پيام رمضان
ماه رمضان ابعاد و چهرههاى گوناگون دارد و هر كس از يك زاويه به تماشاى سيماى رمضان مىايستد و به ميزان توش و توان خويش از آن بهره مىگيرد. جلاى ذهن و صفاى ضمير توام با كار و تلاش و آهنگ «قربجويى» در استفاده از انوار رمضان و انعكاس فروغ آن نقش فراوان دارد. در اين نوشتار به يادآورى گوشههايى از الطاف پيدا و پنهان الهى در بهار قرآن مىپردازيم و از نگاه قرآن و حديثبه ديدار سيماى زيباى رمضان برمىخيزيم. ماه رمضان تنها ماهى است كه نام آن در قرآن آمده است و از آن به عنوان ماهى كه قرآن در آن فرود آمده معرفى شده است.از رسول گرامى نقل شده كه رمضان را رمضان گفتهاند، زيرا گناهان در آن مىگذارد و مىسوزد (1) . از همان بزرگوار بازگو شده كه: درهاى آسمان در اولين شب رمضان گشوده مىشود و تا آخرين شب آن همچنان باز است (2) .امام چهارم در صحيفه سجاديه دعاى ورود به رمضان (3) از اين ماه به عنوان« شهر الصيام»، «شهر الاسلام»،ماه پاكى،و «ماه پالايش» و ماه شبزندهدارى نام مىبرد. و در دعاى وداع (4) رمضان آن را «شهر الله اكبر» وعيد اولياى الهى مىنامد و همچون مادرى كه از فراق فرزند بنالد، در فراق رمضان گريه مىكند. ماه رمضان اردوى تربيتى خداست كه هم اينك فرا رسيده است. اردويى كه از سوى پروردگار بزرگ در سراسر گيتى و طول تاريخ برگزار مىشود. پير و جوان و زن و مرد در اين ضيافت ملكوتى بر سر سفره الهى مىنشينند و با بهترين اغذيه آسمانى پذيرايى مىشوند.ماه رمضان ميقات دعا و نيايش و كانون ايمان و آگاهى و آزادى است كه هزاران درس سازندگى و رمز و راز سعادت و نيكبختى را به شايستگان مىآموزد.پيام رمضان، پيام تقوا و پارسايى و نداى بلند نوسازى معنوى و فرهنگى است.پيام رمضان، پيام آزادى انسان از زنجير غرائز و هوسهاى شيطانى و به بند كشيدن شياطين، توسط فرشتگان الهى است.رمضان ماه خوشرفتارى با زيردستان و كارگران و كارمندان و عفو و گذشت از لغزشهاى احتمالى است. رمضان، ماه مواسات و برادرى و همدردى با محرومان و مستمندان در سراسر گيتى است. ماه صبر است و مقاومت.آغازش رحمت است و ميانهاش مغفرت و پايانش اجابت و آزادى از آتش. (5) ماه رمضان، ماه مسابقه در خودسازى و نوسازى معنوى و فصل توزيع جوائز الهى است.سرآغاز سال رشد و تكامل روحى و ماه اول در«تقويم عبادى» و روزشمار فوز و فلاح و آزادى است. رمضان، ماه روزه و حضور در مهمانسراى حضرت حق است. انسان با روزه به قلمرو رحمت الهى گام مىنهد و زكات بدن خويش را مىپردازد. زكات بدن كاهشى است كه به رشد و افزايش مىانجامد و پرداختى است كه دريافتها درپىدارد. (6)پيام رمضان. پيام آزادى از كمند عادتهاست. ماه رهايى از زنجير اعتياد و عادتهاى خوردنى، خواندنى، شنيدنى، نوشيدنى، ديدنى و عادتهاى گفتنى و خفتنى و...پيام رمضان، پيام بيدارى از خواب غفلت و رهايى از دام شهوت و آگاهى از عرفان و عروج بشريت و هشدار نسبتبه وابستگى به غل و زنجير ماديت و چاه طبيعت است.هلال رمضان، صداى بازگشتبه خويشتن خويش است، كه دور افتادگان قله معرفت را به درك فضيلت« ليلة القدر» فرا مىخواند و فرياد بازگشتبه فطرت و عيد فطر را به انسانها، نويد مىدهد.ماه توبه و بازگشت
رمضان ماه آتش زدن بر خرمن گناه است و فصل سوزاندن زبالههاى جسم و جان و جامعه. فصل پاكسازى فضاى زندگى و بهار باران وحى بر قلب و روح فرزندان قرآن و عاشقان عترت(ع) است.رمضان ماه توبه و بازگشت است. بازگشت از هرگونه شرقزدگى و غربگرايى به«صراط مستقيم» قرآن و اهل بيت(ع) و حركت در مدار و مسيرى كه در عصر ما امام خمينى ترسيم فرمود و در صحيفه نور (7) تدوين شد. رمضان ماه توبه و بازگشت است، بازگشت از هر گناه فردى و جمعى، بازگشت از هر گونه لغزش و خطاى فرهنگى، اقتصادى و سياسى و هر گونه سياستگذارى و برنامهريزى كه ما از اهداف انقلاب اسلامى و خط اصيل امام دور مىكند.ماه رمضان ماه تنظيم جهتگيرى انسان و تقويت ايمان و تحكيم برادرى بر محور قرآن است. پيام رمضان، پيام سلامتى، دوستى، امنيت و ايمان و آزادى در پرتو بندگى خداى مهربان و مقتدر است كه تنها با جهتگيرى قرآنى و رهبرى علوى دستيافتنى است.ماه رمضان ماه خودسازى و تكامل معنوى دولت و ملت و ماه بازگشت هر دو به معيارهاى اصيل قرآن و عترت(ع) است.در اين ماه بايد از حملهها و حمايتهايى كه ناآگاهانه و به تحريك ديگران انجام داديم بسوى خدا بازگرديم. آرى ماه «بازگشت» است. بازگشت از تهمتها و دروغها، بازگشت از جناحبندىها و هرگونه راستگرايى و چپ زدگى، توبه از هر چه رنگ بوى كفر و نفاق و فسق و گناه دارد. رمضان ماه بازگشت از برنامهريزىها و بودجهگذاريهاى نامشروع است.ماه بازگشت از قانون نويسى نسنجيده و راى دادن و ندادنهاى بىحساب و كتاب است. ماه بازگشت از قضاوتها و داوريهاى ناروا و اظهار نظرهاى شتابزده و كارنشناسانه است. ماه لغو همه برنامههاى ناهماهنگ با خط قرآن و عترت و هر گونه قرار داد و پيمان دوستى با شياطين ريز و درشت داخلى و خارجى است.ماه استغفار است. از هرگونه انتخاب و انتصابى كه بدون معيارهاى قرآنى انجام گرفته پوزش بطلبيم و از هر گامى كه به سوى كفر و شرك نزديك شدهايم و هر دستى كه به سوى استكبار و جلاد بزرگ قرن، آمريكا دراز كردهايم، توبه كنيم.رمضان ماه توبه است، توبه از غفلتهايى كه در گفتار و نوشتار و امضا و رفتار داشتهايم. توبه از لباسهايى كه هماهنگ با فرهنگ غرب بافته و دوخته و فروخته و پوشيدهايم. توبه از سمينارهايى كه از بودجه بيتالمال ولى براى نمايش خصيتخود و دوستان برگزار كردهايم. توبه از مقالههايى كه در خط جناح و گروه و باند خويش، بدون توجه به آثار زيانبار فكرى،اخلاقى آن نگاشته، ويراسته، چيده، مقابله كرده و چاپ و منتشر كردهايم.بازگشت از تجليل و دوستى كفار و منافقان، كه به بهانه علم و هنر و صنعت و ورزش، آگاهانه و ناآگاهانه، ارزش ايمان و جهاد و تقوا را در برابر آن تحقير كرده و معيار اول يعنى ايمان و كفر را به فراموشى سپردهايم.بازگشت از هر درجه و مقام و عنوان و لقبى كه به ناحق به اشخاص و گروهها بخشيده و يا به ناروا از ديگرى بازستاندهايم.ماه توبه از« رقابت»ها و«حسادت»ها است.ماه توبه از بدگمانىها نسبتبه مؤمنان و حسن ظنى كه در حق كفار و منافقان نشان داديم. ماه توبه از شدت و تحقيرى كه در برابر مؤمنان و حزب الله و حزب اللهيىها روا داشتيم و توبه از نرمش و تملق و ترسى كه از كفر جهانى به جان خريديم.توبه از دروغهايى كه به مردم گفتيم و توبه از اطلاعات راست و دروغى كه به سود كفار و استكبار، گفته، نگاشته، مخابره كرده، منتشر ساخته و به شبكههاى جهانى اطلاع رسانى و بانكهاى اطلاعات كفر و شرك و نفاق سپرديم.ماه توبه است. توبه از احكام عزل و نصبى كه نه بر اساس صلاحيت و لياقتبلكه بر معيار تملق و جناحگرايى و داد و ستد سياسى صادر كرديم و هنگام امضاء خدا را از ياد برديم. بيش از آنچه مردم ما نياز به ماه رمضان و خودسازى دارند، دولتمردان ما بايد با كميل هم ناله شوند و بگويند:« اللهم اغفرلى كل ذنب اذنبته و كل خطيئة اخطاتها.» خدايا هر گناهى كه كردم بيامرز و هر خطايى كه رفتم ببخشاى.آرى ماه رمضان ماه بازگشتبه قرآن است و تنظيم كامل افكار و اخلاق و رفتار انسان. البته اگر تكثرگرايان اصول ثابت و قرائت معتبرى را براى ما به رسميتبشناسند و با تئورى نسبيتحق و باطل به آشتى كفر و ايمان برنخيزند.ماه توحيد و ولايت
يكى از بزرگترين آفاتى كه انقلاب اسلامى و هويت دينى مردم ايران اسلامى و هويت دينى مردم ايران اسلامى را هم اكنون تهديد مىكند، تحريفها و تصحيفها و قرائتهاى ناشيانهاى است كه توسط برخى جاهلان و يا مزدوران از اسلام و تشيع و تاريخ اهل بيت(ع) و تاريخ اسلام و مسلمين ارائه مىشود و به بهانه اينكه از دين قرائتهاى گوناگون وجود دارد هر كسى به خود حق مىدهد به تحريف«عقايد» و«احكام و تاريخ اسلام» بپردازد و چهرهاى ناقص و نادرست و زشت از قرآن و اسلام و تشيع ترسيم كند.روش «قياس» و استحسان و تاويل و تفسير به راى كه در فرهنگ اهل بيت(ع)، عامل محو و نابودى دين شناخته شده، اينك توسط برخى قلمداران و به سفارش دشمنان اسلام به شدت رواج دارد و رنجآورتر اينكه به بهانه لزوم« جامعه چند صدايى» و سعه صدر و تسامح، مورد حمايتبرخى دستاندركاران امور كشور قرار مىگيرد.توحيد چيزى جز نفى حكومتهاى هوسآلود فردى و جمعى و اعتقاد به يگانگى و حق حاكميت و مالكيت انحصارى خدا بر جهان نيست، مؤيد اين حقيقت پاسخى است كه امام صادق(ع) به يونس بن عبد الرحمن مىگويد:«قلت لابى الحسن الاول(ع):بما اوحد الله؟ فقال يا يونس، لا تكونن مبتدعا، من نظر براية هلك و من ترك اهل بيت نبيه ضل و من ترك كتاب الله و قول نبيه كفر.» (8)«به امام هفتم گفتم، خدا را چگونه يگانه بدانيم.فرمود: اى يونس، هرگز بدعتگذار نباش. هر كس طبق راى خويش بنگرد، هلاك شود و هر كس اهل بيت پيامبرش را رها كند، گمراه گردد و هر كس كتاب خدا و سخن پيامآورش ترك گويد، كافر شود».جامعه اسلامى، جامعه تكصدايى نيست ولى در جامعه اسلامى صداى برتر و آواى مقدس، موسيقى مدرن و ترانه سنتى و تز ليبراليستم و انديشه لائيك نيست، آواى قرآن است و صداى اذان و هر صاديى مخالف آواى قرآن و سخن عترت، اعتبار فرهنگى، حقوقى، سياسى و مردمى ندارد و كارگزاران نظام اسلامى در هر رده و مقام قبل از آنكه با« ايسمهاى غربى» و« شرقى» آشنا باشند بايد قرآن و حديث را بفهمند و عمل كنند و قبل از آنكه دكتراى مديريت و فلسفه و علوم سياسى بگيرند، بايد به فهم قرآن و حديث روى آورند. صداى ملىگرايى، صداى التقاط، صداى پلوراليسم، صداى جمود و تحجر، ادعاى قانونگذارى در برابر خدا، صداى شيطان است و زوزه گرگ و نعره شيطان بزرگ، و اين جيغ و دادهاى فرمايشى«آمريكا» صداى همشهريان ما و ايرانيان امروز و فردا نيست.در نظام اسلامى، عالىترين، محبوبترين و راستترين صداها، صداى تكبير و توحيد و شهادت به نبوت و ولايت اهل بيت(ع) پيامبر است. و كسانى كه در برابر تفكر توحيدى، بت تكثرگرايى و پلوراليستم را مىپرستند و به جاى پاسدارى از امر به معروف و نهى از منكر، بر ضريح تساهل و تسامح دخيل بستهاند. هرگز راه به جايى نخواهند برد و از نرمش در برابر غارتگران و زورگويان جهانى جز تحقير و استثمار بيشتر نصيب و بهرهاى نخواهند داشت.اجبار و تحقير بىمرز عرفات توسط آمريكا و حذف مواد اساسى از منشور مبارزات مردم فلسطين و هجوم مجدد و رسواى آمريكا و انگليس بدون رعايتحداقل ظاهرسازى و فرماليته بينالمللى به مردم بىگناه عراق، ماهيت مدعيان حقوق بشر و دمكراسى و آزادى را نشان داد. و يكبار ديگر همه دنيا فهميد، تنها زبانى كه استكبار جهانى مىفهمد و بدان سخن مىگويد، زبان سه ضلعى زر و زور و تزوير است و«گفتگوى تمدن»ها با ارتباط و مذاكره با شيطان فرسنگها فاصله دارد. و مذاكرات «جوجه» با«روباه پير» و« روباه صحرا» هيچگاه به سود صلح و عدالت و آزادى نخواهد بود.فاعتبروا يا اولى الابصارو السلام. سردبير1- رسول الله(ص) انما سمى الرمضان لانه يرمض الذنوب، كنزل العمال، 23688.2- رسول اكرم، بحار، ج 96، ص 346.3- صحيفه سجاديه، دعاى 44.4- همان، دعاى، 45.5- الفروع من الكافى، ج 4، ص 67.6- همان، ج 4، ص 63.7- اين پرسش همچنان بدون پاسخ است. كه چرا هم اكنون صحيفه نور در بازار به طور كامل يافت نمىشود؟8- اصول كافى، ج 1، ص 73.