امام جواد(ع) و رهبرى آسمانى
سال پيامبر اعظمصلى الله عليه وآله وسلمشناخت پيامبران و اولياى الهى، از مهمترين نيازهاى زندگى بشر است. انسان، بدون شناخت و ايمان به پيامبران و امامان معصومعليهم السلام راه سعادت و نيكبختى را پيدا نمىكند.پيامبران راه سعادت، آخرت، خداشناسى، عدالت، اتحاد و برادرى، آگاهى، آزادى، عرفان و عبادت خدا را به انسانها مىآموزند. نامگذارى سالها به نام پيامبران، امامان و اولياءاللّه - كه در ايران اسلامى به ابتكار مقام معظّم رهبرى معمول شده است - تلاشى براى برنامهريزى، سياستگذارى، تشويق و ترغيب، اطلاع رسانى، هدايت، حمايت و شناخت و گرايش عميقتر بشريت به سوى انبيا و اولياى الهى است.در سال "پيامبر اعظمصلى الله عليه وآله وسلم" ضرورى است محور و مقصد همه تلاشها، پيامبرگرامى اسلامصلى الله عليه وآله وسلم باشد.كارهاى انجام نشده و ناتمام فراوانى نسبت به ساحت قدسى رسول خداصلى الله عليه وآله وسلم وجود دارد كه شايسته است به بركت اين نامگذارى، انجام و كامل گردد.در سال 1385 ش. همه فعاليتهاى سياسى، آموزشى، پژوهشى، اطلاع رسانى، هنرى، اقتصادى و تلاشهاى تربيتى، اخلاقى و نظامى در ايران و جهان اسلام بايد سمت و سوى "نبوى" پيدا كند و اهداف، آرمانها، انديشهها، سيره و سخنان پيامبر اعظمصلى الله عليه وآله وسلم محور و مدار اقدامات فردى و اجتماعى و حركت دولتها و ملتها باشد.در سال نبوىصلى الله عليه وآله وسلم چه بايد كرد؟در اين فرصت هركس در هر جايگاهى قراردارد، بايد با توجه به اين قبله قلبها گام بردارد و يك قدم به رسول گرامىصلى الله عليه وآله وسلم نزديك شود. ولى براى بهرهگيرى بهتر، مديران سياسى و مسئولان فرهنگى جوامع اسلامى بايد پاسخ مسائل زير را براى خود و ديگران روشن سازند:1. مهمترين پيامِ پيامبر اعظمصلى الله عليه وآله وسلم چيست؟2. كدام پيام نبوى، مهجورتر است؟3. كدام يك از درسهاى نبوى در زندگى امروز امت، فراموش شده است؟4. بزرگترين نگرانىهاى رسول اعظمصلى الله عليه وآله وسلم چه بود؟ و چگونه مىتوان آن را برطرف كرد؟5. مهمترين خواست رسول خداصلى الله عليه وآله وسلم از امت چه بود و چه قدر تحقّق يافته است؟6. كدام يك از پيامهاى نبوى، مهجور است؟7. ابعاد مهجوريت "قرآن و عترت" چيست:- مهجوريت در انديشه خواص؟- مهجوريت در ذهنيت عمومى؟- مهجوريت در صحنه عمل خواص؟- فراموشى در رفتار اجتماعى.8. دشوارترين مسئوليتهاى رسول خداصلى الله عليه وآله وسلم چه بود؟9. عقايد نبوى، فقه نبوى، تاريخ و سيره نبوى، آرمانهاى نبوى و اخلاق نبوى چيست؟10. چه ميزان از "طبّ نبوى" در اختيار امت اسلامى است.11. كدام يك از فعاليتها در كشورهاى اسلامى از اولويت برخوردار است:- تلاش در جهت تقويت معرفت سيره نبوى؟- تلاش در جهت تقويت معرفت قرآنى؟- تلاش در زمينه تقويت معرفت عترت پيامبرصلى الله عليه وآله وسلم.- تلاش در جهت تقويت وحدت امت اسلامى.- تلاش در جهت تقويت تحكيم استقلال مسلمين.- تلاش براى آزادى مسلمين از سلطه اجانب.- تلاش در جهت تشكيل حكومت نبوىصلى الله عليه وآله وسلم.- تلاش در جهت شناخت آرمانهاى نبوى و اوضاع مطلوب دنياى اسلام.- تلاش در جهت شناخت دوستان پيامبر اعظمصلى الله عليه وآله وسلم در تاريخ و امروز.- تلاش در جهت شناخت دشمنان تاريخى و كنونى رسول اعظمصلى الله عليه وآله وسلم.- تلاش در جهت تقويت شناخت ياران مخلص و فداكارىهاى مهاجران و انصار.- تلاش در جهت تقويت شناخت اوضاع و احوال امروز فرزندان پيامبر و قرآن.12. كدام فعاليتهاى پژوهشى در اولويت قرار دارد:- تدوين كتابنامه جامع اخلاق نبوى؟- تدوين كتابنامه صحيفه نبوى؟- تدوين كتابنامه جامع سيره نبوى؟زيارات نبوى؟ حديث نبوى
- معرّفى رسول اعظمصلى الله عليه وآله وسلم به زبانهاى گوناگون؟ همه گروهها و سطوح مختلف علمى و سِنّى؟- تأمين نهادهاى بنيادى براى مرزبانى از انديشه و سيره رسول خداصلى الله عليه وآله وسلم؟- تأسيس كتابخانه نبوى در مراكز كليه استانهاى كشور.البته اين امور، بخشى از وظايف مديران فرهنگى و سياسى دنياى اسلام و كشور ما در اين سال است.ويژه نامه امام جوادعليه السلام
شناخت و معرفى اهلبيت نبوّت، از اهداف ثابت و هميشگى و فلسفه وجودى "فرهنگ كوثر" است. خداى را شاكريم كه در بهار 85 - سال پيامبر اعظمصلى الله عليه وآله وسلم - ويژهنامه امام جوادعليه السلام به خوانندگان گرامى تقديم مىشود. اين دفتر، گامى در همين مسير، و راهى به سوى همين هدف مقدّس است. اميدواريم ما را به معرفت بهتر اهلبيت نبوىعليهم السلام نزديك كند و زمينه را براى اقدامات اساسى و اصلاح نگاه امت اسلامى به "امام و امامت"، فراهم آورد.زندگى امام نهمعليه السلام
امام محمدتقى، معروف به امام جوادعليه السلام در روز جمعه 19 يا 15 ماه رمضان سال 195 ق. در شهر مدينه تولد يافت. پدر بزرگوارش امام رضاعليه السلام و مادر گرامىاش بانوى پاك و مقدّس از خاندان ماريه قبطيّه - همسر رسول خداصلى الله عليه وآله وسلم - به نام سبيكه (خيزران) از سرزمين نوبه (جنوب آفريقا) بوده است.اين بزرگوار، با القاب: مرتضى، منتجب، مختار، قانع، و عالم، شناخته مىشود و با كنيه "ابوجعفر دوم" معروف است.آن بزرگوار، پنج يا شش سال اوليه را در سايه عطوفت و هدايت و تربيت پدرش امام رضاعليه السلام در مدينه زندگى كرد. و پس از هجرت اجبارى امام به سرزمين خراسان در سال 200 ق. و شهادت آن بزرگوار در سال 203 ق.، امامت و رهبرى امت اسلامى را بر دوش گرفت. و همين امامت در خردسالى، يكى از بزرگترين بهانههاى مخالفان "انديشه امامت" در عصر امام بود. زندگى آن بزرگوار در عصر سلطه مأمون و معتصم عباسى سپرى شد و سرانجام با توطئه معتصم، توسّط وزير و يا همسر آن بزرگوار، در روز آخر ذى قعده سال 220 ق. مسموم و شهيد گرديد.امام جوادعليه السلام و رهبرى آسمانى
از آغاز آفرينش، برخى "امامت" را مقامى زمينى و دنيوى و در حدّ يكى از قراردادهاى اجتماعى دانسته و معيار صلاحيت دولتها را دستيابى به قدرت با ابزارهاى متداول زور و زر و تزوير دانستهاند. دموكراسى غربى، محترمانهترين چهره امروزين "تزوير" است كه در قالب كانديداتورى و رأىگيرى و شمارش آراء و تعيين اكثريت و اقليت، خودنمايى مىكند. مسائلى چون: انتخاب و انتصاب، مشروعيّت و مقبوليّت، ولايت فقيه، و حاكميّت مردم - كه سالها، بلكه قرنهاست در جبهه فرهنگى بين دو تفكّر، مورد گفتگوى فراوان بوده و هست - نمادهاى اين جدال فرهنگى در روزگار ماست.در زمينه مفهوم و معنا، شرايط و جايگاه امامت، راهكارهاى دستيابى به اين جايگاه، وظايف، اختيارات و اهداف رهبرى، گفتگوهاى فراوان و تلقّىهاى متفاوتى وجود دارد كه از تفاوت در جهانبينى و انسانشناسى افراد و مكاتب ريشه مىگيرد.گروهى "امامت" را مقام تكوينى و بر اساس گزينش الهى مىدانند كه بيش از دانشهاى اكتسابى، به گوهرى قدسى و موهبتى آسمانى نياز دارد كه آموختنى و يادگرفتنى نيست. مديريت و هدايت زندگى بشر در دو بخشِ نيازهاى مادى و معنوى هردو، با امام است و "امامت"، نه محدود به دنياست و نه مخصوص آخرت.عدّهاى "امامت" را آن قدر قدسى و آسمانى و معنوى تبيين مىكنند كه در نتيجه، زندگى مردم در زمينه آزادى، عدالت، عزّت و رفاه معقول بلاتكليف و بدون صاحب مىماند و ستمگران، مدّعى اداره بهتر كشورها و جهان مىشوند.بعضى ديگر "امامت" را آن قدر دنيوى و مادى و مربوط به زرنگى و تيزهوشى اقتصادى مىشمارند كه هيچ نيازى به حمايت غيبى و تهذيب درونى و نصب و اذن الهى - تصريح امام قبلى - نمىبينند و به دست گرفتن قدرت توسط عناصر سه گانه زر، زور و تزوير را، براى "مشروعيّت و مقبوليّت" كافى مىدانند و با هرگونه رنگ آسمانى و معنوى و الهى و قداست امامت و ولايت، به شدّت مخالفت مىكنند.برخى، احراز مدارك علمى بالاتر (از هر مركزى و با هر شرايطى) گردآورى اطلاعات بيشتر (با هر وضعيت روحى و روانى و اخلاقى و عقيدتى و رفتارى) و پيوند فاميلى و سياسى را معيار صلاحيت "مديريت جوامع بشرى" مىشمارند و در نهايت، آن را قراردادى بين اكثريت مردم كشور و يك شخص يا گروهى به عنوان "هيئت دولت" و مديران مىدانند؛ و اصولاً چيزى به نام: مشروعيّت، تنفيذ، جعل الهى، نصب و نيابت از معصومعليه السلام را، بىمعنى و دروغ و فريب مىدانند و معيار اوّل و آخر را زرنگى، اطلاعات گسترده، و در نهايت توان جلب افكار عمومى و يا سلطه بر جامعه از راه فنآورى، اقتصاد، سياست و فرهنگ مىدانند!اينان، امورى به نام: اعجاز، كرامت، علم لدنّى، علم امامت، دانش غيبى، الهام فرشته و... و هرگونه ارتباط بين صلاحيّت مديريتى و عالم غيب را، انكار مىكنند.در اين تفكر، خطّ قرمزى به جز آنچه قراردادهاى اجتماعى تعيين مىكند، وجود ندارد و البته اين، در حالى است كه قراردادها را معمولاً قدرتمندان مىنويسند. در اين تفكر، هيچگونه قراردادى بين انسان و خدا وجود ندارد و انسان، حق دارد هر قراردادى را بين خود و ديگرى امضاء كند. امامت يكى از قراردادهاى معمول در زندگى انسانها نيست كه طرفين قرارداد، كاملاً آزاد باشند با هركسى و با هر شرايطى و براى هر مدتى توافق كنند و زمام امور زندگى اجتماعى را به دست او بسپارند.در تفكر اسلامى، نه حاكم و مديران، حق دارند هر شرطى را بپذيرند و نه مردم، حق دارند هر شرط را مطرح كنند يا بپذيرند.در تفكر اسلامى، انسان با خدا عهد و ميثاق و قراردادى دارد1 كه ديگر قراردادها و ميثاقها و كنوانسيونها و مقاوله نامه و معاهدات بايد با قرارداد نخستين و اوّلين انسانها، همآهنگ باشد. هر "الزام و تَرك، و قبول و ردّى" كه با عهد الهى و قرارداد ايمانى و ميثاق انسان و خدا سازگار نباشد، فاقد اعتبار است. امر "امامت" هم يكى از موادّ قرارداد انسان و خداست و انسان همراه با ايمان به خدا و پيامبرصلى الله عليه وآله وسلم اطاعت از خدا و مقام رسالت و اولوالامر را پذيرفته است؛ و هيچ كس حق ندارد آن قرارداد را نقض كند.شگفتا! چگونه قراردادهاى بين افراد و جوامع انسانى لازم الوفا و معتبر است؛ ولى قرارداد بين انسان و آفريننده هستى و نمايندگان او در جهان (پيامبران و معصومانعليهم السلام) اعتبار ندارد و لازم العمل نيست!؟اين پيمان در متن فطرت، در كتاب آسمانى و صحنه باشكوه غدير خم و مواضع فراوان ديگر، بين مردم و پيامبر و امامانعليهم السلام بسته شده است.مسأله "امامت و رهبرى جامعه" در روابط انسان و خدا، مسكوت و بلاتكليف باقى نمانده تا انسانهاى معمولى چند و چون آن را مشخص كنند و براى تصدّى آن، دنبال نيروى مناسب بگردند.ابن ابىعمير از جوادالائمّهعليه السلام در تفسير "يا ايّها الّذين آمنوا اوفوا بالعقود"2 نقل كرده كه آن بزرگوار فرموده است:پيامبرخداصلى الله عليه وآله وسلم در ده جايگاه براى علىعليه السلام از مردم پيمان گرفت. سپس اين آيه را نازل فرمود: "يا ايّها الّذين آمنوا اوفوا بالعقود"، منظور از عقود در اين آيه، همان پيمانهايى است كه رسول اعظمصلى الله عليه وآله وسلم براى اميرمؤمنانعليه السلام گرفته است.3مجموعه حوادث و مواضع زندگى امامعليه السلام مثل:1. ميلاد امام جوادعليه السلام در چهل و شش سالگى امام رضاعليه السلام.2. رنگ چهره امام، كه با چهره امام رضاعليه السلام تفاوت محسوسى داشته است.3. امامت حضرت امام محمدتقىعليه السلام در سنين 7 - 8 سالگى.4. كرامات فراوان صادره از آن بزرگوار.5. كرامات ديگر پيشوايان كه آن بزرگوار بازگو كرده است.6. دانش بيكران آن حضرت در كودكى.اينها همه و همه، نشان آن است كه "امامت و رهبرى" مقامى نيست كه با موازين معمول بشرى و مصلحت شناسىهاى انسانى، قابل تشخيص و گزينش باشد.فروغ ولايت
كرامات امام جوادعليه السلام و نقل كرامات ديگر پيشوايان توسط امام جوادعليه السلام، دو گام بزرگ در جهت اصلاح بينش جامعه در مورد امامت و رهبرى جامعه بشرى است.فهرست كراماتى كه از شخص امام جوادعليه السلام نقل شده و استاد محقّق عزيزاللّه عُطاردى در مسند الامام الجوادعليه السلام آوردهاند، بدين شرح است:1. امام جوادعليه السلام و طىّالأرض و نجات يكى از دوستان از زندان معتصم.2. امام جوادعليه السلام و آگاهى از قصد شخصى كه مىخواست از زير پاى حضرت خاك بردارد.3. امام جوادعليه السلام و آگاهى از قصد شخصى كه به حضرت نگاه كرد تا سيما و قامتش را براى مصريان تعريف كند.4. امام جوادعليه السلام و اجابت نفرين امام در حقّ يك نوازنده به نام "مُخارِق".5. آگاهى و معرّفى صاحبان نامههاى بدون علامت.6. آگاهى از تشنگى مهمان، به طور مكرّر.7. پاسخ گويى به 30 هزار پرسش شيعيان در ده سالگى، در يك مجلس.8. آگاهى از رفتار قبلى شخصى در زمينه ستايش نكردن خدا در برابر اهدائى امام رضاعليه السلام به وى.9. اجابت نفرين امام در مورد شخصى از "آل فرج" به نام عمر، كه به حضرت اهانت كرده بود.10. آگاهى از خواسته قلبى شخصى در مورد فرزند پسر.11. آگاهى از قصد يكى از دوستان در مورد اهداى اسباببازى.12. آگاهى از شگفتى شخصى به نام "عسكر" از جلوههاى گوناگون سيما و قامت حضرت.13. آگاهى از نقشه مأمون براى آزمودن امام به وسيله باز شكارى.14. آگاهى از شهادت امام رضاعليه السلام از چندين روز قبل از رسيدن خبر شهادت.15. آگاهى و اعلام سال مرگ خويش به "محمد بن الفرج" به وسيله نامه.16. رويش درخت خرما از آب وضوى حضرت و بارآوردن ميوه شيرين و بىهسته.17. اجابت دعاى حضرت در مورد عادت به خاك خوردن يكى از دوستان.18. آگاهى از نياز و درخواست يكى از عموزادگان.19. اخبار غيبى از خواسته يك ساربان براى درخواست شغل.20. سلامت امام در جريان هجوم مأمون در حال مستى.21. اخبار امام از ربودن "حكم بن يسار مروزى" و جايگاه او و شيوه مداواى جراحتهاى وى.22. آگاهى از اينكه فرزند، پسر خواهد بود.23. شفا دادن چشم نابيناى يكى از ياران در كودكى.24. آگاهى از جايگاه گوسفند گمشده و عدم سرقت آن.25. شفاى بيماران متعدّد به دعاى حضرت.26. آگاهى از جبران نيكى و احسان به غير و بازگرداندن عمّامه گم شده به صاحبش.27. اطلاع از خاطرات ذهنى "حسين مكارى".28. برگرفتن قطعهاى خاك از زير جانماز و تبديل آن به شمش طلا با وزن 16 مثقال.29. آگاهى از درخواست "حسين بن على وشّا" در مورد پيراهن امام رضاعليه السلام و اهداى آن به وى.30. آگاهى و اعلام اينكه اموال، مربوط به دو خواهر است نه يك نفر.31. اطلاع از مطلب فراموش شده "محمد بن فضيل صيرفى" درباره سؤال از اسلحه رسول خداصلى الله عليه وآله وسلم.32. امام و آگاهى از نياز مالى قريب الوقوع "محمد بن وليد كرمانى".33. احياى گاو مرده پيرزن در منزل زباله.34. اعلام شهادت امام رضاعليه السلام به اطرافيان، و حفظ فورى قرآن.35. اهداى لباس احرام به "محمد بن فرج" بدون درخواست قبلى و اعلام آن.36. اعلام مسموميت غذا قبل از مصرف.37. آگاهى از زيدى بودن يكى از ديداركنندگان و دستور اخراج وى.38. آگاهى از نياز مالى يكى از دوستان و پرداخت كنندگان وجوه شرعى و بازگرداندن اموال به وى.39. درمان و شفاى زانوى عمّه "بكير" با يك دست كشيدن از روى لباس.40. شنيدن شكوه گوسفندان و اقرار چوپان در مورد ستم به آنان.41. آگاهى از مرگ "امّحسن" و اينكه ديگر نياز به كفن ارسالى امام ندارد.42. اجابت فورى نفرين امام در برابر معتصم و گروهى از وزرا، و لرزيدن تالار.43. و كرامات ديگر.4سيرى در زيارتنامه امامعليه السلام
زيارتنامه اين امام پارسايان همچون ديگر زيارتنامههاى عميق نقل شده از معصومينعليهم السلام جايگاه امام و امامت را در انديشه عترتعليهم السلام نشان مىدهد.انسان نياز به ولى دارد و امام جواد ولىّ خداست، نه ولىّ برگزيده مردم.انسان نياز به حجّت دارد، و امام محمدتقىعليه السلام حجّت خداست، گرچه قبل از بلوغ.انسان نياز به نور دارد و جواد الائمّه فروغ تابناك الهى در ظلمات زمان و زمين است.ارزش انسان به ايفاى وظيفه الهى است و امام جوادعليه السلام الگوى كامل وظيفهشناسى و تكليف گرائى است.- وظيفه ابلاغ پيام الهى.- وظيفه پاسدارى از امانت الهى.- وظيفه حلال شمردن حلالهاى الهى.- وظيفه تحريم حرامهاى خدا- وظيفه اقامه حدود الهى.- وظيفه تلاوت كتاب الهى.- وظيفه شكيبايى در برابر مشكلات تا پايان زندگى.امام، رهبرى بشريت در جنگ هميشگى حق و باطل را بر عهده دارد و مسلمانان با زيارت ايشان مواضع و عقايد قلبى خويش را چنين ابراز مىدارند.- اعلام سلام و درود بر حجتهاى خدا در آسمان و زمين.- اعلام اطاعت و محبّت نسبت به آنان.- درخواست "لسان صدق" درباره اولياى برگزيده الهى.- درخواست عشق حضور در مشاهد و مراقد آنان.- درخواست همراهى با ايشان در دنيا و آخرت.- اعلام برائت از دشمنان ايشان.- اعلام محبت و پيوند با آن بزرگواران.- اعلام حضور و زيارت در محضر آنان.- اعلام دوستى با دوستان آن حضرت.- اعلام دشمنى با دشمنان آن بزرگوار.- اعلام آگاهى از خطِ مشى اهلبيتعليهم السلام- اعلام گمراهى مخالفان آنان.- درخواست شفاعت نزد پروردگار.- اعلام اينكه ايشان نزد خدا از جايگاه بزرگ و "مقام محمود" بهرهمند هستند.5پنج اثر برگزيده
تاكنون كارهاى ارزشمندى در زمينه معرّفى بهتر حضرت جواد الائمّهعليه السلام انجام گرفته كه بايد به همه تلاشگران اين ميدان تبريك و آفرين گفت و توفيق بيشتر آنان را از خدا خواست. مهمترين اقدامات پژوهشى در زمينه زندگى و انديشه امام نهمعليه السلام كارهاى زير است:1. موسوعة الامام الجوادعليه السلام
اين اثر در دو جلد، شامل بيش از 1336 صفحه، تحقيق و تتبّع در ابعاد مختلف، زندگى، امامت، سخنان و ياران حضرت را در بر دارد و توسط مؤسّسه ولىّعصرعليه السلام به مديريت حجةالاسلام و المسلمين سيد محمد حسينى قزوينى، زير نظر حضرت آيةاللّه خزعلى - دامعزّه - تدوين شده است.اين كتاب، بلندترين گام را در قلمرو شناخت امام جوادعليه السلام برداشته و با حمايت وزارت ارشاد اسلامى در سال 1419ق. منتشر شده است.2. موسوعة كلمات الامام الجوادعليه السلام
در اين اثر، به يارى چهارتن از محققان گروه حديث پژوهشكده باقرالعلومعليه السلام 434 كلام صادر شده از زبان و قلم امام (اعم از نامه، خطبه، دعا و كلمات قصار) آمده است كه با تحقيق و تتبّع در كليه منابع شيعه و سنّى، گردآورى شده و در سال 1380 ش. توسط انتشارات نورالسّجّاد، قم، انتشار يافته است.3. مسند الامام الجوادعليه السلام
اين كتاب ارزشمند، حاصل تلاش محقّق بزرگوار، استاد شيخ عزيزاللّه عُطاردى و حمايت كنگره جهانى امام رضاعليه السلام است كه در سال 1410 ق. در 355 صفحه، منتشر شده است.4. نگاهى گذرا بر زندگانى امام جوادعليه السلام
اين اثر، توسط علاّمه سيد عبدالرزّاق مقرّم، به عربى تدوين و در سال 1370 ش. در نجف اشرف منتشر شده است و در همان سال، توسط دكتر پرويز لولاور به فارسى برگردانده شده و "بنياد پژوهشهاى آستان قدس رضوى" آن را منتشر كرده است.5. الامام الجوادعليه السلام من المهد الىاللحد
اين كتاب، حاصل زحمت محقّق سخت كوش، آيةاللّه سيد كاظم قزوينىقدس سره است كه با قلمى روان و تتبّعى فراوان در سال 1403 ق. در 432 صفحه، توسط انتشارات لسان الصّدق، قم، منتشر شده است.1. مسند الامام الجواد(ع)، از ص 104 تا 130.2. به واژههاى "عهد" و "ميثاق" در قرآن كريم مراجعه شود.3. مائده / 1.4. موسوعة كلمات الامام الجواد(ع)، ص 23.5. مفاتيح الجنان، زيارت مشترك امام كاظم و امام جواد(ع).