امام جواد(ع) و رهبرى آسمانى - امام جواد (علیه السلام) و رهبری آسمانی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

امام جواد (علیه السلام) و رهبری آسمانی - نسخه متنی

محمود مهدی پور

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

امام جواد(ع) و رهبرى آسمانى

سال پيامبر اعظم‏صلى الله عليه وآله وسلم‏

شناخت پيامبران و اولياى الهى، از مهم‏ترين نيازهاى زندگى بشر است. انسان، بدون شناخت و ايمان به پيامبران و امامان معصوم‏عليهم السلام راه سعادت و نيك‏بختى را پيدا نمى‏كند.

پيامبران راه سعادت، آخرت، خداشناسى، عدالت، اتحاد و برادرى، آگاهى، آزادى، عرفان و عبادت خدا را به انسان‏ها مى‏آموزند. نامگذارى سال‏ها به نام پيامبران، امامان و اولياءاللّه - كه در ايران اسلامى به ابتكار مقام معظّم رهبرى معمول شده است - تلاشى براى برنامه‏ريزى، سياست‏گذارى، تشويق و ترغيب، اطلاع رسانى، هدايت، حمايت و شناخت و گرايش عميق‏تر بشريت به سوى انبيا و اولياى الهى است.

در سال "پيامبر اعظم‏صلى الله عليه وآله وسلم" ضرورى است محور و مقصد همه تلاش‏ها، پيامبرگرامى اسلام‏صلى الله عليه وآله وسلم باشد.

كارهاى انجام نشده و ناتمام فراوانى نسبت به ساحت قدسى رسول خداصلى الله عليه وآله وسلم وجود دارد كه شايسته است به بركت اين نامگذارى، انجام و كامل گردد.

در سال 1385 ش. همه فعاليت‏هاى سياسى، آموزشى، پژوهشى، اطلاع رسانى، هنرى، اقتصادى و تلاش‏هاى تربيتى، اخلاقى و نظامى در ايران و جهان اسلام بايد سمت و سوى "نبوى" پيدا كند و اهداف، آرمان‏ها، انديشه‏ها، سيره و سخنان پيامبر اعظم‏صلى الله عليه وآله وسلم محور و مدار اقدامات فردى و اجتماعى و حركت دولت‏ها و ملت‏ها باشد.

در سال نبوى‏صلى الله عليه وآله وسلم چه بايد كرد؟

در اين فرصت هركس در هر جايگاهى قراردارد، بايد با توجه به اين قبله قلب‏ها گام بردارد و يك قدم به رسول گرامى‏صلى الله عليه وآله وسلم نزديك شود. ولى براى بهره‏گيرى بهتر، مديران سياسى و مسئولان فرهنگى جوامع اسلامى بايد پاسخ مسائل زير را براى خود و ديگران روشن سازند:

1. مهم‏ترين پيامِ پيامبر اعظم‏صلى الله عليه وآله وسلم چيست؟

2. كدام پيام نبوى، مهجورتر است؟

3. كدام يك از درس‏هاى نبوى در زندگى امروز امت، فراموش شده است؟

4. بزرگ‏ترين نگرانى‏هاى رسول اعظم‏صلى الله عليه وآله وسلم چه بود؟ و چگونه مى‏توان آن را برطرف كرد؟

5. مهم‏ترين خواست رسول خداصلى الله عليه وآله وسلم از امت چه بود و چه قدر تحقّق يافته است؟

6. كدام يك از پيام‏هاى نبوى، مهجور است؟

7. ابعاد مهجوريت "قرآن و عترت" چيست:

- مهجوريت در انديشه خواص؟

- مهجوريت در ذهنيت عمومى؟

- مهجوريت در صحنه عمل خواص؟

- فراموشى در رفتار اجتماعى.

8. دشوارترين مسئوليت‏هاى رسول خداصلى الله عليه وآله وسلم چه بود؟

9. عقايد نبوى، فقه نبوى، تاريخ و سيره نبوى، آرمان‏هاى نبوى و اخلاق نبوى چيست؟

10. چه ميزان از "طبّ نبوى" در اختيار امت اسلامى است.

11. كدام يك از فعاليت‏ها در كشورهاى اسلامى از اولويت برخوردار است:

- تلاش در جهت تقويت معرفت سيره نبوى؟

- تلاش در جهت تقويت معرفت قرآنى؟

- تلاش در زمينه تقويت معرفت عترت پيامبرصلى الله عليه وآله وسلم.

- تلاش در جهت تقويت وحدت امت اسلامى.

- تلاش در جهت تقويت تحكيم استقلال مسلمين.

- تلاش براى آزادى مسلمين از سلطه اجانب.

- تلاش در جهت تشكيل حكومت نبوى‏صلى الله عليه وآله وسلم.

- تلاش در جهت شناخت آرمان‏هاى نبوى و اوضاع مطلوب دنياى اسلام.

- تلاش در جهت شناخت دوستان پيامبر اعظم‏صلى الله عليه وآله وسلم در تاريخ و امروز.

- تلاش در جهت شناخت دشمنان تاريخى و كنونى رسول اعظم‏صلى الله عليه وآله وسلم.

- تلاش در جهت تقويت شناخت ياران مخلص و فداكارى‏هاى مهاجران و انصار.

- تلاش در جهت تقويت شناخت اوضاع و احوال امروز فرزندان پيامبر و قرآن.

12. كدام فعاليت‏هاى پژوهشى در اولويت قرار دارد:

- تدوين كتابنامه جامع اخلاق نبوى؟

- تدوين كتابنامه صحيفه نبوى؟

- تدوين كتابنامه جامع سيره نبوى؟

زيارات نبوى؟ حديث نبوى

- معرّفى رسول اعظم‏صلى الله عليه وآله وسلم به زبان‏هاى گوناگون؟ همه گروه‏ها و سطوح مختلف علمى و سِنّى؟

- تأمين نهادهاى بنيادى براى مرزبانى از انديشه و سيره رسول خداصلى الله عليه وآله وسلم؟

- تأسيس كتابخانه نبوى در مراكز كليه استان‏هاى كشور.

البته اين امور، بخشى از وظايف مديران فرهنگى و سياسى دنياى اسلام و كشور ما در اين سال است.

ويژه نامه امام جوادعليه السلام‏

شناخت و معرفى اهل‏بيت نبوّت، از اهداف ثابت و هميشگى و فلسفه وجودى "فرهنگ كوثر" است. خداى را شاكريم كه در بهار 85 - سال پيامبر اعظم‏صلى الله عليه وآله وسلم - ويژه‏نامه امام جوادعليه السلام به خوانندگان گرامى تقديم مى‏شود. اين دفتر، گامى در همين مسير، و راهى به سوى همين هدف مقدّس است. اميدواريم ما را به معرفت بهتر اهل‏بيت نبوى‏عليهم السلام نزديك كند و زمينه را براى اقدامات اساسى و اصلاح نگاه امت اسلامى به "امام و امامت"، فراهم آورد.

زندگى امام نهم‏عليه السلام‏

امام محمدتقى، معروف به امام جوادعليه السلام در روز جمعه 19 يا 15 ماه رمضان سال 195 ق. در شهر مدينه تولد يافت. پدر بزرگوارش امام رضاعليه السلام و مادر گرامى‏اش بانوى پاك و مقدّس از خاندان ماريه قبطيّه - همسر رسول خداصلى الله عليه وآله وسلم - به نام سبيكه (خيزران) از سرزمين نوبه (جنوب آفريقا) بوده است.

اين بزرگوار، با القاب: مرتضى، منتجب، مختار، قانع، و عالم، شناخته مى‏شود و با كنيه "ابوجعفر دوم" معروف است.

آن بزرگوار، پنج يا شش سال اوليه را در سايه عطوفت و هدايت و تربيت پدرش امام رضاعليه السلام در مدينه زندگى كرد. و پس از هجرت اجبارى امام به سرزمين خراسان در سال 200 ق. و شهادت آن بزرگوار در سال 203 ق.، امامت و رهبرى امت اسلامى را بر دوش گرفت. و همين امامت در خردسالى، يكى از بزرگ‏ترين بهانه‏هاى مخالفان "انديشه امامت" در عصر امام بود. زندگى آن بزرگوار در عصر سلطه مأمون و معتصم عباسى سپرى شد و سرانجام با توطئه معتصم، توسّط وزير و يا همسر آن بزرگوار، در روز آخر ذى قعده سال 220 ق. مسموم و شهيد گرديد.

امام جوادعليه السلام و رهبرى آسمانى‏

از آغاز آفرينش، برخى "امامت" را مقامى زمينى و دنيوى و در حدّ يكى از قراردادهاى اجتماعى دانسته و معيار صلاحيت دولت‏ها را دست‏يابى به قدرت با ابزارهاى متداول زور و زر و تزوير دانسته‏اند. دموكراسى غربى، محترمانه‏ترين چهره امروزين "تزوير" است كه در قالب كانديداتورى و رأى‏گيرى و شمارش آراء و تعيين اكثريت و اقليت، خودنمايى مى‏كند. مسائلى چون: انتخاب و انتصاب، مشروعيّت و مقبوليّت، ولايت فقيه، و حاكميّت مردم - كه سال‏ها، بلكه قرن‏هاست در جبهه فرهنگى بين دو تفكّر، مورد گفتگوى فراوان بوده و هست - نمادهاى اين جدال فرهنگى در روزگار ماست.

در زمينه مفهوم و معنا، شرايط و جايگاه امامت، راهكارهاى دست‏يابى به اين جايگاه، وظايف، اختيارات و اهداف رهبرى، گفتگوهاى فراوان و تلقّى‏هاى متفاوتى وجود دارد كه از تفاوت در جهان‏بينى و انسان‏شناسى افراد و مكاتب ريشه مى‏گيرد.

گروهى "امامت" را مقام تكوينى و بر اساس گزينش الهى مى‏دانند كه بيش از دانش‏هاى اكتسابى، به گوهرى قدسى و موهبتى آسمانى نياز دارد كه آموختنى و يادگرفتنى نيست. مديريت و هدايت زندگى بشر در دو بخشِ نيازهاى مادى و معنوى هردو، با امام است و "امامت"، نه محدود به دنياست و نه مخصوص آخرت.

عدّه‏اى "امامت" را آن قدر قدسى و آسمانى و معنوى تبيين مى‏كنند كه در نتيجه، زندگى مردم در زمينه آزادى، عدالت، عزّت و رفاه معقول بلاتكليف و بدون صاحب مى‏ماند و ستمگران، مدّعى اداره بهتر كشورها و جهان مى‏شوند.

بعضى ديگر "امامت" را آن قدر دنيوى و مادى و مربوط به زرنگى و تيزهوشى اقتصادى مى‏شمارند كه هيچ نيازى به حمايت غيبى و تهذيب درونى و نصب و اذن الهى - تصريح امام قبلى - نمى‏بينند و به دست گرفتن قدرت توسط عناصر سه گانه زر، زور و تزوير را، براى "مشروعيّت و مقبوليّت" كافى مى‏دانند و با هرگونه رنگ آسمانى و معنوى و الهى و قداست امامت و ولايت، به شدّت مخالفت مى‏كنند.

برخى، احراز مدارك علمى بالاتر (از هر مركزى و با هر شرايطى) گردآورى اطلاعات بيشتر (با هر وضعيت روحى و روانى و اخلاقى و عقيدتى و رفتارى) و پيوند فاميلى و سياسى را معيار صلاحيت "مديريت جوامع بشرى" مى‏شمارند و در نهايت، آن را قراردادى بين اكثريت مردم كشور و يك شخص يا گروهى به عنوان "هيئت دولت" و مديران مى‏دانند؛ و اصولاً چيزى به نام: مشروعيّت، تنفيذ، جعل الهى، نصب و نيابت از معصوم‏عليه السلام را، بى‏معنى و دروغ و فريب مى‏دانند و معيار اوّل و آخر را زرنگى، اطلاعات گسترده، و در نهايت توان جلب افكار عمومى و يا سلطه بر جامعه از راه فن‏آورى، اقتصاد، سياست و فرهنگ مى‏دانند!

اينان، امورى به نام: اعجاز، كرامت، علم لدنّى، علم امامت، دانش غيبى، الهام فرشته و... و هرگونه ارتباط بين صلاحيّت مديريتى و عالم غيب را، انكار مى‏كنند.

در اين تفكر، خطّ قرمزى به جز آنچه قراردادهاى اجتماعى تعيين مى‏كند، وجود ندارد و البته اين، در حالى است كه قراردادها را معمولاً قدرتمندان مى‏نويسند. در اين تفكر، هيچ‏گونه قراردادى بين انسان و خدا وجود ندارد و انسان، حق دارد هر قراردادى را بين خود و ديگرى امضاء كند. امامت يكى از قراردادهاى معمول در زندگى انسان‏ها نيست كه طرفين قرارداد، كاملاً آزاد باشند با هركسى و با هر شرايطى و براى هر مدتى توافق كنند و زمام امور زندگى اجتماعى را به دست او بسپارند.

در تفكر اسلامى، نه حاكم و مديران، حق دارند هر شرطى را بپذيرند و نه مردم، حق دارند هر شرط را مطرح كنند يا بپذيرند.در تفكر اسلامى، انسان با خدا عهد و ميثاق و قراردادى دارد1 كه ديگر قراردادها و ميثاق‏ها و كنوانسيون‏ها و مقاوله نامه و معاهدات بايد با قرارداد نخستين و اوّلين انسان‏ها، همآهنگ باشد. هر "الزام و تَرك، و قبول و ردّى" كه با عهد الهى و قرارداد ايمانى و ميثاق انسان و خدا سازگار نباشد، فاقد اعتبار است. امر "امامت" هم يكى از موادّ قرارداد انسان و خداست و انسان همراه با ايمان به خدا و پيامبرصلى الله عليه وآله وسلم اطاعت از خدا و مقام رسالت و اولوالامر را پذيرفته است؛ و هيچ كس حق ندارد آن قرارداد را نقض كند.

شگفتا! چگونه قراردادهاى بين افراد و جوامع انسانى لازم الوفا و معتبر است؛ ولى قرارداد بين انسان و آفريننده هستى و نمايندگان او در جهان (پيامبران و معصومان‏عليهم السلام) اعتبار ندارد و لازم العمل نيست!؟

اين پيمان در متن فطرت، در كتاب آسمانى و صحنه باشكوه غدير خم و مواضع فراوان ديگر، بين مردم و پيامبر و امامان‏عليهم السلام بسته شده است.

مسأله "امامت و رهبرى جامعه" در روابط انسان و خدا، مسكوت و بلاتكليف باقى نمانده تا انسان‏هاى معمولى چند و چون آن را مشخص كنند و براى تصدّى آن، دنبال نيروى مناسب بگردند.

ابن ابى‏عمير از جوادالائمّه‏عليه السلام در تفسير "يا ايّها الّذين آمنوا اوفوا بالعقود"2 نقل كرده كه آن بزرگوار فرموده است:

پيامبرخداصلى الله عليه وآله وسلم در ده جايگاه براى على‏عليه السلام از مردم پيمان گرفت. سپس اين آيه را نازل فرمود: "يا ايّها الّذين آمنوا اوفوا بالعقود"، منظور از عقود در اين آيه، همان پيمان‏هايى است كه رسول اعظم‏صلى الله عليه وآله وسلم براى اميرمؤمنان‏عليه السلام گرفته است.3

مجموعه حوادث و مواضع زندگى امام‏عليه السلام مثل:

1. ميلاد امام جوادعليه السلام در چهل و شش سالگى امام رضاعليه السلام.

2. رنگ چهره امام، كه با چهره امام رضاعليه السلام تفاوت محسوسى داشته است.

3. امامت حضرت امام محمدتقى‏عليه السلام در سنين 7 - 8 سالگى.

4. كرامات فراوان صادره از آن بزرگوار.

5. كرامات ديگر پيشوايان كه آن بزرگوار بازگو كرده است.

6. دانش بيكران آن حضرت در كودكى.

اينها همه و همه، نشان آن است كه "امامت و رهبرى" مقامى نيست كه با موازين معمول بشرى و مصلحت شناسى‏هاى انسانى، قابل تشخيص و گزينش باشد.

فروغ ولايت

كرامات امام جوادعليه السلام و نقل كرامات ديگر پيشوايان توسط امام جوادعليه السلام، دو گام بزرگ در جهت اصلاح بينش جامعه در مورد امامت و رهبرى جامعه بشرى است.

فهرست كراماتى كه از شخص امام جوادعليه السلام نقل شده و استاد محقّق عزيزاللّه عُطاردى در مسند الامام الجوادعليه السلام آورده‏اند، بدين شرح است:

1. امام جوادعليه السلام و طىّ‏الأرض و نجات يكى از دوستان از زندان معتصم.

2. امام جوادعليه السلام و آگاهى از قصد شخصى كه مى‏خواست از زير پاى حضرت خاك بردارد.

3. امام جوادعليه السلام و آگاهى از قصد شخصى كه به حضرت نگاه كرد تا سيما و قامتش را براى مصريان تعريف كند.

4. امام جوادعليه السلام و اجابت نفرين امام در حقّ يك نوازنده به نام "مُخارِق".

5. آگاهى و معرّفى صاحبان نامه‏هاى بدون علامت.

6. آگاهى از تشنگى مهمان، به طور مكرّر.

7. پاسخ گويى به 30 هزار پرسش شيعيان در ده سالگى، در يك مجلس.

8. آگاهى از رفتار قبلى شخصى در زمينه ستايش نكردن خدا در برابر اهدائى امام رضاعليه السلام به وى.

9. اجابت نفرين امام در مورد شخصى از "آل فرج" به نام عمر، كه به حضرت اهانت كرده بود.

10. آگاهى از خواسته قلبى شخصى در مورد فرزند پسر.

11. آگاهى از قصد يكى از دوستان در مورد اهداى اسباب‏بازى.

12. آگاهى از شگفتى شخصى به نام "عسكر" از جلوه‏هاى گوناگون سيما و قامت حضرت.

13. آگاهى از نقشه مأمون براى آزمودن امام به وسيله باز شكارى.

14. آگاهى از شهادت امام رضاعليه السلام از چندين روز قبل از رسيدن خبر شهادت.

15. آگاهى و اعلام سال مرگ خويش به "محمد بن الفرج" به وسيله نامه.

16. رويش درخت خرما از آب وضوى حضرت و بارآوردن ميوه شيرين و بى‏هسته.

17. اجابت دعاى حضرت در مورد عادت به خاك خوردن يكى از دوستان.

18. آگاهى از نياز و درخواست يكى از عموزادگان.

19. اخبار غيبى از خواسته يك ساربان براى درخواست شغل.

20. سلامت امام در جريان هجوم مأمون در حال مستى.

21. اخبار امام از ربودن "حكم بن يسار مروزى" و جايگاه او و شيوه مداواى جراحت‏هاى وى.

22. آگاهى از اينكه فرزند، پسر خواهد بود.

23. شفا دادن چشم نابيناى يكى از ياران در كودكى.

24. آگاهى از جايگاه گوسفند گم‏شده و عدم سرقت آن.

25. شفاى بيماران متعدّد به دعاى حضرت.

26. آگاهى از جبران نيكى و احسان به غير و بازگرداندن عمّامه گم شده به صاحبش.

27. اطلاع از خاطرات ذهنى "حسين مكارى".

28. برگرفتن قطعه‏اى خاك از زير جانماز و تبديل آن به شمش طلا با وزن 16 مثقال.

29. آگاهى از درخواست "حسين بن على وشّا" در مورد پيراهن امام رضاعليه السلام و اهداى آن به وى.

30. آگاهى و اعلام اينكه اموال، مربوط به دو خواهر است نه يك نفر.

31. اطلاع از مطلب فراموش شده "محمد بن فضيل صيرفى" درباره سؤال از اسلحه رسول خداصلى الله عليه وآله وسلم.

32. امام و آگاهى از نياز مالى قريب الوقوع "محمد بن وليد كرمانى".

33. احياى گاو مرده پيرزن در منزل زباله.

34. اعلام شهادت امام رضاعليه السلام به اطرافيان، و حفظ فورى قرآن.

35. اهداى لباس احرام به "محمد بن فرج" بدون درخواست قبلى و اعلام آن.

36. اعلام مسموميت غذا قبل از مصرف.

37. آگاهى از زيدى بودن يكى از ديداركنندگان و دستور اخراج وى.

38. آگاهى از نياز مالى يكى از دوستان و پرداخت كنندگان وجوه شرعى و بازگرداندن اموال به وى.

39. درمان و شفاى زانوى عمّه "بكير" با يك دست كشيدن از روى لباس.

40. شنيدن شكوه گوسفندان و اقرار چوپان در مورد ستم به آنان.

41. آگاهى از مرگ "امّ‏حسن" و اينكه ديگر نياز به كفن ارسالى امام ندارد.

42. اجابت فورى نفرين امام در برابر معتصم و گروهى از وزرا، و لرزيدن تالار.

43. و كرامات ديگر.4

سيرى در زيارت‏نامه امام‏عليه السلام‏

زيارت‏نامه اين امام پارسايان همچون ديگر زيارت‏نامه‏هاى عميق نقل شده از معصومين‏عليهم السلام جايگاه امام و امامت را در انديشه عترت‏عليهم السلام نشان مى‏دهد.

انسان نياز به ولى دارد و امام جواد ولىّ خداست، نه ولىّ برگزيده مردم.

انسان نياز به حجّت دارد، و امام محمدتقى‏عليه السلام حجّت خداست، گرچه قبل از بلوغ.

انسان نياز به نور دارد و جواد الائمّه فروغ تابناك الهى در ظلمات زمان و زمين است.

ارزش انسان به ايفاى وظيفه الهى است و امام جوادعليه السلام الگوى كامل وظيفه‏شناسى و تكليف گرائى است.

- وظيفه ابلاغ پيام الهى.

- وظيفه پاسدارى از امانت الهى.

- وظيفه حلال شمردن حلال‏هاى الهى.

- وظيفه تحريم حرام‏هاى خدا

- وظيفه اقامه حدود الهى.

- وظيفه تلاوت كتاب الهى.

- وظيفه شكيبايى در برابر مشكلات تا پايان زندگى.

امام، رهبرى بشريت در جنگ هميشگى حق و باطل را بر عهده دارد و مسلمانان با زيارت ايشان مواضع و عقايد قلبى خويش را چنين ابراز مى‏دارند.

- اعلام سلام و درود بر حجت‏هاى خدا در آسمان و زمين.

- اعلام اطاعت و محبّت نسبت به آنان.

- درخواست "لسان صدق" درباره اولياى برگزيده الهى.

- درخواست عشق حضور در مشاهد و مراقد آنان.

- درخواست همراهى با ايشان در دنيا و آخرت.

- اعلام برائت از دشمنان ايشان.

- اعلام محبت و پيوند با آن بزرگواران.

- اعلام حضور و زيارت در محضر آنان.

- اعلام دوستى با دوستان آن حضرت.

- اعلام دشمنى با دشمنان آن بزرگوار.

- اعلام آگاهى از خطِ مشى اهل‏بيت‏عليهم السلام‏

- اعلام گمراهى مخالفان آنان.

- درخواست شفاعت نزد پروردگار.

- اعلام اينكه ايشان نزد خدا از جايگاه بزرگ و "مقام محمود" بهره‏مند هستند.5

پنج اثر برگزيده‏

تاكنون كارهاى ارزشمندى در زمينه معرّفى بهتر حضرت جواد الائمّه‏عليه السلام انجام گرفته كه بايد به همه تلاشگران اين ميدان تبريك و آفرين گفت و توفيق بيشتر آنان را از خدا خواست. مهم‏ترين اقدامات پژوهشى در زمينه زندگى و انديشه امام نهم‏عليه السلام كارهاى زير است:

1. موسوعة الامام الجوادعليه السلام‏

اين اثر در دو جلد، شامل بيش از 1336 صفحه، تحقيق و تتبّع در ابعاد مختلف، زندگى، امامت، سخنان و ياران حضرت را در بر دارد و توسط مؤسّسه ولىّ‏عصرعليه السلام به مديريت حجةالاسلام و المسلمين سيد محمد حسينى قزوينى، زير نظر حضرت آيةاللّه خزعلى - دام‏عزّه - تدوين شده است.

اين كتاب، بلندترين گام را در قلمرو شناخت امام جوادعليه السلام برداشته و با حمايت وزارت ارشاد اسلامى در سال 1419ق. منتشر شده است.

2. موسوعة كلمات الامام الجوادعليه السلام‏

در اين اثر، به يارى چهارتن از محققان گروه حديث پژوهشكده باقرالعلوم‏عليه السلام 434 كلام صادر شده از زبان و قلم امام (اعم از نامه، خطبه، دعا و كلمات قصار) آمده است كه با تحقيق و تتبّع در كليه منابع شيعه و سنّى، گردآورى شده و در سال 1380 ش. توسط انتشارات نورالسّجّاد، قم، انتشار يافته است.

3. مسند الامام الجوادعليه السلام‏

اين كتاب ارزشمند، حاصل تلاش محقّق بزرگوار، استاد شيخ عزيزاللّه عُطاردى و حمايت كنگره جهانى امام رضاعليه السلام است كه در سال 1410 ق. در 355 صفحه، منتشر شده است.

4. نگاهى گذرا بر زندگانى امام جوادعليه السلام‏

اين اثر، توسط علاّمه سيد عبدالرزّاق مقرّم، به عربى تدوين و در سال 1370 ش. در نجف اشرف منتشر شده است و در همان سال، توسط دكتر پرويز لولاور به فارسى برگردانده شده و "بنياد پژوهشهاى آستان قدس رضوى" آن را منتشر كرده است.

5. الامام الجوادعليه السلام من المهد الى‏اللحد

اين كتاب، حاصل زحمت محقّق سخت كوش، آيةاللّه سيد كاظم قزوينى‏قدس سره است كه با قلمى روان و تتبّعى فراوان در سال 1403 ق. در 432 صفحه، توسط انتشارات لسان الصّدق، قم، منتشر شده است.


1. مسند الامام الجواد(ع)، از ص 104 تا 130.

2. به واژه‏هاى "عهد" و "ميثاق" در قرآن كريم مراجعه شود.

3. مائده / 1.

4. موسوعة كلمات الامام الجواد(ع)، ص 23.

5. مفاتيح الجنان، زيارت مشترك امام كاظم و امام جواد(ع).


/ 1