اصلاحات علوى
«اصلاحات علوى» اين است كه «ترديدها» نسبت به توحيد و رسالت و قيامت به «يقين» تبديل گردد. فاطعيّت در نظام اجتماعى و پاسدارى از قانون الهى و عدالت به جاى مديريتهاى سازشكارانه بنشيند.جامعه ما امروز تشنه «اصلاحات علوى» است. فقر و فساد و تبعيض سه بيمارى جانكاه جامعه است كه اگر درمان نشود، هستى نظام اسلامى و حكومت دينى را به شدّت تهديد مىكند در سطح مردمى، اصلاح انديشهها، اصلاح آرمانها، اصلاح اخلاق و روحيّهها، اصلاح عادات و آداب اجتماعى و اصلاح نگاهها، رفتار و گفتار مردم بويژه نسل جوان از ضرورىترين تحولات فرهنگى امروز است. در سطح فعاليتهاى دولتى و دستگاههاى مديريتى كشور، اصلاح معيارها، اصلاح سياستها، اصلاح نظام برنامه و بودجه و اصلاح نظام آموزش عالى، و مديريت كلان اقتصادى شرط موفقيت كشور در پاسدارى از استقلال و آزادى و حكومت دينى است.افراد فاسد و منحرف هيچ گاه نمىتوانند، در جامعه الگو و پيشاهنگ اصلاح ديگران باشند. خودسازى، پيش نياز هرگونه اصلاحات اجتماعى است. هركس از ظلم و بيداد و حق كشى مىنالد و به راستى خواستار رعايت حق و عدالت است؛ بايد اصلاحات را از افكار و اخلاق و زندگى و رفتار خويش آغاز كند. انتظار اصلاحات و مصلح بزرگ بشريت از ناحيه كسانى كه خود سربر آستان تقوا و صداقت و عدالت نمىسايند، انتظارى كاذب و دروغين است و شعار اصلاحات از سوى آنان شعارى توخالى براى فريب نسل جوان محسوب مىشود.«اصلاحات علوى» اين است كه «ترديدها» نسبت به توحيد و رسالت و قيامت به «يقين» تبديل گردد. فاطعيّت در نظام اجتماعى و پاسدارى از قانون الهى و عدالت به جاى مديريتهاى سازشكارانه بنشيند. جهتگيرى همه نهادها و مسؤولان و برنامهها و سياستها به سوى اجراى احكام خداباشد.«اصلاحات علوى» اقداماتى برخاسته از روح قدرتطلبى نيست. فعاليت هايى پول سالار نيست. تلاشهاى ايثارگرانه مؤمنان در جهت قرب الهى و براى نجات انسانها از فقر و فساد و تبعيض است.اميرالمؤمنين عليهالسلام فلسفه جنگ و جهاد و همه مبارزات اجتماعى خويش را چنين بر مىشمارد:«اللّهم انّك تعلم انّه لم يكن الذى قدكان منّا منافسة فى سلطانٍ و لا التماس شىءٍ من فضول الحطام و لكن لنردّ المعالم من دينك ونظهر الاصلاح فى بلادك. فيأمن المظلومون من عبادك و تقام المعطلّة من حدودك. اللّهم انّى اوّل من اناب و سمع واجاب، لم يسبقنى الاّ رسول اللّه صلىاللهعليهوآله بالصلاة»(1)بار خدايا! تو به راستى مىدانى كه اقدامات ما تلاش رقابت جويانه در كسب قدرت نبود و«مرعوبين» به علت عدم اعتماد به خدا دنبال تكيه گاههاى ديگر مىگردند و براى حفظ امكانات و سمتها و به دست آوردن نام و نان بر دست خارجيان بوسه مىزنند. در جستجوى ثروت و امكانات افزونتر شكل نگرفت. بلكه تنها براى اين بود كه نشانهها و رهنمودهاى دين تو را به جامعه بازگردانيم و نا بسامانىها در شهرهاى تو را به سامان آوريم تا بندگان مظلومت به «امنيت» دست يابد و قوانين معطّل مانده و متوقف شدهات اجرا گردد.خدايا! من اول كسى هستم كه «با فراخوان پيامبر» به سوى تو آمدم و آواى اورا شنيدم و پاسخ مثبت گفتم. جز پيامبر خدا، هيچ كس در نماز برمن سبقت نگرفت.اصلاحات عميق گسترده و همه جانبه با هدايت و رهبرى پيشواى امت اسلام آغاز مىشود. و زمامدار اصلاحات در جامعه اسلامى «امام امت» است كه از آگاهى و پارسايى و دينشناسى لازم بهرهمند است.اصلاحات حركتى پيوسته، آگاهانه، دلسوزانه و دين مدار است و عناصر مؤمن و صابر و آگاه و دلسوز بايد در خط مقدم آن قرار گيرند. اصلاح نظام آموزشى، اصلاح نظام پژوهشى، نظام اقتصادى ـ مالى، اصلاح نظام تبليغى و اطلاع رسانى و اصلاح سيستم مديريت حوزهها و دانشگاهها از بنيادىترين گامهاى اصلاحى در جامعه ماست. بىترديد، نظام آموزشى كشور و دبيران و معلمان و مبلغان و استادان متعهد و دين باور مىتوانند، پيشگامان نهضت اصلاحات باشند. اصلاحات بدون تلاش و هوشيارى و همكارى دست اندركاران نظام تربيتى آموزشى، حوزه و دانشگاه انجام شدنى نيست و تا دانشگاه و حوزه خود را با معيارهاى اسلامى همآهنگ نكنند، همآهنگى ديگر بخشهاى كشور با معيارها و موازين اسلامى امكانپذير نيست.شرك و الحاد، ريشه «فساد فرهنگى» است و نظام تربيتى و فرهنگ كشور مىتواند و بايد به ريشه كنى مالارياى «شرك» و تفكرات بىدينى و ضد دينى بپردازد.تبعيض و امتيازطلبى، سياسى و اقتصادى بين مسلمانان، دشمن بزرگ ارزشهاست و مناديان اصلاحات بايد براى محو و حذف هرگونه تبعيض از زندگى خود و نزديكان خويش فداكارى و ايثار كنند.جهل و فقر «امالفساد» اجتماعى است. دولت و مجلس اصلاحات بايد مبارزه با اين دو آفت بزرگ جامعه را در سرلوحه فعاليتهاى خويش قرار دهند و توجه داشته باشند، اصلاحاتى كه از انديشههاى قرآنى برنخيزد، ريشه در آرمانهاى شيطان دارد.خطر مفاسد اجتماعى
بىتفاوتى نسبت به افزايش فقر و تبعيض اجتماعى، همزيستى با ديو اعتياد و فساد اخلاقى، سهلگيرى نسبت به رشوه خوارى و تجمل گرايى، خود باختگى در برابر نهادهاى بين المللى و فرهنگ و آداب غربى، اميدبستن به ديگران و كمكهاى خارجى تضعيف بىمرز بخش كشاورزى و صنايع داخلى، تشويق بىحدّ ورزشهاى وابسته به استكبار جهانى، تجويز قمار و بيليارد و شطرنج و گسترش روز افزون موسيقى به كارگيرى مربيان و مشاوران خارجى دربخشهاى مختلف ورزشى و سربرآوردن شركتهاى گسترده حرام خوارى و قماربازى با ادعّاى مشروعيت و مشاركت مردمى و پروژه ملّى و بدتر از همه سكوت و يا تأييد ضمنى همه اين مفاسد و منكرات اجتماعى از سوى برخى پاسداران دين، تداوم حكومت اسلامى و نظام علوى را با خطر جدّى رو به رو مىسازد. «ولايت علوى» با مفاسد اجتماعى تضادّى بنيادى دارد و مفسدان اجتماعى شديدترين خصومتها و گستردهترين مقاومتها را در برابر حكومت دينى نشان مىدهند و در محو و تحريف پيام غدير مىكوشند.امروز هم، اگر غدير دوباره فراموش شود، اگر ياران پيامبر صلىاللهعليهوآله از گرد على عليهالسلام پراكنده گردند. اگر حقيقت اسلام و تشيع قربانى مصلحت و منفعت قبيلههاى سياسى ـ گروهها و جناحهاـ گردد و اگر انديشه ولايت فقيه به سود سلطه جناحها و در نهايت حاكميت آمريكا از ذهن و زندگى كنار گذاشته شود، در پيشگاه خدا و نسلهاى آينده و نسبت به سرنوشت مسلمانان همه مسؤول و سربزير خواهيم بود.سلطه نا اهلان و نامحرمان بر مسند قدرت و گسترش فساد و منكرات اجتماعى به معناى انزواى عترت عليهمالسلام نفى غدير و فراموشى آخرين پيام رسالت است كه راه را برهمه مفاسد باز مىكند و جاهليت آريامهرى را «مدينه فاضله» نشان مىدهد.اصلاحات و بيگانگان
اصلاحات راستين هميشه با مخالفتهاى خارجى وكارشكنى منافقان داخلى روبرو بوده است، حمايت خارجىها از اصلاحات درون كشور، جهتگيرى به سود دشمنان خارجى را نشان مىدهد.اصلاحاتى كه جهتگيرى خارجى و پشتيبانى مالى، سياسى و رسانهاى خارج و دشمنان قسم خورده مردم را به همراه داشته باشد، اصلاحات راستين نيست. حركتهاى افسادگرانهاى است كه «تن پوش اصلاحات» برتن كرده است.منافقان
منافقان چون به معيارهاى مكتبى از عمق جان عقيده ندارند، اجراى قوانين اسلام را با منافع خويش در تضادّ احساس مىكنند و هميشه تلاش مىكنند كه در عين حفظ شعار و ظواهر و عدم مخالفت علنى، از اجراى دستورهاى الهى جلوگيرى كنند. آنان خود را اصلاح طلب معرفى مىكنند ولى از ديدگاه قرآن آنان مفسدانى هستند كه خودشان هم به عملكرد افسادگرانه خويش توجه ندارند.ترسوها و اصلاحات
انديشمند بزرگ و منادى اصلاح و استقلال پاكستان دكتر اقبال لاهورى چنين مىسرايد:
هركه رمز مصطفى فهميده است
خوف حق عنوان ايمان است و بس
خوف غير از شرك پنهان است و بس
شرك را در خوف پنهان ديده است
خوف غير از شرك پنهان است و بس
خوف غير از شرك پنهان است و بس
پرچمدار اصلاحات
در همه انقلابها، حركتهاى ارتجاعى پس از رحلت بنيانگذار انقلاب شكل مىگيرد و مخالفان انقلابها براى دوران پس از رهبرى اوليه برنامه ريزى مىكنند. در برابر اسلام هم همين تلاشها وجود داشت.با آخرين حج رسول خدا صلىاللهعليهوآله و اعلام رهبرى اميرالمؤمنين عليهالسلام از سوى خدا و پيامبر صلىاللهعليهوآله در غديرخم دين الهى كمال يافت و نعمت بزرگ ولايت و رهبرى آينده ـ كه ارمغان آسمان به زمين بود.ـ به امت اسلامى تقديم شد و اسلام توأم با امامت، دين مطلوب و مقبول الهى معرفى گرديد. افراد وگروهها دربرابر اين پيام الهى چهارگونه عكس العمل نشان دادند و چهارنوع موضع گرفتند:1 ـ گروهى با امامت و رهبرى علوى به ستيزه برخاستند.2 ـ گروهى از امامت على عليهالسلام وحشت زده گريختند.3 ـ جمعى پيشوايى او را به فرمان خدا و پيامبر پذيرفتند.4 ـ گروهى براى دفاع از امامت على عليهالسلام ـ چون حجربن عدى و عمّار بن ياسر و ميثم وار بر فراز دار به شهادت ايستادند.كافران و دشمنان خارجى نظام نو بنياد قرآنى، طبيعى است كه با اصل دين، شخص پيامبر صلىاللهعليهوآله و وصىّ او مخالف باشند.منافقان كه توان مقابله آشكار با پيام الهى ندارند، به طور طبيعى تظاهر به موافقت گفتارى مىكنند و از اجراى آن به هر شكل ممكن جلوگيرى مىنمايند. تلاش و كوشش در زمينه جلوگيرى از ابلاغ پيام، تشكيك و ايجاد ترديد در آسمانى بودن پيام، تبريك و تهنيّت ظاهرى و سروصدا و غوغاسالارى به هنگام ابلاغ پيام در منى و مكّه و برنامه ريزى براى ترور پيامبر صلىاللهعليهوآله پس از پيام غدير و جوّسازى در زمينه خشونت على عليهالسلام در سفر يمن، همه و همه حركت هايى بود كه از سوى منافقان و مخالفان «ولايت علوى» شكل گرفت.مسلمانان پاكدل و اكثريت مؤمن و فداكار همراه پيامبر صلىاللهعليهوآله به پيام غدير پاسخ مثبت گفتند و رهبرى على عليهالسلام را پذيرفتند.مؤمنان مخلص و فداكارى كه جايگاه على عليهالسلام را در ايمان و جهاد و دانش و ديندارى مىدانستند و خود از دلسوزان فداكار و همراهان اصلى پيامبر صلىاللهعليهوآله در جريان گسترش اسلام بودند، از اعلام رسمى ولايت علوى چون گل شكوفا شدند و لب به سپاس و ستايش خداى بزرگ گشودند.انقلاب نبوى با نصب على عليهالسلام در جايگاه رهبرى و نظارت و هدايت نظام اسلامى امكان تداوم يافت و على عليهالسلام پرچم اصلاحات را در غياب پيامبر بردوش گرفت.«و قال موسى لاخيه هارون اخلفنى فى قومى و اصلح و لاتتبع سبيل المفسدين»(3)ويژگىهاى «فرهنگ كوثر»
اين ماهنامه نشريهاى مخصوص شناخت و معرّفى چهارده معصوم عليهالسلام بود كه در چهار سال تلاش مطبوعاتى خود حدود هزار و چهار صد عنوان مقاله و گزارش و مصاحبه درباره اهلبيت عليهمالسلام به خوانندگان گرامى تقديم داشت.از نظر تدوين و نگارش وابسته به گروهى محدود و نويسندگانى ثابت نبود بلكه در مجموع از آثار يكصد و چهل و پنج نفر از محققان حوزوى و دانشگاهى و فرهنگى بهره برد.ـ حدود 70% مقالات تاريخ و سيره و انديشهى و سياست عترت عليهمالسلام و ياران، حدود 10% شعر و داستان مربوط به اهلبيت عليهمالسلام و 5% گزارش و اخبار مسلمين بويژه شيعيان جهان و 5% مباحث سياسى روز و روشنگرى درباره موضعگيرى رسانهاى و سياسى و بقيه مباحث متفرقه بوده است.در اين مدت ماهنامه پنج ويژه نامه به نام ويژه نامه غدير، ويژه نامه حضرت زهرا عليهاالسلام ، ويژه نامه امامصادق عليهالسلام ، ويژه نامه امام كاظم عليهالسلام و ويژه نامه امام على عليهالسلام چاپ و منتشر كرد و فصلهاى ويژهاى به قرآن، امام زمان عليهالسلام ، حضرت معصومه عليهاالسلام و امام خمينى قدسسره اختصاص داد.و آخر دعوانا ان الحمد للّه رب العالمينوالسلام ـ محمود مهدى پور1 ـ نهج البلاغه، فيض الاسلام، ج 1، ص 398.2 ـ همان، خطبه، 24، ص 233.3 ـ سوره اعراف، آيه 142.