قم در نگاه روايات - قم در نگاه روایات جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قم در نگاه روایات - جلد 1

محمد اصغرى نژاد

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

قم در نگاه روايات

محمد اصغري نژاد

در فضليت شهر قم و اهل آن، روايات بي شماري وجود دارد. علامه بزرگوار شهيد قاضي‏نورالله شوشتري در اين زمينه مي‏گويد: «اخباري كه درفضليت قم و اهل قم از رسول خدا9 و ائمه اطهار (عليهم السلام) روايت شده، فراوان است.» از اين رو به ذكر گزيده‏اي از آنها مي‏پردازيم:

1ـ روي علي بن محمد العسكري عن ابيه عن جده عن اميرالمؤمنين عليه‏السلام قال: قال رسول الله صلي‏الله‏عليه‏و‏آله : «لما اسري بي الي السماء الرابعة، نظرت الي قبة من لؤلؤلها اربعة اركان و اربعة ابواب كأنها من استبرق أخضر.

قلت: يا جبرئيل، ما هذه القبة التي لم ارفي السماء الرابعة احسن منها؟

فقال: يا حبيبي محمد، هذه صورة مدينة يقال لها قم، يجتمع فيها عبادالله المؤمنون. ينتظرون محمداً و شفاعته للقيامة و الحساب. يجري عليهم الغم و الهم و الاحزان و المكاره...»

پيامبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله فرمود: هنگامي كه به آسمان چهارم برده شدم، به گنبدي از لؤلؤ كه چهار ركن و چهار در داشت و گويا از حرير سبز بود، نگريستم. گفتم: جبرئيل، اين گنبدي كه بهتر از آن را در آسمان چهارم نديده‏ام، چيست؟

جبرئيل گفت: محبوبم محمد، اين صورت شهري است كه بدان قم گويند.در آن بندگان مؤمن خدا جمع مي‏شوند و منتظر محمد و شفاعتش در روز قيامت و حسابرسي هستند. بر آنان غم و اندوه و ناراحتيها و ناخشنوديها وارد مي‏شود...

در صورتي كه مقصود از ايمان ذكر شده در روايت بالا، ايمان واقعي و مؤمنان راستين باشد، نمي‏توان برداشت كرد كه تمامي افرادي كه در شهر قم هستند، همگي بنده مؤمن خدا مي باشند. چون افراد بي قيد وبند هميشه از صدر اسلام تاكنون در اين شهر بوده‏اند و به سبب گناه و معصيت خويش، اسباب نزول بلا بر اين مكان مقدس را فراهم مي‏كرده‏اند. در روايتي به فراهم بودن اسباب بلا بر اهل قم در زمان امام رضا عليه‏السلام اشاره شده است. در اين روايت مي‏خوانيم: شخصي به نام زكرياي قمي عرض كرد: مولاي من، مي‏خواهم از محلي كه خاندانم در آنجا هستند، به جايي ديگر بروم؛ چون مردم سفيه بسيار شده‏اند.

امام فرمود: اين كار را نكن زيرا بلاها به واسطه تو از اهل قم دفع مي‏شود، چنانكه بلا از مردم بغداد به وسيله ابوالحسن كاظم عليه‏السلام دفع مي‏گردد.

سرزمين نجيبان

2ـ عن حمّاد الناب قال: كنا عند ابي عبدالله (ع) و نحن جماعة اذ دخل عليه عمران بن عبدالله القمي فسأله و برّه و بشه فلما أن قام، قلت لابي عبدالله (ع) من هذاالذي بررت به هذا البر؟

فقال: «من اهل البيت النجباء ـ يعني اهل قم ـ ما ارادهم جبار من الجبابرة الا قصمه الله»

شخصي به نام حماد ناب گفت: به همراه جماعتي در حضور امام صادق عليه‏السلام بوديم كه عمران بن عبدالله قمي وارد شد. امام از او احوالپرسي كرد و خوشحالش نمود. وقتي او برخاست و رفت به ابي عبدالله عليه‏السلام عرض كردم: اين چه كسي بود كه با او اين گونه خوشرفتاري كرديد؟

امام فرمود: او از جمله خاندان نجيبان ـ يعني اهل قم ـ است. هيچگاه هيچ گردنكشي از طاغيان نسبت به آنان سوء قصد نمي‏كند مگر اينكه خداوند او را در هم مي‏شكند.

به فرض آنكه روايت فوق از امام صادق عليه‏السلام صادر شده باشد، مسلماً منظور ايشان اين نبوده كه هيچ حاكم و ظالم و گردنكشي گرچه براي مدتي كوتاه بر قم مسلط نشده و حكمراني نكرده است. شايد مقصود امام اين بوده كه به اصطلاح مقتضي براي نابودي جباراني كه نسبت به قم سوء قصد داشته ولي موانعي چون گناه كه از سوي عده‏اي از اهالي قم صادر شده، باعث گرديده كه حكام ظالم بر آنجا تسلط پيدا كنند. و اصولاً با توجه به آنكه خداوند سرنوشت هيچ ملتي را تغيير نمي‏دهد مگر اينكه خود آنان بخواهند. مي‏توان استنباط كرد كه علت

هرگاه بلا و ذلتي به شما رسيد، به قم برويد. چون آنجا پناهگاه فرزندان فاطمه

واستراحتگاه مؤمنان است

اصلي سلطه بيگانگان و ستمگران بر مردم قم و نيز بر ايران و ديگر كشورهاي اسلامي، چيزي جز كردار ناشايست آن ياجمعي از آنان و به فراموشي سپردن دستورات الهي نبوده است. خداوند در اين باره فرموده است: «... ان الله لا يغير ما بقوم حتي يغيروا ما بانفسهم...» يعني خداوند سرنوشت هيچ ملتي را دگرگون نمي‏كند مگر اينكه آنان آنچه را كه در خودشان هست، تغيير دهند.

حجت بلاد

3ـ عن ابي عبدالله عليه‏السلام قال: «ان الله احتج بالكوفة علي سائر البلاد و بالمؤمنين من اهلها علي غيرهم من اهل البلاد و احتج ببلدة قم علي سائر البلاد و بأهلها علي جميع اهل المشرق و المغرب من الجن و الانس و لم يدع الله قم و اهله مستضعفاً بل وفقهم و ايدهم... و سيأتي زمان تكون بلدة قم واهلها و حجة علي الخلائق و ذلك في زمان غيبة قائمنا(ع) الي ظهوره و لولا ذلك لساخت الارض باهلها. و ان الملائكة لتدفع البلايا عن قم و اهله، و ما قصده جبار بسوء الا قصمه قاصم الجبارين عنهم بداهية او مصيبة او عدو. و ينسي الله الجبارين في دولتهم ذكر قم و اهله كما نسوا ذكرالله.»

امام صادق عليه‏السلام فرمود: خداوند به شهر كوفه بر ديگر شهرها احتجاج كرده و به مؤمنان آن سامان برغير آنان از ساكنان شهرها. و خداوند به شهر قم بر ساير شهرها به واسطه اهالي آن بر تمامي ساكنان مشرق و مغرب از جن و انس اجتجاج كرده است. خداوند اهل آن را مستضعف (در دين) نمي‏گذارد بلكه توفيقشان مي‏دهد و تأييدشان مي‏كند... زماني مي‏آيد كه شهر و اهل قم بر ديگر مردم حجت‏اند و آن در زمان غيبت قائم ماست تا ظهور او. اگر چنين نباشد، زمين ساكنان خود را فرو مي‏برد. مسلماً ملائكه دشواريها را از قم و ساكنانش دفع مي‏كنند. هيچگاه گردنكشي نسبت به قميان سوء قصد نمي‏كند مگر آنكه درهم شكننده جباران او را نابود و به مصيبت يا درد سر يا دشمني مشغولش مي‏نمايد. خداوند قم را از ياد سركشان در زمان حكومتشان مي‏برد همانگونه كه آنان ياد خدا را به فراموشي سپردند.

معدن علم و فضل، قائم مقام حجت

4ـ عن الصادق (ع) انه ذكركوفة و قال: «ستخلو كوفة من المؤمنين و يأزر عنها العلم كما تأزر الحية في حجرها، ثم يظهر العلم ببلدة يقال لها قم و يصير معدناً للعلم و الفضل حتي لا يبقي في الارض مستضعف في الدين حتي المخدرات في الحجال، و ذلك عند قرب ظهور قائمنا، فيجعل الله قم و اهله قائمين مقام الحجة و لولا ذلك لساخت الارض بأهلها و لم يبق في الارض حجة فيقيض العلم منه الي سائر البلاد في المشرق و المغرب، فيتمّ حجة الله علي الخلق حتي لا يبقي احد علي الارض لم يبلغ اليه الدين و العلم، ثم يظهر القائم (ع) و يسير سبباً لنقمة الله و سخطه علي العباد؛ لان الله لا ينتقم من العباد الا بعد انكار هم حجة.»

زماني امام صادق عليه‏السلام شهر كوفه راياد كرد و فرمود: در آينده كوفه از مؤمنان خالي مي‏شود و علم و دانش بدان پشت مي‏كند همچنانكه مار در لانه خويش پشت مي‏كند. آنگاه علم در شهري به نام قم ظاهر وآنجا معدن علم و فضليت مي‏شود به طوري كه ديگر به روي زمين كسي كه به امور ديني آگاه نباشد، پيدا نمي‏شود. در آن زمان حتي زنان پرده نشين هم از مسايل ديني آگاهي دارند. و اين هنگام نزديك شدن ظهور قائم ماست.

در آن هنگام خداوند قم و ساكنانش را قائم مقام حجت قرار مي‏دهد. واگر چنين نباشد، زمين ساكنان خود را فرو مي‏برد و ديگر بر روي آن حجتي باقي نخواهد ماند. در آن عصر علم از قم به ديگر نقاط جهان در شرق و غرب جاري مي‏شود. لذا حجت خدا بر مردم تمام مي‏گردد به گونه‏اي كه ديگر كسي يافت نمي‏شود كه دستورهاي ديني و علم الهي بدو نرسيده باشد. آنگاه قائم عليه‏السلام ظهور مي‏كند و وسيله انتقام و خشم خداوند بر بندگان مي‏گردد؛ چون خداوند از مردم انتقام نمي‏گيرد مگر بعد از آنكه حجت را انكار كنند.

استراحتگاه مؤمنان، مأواي فاطميان

5ـ عن محمد بن جعفر عن ابيه الصادق(ع) قال: «اذا اصابتكم بلية و عناء فعليكم بقم، فانه مأواي الفاطميين و مستراح المؤمنين. و سيأتي زمان ينفر اولياءنا و محبونا عنا و يبعدون عنا و ذلك مصلحة و لهم ليكلا يعرفوا بولايتنا و يحقنوا بذلك دماؤهم و اموالهم و ما اراد احد بقم و اهله سوءاً الا اذله الله و ابعده من رحمته.»

امام صادق عليه‏السلام فرمود: هرگاه بلا و ذلتي به شما رسيد، به قم برويد. چون آنجا پناهگاه فرزندان فاطمه و استراحتگاه مؤمنان است. زماني فرا مي‏رسد كه اوليا و دوستدارانمان ازما مي‏گريزند و دور مي‏شوند تا به دوستي با ما شناخته نشوند و خون و داراييشان محفوظ بماند. اين به نفعشان است.

كسي نسبت به قم و ساكنانش سوء قصد نمي‏كند، مگر اينكه خداوند او را خوار و از رحمت خويش دور مي‏نمايد.

بخش عمده اين روايت مربوط به دوران خفقان آلودي است كه بر فرزندان فاطمه(ع) وشيعيان علي (ع) در زمان خلفا و پادشاهان ستمگر غير شيعي خصوصاً سفاكان اموي و عباسي پيش از انقلاب اسلامي گذشت.

محل باز شدن در بهشت

6ـ عن صفوان بن يحيي بياع السابري قال: كنت يوماً عند ابي الحسن(ع) فجري ذكر قم و اهله و ميلهم الي المهدي(ع) فترحم عليهم و قال «رضي الله عنهم».

ثم قال: «ان للجنة ثمانية ابواب و واحد منها لاهل قم وهم خيار شيعتنا من بين سائر البلاد. خمرالله تعالي و لايتنا في طينتهم.»

صفوان يحيي ـ فروشنده پارچه‏هاي شاپوري ـ گويد: روزي نزد امام كاظم عليه‏السلام (يا امام رضا(ع)) بودم كه نام قم و ساكنانش و تمايل آنان به حضرت مهدي عليه‏السلام به ميان آمد. در پي آن امام رحمتشان فرستاد و فرمود: خداوند از آنان خشنود باشد.

سپس افزود: بهشت داراي هشت در است و يكي از آنها از آنِ قميان است. اهل قم بهترين شيعيان ما از ميان ديگر شهرها هستند. خداوند دوستي ما را در سرنوشتشان آميخته است.

آنچه در توضيح روايت بالا بايد گفت، اين است كه شيعيان قم در مجموع نسبت به شيعيان ساير نقاط بهتراند. بنابراين، توصيف و تعريف امام از اهل قم به اصطلاح از حيث مجموع من حيث مجموع است و ناظر به اين معنا نيست كه فرد فرد اهل قم از مؤمناني كه در ساير شهرها و سرزمينها به سر مي‏برند، بهتر و برترند.

سرزمين مقدس

7ـ عن ابي مسلم العبدي عن ابي عبدالله الصادق (ع) قال: «قم مقدسة و اهلها منا و نحن منهم لايريدهم جباربسوء الا عجلت عقوبته، ما لم بجو لوا احوالهم فاذا فعلوا ذلك، سلط الله عليهم جبابرة سوء. اما انهم انصار قائمنا و دعاة حقنا»

ثم رفع رأسه الي السماء و قال: «الهم اعصمهم من كل فتنة و نجهم من كل هلكة».

ابو مسلم عبدي گويد: امام صادق عليه‏السلام فرمود: خاك قم مقدس است و ساكنانش از ما هستند و ما از آنان. هيچگاه گردنكشي نسبت به آنان سوء قصد نمي‏كند مگر اينكه به كيفر خود شتاب ورزد، البته تا زماني كه احوال خويش را تغيير ندهند. در آن صورت خداوند سركشان را بر آنان مسلط مي‏كند. هان! اهل قم ياري دهندگان قائم ما هستند و به حق ما دعوت مي‏كنند.

راوي گويد: آنگاه امام سرش را به سوي آسمان بلندكرد و گفت: بار الها، آنان را از هر فتنه‏اي حفظ كن و از هر هلاكتي نجات ده.

از اين روايت شرافت و قداست ذاتي شهر قم استفاده مي‏شود. يعني از سخن امام به طور واضح مي‏توان فهميد كه خاك قم از ويژگي خاصي برخور دار است و اين ويژگي بدون در نظر گرفتن افراد و شخصيتهاي بارزي است كه در آنجا سكنا گزيده‏اند.

نكته بسيار جالبي كه در اين روايت بدان تصريح شده، اين است كه اهل قم تا زماني كه كردار شايسته و اعمال پسنديده خود را ترك نكنند، مشمول رحمت الهي هستند و گردنكشان بر آنان سلطه پيدانخواهند كرد. اما پس از ترك دستورهاي الهي و غوطه ور شدن در گناهان به خشم الهي دچار و حكام ستمگر بر آنان چيره مي‏شوند.

مجمع انصار قائم آل محمد(ص)

8ـ عن عفان البصري عن ابي عبدالله 7 قال: قال لي: (اتدري لمي سمي قم؟»

قلت: الله و روسله و انت اعلم.

قال: «انما سمي قم لان اهله يجتمعون مع قائم آل محمد(ع) و يقومون معه و يستقيمون عليه و ينصرونه.»

عفان مي‏گويد: امام صادق عليه‏السلام به من فرمود: آيا مي‏داني علت ناميده شدن اين شهر به قم چيست؟

عفان عرض كرد: خدا و رسولش و شما داناتريد.امام فرمود: اين شهر قم نامگذاري شد چون مردمش با قائم آل محمد صلي‏الله‏عليه‏و‏آله اجتماع و با او قيام، و براي او استقامت مي‏كنند و ياريش مي‏نمايند. برخي درشرح اين حديث گفته‏اند:

از اين حديث و امثال آن، نقش اصلي مردم اين سرزمين در حكومت جهاني حضرت مهدي عليه‏السلام روشن مي‏گردد. هسته‏هاي اصلي انقلاب جهاني اسلام در دوران ظهور، از مردم ايران به ويژه مردم قم تشكيل مي‏شود. ازاين رو، زمينه سازي فرهنگي و تربيتي و گسترش

خاك قم مقدس است و ساكنانش از ما هستند و ما از آنان . هيچگاه گردنكشي نسبت به آنان سوء قصد نمي‏كند مگر اينكه به كيفر خود شتاب

ورزد

معيارهاي راستين اسلامي ميان توده‏ها، ضرورتي حياتي مي‏يابد. تنها نمي‏توان به اين خرسند بود كه اينجا شهر افتخار آفرين قم و قيام است و فروغ عالم گستر حضرت معصومه (س) را بر سر دارد، و ديگر راحت زيست و تعهد و مسؤليتي احساس نكرد. اين نوعي ساده انديشي است؛ زيرا با توجه به گذشته و حال و رسالتي كه قم در آينده بر دوش دارد، مسؤوليتي بزرگ متوجه مردم اين سامان است و بايد شايستگي و تقواي بيشتري داشته باشند كه در خور اين سرزمين و اين بارگاه ملكوتي باشد و زمينه‏هاي آينده فراهم گردد و نعمتِ قرب و زيستن در چنين مركزي ارج نهاده شود. و گرنه مسؤوليت و كيفر افزونتري در كار خواهد بود؛ كه مقربان مسئوليتي عظيمتر دارند.

زهرا، سالمترين شهرها، بهترين مواضع

9ـ سئل امير المؤمنين علي بن ابي طالب عن اسلم المدن و خير المواضع عند نزول الفتن و ظهور السيف.

فقال (ع): «اسلم المواضع يومئذٍ قصبة قم. فأذا اضطربت خراسان و وقتعت الحرب بين اهل جرجان و طبرستان و خربت سجستان، فأسلم المواضع يومئذٍ قصبة قم. تلك البلدة التي يخرج منها انصار خير الناس اباً و اماً و جداً و جدة و عماً و عمة. تلك التي تسمي الزهراء...»

از امير مؤمنان علي بن ابي طالب عليه‏السلام در باره سالم‏ترين و بهترين شهرها و موضعها به هنگام نازل شدن فتنه‏ها و ظاهر شدن شمشيرها سؤال شد. حضرت فرمود: سالمترين نقاط در آن روز، شهر قم است. زماني كه در خراسان اغتشاش روي دهد و ميان مردم گرگان و طبرستان جنگ درگيرد و سيستان خراب شود، در آن هنگام سالمترين مواضع، شهر قم است. قم شهري است كه از آنجا ياران بهترين مردم از جهت پدر و مادر و جد وجده و عمو و عمه بر مي‏خيزند. آن شهر، زهرا ناميده شده است.

شهر انصار ائمه (ع)

10ـ عن الصادق(ع) قال: اهل خراسان اعلامنا و اهل قم انصارنا و اهل‏كوفه اوتادنا و اهل هذاالسواد منا و نحن منهم.»

از امام صادق عليه‏السلام روايت شده است كه فرمود: خراسانيان پرچم‏هاي ما و اهل قم انصار ما و كوفيان ميخهاي ما و اهل اين سواد ازما و ما از آنان هستيم.

حرم اهل بيت(ع)

11ـ عن الصادق(ع) قال: «الا ان لله حرماً و هو مكة. الا ان لرسول الله حرماً و هو مدينة. الا ان لاميرالمؤمنين حرماً و هو كوفة. الا ان حرمي و حرم ولديمن بعدي قم.

امام صادق عليه‏السلام فرمود: خداوند حرمي دارد و آن مكه است. هان، رسول خدا حرمي دارد و آن مدينه است. آگاه باشيد، امير مؤمنان حرمي دارد و آن كوفه است. هان، حرم من و فرزندانم بعد از من قم است.

شهر پربركت

12ـ عن الصادق(ع) قال: «ان لعلي قم ملكاً رفرف عليها بجناحيه لايريدها جبار بسوء الا اذا به الله كذئب الملح في‏الماء.»

ثم اشار الي عيسي بن عبدالله فقال: «سلام الله علي اهل قم يسقي الله بلادهم الغيث و ينزل الله عليهم البركات و يبدل الله سيئاتهم حسنات. هم اهل ركوع و سجود و قيام و قعود. هم الفقهاء العلماء الفهماء. هم اهل الدراية و الرواية و حسن العبادة.»

امام صادق عليه‏السلام فرمود: بر فراز قم فرشته‏اي بالهاي خود را برافراشته است. هيچ گردنكشي نسبت به قم سوء قصد نمي‏كند مگر آنكه خداوند او را نابود مي‏نمايد چنانكه نمك در آب نابود مي‏شود.

آنگاه امام به عيسي بن عبدالله اشاره كرد و فرمود: سلام خداوند بر اهل قم باد. خداوند سرزمينشان را به خوبي تبديل كند. قميان اهل ركوع و سجده و قيام و قعوداند. آنان فقيه و عالم و با شعور و اهل فهم و روايت هستند و عبادات را به خوبي به جا مي‏آورند.

طبق سخن امام و دعايي كه ايشان در حق مردم قم فرموده است، بايستي وضعيت كشاورزي اين شهر بسيار خوب و پربركت باشد در حالي كه خلاف آن مشاهده شده و حتي در برخي از زمانها آنان با كمبود آب هم مواجه بوده و مجبور شده‏اند براي رفع آن نماز استسقاء بخوانند.

پاسخ اجمالي اين اشكال پيشتر ذيل برخي از روايات گذشت. آنچه در اينجا به بياني ديگر مي‏توان گفت، اين است كه دعاي امام صادق عليه‏السلام گرچه در حق هركس و هر گروهي كه باشد، به اجابت مي‏رسد، ليكن اين در صورتي است كه مانعي به وجود نيايد. مانعي كه در اينجا وجود دارد و از رسيدن نعمتهاي الهي و از جمله باران به مردم جلوگيري مي‏كند، گناهان است. به اين حقيقت ـ چنانكه پيشتر هم اشاره شد ـ آياتي نيز دلالت مي‏كند.

كوفه كوچك

13ـ عن الصادق(ع) انه قال: «ان لله حرماً و هو مكة. الا ان لرسول الله حرماً و هوالمدينة. الا ان لاميرالمؤمنين حرماً و هو الكوفة. الا و ان قم الكوفة الصغيرة...»

از امام صادق عليه‏السلام روايت شده است كه فرمود: خداوند داراي حرمي است و آن مكه است. هان، رسول خدا حرمي دارد و آن مدينه است. آگاه باشيد، اميرمؤمنان داراي حرم است و آن كوفه است. بدانيد كه قم كوفه كوچك است...در اين روايت قم، كوفه كوچك دانسته شده است. بر اين اساس، احاديثي كه در شرافت كوفه وارد شده، شامل قم هم‏خواهد بود.برخي از پژوهشگران در توضيح روايت فوق گفته‏اند:

شايد منظور اين باشد كه بعد از ظهور حضرت بقية‏الله ـ ارواحنا فداه ـ كوفه پايتخت حكومت جهاني آن حضرت خواهد بود در آن موقع قم دومين پايگاه حكومت حقه خواهد بود. و شايد به همين جهت است كه عاشقان دلباخته حضرتش در دوران غيبت به مسجد سهله در كوفه و مسجد صاحب الزمان در جمكران قم رهنمون مي‏شوند. از اين حديث، عظمت شهر كوفه نيز به خوبي روشن مي‏شود كه قم را با آن همه عظمتي كه دارد، «كوفه كوچك» ناميده‏اند.

اسامي شهر قم

با توجه به روايات ائمه(ع) 25 نام و عنوان و صفت براي اين شهر مقدس ذكر گرديده است.

1) قم؛ 2) ارض جبل؛ 3) سرزمين نجيبان؛ 4) حجت بلاد؛ 5) معدن علم و فضل؛ 6) قائم مقام حجت؛ 7) منزل آل محمد؛ 8) جايگاه شيعيان؛ 9) استراحتگاه مؤمنان؛ 10) مأواي فاطميان؛ 11) پناهگاه شيعيان؛ 12) محل باز شدن در بهشت؛ 13) سرزمين مقدس؛ 14) مجمع انصار قائم آل محمد؛ 15) قطعه‏اي از بيت المقدس؛ 16) زهرا؛ 17) سالمترين شهرها؛ 18) بهترين مواضع؛ 19) بحر؛ 20) معدن شيعيان؛ 21) بلد امين؛ 22) شهر انصار ائمه؛ 23) حرم اهل بيت؛ 24) شهر پربركت؛25) كوفه كوچك.

/ 1