوناگون دشمنان خارجى و مزدوران داخلى را عليه ملت مسلمان و شريعت محمد صلى الله عليه و آله و فكر و فرهنگ علوى افشا كنند و «قرائت‏هاى ناشيانه و خائنانه‏» از اسلام و قرآن را با ارائه تفكر راستين تشيع علوى و انديشه آزادى بخش امامت و عدالت در صحنه جامعه اسلامى رسوا سازند.

مبلغان اسلام و تشيع بايد خطر «تفسير به راى‏» و «تحريف دين‏» و «التقاط‏» و «بدعت‏» را همچون خطر «سرمايه دارى‏» و «رفاه زدگى‏» و «جمود و تحجر» يادآورى كنند و از گناهان كبيره‏اى مثل افترا برخدا و رسول و امامان معصوم: - كه به بهانه آزادى انديشه و مطبوعات و تساهل و مدارا تجويز و ترويج مى‏شود. - پرده بردارند.

«كفر و شرك و نفاق و التقاط و جمود» در قلمرو فكرى و عقيدتى و «فقر و فساد و تبعيض‏» در قلمرو اجتماعى، بزرگ‏ترين آفات انديشه و زندگى فرزندان ميهن بزرگ اسلامى از جمله آفت نسل جوان ايران عزيز است.

مبلغان گرامى بايد خطر كفر و بى‏ايمانى، خطر شرك و قانون گذارى جبهه كفر و شرك جهانى براى مسلمانان را يادآور شوند و در منابر و مراكز آموزشى اعلام كنند: هيچ قانون و مصوبه و آيين نامه و كنوانسيون و معاهده‏اى در برابر قانون قرآن و فقه اهل‏بيت عليهم السلام اعتبار ندارد و اعتبار همه مقامات و نهادها و اشخاص در چهار چوب انديشه و احكام قرآنى است.

مبلغان گرامى در ماه مبارك رمضان و با استمداد از قرآن و معارف اهل‏بيت عليهم السلام سيماى واقعى يهود و صهيونيسم جهانى را براى مسلمانان تبيين كنند و نقش صهيونيسم در مراكز و مجامع بين المللى اقتصادى، بهداشتى و فرهنگى را افشا نمايند.

بزرگ‏ترين «منكر سياسى‏» «سلطه كفار» و اشرار برجامعه اسلامى است. عالمان دين قبل از بيان فروع و شاخه‏هاى درخت دين و مسائل اخلاقى، بايد خطر نفوذ كفار و منافقان در نهادهاى قانونى و مراكز قدرت سياسى، اقتصادى و فرهنگى دنياى اسلام را ياد آور شوند و نسبت‏به وابستگى از سوى هر جناح و گروه هشدار دهند.

مبلغان دين درماه خدا ذهن نسل جوان را نسبت‏به آن‏ها كه همه را «خودى‏» معرفى مى‏كنند و به آمريكا و اسرائيل بيش از مسلمانان اعتماد دارند، روشن سازند و دو اصل و «ريزش و رويش‏» درتاريخ انقلاب را يادآور شوند.

روحانيت، بشير و نذير است و مبشر و منذر، خطرهاى فكرى، فرهنگى، سياسى و اجتماعى را بايد به امت اسلام گوشزد كنند و نسبت‏به آفاتى كه حيات اسلام و مسلمانان را تهديد مى‏كند، هشدار دهند و امكانات و توانايى‏هاى مسلمانان را گوشزد كنند.

خطرهاى كنونى

- امروز خطر تحكيم وابستگى و فراموشى استقلال، به بهانه آزادى.

- خطر التقاط و برخورد گزينشى با معارف و احكام الهى، به بهانه روشنفكرى دينى.

- خطر گسترش فقر و بيكارى و رباخوارى و غارت قانونى بيت المال مسلمين.

- خطر گسترش فساد و ابتذال و اعتياد جوانان.

- خطر رشوه و پارتى بازى.

- خطر جناح بازى و باندگرايى.

- خطر سلطه كفار و اشرار و طاغوتيان و مرعوبان و مجذوبان ارزش‏هاى غربى، به بهانه قوانين بين المللى.

- خطر رسميت‏بخشيدن به نوكران صهيونيسم و بهائيان، به بهانه تساوى حقوق شهروندى.

- خطر ترويج‏بى‏غيرتى، به بهانه تساهل و تسامح و خرد ورزى.

- خطر فراموشى قبر و قيامت و زندگى آخرت، به بهانه نشاط و شادى.

- خطر فراموشى كار و جهاد و مسائل جدى زندگى در قالب ترويج‏بى‏حد و حصر مسابقات ورزشى.

- خطر فراموشى دشمنان خارجى و تشديد اختلافات داخلى، به بهانه «مردم سالارى‏» .

- خطر توقف كامل توليد و وابستگى در مواد اوليه زندگى.

- خطر حذف حزب الله و مؤمنان و بسيج، به بهانه استانداردهاى جهانى.

و صدها خطر ديگر، مسلمانان را تهديد مى‏كند.

روحانيت‏بايد راه رهايى و نجات مسلمانان از آفات و مشكلات اجتماعى و خطرهاى احتمالى را بر اساس پيام آسمانى قرآن يادآور شوند و با صداقت و صراحت، منكرات بين المللى، منكرات سياسى، منكرات اقتصادى، منكرات رسانه‏اى و مطبوعاتى و فرهنگى را افشا نمايند.

راه فلاح

بازگشت‏به قرآن ولى نه با قرائت‏هاى ناشيانه و خائنانه.

- بازگشت‏به نهج البلاغه و معارف حديثى تشيع علوى در صحنه انديشه و عمل و قانون گذارى و اجرا.

- بازگشت‏به سيره و سنت امام على عليه السلام در سياست، اقتصاد و فرهنگ.

- بازگشت‏به زهد و ساده زيستى از سوى كارگزاران و مسؤولان جامعه.

- بازگشت‏به وحدت و وفاق ملى در سايه قرآن و اهل‏بيت عليهم السلام.

بازگشت‏به تعاون و همدلى و عدم اعتماد به كفر و شرك جهانى، راه رهايى و فلاح ايران اسلامى و همه مسلمانان جهان است.

مبلغان دين، با پاسداشت تقوا در مرحله دين‏شناسى، با رعايت كامل احترام مسلمانان در معاشرت تبليغى، با سخن گفتن در مرزهاى آگاهى و اطلاعات دينى و اجتماعى، با كمك كردن به ديگران و تحمل سختى‏ها در راه ابلاغ پيام‏هاى الهى و با هوشيارى و جلوگيرى از نفوذ جناح‏ها و گروه‏ها در انديشه و گفتار خويش و با برنامه ريزى و تهيه محتوا و قالب مناسب براى فعاليت‏هاى آموزشى و تبليغى مى‏توانند بهترين خدمات را يعنى «خدمات فرهنگى و سياسى‏» به فرزندان اسلام و قرآن هديه كنند و خدا و بندگان صالح خدا را از خويش راضى سازند.

«الذين يبلغون رسالات الله و يخشونه و لا يخشون احدا الا الله و كفى بالله حسيبا» (2)

و السلام

سردبير.

1- در جستجوى راه از كلام امام، دفتر هشتم، ص 216.

2- سوره احزاب، آيه 39.

/ 1