اصلاحات علوى - اصلاحات علوى نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اصلاحات علوى - نسخه متنی

مهدی مهدی پور

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اصلاحات علوى

«اصلاحات علوى» اين است كه «ترديدها» نسبت به توحيد و رسالت و قيامت به «يقين» تبديل گردد. فاطعيّت در نظام اجتماعى و پاسدارى از قانون الهى و عدالت به جاى مديريت‏هاى سازشكارانه بنشيند.

جامعه ما امروز تشنه «اصلاحات علوى» است. فقر و فساد و تبعيض سه بيمارى جانكاه جامعه است كه اگر درمان نشود، هستى نظام اسلامى و حكومت دينى را به شدّت تهديد مى‏كند در سطح مردمى، اصلاح انديشه‏ها، اصلاح آرمان‏ها، اصلاح اخلاق و روحيّه‏ها، اصلاح عادات و آداب اجتماعى و اصلاح نگاه‏ها، رفتار و گفتار مردم بويژه نسل جوان از ضرورى‏ترين تحولات فرهنگى امروز است. در سطح فعاليت‏هاى دولتى و دستگاه‏هاى مديريتى كشور، اصلاح معيارها، اصلاح سياست‏ها، اصلاح نظام برنامه و بودجه و اصلاح نظام آموزش عالى، و مديريت كلان اقتصادى شرط موفقيت كشور در پاسدارى از استقلال و آزادى و حكومت دينى است.

افراد فاسد و منحرف هيچ گاه نمى‏توانند، در جامعه الگو و پيشاهنگ اصلاح ديگران باشند. خودسازى، پيش نياز هرگونه اصلاحات اجتماعى است. هركس از ظلم و بيداد و حق كشى مى‏نالد و به راستى خواستار رعايت حق و عدالت است؛ بايد اصلاحات را از افكار و اخلاق و زندگى و رفتار خويش آغاز كند. انتظار اصلاحات و مصلح بزرگ بشريت از ناحيه كسانى كه خود سربر آستان تقوا و صداقت و عدالت نمى‏سايند، انتظارى كاذب و دروغين است و شعار اصلاحات از سوى آنان شعارى توخالى براى فريب نسل جوان محسوب مى‏شود.

«اصلاحات علوى» اين است كه «ترديدها» نسبت به توحيد و رسالت و قيامت به «يقين» تبديل گردد. فاطعيّت در نظام اجتماعى و پاسدارى از قانون الهى و عدالت به جاى مديريت‏هاى سازشكارانه بنشيند. جهت‏گيرى همه نهادها و مسؤولان و برنامه‏ها و سياست‏ها به سوى اجراى احكام خداباشد.

«اصلاحات علوى» اقداماتى برخاسته از روح قدرت‏طلبى نيست. فعاليت هايى پول سالار نيست. تلاش‏هاى ايثارگرانه مؤمنان در جهت قرب الهى و براى نجات انسان‏ها از فقر و فساد و تبعيض است.

اميرالمؤمنين عليه‏السلام فلسفه جنگ و جهاد و همه مبارزات اجتماعى خويش را چنين بر مى‏شمارد:

«اللّهم انّك تعلم انّه لم يكن الذى قدكان منّا منافسة فى سلطانٍ و لا التماس شى‏ءٍ من فضول الحطام و لكن لنردّ المعالم من دينك ونظهر الاصلاح فى بلادك. فيأمن المظلومون من عبادك و تقام المعطلّة من حدودك. اللّهم انّى اوّل من اناب و سمع واجاب، لم يسبقنى الاّ رسول اللّه صلى‏الله‏عليه‏و‏آله بالصلاة»(1)

بار خدايا! تو به راستى مى‏دانى كه اقدامات ما تلاش رقابت جويانه در كسب قدرت نبود و

«مرعوبين» به علت عدم اعتماد به خدا دنبال تكيه گاه‏هاى ديگر مى‏گردند و براى حفظ امكانات و سمت‏ها و به دست آوردن نام و نان بر دست خارجيان بوسه مى‏زنند. در جستجوى ثروت و امكانات افزون‏تر شكل نگرفت. بلكه تنها براى اين بود كه نشانه‏ها و رهنمودهاى دين تو را به جامعه بازگردانيم و نا بسامانى‏ها در شهرهاى تو را به سامان آوريم تا بندگان مظلومت به «امنيت» دست يابد و قوانين معطّل مانده و متوقف شده‏ات اجرا گردد.

خدايا! من اول كسى هستم كه «با فراخوان پيامبر» به سوى تو آمدم و آواى اورا شنيدم و پاسخ مثبت گفتم. جز پيامبر خدا، هيچ كس در نماز برمن سبقت نگرفت.

اصلاحات عميق گسترده و همه جانبه با هدايت و رهبرى پيشواى امت اسلام آغاز مى‏شود. و زمامدار اصلاحات در جامعه اسلامى «امام امت» است كه از آگاهى و پارسايى و دين‏شناسى لازم بهره‏مند است.

اصلاحات حركتى پيوسته، آگاهانه، دلسوزانه و دين مدار است و عناصر مؤمن و صابر و آگاه و دلسوز بايد در خط مقدم آن قرار گيرند. اصلاح نظام آموزشى، اصلاح نظام پژوهشى، نظام اقتصادى ـ مالى، اصلاح نظام تبليغى و اطلاع رسانى و اصلاح سيستم مديريت حوزه‏ها و دانشگاه‏ها از بنيادى‏ترين گام‏هاى اصلاحى در جامعه ماست. بى‏ترديد، نظام آموزشى كشور و دبيران و معلمان و مبلغان و استادان متعهد و دين باور مى‏توانند، پيشگامان نهضت اصلاحات باشند. اصلاحات بدون تلاش و هوشيارى و همكارى دست اندركاران نظام تربيتى آموزشى، حوزه و دانشگاه انجام شدنى نيست و تا دانشگاه و حوزه خود را با معيارهاى اسلامى همآهنگ نكنند، همآهنگى ديگر بخش‏هاى كشور با معيارها و موازين اسلامى امكان‏پذير نيست.

شرك و الحاد، ريشه «فساد فرهنگى» است و نظام تربيتى و فرهنگ كشور مى‏تواند و بايد به ريشه كنى مالارياى «شرك» و تفكرات بى‏دينى و ضد دينى بپردازد.

تبعيض و امتيازطلبى، سياسى و اقتصادى بين مسلمانان، دشمن بزرگ ارزشهاست و مناديان اصلاحات بايد براى محو و حذف هرگونه تبعيض از زندگى خود و نزديكان خويش فداكارى و ايثار كنند.

جهل و فقر «ام‏الفساد» اجتماعى است. دولت و مجلس اصلاحات بايد مبارزه با اين دو آفت بزرگ جامعه را در سرلوحه فعاليت‏هاى خويش قرار دهند و توجه داشته باشند، اصلاحاتى كه از انديشه‏هاى قرآنى برنخيزد، ريشه در آرمان‏هاى شيطان دارد.

خطر مفاسد اجتماعى

بى‏تفاوتى نسبت به افزايش فقر و تبعيض اجتماعى، همزيستى با ديو اعتياد و فساد اخلاقى، سهل‏گيرى نسبت به رشوه خوارى و تجمل گرايى، خود باختگى در برابر نهادهاى بين المللى و فرهنگ و آداب غربى، اميدبستن به ديگران و كمك‏هاى خارجى تضعيف بى‏مرز بخش كشاورزى و صنايع داخلى، تشويق بى‏حدّ ورزشهاى وابسته به استكبار جهانى، تجويز قمار و بيليارد و شطرنج و گسترش روز افزون موسيقى به كارگيرى مربيان و مشاوران خارجى دربخش‏هاى مختلف ورزشى و سربرآوردن شركت‏هاى گسترده حرام خوارى و قماربازى با ادعّاى مشروعيت و مشاركت مردمى و پروژه ملّى و بدتر از همه سكوت و يا تأييد ضمنى همه اين مفاسد و منكرات اجتماعى از سوى برخى پاسداران دين، تداوم حكومت اسلامى و نظام علوى را با خطر جدّى رو به رو مى‏سازد. «ولايت علوى» با مفاسد اجتماعى تضادّى بنيادى دارد و مفسدان اجتماعى شديدترين خصومت‏ها و گسترده‏ترين مقاومت‏ها را در برابر حكومت دينى نشان مى‏دهند و در محو و تحريف پيام غدير مى‏كوشند.

امروز هم، اگر غدير دوباره فراموش شود، اگر ياران پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله از گرد على عليه‏السلام پراكنده گردند. اگر حقيقت اسلام و تشيع قربانى مصلحت و منفعت قبيله‏هاى سياسى ـ گروهها و جناح‏هاـ گردد و اگر انديشه ولايت فقيه به سود سلطه جناح‏ها و در نهايت حاكميت آمريكا از ذهن و زندگى كنار گذاشته شود، در پيشگاه خدا و نسل‏هاى آينده و نسبت به سرنوشت مسلمانان همه مسؤول و سربزير خواهيم بود.

سلطه نا اهلان و نامحرمان بر مسند قدرت و گسترش فساد و منكرات اجتماعى به معناى انزواى عترت عليهم‏السلام نفى غدير و فراموشى آخرين پيام رسالت است كه راه را برهمه مفاسد باز مى‏كند و جاهليت آريامهرى را «مدينه فاضله» نشان مى‏دهد.

اصلاحات و بيگانگان

اصلاحات راستين هميشه با مخالفت‏هاى خارجى وكارشكنى منافقان داخلى روبرو بوده است، حمايت خارجى‏ها از اصلاحات درون كشور، جهت‏گيرى به سود دشمنان خارجى را نشان مى‏دهد.

اصلاحاتى كه جهت‏گيرى خارجى و پشتيبانى مالى، سياسى و رسانه‏اى خارج و دشمنان قسم خورده مردم را به همراه داشته باشد، اصلاحات راستين نيست. حركت‏هاى افسادگرانه‏اى است كه «تن پوش اصلاحات» برتن كرده است.

منافقان

منافقان چون به معيارهاى مكتبى از عمق جان عقيده ندارند، اجراى قوانين اسلام را با منافع خويش در تضادّ احساس مى‏كنند و هميشه تلاش مى‏كنند كه در عين حفظ شعار و ظواهر و عدم مخالفت علنى، از اجراى دستورهاى الهى جلوگيرى كنند. آنان خود را اصلاح طلب معرفى مى‏كنند ولى از ديدگاه قرآن آنان مفسدانى هستند كه خودشان هم به عملكرد افسادگرانه خويش توجه ندارند.

ترسوها و اصلاحات

انديشمند بزرگ و منادى اصلاح و استقلال پاكستان دكتر اقبال لاهورى چنين مى‏سرايد:




  • هركه رمز مصطفى فهميده است
    خوف حق عنوان ايمان است و بس
    خوف غير از شرك پنهان است و بس



  • شرك را در خوف پنهان ديده است
    خوف غير از شرك پنهان است و بس
    خوف غير از شرك پنهان است و بس



ترس از ضعف ايمان بر مى‏خيزد و شجاعت فرزند ايمان و توحيد و يقين است.

ترسوها «مرعوبين» به علت عدم اعتماد به خدا دنبال تكيه گاه‏هاى ديگر مى‏گردند و براى حفظ امكانات و سمت‏ها و به دست آوردن نام و نان بر دست خارجيان بوسه مى‏زنند، سازشكارى، تسامح، محافظه كارى، تذبذب رفتارى، دودوزه بازى كردن و نفاق و دورويى، حاصل اين روحيه است كه خود اين روحيه مولود بى‏ايمانى و عشق به زندگى دنياست.

امام على عليه‏السلام سوگند مى‏خورد: «ولعمرى ما علىّ من قتال من خالف الحق من ادهان و لا ايهان»(2)

به جانم سوگند! من در نبرد خونين با مخالفان حق هيچ گونه سازش و سستى نمى‏كنم.

همزيستى با دشمنان خدا و مردم، اصلاحات نيست. راهكار ابداعى منافقان براى بهره‏ورى از اسلام و كفر است.

اصلاحات كامل و راستين، اجراى تمام احكام الهى در قلمرو زندگى فردى و اجتماعى است. اصلاحات علوى تعميم فرهنگ قرآن و عترت بين همه مسلمانان و ابلاغ اين فرهنگ به بشريت مظلوم است.

پرچمدار اصلاحات

در همه انقلاب‏ها، حركت‏هاى ارتجاعى پس از رحلت بنيانگذار انقلاب شكل مى‏گيرد و مخالفان انقلاب‏ها براى دوران پس از رهبرى اوليه برنامه ريزى مى‏كنند. در برابر اسلام هم همين تلاش‏ها وجود داشت.با آخرين حج رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله و اعلام رهبرى اميرالمؤمنين عليه‏السلام از سوى خدا و پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله در غديرخم دين الهى كمال يافت و نعمت بزرگ ولايت و رهبرى آينده ـ كه ارمغان آسمان به زمين بود.ـ به امت اسلامى تقديم شد و اسلام توأم با امامت، دين مطلوب و مقبول الهى معرفى گرديد. افراد وگروه‏ها دربرابر اين پيام الهى چهارگونه عكس العمل نشان دادند و چهارنوع موضع گرفتند:

1 ـ گروهى با امامت و رهبرى علوى به ستيزه برخاستند.

2 ـ گروهى از امامت على عليه‏السلام وحشت زده گريختند.

3 ـ جمعى پيشوايى او را به فرمان خدا و پيامبر پذيرفتند.

4 ـ گروهى براى دفاع از امامت على عليه‏السلام ـ چون حجربن عدى و عمّار بن ياسر و ميثم وار بر فراز دار به شهادت ايستادند.

كافران و دشمنان خارجى نظام نو بنياد قرآنى، طبيعى است كه با اصل دين، شخص پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله و وصىّ او مخالف باشند.

منافقان كه توان مقابله آشكار با پيام الهى ندارند، به طور طبيعى تظاهر به موافقت گفتارى مى‏كنند و از اجراى آن به هر شكل ممكن جلوگيرى مى‏نمايند. تلاش و كوشش در زمينه جلوگيرى از ابلاغ پيام، تشكيك و ايجاد ترديد در آسمانى بودن پيام، تبريك و تهنيّت ظاهرى و سروصدا و غوغاسالارى به هنگام ابلاغ پيام در منى و مكّه و برنامه ريزى براى ترور پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله پس از پيام غدير و جوّسازى در زمينه خشونت على عليه‏السلام در سفر يمن، همه و همه حركت هايى بود كه از سوى منافقان و مخالفان «ولايت علوى» شكل گرفت.

مسلمانان پاكدل و اكثريت مؤمن و فداكار همراه پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله به پيام غدير پاسخ مثبت گفتند و رهبرى على عليه‏السلام را پذيرفتند.

مؤمنان مخلص و فداكارى كه جايگاه على عليه‏السلام را در ايمان و جهاد و دانش و ديندارى مى‏دانستند و خود از دلسوزان فداكار و همراهان اصلى پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله در جريان گسترش اسلام بودند، از اعلام رسمى ولايت علوى چون گل شكوفا شدند و لب به سپاس و ستايش خداى بزرگ گشودند.

انقلاب نبوى با نصب على عليه‏السلام در جايگاه رهبرى و نظارت و هدايت نظام اسلامى امكان تداوم يافت و على عليه‏السلام پرچم اصلاحات را در غياب پيامبر بردوش گرفت.

«و قال موسى لاخيه هارون اخلفنى فى قومى و اصلح و لاتتبع سبيل المفسدين»(3)

ويژگى‏هاى «فرهنگ كوثر»

اين ماهنامه نشريه‏اى مخصوص شناخت و معرّفى چهارده معصوم عليه‏السلام بود كه در چهار سال تلاش مطبوعاتى خود حدود هزار و چهار صد عنوان مقاله و گزارش و مصاحبه درباره اهل‏بيت عليهم‏السلام به خوانندگان گرامى تقديم داشت.

از نظر تدوين و نگارش وابسته به گروهى محدود و نويسندگانى ثابت نبود بلكه در مجموع از آثار يكصد و چهل و پنج نفر از محققان حوزوى و دانشگاهى و فرهنگى بهره برد.

ـ حدود 70% مقالات تاريخ و سيره و انديشه‏ى و سياست عترت عليهم‏السلام و ياران، حدود 10% شعر و داستان مربوط به اهل‏بيت عليهم‏السلام و 5% گزارش و اخبار مسلمين بويژه شيعيان جهان و 5% مباحث سياسى روز و روشنگرى درباره موضع‏گيرى رسانه‏اى و سياسى و بقيه مباحث متفرقه بوده است.

در اين مدت ماهنامه پنج ويژه نامه به نام ويژه نامه غدير، ويژه نامه حضرت زهرا عليهاالسلام ، ويژه نامه امام‏صادق عليه‏السلام ، ويژه نامه امام كاظم عليه‏السلام و ويژه نامه امام على عليه‏السلام چاپ و منتشر كرد و فصل‏هاى ويژه‏اى به قرآن، امام زمان عليه‏السلام ، حضرت معصومه عليهاالسلام و امام خمينى قدس‏سره اختصاص داد.

و آخر دعوانا ان الحمد للّه رب العالمين

والسلام ـ محمود مهدى پور


1 ـ نهج البلاغه، فيض الاسلام، ج 1، ص 398.

2 ـ همان، خطبه، 24، ص 233.

3 ـ سوره اعراف، آيه 142.


/ 1