اميد دل - امید دل نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

امید دل - نسخه متنی

احمد باقریان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اميد دل

احمد باقريان ـ جهرم




  • به كوى رضا، جان وفا مى‏پذيرد
    برو سوى او، بينوا مى‏پذيرد
    «به كوى رضا، جان صفا مى‏پذيرد»



  • حيا كن، كه او با حيا مى‏پذيرد
    «به كوى رضا، جان صفا مى‏پذيرد»
    «به كوى رضا، جان صفا مى‏پذيرد»



«دل اينجا فروغ خدا مى‏پذيرد»




  • برو اى گدا، رو به كوى رضا كن
    اطاعت حبيبا، زخوى رضا كن
    «تو اى بينوا رو به سوى رضا كن»



  • به هردو سرا جستجوى رضا كن
    «تو اى بينوا رو به سوى رضا كن»
    «تو اى بينوا رو به سوى رضا كن»



«كه اين پادشه، خوش گدا مى‏پذيرد»




  • به پابوس او رو كه او يار خود را
    تو بسپار بر او همه كار خود را
    «به پابوس او رو كه زوّار خود را»



  • ببر بر درِ او دل زار خود را
    «به پابوس او رو كه زوّار خود را»
    «به پابوس او رو كه زوّار خود را»



«سرخوانِ جود و عطا مى‏پذيرد»




  • شفاعت كند بهر عشّاق فردا
    بُوَد او عزيز دل پاك زهرا
    «بُوَد رحمتش بيكران مثل دريا»



  • وساطت كند او به درگاه يكتا
    «بُوَد رحمتش بيكران مثل دريا»
    «بُوَد رحمتش بيكران مثل دريا»



«هم آلوده، هم پارسا مى‏پذيرد»




  • بكن پيروى عاشق از راه و كيشش
    شود هركه فيضِ زيارت نصيبش
    «بُود، عام دلجوئى بى‏دريغش»



  • بكن گريه بر قلب زار و پريشش
    «بُود، عام دلجوئى بى‏دريغش»
    «بُود، عام دلجوئى بى‏دريغش»



«كه هم غير و هم آشنا مى‏پذيرد»




  • بُوَد عاشقِ حق بسى افسر او
    خدا رختِ عزّت نموده بَرِ او
    «اگر دردمندى، بيا بر درِ او»



  • خداوند عالَم بُوَد سرور او
    «اگر دردمندى، بيا بر درِ او»
    «اگر دردمندى، بيا بر درِ او»



«كه هر درد اينجا دوا مى‏پذيرد»




  • درخشد به اوج سماء مثل ماهى
    ببخشد خدا بهر او هر گناهى
    «خدا را به او خوان و خواه آنچه خواهى»



  • بُوَد حجّت ذات پاك الهى
    «خدا را به او خوان و خواه آنچه خواهى»
    «خدا را به او خوان و خواه آنچه خواهى»



«كه ايزد به پاسش دعا مى‏پذيرد»




  • بيا اى كه هستى تو غرقِ تباهى
    شبِ تار روشن شد از نور ماهى
    «اميد دل من، به من كن نگاهى»



  • سيه رو شدى، كرده‏اى هر گناهى
    «اميد دل من، به من كن نگاهى»
    «اميد دل من، به من كن نگاهى»



«كه دل از نگاهت صفا مى‏پذيرد»




  • نظر كن رضاجان! به حال تباهم
    به غفلت گذشته همه سال و ماهم
    «بخواه از خدا تا كه بخشد گناهم»



  • به درگاهِ حق، بنده‏اى روسياهم
    «بخواه از خدا تا كه بخشد گناهم»
    «بخواه از خدا تا كه بخشد گناهم»



«كه هرچه تو خواهى، خدا مى‏پذيرد»




  • بكن ترك «باقر» گناه و جفا را
    برو بر درش، كو پذيرد گدا را
    «در آتش بسوزان «شفق» هر هوا را»



  • بپوى اندكى راه پاك رضا را
    «در آتش بسوزان «شفق» هر هوا را»
    «در آتش بسوزان «شفق» هر هوا را»



«كه جانان دلِ بى‏هوا مى‏پذيرد»

/ 1