آموزه‏هاى زهرايى(س) - آموزه های زهرایی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آموزه های زهرایی - نسخه متنی

محمود مهدی پور

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آموزه‏هاى زهرايى(س)

درباره حضرت فاطمه عليهاالسلام از زواياى گوناگون مى‏توان به كند و كاو نشست.

برخى از جايگاه فاطمه عليهاالسلام در نگاه خدا و پيامبر سخن گفته‏اند.

عدّه‏اى در اخلاق و آداب و رفتار فاطمى داد سخن داده‏اند.

گروهى مظلوميت زهرا و حوادث دردناك پس از رحلت رسول گرامى را محور پژوهش و نگارش گرفته‏اند.

بعضى احاديث معصومين عليهم‏السلام در باره زهراى مرضيه را آورده و به ترجمه، شرح و ابهام‏زدايى از آن پرداخته‏اند.

و برخى درباره زندگينامه فاطمه عليهاالسلام (ميلاد، كودكى، ازدواج، همسردارى و فرزندان فاطمه عليهاالسلام ) تحقيق و تدوين كرده‏اند.




  • هركس به زبانى سخن از فضل تو گويد
    بلبل به غزلخوانى و قمرى به ترانه



  • بلبل به غزلخوانى و قمرى به ترانه
    بلبل به غزلخوانى و قمرى به ترانه



از آنجا كه زهراى مرضيه عليهاالسلام برترين بانويى است كه چشم خورشيد به ياد دارد و از ازل تا ابد، دخترى با اين فضيلت‏ها از مادر نزاده است، تلاش مقاله حاضر اين است كه محورهاى پژوهش و تبليغ پيرامون فاطمه را براى مردان و زنان امروز جهان به تصوير كشد و برخى از پيامهاى آن بانوى برتر را به علاقمندان فرهنگ فاطمى عليهاالسلام برساند.

فاطمه عليهاالسلام عصاره همه ارزشهاست و آنچه خوبان همه دارند، او به تنهايى دارد. گنجاندن فضايل فاطمى در يك كتاب و يا مقاله مقدور نيست.




  • كتاب فضل تو را آب بحر كافى نيست
    كه‏تر كنم سر انگشت و صفحه بشمارم



  • كه‏تر كنم سر انگشت و صفحه بشمارم
    كه‏تر كنم سر انگشت و صفحه بشمارم



ما فقط فهرست چهل محورپژوهشى زهرايى عليهاالسلام را به بشريت تقديم مى‏كنيم و متن ده پيام آن بانوى ملكوتى را مى‏آوريم:

محورهاى فاطمه‏شناسى

1. فاطمه و توحيد؛

2. فاطمه و نبوّت؛

3. فاطمه و عدل الهى؛

4. فاطمه و امامت؛

5. فاطمه و قيامت؛

6. فاطمه و عبادت؛

7. فاطمه و زهد و ساده زيستى؛

8. فاطمه و صبورى؛

9. فاطمه و شكر و سپاس الهى؛

10. فاطمه و همسر؛

11. فاطمه و فرزندان؛

12. فاطمه و عصمت؛

13. فاطمه و نيايش؛

14. فاطمه و نماز؛

15. فاطمه و روزه؛

16. فاطمه و زكات؛

17. فاطمه و خمس؛

18. فاطمه و جهاد؛

19. فاطمه و حجّ؛

20. فاطمه و ارشاد جاهل؛

21. فاطمه و امر به معروف؛

22. فاطمه و نهى از منكر؛

23. فاطمه و استيضاح دولت باطل؛

24. فاطمه و حمايت از محرومان؛

25. فاطمه و تولّى؛

26. فاطمه و تبرّى؛

27. فاطمه و كار و تلاش؛

28. فاطمه و مهمان‏دارى؛

29. فاطمه و بيعت؛

30. فاطمه و هجرت؛

31. فاطمه و حجاب؛

32. فاطمه و دانش؛

33. فاطمه و قرآن؛

34. فاطمه و فدك؛

35. فاطمه و عاشورا؛

36. فاطمه و فرشتگان؛

37. فاطمه و نقل حديث؛

38. فاطمه و شهادت؛

39. فاطمه و فلسفه احكام؛

40. فاطمه و سوگوارى و شادى.

ده پيام فاطمى

يكم: فاطمه عليهاالسلام و خداشناسى

پيامبر گرامى اسلام صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم روزى از فاطمه عليهاالسلام پرسيد: از خدا چه درخواستى دارى؟ هم اكنون فرشته وحى در كنار من است و از سوى خداوند پيام آورده كه هر حاجتى دارى، برآورده مى‏شود.

فاطمه عليهاالسلام در پاسخ فرمود:

«شغلنى عن مسألته، لذة خدمته، لاحاجة لى غيرالنظر الى وجهه الكريم.»1

لذت خدمت او مرا از تمنّا باز داشته است جز به ديدار جمال والاى خدا نيازى ندارم.

دوم: فاطمه عليهاالسلام و پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم

وقتى آيه 63 سوره نور «لا تجعلوا دعاء الرسول كدعاء بعضكم بعضاً»؛ نازل گرديد، مهابت بيشتر در دلم جاى گرفت و پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم را به عنوان «اى پدر!» خطاب نمى‏كردم و مدام يا رسول اللّه مى‏گفتم.

يكى، دو يا سه بار از من روى برگرداند، سپس رو كرد به من و فرمود: اين آيه درباره رفتار تو و بستگانت و فرزندانت نيست، تو از منى و من از تو؛ اين آيه درباره آنهاست كه بى‏مهرانه و با خشونت و از راه گردن‏كشى با من برخورد كرده‏اند.

تو با واژه «اى پدر» با من سخن بگو، كه دل را بهتر زنده مى‏كند و خدا را بيشتر خشنود مى‏سازد.2

سوم: فاطمه عليهاالسلام و ولايت

قالت فاطمة عليهاالسلام : «ان السعيد حق السعيد من احب عليّاً فى حياته و بعد موته.»3

سعادتمند راستين كسى است كه على عليه‏السلام را در زندگى و پس از مرگ او دوست بدارد.

چهارم: فاطمه عليهاالسلام و قرآن

قالت فاطمه عليهاالسلام : «حبّب الّى من دنياكم ثلاث: تلاوة كتاب اللّه والنظر فى وجه رسول اللّه و الانفاق فى سبيل اللّه.»4

از دنياى شما سه چيز را دوست دارم: تلاوت كتاب خدا، نظاره به چهره رسول خدا و بخشش در راه خدا.

پنجم: فاطمه عليهاالسلام و قيامت

قالت فاطمه عليهاالسلام : «الويل ثمّ الويل لمن دخل النّار.»5

واى، بازهم واى بركسى كه به آتش جهنّم وارد شود!

ششم: فاطمه عليهاالسلام و على عليه‏السلام

وقتى فاطمه عليهاالسلام در بستر بود، روزى گريه كرد، على عليه‏السلام به وى فرمود: همسر گرامى! چرا گريه مى‏كنى؟ فاطمه عليهاالسلام فرمود: به خاطر مشكلاتى كه تو پس از من با آن مواجه مى‏شوى؟

على عليه‏السلام فرمود: اشك نريز:

«فواللّه ان ذالك لصغيرٌ عندى فى ذات اللّه تعالى.»6

سوگند به خدا! اين امور در آستان مقدّس الهى كوچك است.

هفتم: فاطمه عليهاالسلام و اخلاص

قالت فاطمة عليهاالسلام : «من اصعد الى اللّه خالص عبادته، اهبط اللّه اليه افضل مصلحته.»7

هركس عبادت ناب و خالص خويش را به آسمان بلند الهى ارسال دارد، خداوند بهترين وسيله سامان بخشى را به سوى او خواهد فرستاد.

هشتم: فاطمه عليهاالسلام و دين مدارى

قالت فاطمه عليهاالسلام : «فاتقوا اللّه حقّ تقاته، فيما امركم و انتهوا عمّا نهاكم عنه.»8

آن چنان كه شايسته خداست، نسبت به او تقوا داشته باشيد، اوامرش را پاس بداريد و از آنچه نهى فرموده، خوددارى كنيد.

نهم: فاطمه عليهاالسلام و ايثارگرى

قالت فاطمه عليهاالسلام : «يابُنىّ الجار ثمّ الدّار.»9

فرزندم! در آغاز، همسايه و سپس اهل خانه.

دهم: فاطمه عليهاالسلام و مسأله رهبرى

قالت فاطمه عليهاالسلام : «اشهد اللّه تعالى لقد سمعته يقول: علىّ خير من اخلفه فيكم و هوالامام والخليفة بعدى و سبطى و تسعة من صلب الحسين ائمة ابرار، لئن اتبعتموهم وجدتموهم هادين مهديّين و لئن خالفتموهم ليكون الاختلاف فيكم الى يوم القيامة.»10

خدا را گواه مى‏گيرم از پدرم شنيدم كه مى‏فرمود: على عليه‏السلام بهترين كسى است كه در جمع ميان شما مى‏گذارم. او امام و خليفه پس از من است، او و دو نوه‏ام و نُه تن از تبار حسين عليه‏السلام امامان ابرار هستند؛ كه اگر از آنان پيروى كنيد، آنان را هدايت كننده و راه يافته خواهيد ديد و اگر با آنان مخالفت كنيد، تا روز قيامت در ميان شما اختلاف خواهد بود.

محمود مهدى‏پور


1. نهج الحياة، ص 99.

2. عوالم العلوم، ج 11، ص 74.

3. نهج الحياة، ص 48.

4. همان، ص 271.

5. بحارالانوار، ج 7، ص 110 و عوالم، ج 11، ص 634.

6. عوالم العلوم، ج 11، ص 494.

7. همان، ص 623.

8. همان.

9. همان، ص 326.

10. همان، ص 594.


/ 1