سيره معصومان(ع) در ماه رمضان - سیره معصومان (ع) در ماه رمضان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سیره معصومان (ع) در ماه رمضان - نسخه متنی

محمد امین پور امینى

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سيره معصومان(ع) در ماه رمضان

محمد امين پور امينى

ماه مبارك رمضان ماه ضيافت رحمان از بندگان خود مى‏باشد و خوان رحمت الهى گسترده است- بجاست كه با نگاهى گذار به سيره معصومان(ع) در اين ماه رفتارهاى فردى و اجتماعى آنان را سرمشق زندگى خود قرار دهيم.

بطور كلى مى‏توان سيره آن بزرگواران را در دو بخش مورد مطالعه و بررسى قرار داد.

الف) رابه خود و خدا( بعد فردى)

1- تغيير حالت

سيد ابن طاووس‏« ره‏» نقل مى‏فرمايد كه وقتى ماه مبارك رمضان فرا مى‏رسيد رنگ چهره پيامبر اكرم(ص) عوض مى‏شد و زياد به نماز و دعا مى‏پرداخت (1) ، تغيير حالت آن حضرت در دهه آخر ماه مبار رنگ مضاعفى به خود مى‏گرفت، بگونه‏اى كه تمام شبها را به شب زنده‏دارى و عبادت سپرى مى‏كرد. (2)

درباره حضرت امام زين العابدين(ع) نقل شده است كه ايشان در اين ماه كاملا غرق در دعا و تسبيح و استغفار و ذكر تكبير مى‏گشت. (3)

نمازهاى مستحبى

گرچه بجا آوردن نمازهاى مستحبى و نوافل يكى از مسائل عادى و روزمره آن بزرگواران بوده است. ولى در ماه رمضان حالت مضاعف به خود مى‏گرفت، تا آنجا كه نمازهاى مخصوصى توسط آنان در ماه مبارك رمضان و شبهاى قدر خوانده مى‏شد، كه ذكر تفصيل آن مجال ديگرى مى‏طلبد.

3- تلاوت قرآن

ماه مبارك رمضان بهار قرآن است و پيامبر اكرم(ص) و عترت طاهرينش كه خود قرآن ناطقند و هيچگاه ايشان از قرآن، و قرآن از ايشان جدا نبوده، و تلاوت آيات دلنشين آن جزء برنامه روزمره ايشان بوده است، عنايت‏خاصى نسبت‏به تلاوت قرآن در ماه مبارك رمضان مبذول مى‏داشتند و توجه اصحاب و ياران خود را نسبت‏به آن جلب مى‏نمودند، تا آنجا كه در مورد حضرت امام سجاد(ع) نقل شده است كه چهل بار قرآن را در ماه مبارك ختم مى‏نمود. (4)

4- نيايش

چگونه خواستن و از چه كسى خواستن و به چه انگيزه‏اى خواهش كردن از مهمترين مطالبى است كه در هر درخواستى، نهفته است اينجا سخن از درخواست از يگانه معبود قادر و تواناست كه معصومين(ع) بر بشريت منت نهاده و نحوه درخواست را در قالب‏« دعا» به عالى‏ترين وجه ممكن نشان داده‏اند. و علاوه بر لذت سخن گفتن با خداوند عاليترين مضامين معارف تابناك الهى را در آن جاى داده و از خود يادگارهايى بس ارزشمند به وديعت نهاده‏اند.

در ماه مبارك رمضان دعاهاى مخصوصى از آن بزرگواران رسيده است كه تنها به ذكر عناوين آن‏ها در اين مقاله اكتفا مى‏شود:

الف- دعا در وقت ديدن هلال ماه مبارك.

ب- دعاى پيامبر اكرم(ص) در وقت وارد شدن به ماه مبارك رمضان،

ج- دعاى پيغمبر اكرم(ص) در شب اول،

د- دعاى ابو حمزه ثمالى در هر شب،

ح- دعاى سحر،

و- دعاى اول صحيفه سجاديه،

ز- دعاى وقت افطار،

ط- دعاى امام زين العابدين(ع) در شبهاى نوزدهم و بيست و يكم،

ظ- دعاى پيامبر اكرم(ص)، و امام باقر(ع) و امام صادق(ع) و امام كاظم(ع) در ماه مبارك رمضان.

ى- دعاى پيامبر اكرم(ص) و امام زين العابدين(ص) در شب بيست و هفتم،

ل- دعاى پيامبر اكرم(ص) در شب آخر هر ماه،

ن- دعا به هنگام وداع با ماه رمضان،

5- احياى شب قدر

معصومين(ع) در شبهاى قدر شب زنده‏دار بودند، و نه تنها خود به احياء آن مى‏پرداختند بلكه خانواده و كودكان و فرزندان خويش را به انجام آن وامى‏داشتند، روايت‏شده است كه رسول خدا(ص) در شب بيست و سوم ماه، خفتگان از خانواده خود را از خواب بيدار مى‏كرد و آب به صورت آنها مى‏پاشيد. (5)

حضرت فاطمه زهرا(س) نيز نمى‏گذاشت كسى از فرزندانش در آن شب به خواب رود، و آنان را با كمى غذا و ايجاد آمادگى از روز و با انجام استراحت در روز، آماده مى‏ساخت، و مى‏فرمود محروم كسى است كه از خير اين شب محروم ماند. (6)

و يك سال حضرت امام صادق(ع) به بيمارى سختى گرفتار شده بود، آن حضرت دستور داد كه در شب بيست و سوم ايشان را برداشته و به مسجد پيامبر(ص) بردند، و آن شب را در آن مكان شريف به احياء گذارند. (7)

6- آداب افطار

چگونه افطار كردن، و با چه افطار كردن از جمله مسائل قابل توجه سيره است. از پيامبر(ص) و ائمه هدى(ع) ادعيه خاصى در وقت افطار نقل شده است. امام صادق(ع) مى‏فرمايد كه پيامبر اكرم در وقت افطار اين دعا را مى‏فرمود:« اللهم لك صمنا و على رزقك افطرنا فتقبله منا، ذهب الظلما و ابتلت العروق و بقى الاجر» (8) بار خدايا براى تو روزه گرفتيم، و بر روزى تو افطار نموديم، پس آن را از ما بپذير.

حضرت امير المؤمنين(ع) در وقت افطار مى‏فرمود: «اللهم لك صمنا و على رزقك افطرنا فتقبله منا انك انت و السيمع العليم‏» (9) خدايا براى تو روزه داشتيم، و بر روزى تو افطار كرديم. پس آن را از ما قبول نما، همانا كه تو شنوا و دانايى.

و اما اينكه با چه چيزى افطار مى‏نمودند، مواردى نقل شده است، از امام باقر(ع) نقل شده است كه پيامبر اكرم با آب و خرما، و يا آب و رطب افطار مى‏نمودند (رطب غير از خرما است). (10) و اگر آن حضرت شيرينى و حلوا نمى‏يافت‏با آن افطار و گاهى با شكر كه از نى گرفته مى‏شد، افطار مى‏كرد. (13) و امام صادق(ع) مى‏فرمايد: پيامبر، اكرم(ص) با شيرينى و حلوا افطار مى‏نمود، و اگر آن را نمى‏يافت‏با آب ولرم افطار مى‏كرد، و مى‏فرمود: آن باعث پاكيزگى كبد و معده است،و دهان را خوشبو مى‏سازد، و ريشه دندان و ديد چشم را تقويت مى‏نمايد. (14) بنابر اين از مجموعه روايات استفاده مى‏شود كه آن حضرت- در صورت امكان- با يك ماده شيرينى مثل حلوا، خرما، و در صورت نبود آنها با آب نيمه گرم و ولرم فطار مى‏نمود.

ابن طاووس از امام باقر(ع) نقل مى‏كند كه حضرت على(ع) دوست داشت كه با شير افطار كند. (15)

7- غسل

پيامبر اكرم(ص) در دهه آخر ماه مبارك رمضان هر شب غسل مى‏كرد. (16) حضرت امام باقر(ع) شبهاى نوزدهم، بيست و يكم، بيست و سوم و بيست و پنجم را غسل مى‏كرد (17) ، و امام صادق(ع) در شب بيست و سوم دو بار غسل مى‏نمود، يك بار در اول شب، بار دوم در آخر شب. (18)

8- اعتكاف

يكى از مستحبات بسيار مهم و سازنده اعتكاف است. كه تفصيل و شرائط آن در كتب فقهى آمده است و از عهده اين نوشته خارج مى‏باشد، امام صادق(ع) فرمود: يكبار رسول خدا(ص) در دهه اول ماه رمضان به اعتكاف نشست و در رمضان ديگر در دهه دوم، و در رمضان پس از آن در دهه سوم اعتكاف نمود. و بعد از آن هميشه در دهه آخر رمضان به اعتكاف مى‏نشست. (19)

9- وداع با ماه رمضان

برخاستن از سفره ضيافت الله براى عارفان دلداده حق سخت و ناگوار است. لذا همانطور كه جدايى عاشق از معشوق، به سختى هر چه تمام‏تر صورت مى‏گيرد، پيامبر اكرم(ص) چگونگى وداع با ماه رمضان را چنين بيان مى‏كند: جابر بن عبد الله انصارى نقل مى‏كند كه در جمعه ماه رمضان، بر رسول خدا وارد شدم. هنگامى كه چشم او بر من افتاد فرمود: اى جابر اين جمعه آخر ماه رمضان است، پس با او وداع كن و بگو:« اللهم لا تجعله آخر العهد من صيامنا اياه، فان جعلته فاجعلنى مرحوما، و لا تجعلنى محروما» يعنى خدايا، اين رمضان را آخرين روزه ما قرار مده، و چنانچه قرار دادى پس ما را مورد رحمت‏خود قرار بده و ما را محروم ساز، و هر كس اين را بگويد به يكى از دو امر نيكو( احدى الحسنيين) نائل مى‏شود، يا آنكه عمر پيدا مى‏كند و ماه رمضان بعدى را درك مى‏نمايد، و يا آنكه مورد بخشش و رحمت‏خدا قرار مى‏گيرد. (20)

10- شب عيد فطر

از مجموعه روايات استنباط مى‏شود كه اين شب از جايگاه بس والايى برخوردار است، و معصومين(ع) آن را به احياء و شب زنده‏دارى مى‏گذراندند. حضرت على بن الحسين امام زين العابدين(ع) شب عيد فطر را در مسجد به نماز مى‏گذارند تا آنگاه كه صبح شود.

11- نماز عيد فطر

رسول خدا(ص) روز عيد بعد از طلوع آفتاب خارج مى‏شد و هنگامه خروج به اطراف آسمان مى‏نگريست و مى‏فرمود كه در آن روز بر جا نماز و حصير نماز مخوان،يعنى روى خاك بنشين و بر آن نماز بخوان.

فقهاء عظام مستحباتى را براى اين روز ذكر نموده‏اند كه از جمله آنها، نماز را در صحرا بپا داشتن، خارج شدن امام با پاى برهنه و پياده، و توام با وقار و ذكر خدا، و سجده بر زمين و...

روز عيد فطر روز اجر و گرفتن نتيجه امتحان است. قهرا در هر امتحانى نتايج‏يكسان نيست. شيخ صدوق(ره) نقل مى‏نمايد: امام حسن مجتبى(ع) گروهى از مردم را در روز عيد فطر ديد كه به بازى و خنده مشغولند، حضرت رو به ياران خود كرد و فرمود:« خداى عز و جل ماه رمضان را محل مسابقه بندگان خود قرار داده است كه به واسطه اطاعت‏خويش بسوى رضوان الهى پيشى مى‏گيرند، پس گروهى سبقت گرفتند و پيروز و رستگار گشتند، و گروهى عقب ماندند و محروم شدند، پس عجب دارم از كسى كه خندان است و به لهو و بازى مشغول است در روزى كه نيكوكاران به اجر و ثواب رسيده و كوتاهى ورزان از آن بى‏فيض و محرومند، به خدا سوگند اگر پرده برداشته شود هر آينه نيكوكار به عمل نيك خويش و بدكار به عمل بد خود مشغول خواهد شد.» (21)

ب) رابطه خود و مردم( بعد اجتماعى):

1- ايجاد آمادگى براى ماه رمضان

در آستانه ماه مبارك، معصومان(ع) اهميت و عظمت ماه مبارك رمضان را به مرمدم گوشزد نموده و آنان را به استفاده از اين ضيافت الهى فرا مى‏خواندند كه در اين زمينه خطبه‏هاى بسيار جالب از پيامبر اكرم(ص) و امير المؤمنين(ع) و روايات تكان دهنده‏اى صادر شده است، كه براى نمونه به ذكر دو روايت‏بسنده مى‏كنيم:

امام صادق(ع) در آستانه ماه مبارك رمضان اينگونه به فرزندان خويش سفارش مى‏فرمود:« نهايت كوشش خودتان را بنماييد كه در اين ماه روزى‏ها تقسيم مى‏شوند، و سرآمد عمرها و اجلها نوشته مى‏شود و در آن شبى است كه عمل در آن ماه از عمل هزار ماه برتر و افضل است.»

ابو صلت مى‏گويد: بر حضرت امام رضا(ع) در جمعه آخر شعبان وارد شدم. حضرت به من فرمود: «اى ابا صلت، بيشتر روزهاى ماه شعبان گذشت، و اين جمعه آخر ماه است پس در اين باقيمانده آن كوتاهى مورز و سابق خود را جبران كن،... و بيشتر به دعا و استفغار و تلاوت قرآن بپرداز، و از گناهانت توبه كن، تا با خلوص در ماه خدا وارد گردى.» (22)

2- سفارش به تلاوت قرآن

اهل بيت عصمت و طهارت(ع) علاوه بر آنكه خود موفق به تلاوت قرآن بودند ديگران را به تلاوت آن سفارش مى‏نمودند، و گاه نسبت‏به تلاوت بعضى سوره‏ها در بعضى از شبها عنايت‏خاصى از خود نشان داده‏اند، توجه عزيزان را به چند روايت كه دو نكته ذكر شده را در بر دارد جلب مى‏نماييم.

وهب از امام صادق(ع) مى‏پرسد خوب است در ماه رمضان در چند روز قرآن خوانده شود؟ حضرت فرمود: در سه روز به بالا.

امام باقر(ع) فرمود:« لكل شى‏ء ربيع و ربيع القرآن شهر رمضان‏» (23) هر چيزى بهارى دارد و بهار قرآن ماه رمضان است.

از بين سوره‏هاى قرآن به تلاوت اين سوره‏ها سفارش شده است.

1و 2: سوره عنكبوت و روم:

تلاوت اين دو سوره در شب بيست و سوم ماه رمضان توصيه شده است.

امام صادق(ع) فرمود:« من قرا سورة العنكبوت و الروم فى ليلة ثلاث و عشرين فهو و الله يا ابا محمد من اهل الجنة‏» (24) سوگند به خدا كسى كه سوره عنكبوت و روم را در شب بيست و سوم رمضان بخواند از اهل بهشت است. البته اين به معناى اقتضاء است كه با وجود شرائطش چنين نتيجه‏اى را بدنبال خواهد داشت.

3- سوره قدر در وقت‏سحر و افطار:

از امام زين العابدين(ع) روايت‏شده است:« من قرا انا انزلناه فى ليلة القدر عند فطوره و عند سحوره كان فيما بينهما كالمتشحط بدمه فى سبيل الله‏» (25) كسى كه سوره قدر را در هنگام افطار و سحر بخواند مانند كسى است كه در اين فاصله در راه خدا بخون خود غلتيده باشد.

و همين مضمون نيز از حضرت امام صادق(ع) روايت‏شده است. (26)

و نيز از امام صادق(ع) نقل شده است كه هر كسى كه در هر شب ماه رمضان هزار بار سوره قدر را بخواند در شب بيست و سوم عجايبى را درك خواهد كرد. (27) و در روايتى ديگر از آن حضرت اثر آن را در رسيدن انسان به سرحد نهايت‏يقين در امور اختصاصى اهل بيت(ع) قرار داده است كه به واسطه ديدن بعضى از حقايق در عالم رؤيا به آن مى‏رسد. (28)

4- سوره دخان:

شيخ صدوق روايت كرده است كه مردى خدمت امام باقر(ع) رسيد و پرسيد چگونه من شب قدر را در هر سال شناسايى كنم؟ حضرت فرمود: «وقتى كه ماه رمضان آمد هر شب يكبار سوره دخان را بخوان، وقتى كه شب بيست و سوم فرا رسيد به آنچه كه مى‏خواهى خواهى رسيد.» (29)

3- كمك به مستمندان

يكى از علل و حكمتهاى روزه اين است كه با ايجاد حالت گرسنگى و تشنگى انسان به ياد ضعيفان و مستمندان و تنگدستان بيفتد، و هر كسى به فراخور حال ووسع خود نسبت‏به آنان كمك نمايد. (30) ابن عباس مى‏گويد: وقى كه ماه رمضان فرا مى‏رسيد هر صاحب حاجتى كه به نزد رسول خدا مراجعه مى‏كرد حاجتش برآورده مى‏شد. (31) راجع به حضرت زين العابدين(ع) نقل است كه هر روز ماه رمضان را صدقه مى‏داد. (32)

4- افطارى دادن

اين عمل در سيره معصومين(ع) بنحو كاملى مشاهده مى‏شود. و از امام صادق(ع) روايت است كه هنگامى كه حضرت امام زين العابدين(ع) روزه مى‏گرفت دستور مى‏داد گوسفندى را سر مى‏بريدند، و آن را تكه تكه ساخته و در ديگ مى‏ريختند، آن حضرت در وقت غروب به ديگها سر مى‏زد و در حالى روزه داشت‏بوى آبگوشت را استشمام مى‏نمود، آنگاه مى‏فرمود: كاسه‏ها را بياوريد اين كاسه را براى فلان كس و ديگرى را براى فلان بكشيد، و همينطور كاسه‏ها را پر مى‏كردند تا آبگوشت‏به اتمام مى‏رسيد، آنگاه خود با نان و خرما افطار مى‏كرد. (33)

5- توجه بيشتر به زيردستان و گذشت از خطاى آنان

از امام صادق(ع) روايت است كه امام زين العابدين(ع) در ماه مبارك رمضان توجه خاصى به زيردستان و خدمتكاران خود داشت، و هرگاه يكى از آنها مرتكب خطايى مى‏شد او را مورد عقوبت قرار نمى‏داد، و تنها گناه او را يادداشت مى‏نمود، تا آنكه كه شب آخر ماه رمضان فرا مى‏رسيد، همه آنان را گرد خود جمع مى‏نمود، و كاغذهاى خطاياى آنان را بيرون مى‏آورد و بر تك تك آنان مى‏خواند و آنان به گناه خود اعتراف و اقرار مى‏نمودند، پس از آن در ميان ايشان برمى‏خاست و مى‏فرمود:« با صداى بلند بگوييد: اى على بن الحسين، همان خدايت نيز خطاهايت را شمارش كرده است همانگونه كه تو گناهانمان را شمردى، و در كتاب، تمام اعمال كوچك و بزرگ ثبت است، و همه اعمال در نزد او حاضر است همانگونه كه اعمال ما در نزد تو حاضر بود( و تو بر آن ناظر بودى)، پس از ما درگذر همانگونه كه تو اميد عفو و گذشت دارى، از ما درگذر تا كه خدايت را بخشنده و رحيم يابى... اى على بن الحسين، كوچكى مقام خود را در برابر خداى داور دادگرى كه به هيچ كس ظلم روا نمى‏دارد يادآور و از گناه ما درگذر،...» و حضرت در حالى كه گريه و زارى مى‏كرد مرتب اين كلمات را مى‏فرمود و آنان هم با وى هم آواز مى‏شدند و مى‏فرمود: بار خدايا تو به ما دستور دادى كه از كسانى كه به ما ظلمى روا داشتند درگذريم، ما بخود ظلم كرديم، پس از ما درگذر، كه تو نسبت‏به آن سزاوارترى. تو به ما فرمودى كه هيچ درخواست كننده‏اى را از در خانه‏هايمان رد نكنيم، ما به درگاه تو دست نياز و درخواست‏بلند كرده‏ايم، و از تو طلب مى‏نماييم، پس بر ما منت نه، و ما را محروم مساز... آنگاه رو به آنان مى‏نمود و مى‏فرمود: من از خطاياى شما گذشتم، آيا شما نيز از من مى‏گذريد؟

و آنان در پاسخ مى‏گفتند: از تو گذشتيم اى آقاى ما، و تو به ما هيچ بدى روا نداشتى، پس آن حضرت مى‏فرمود بگوئيد: بار خدايا: از على بن الحسين درگذر، همانگونه كه او از ما گذشت، و او را از آتش آزاد آن همانطورى كه او ما را از بندگى رهانيد، و آنان آمين گفتند، و حضرت فرمود: برويد كه از شما گذشتم، و همگى شما را آزاد كردم، و همگى آنان را آزاد مى‏فرمود. (34)

6- حفظ حريم دين و حرمت زمان

حفظ عفت عمومى جامعه از جمله مهمترين وظايف نظام اسلامى است‏به عنوان نمونه حد شرابخوار 80 تازيانه است، ولى اگر در ماه رمضان شراب خورده شود حالت ديگرى دارد، نجاشى شاعر در روز ماه رمضان شراب خورد، او را بنزد امير المؤمنين آوردند، حضرت پس از يك شب زندان كردن او، و اجراى حد شرعى شرابخوارى( 80 ضربه)، 20 ضربه شلاق اضافى، بخاطر شكستن حرمت ماه رمضان بر او زد. (35) و در برخى روايات او پذيراى 39 ضربه اضافى بدان جهت‏شد. (36)

7- آزادى اسيران

بنابر نقل برخى از روايات حضرت رسول اكرم در ماه رمضان تمامى اسيران را آزاد مى‏ساخت. (37) البته اين مربوط به حفظ مصالح عمومى اسلام و مسلمين است و تشخيص آن به دست‏حاكم شرعى و ولى امر مسلمين است.

اين نوشته چكيده‏اى است گويا از كتابى كه توسط اين نويسنده در دست نگارش است، كه اميد است‏به فضل الهى تقديم محضر دانش پژوهان و شيفتگان معارف گردد.


1- اقبال الاعمال، سيد بن طاووس، 70.

2- من لا يحضره الفقيه، شيخ صدوق، 2: 156/2018.

3- الكافى(فروع)، شيخ كلينى، 4:88/8، وسائل الشيعه، شيخ حر عاملى، 10: 309/134786( چاپ آل البيت).

4- بحار الانوار، علامه مجلسى، 98/5.

5- همان، 98/160، دعائم الاسلام 1/282.

6- دعائم الاسلام 1/282.

7- بحار الانوار، 98/169.

8- الكافى 4: 95/1، من لا يحضره الفقيه 2:106/ 1850، تهذيب الاحكام، شيخ طوسى، 4: 199/576، المقنعة، شيخ مفيد، 51، مصباح المجتهد، شيخ طوسى، 568، وسائل الشيعه 10: 147/13070.

9- تهذيب الاحكام 4: 200/578، بحار الانوار 98/15.

10- بحار الانوار 96، 314/15.

11- الكافى 4: 152/1، وسائل الشيعه 10:157/1310.

12- تهذيب الاحكام 4:198/569، وسائل الشيعه 10: 146/13067.

13- بحار الانوار، 96/315.

14- الكافى 4:152/4، وسائل الشيعه 10: 158/1305.

15- بحار الانوار 98/12.

16- اقبال الاعمال 195 و 237، وسائل الشيعه 3: 327/3779 و 3783، بحار الانوار 98/12.

17- بحار الانوار 98/58.

18- همان 98/160.

19- الكافى 4: 175/4، من لا يحضره الفقيه 2: 189/2105، اقبال الاعمال 107، بحار الانوار 98/4 و 150.

20- فضائل الاشهر الثلاثة، شيخ صدوق 138/149، وسائل الشيعه 10: 365/13617، بحار الانوار 98/172.

21- من لا يحضره الفقيه 2: 174/2057.

22- الكافى 4: 66/2، تهذيب الاحكام 4:192/547، وسائل الشيعه 10: 305/13481.

23- عيون اخبار الرضا 2: 51/198.

24- الكافى 2: 461/10، ثواب الاعمال، شيخ صدوق، 129/1، معانى الاخبار، شيخ صدوق، 228/1، امالى الصدوق 57/5، المقنعة 50، وسائل الشيعه 10: 302/13472، بحار الانوار 96/386.

25- ثواب الاعمال 136/1، تهذيب الاحكام 3:100/261، مصباح المتهجد 571، المقنعة 50، وسائل الشيعه 10: 361/13611، بحار الانوار 98/165.

26- اقبال الاعمال 114، وسائل الشيعه 10: 149/13076، بحار الانوار 98/11.

27- بحار الانوار 97/344.

28- همان 96/379.

29- مصباح المتهجد 571، المنقعة 50، وسايل الشيعه 10: 362/13612، بحار الانوار 98/165.

30- الكافى 1: 196/ 8، امالى الصدوق 388، وسائل الشيعه 10: 362/13612، بحار الانوار 96/379.

31- الكافى 4: 181/6، علل الشرائع، شيخ صدوق 378/1، فضائل الاشهر الثلاثه 102، المناقب 4/68، وسائل الشيعه 10: 8/12699 و 21700 و 10: 7/12697، بحار الانوار 96: 375/62 و 96: 369/50.

32- بحار الانوار 96/363.

33- اقبال الاعمال 64، بحار الانوار 98/ 82.

34- المحاسن، الشيخ ابو جعفر احمد بن محمد بن ابى خالد البرقى، 396/67، وسائل الشيعه 10:140/13049، بحار الانوار 96/317.

35- اقبال الاعمال 260، وسائل الشيعه 10:317، بحار الانوار 98/186.

36- الكافى 7: 216/15، من لا يحضره الفقيه 4:55/5089، تهذيب الاحكام 10: 94/362، وسائل الشيعه 28: 231/34632

37- دعائم الاسلام، قاضى نعمان 2: 464/ 1644، مستدرك الوسائل، محدث نورى 18: 113.

38- بحار الانوار 96/363.


/ 1