اصلاحات در پرتو قرآن و عترت - اصلاحات در پرتو قرآن و عترت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اصلاحات در پرتو قرآن و عترت - نسخه متنی

محمود مهدی پور

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اصلاحات در پرتو قرآن و عترت

محمود مهدي پور

اصلاح جوامع بشرى با اصلاح نظام تفكّر و انديشه آغاز مى‏شود. هرگونه اصلاح سياسى، اقتصادى، فرهنگى، بهداشتى، درمانى و ادارى، برخاسته از نوعى تفكّر و انديشه است و تا كانون تفكّر و آرمان‏ها اصلاح نشود، هيچ گونه اصلاحى امكان‏پذير نيست.

جهان بينى و انسان‏شناسى و آرمان‏ها و بينش‏هاى حاكم بر جوامع و افراد، در هر گونه برنامه ريزى و سياست‏گذارى و عملكرد و اقدام فردى و ايجاد و تداوم نهادها و سازمان‏هاى اجتماعى، نقش اوّل را ايفا مى‏كند. امروز كه به لطف الهى و ادعيه زاكيه حضرت بقية‏اللّه الاعظم(عجّ) و رهنمودهاى حيات بخش مقام معظّم رهبرى و فداكارى نيروهاى مؤمن، دوباره انقلاب اسلامى از زير آوار سياسى و بمباران رسانه‏اى غربزدگان و فريب خوردگان، كمر راست كرده و سلطه سياه و سنگين «سكولارها» فروپاشيده و نقاب دمكراسى از چهره استكبار فرو افتاده است؛ همه مسلمانان و علاقه‏مندان انقلاب اسلامى وظيفه دارند ضمن شكر و سپاس از خداى متعال و قدردانى از همه نيروهاى مخلص كه در جبهه‏هاى گوناگون فشار فراوان تبليغاتى و سياسى را در آن روزهاى دشوار تحمّل كردند و بر مواضع استوار خويش پاى فشردند، با برنامه ريزى و هماهنگى و همكارى و دلسوزى و فداكارى بيشتر، راه تداوم انقلاب اسلامى را هموار سازند و موانع اصلاحات راستين را از ميان بردارند.

هدف انقلاب اسلامى

انقلاب اسلامى، تلاشى براى حاكميت دين خدا در زمين است. و دين خدا در مرحله نظرى دو ستون بيشتر ندارد؛

1. قرآن.

2. عترت.

بازگشت به قرآن و امامت عترت، ـ نه محبت تنها ـ هدف نخستين انقلاب اسلامى بوده و هست و خواهد بود و همه تلاش‏ها بايد، بدين سمت و سو هماهنگ شود و معرفت و اطاعت از دو يادگار رسول اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم معيار اوّل در جامعه اسلامى و زندگى اجتماعى قرار گيرد.

قبله فرهنگى امّت اسلامى، قرآن است و مسلمانان همچون يك قبيله فرهنگى، اهل‏بيت پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم را به عنوان حاكم و امام و رهبر خويش مى‏شناسند. براى ورود به مدينة‏النّبى و شهر فرهنگى رسالت، جز از طريق امامت و پذيرش رهبرى عادلانه علوى، راهى وجود ندارد.

در تفكّر شيعى، اهل‏بيت عليهم‏السلام تداوم بخش نقش پيام آوران الهى در عصر اسلام‏اند و در نظام تكوين و تشريع، نقش اساسى دارند.

همان گونه كه در عصر انبياء، بدون شناخت، ايمان، اطاعت و پيروى از پيامبران الهى، رسيدن به سعادت، فلاح، آزادى و زندگى سالم دنيوى و اخروى امكان‏پذير نبوده، امروز هم بدون قبول رهبرى فرزندان پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم و اعتقاد به امامت و رهبرى اهل بيت رسالت، دست‏يابى به آرمان‏هاى والاى انسانى همچون: عدالت، استقلال، آزادى، سعادت، عزّت و اتّحاد جهانى امكان‏پذير نيست.

شناخت قرآن و اهل بيت عليهم‏السلام مهم‏ترين وظيفه امروز جامعه اسلامى است. در تفكّر اسلامى، انسان زيستن و مسلمان زيستن بدون پيروى از «فرهنگ قرآن و اهل‏بيت عليهم‏السلام » شدنى نيست و هر كس به نسبت به پذيرش اين فرهنگ، انسان و مسلمان است. «هدايت»، بخش مكمّل نظام خلقت است و آفرينش بدون امامت و رهبرى كامل نيست. نظام اكمل و نظام احسن الهى ايجاب مى‏كند همان خداى رحمان كه انسان را آفريد، قرآن را آموزش دهد.1 و همان كسى كه آدم را مى‏آفريند، او را هدايت كند. و اصولاً در ارزيابى، «هدايت» ارزشى برتر از خلقت دارد و «علّم القرآن» بر «خلق الانسان» مقدّم است. «و لولاك لما خلقت الأفلاك»پشتوانه‏اى عقلى دارد. و در قرآن هم آمده است كه: «الذى اعطى كلّ شى‏ء خلقه ثمّ هدى»2، تفكيك ناپذيرى آفرينش از رهبرى و پيوستگى خلقت با بعثت و نبوّت و امامت، پيوند حقيقى است كه در فرهنگ همه اديان توحيدى مورد قبول است و اوّلين انسانِ پديد آمده بر كره خاك، پيامبر خدا و خليفه او در زمين بوده و آخرين فرد هم حجّت خدا خواهد بود.

اصولاً هدفدارى نظام خلقت و علم و حكمت الهى ايجاب مى‏كند كه در متن آفرينش سازوكارى براى هدايت و راهيابى موجودات آگاه و آزاد به سوى اهداف عالى آفرينش پيش بينى شود.

«عقل و فطرت» از درون و «نبوّت و امامت» از بيرون، سيستم هدايتى و حمايتى الهى براى دستيابى انسان به اهداف والاى آفرينش است.

اگر هدف خلقت در بُعد عرفانى عبادت و قرب خداى متعال و در بُعد اجتماعى عدالت و قسط عمومى معرّفى مى‏شود، رسيدن به هيچ كدام از اين اهداف، بدون معرفت و اطاعت از نبوّت و امامت مقدور نيست.

خداوند متعال براى هدايت جامعه بشرى راهكارهايى در نظر گرفته و تابلوهايى در مسير نصب كرده است. نيروى عقل و فطرت در درون انسان‏ها و پيامبران الهى و اولياى ايشان و كتب آسمانى در بيرون، آفاق زندگى انسان را روشن مى‏كنند. نجات و سعادت انسان، تنها در پرتو اين چراغ‏هاى پرفروغ ميسّر مى‏شود.

به عبارت آسان‏تر، كاخ هدايت انسان بر چهار ستون استوار است:

عقل و فطرت در درون؛

قرآن و عترت در بيرون؛

پاسدارى از اين چهار ركن هدايت، از مهم‏ترين شرايط دست‏يابى به سعادت دو جهانى است. انسان منهاى عقل و فطرت سالم، ديوانه و از خود بيگانه مى‏شود و بدون قرآن و عترت، كوركورانه گام مى‏زند را پيدا نمى‏كند و در قيامت «نابينا» محشور مى‏شود. هيچ گاه راه به كارگيرى درست عقل فردى و جمعى و نگهبانى از سلامت فطرى و وجدان عمومى و حفظ ارتباط انسان با وحى آسمانى و رهبران الهى، پيش شرط شناخت جهان و درك حقيقت و وظيفه فردى و اجتماعى در «حيرت آباد» گيتى است.

اساسى‏ترين مسائل در زندگى اجتماعى انسان‏ها، مسأله مديريت درست و برتر جامعه جهانى و تربيت شايسته و جامع انسانى است و بدون ايمان به قرآن و اهل بيت و بهره‏گيرى از رهنمودهاى اين دو، نه تربيت انسان‏هاى سالم امكان‏پذير است و نه اداره عادلانه جامعه بشرى!

چهار خطر بزرگ

بدترين اقدام در جامعه بشرى تعطيل و تخريب همين چراغ‏هاى هدايت و راهنماى زندگى سالم و سعادتمندانه است. ميگسارى و خشم و شهوت، دشمن تعقّل و تفكّر انسان است و بيمارى‏هاى اخلاقى از جمله: كبر، حرص، حسد و دنيازدگى، دشمن فطرت و وجدان سالم جامعه بشرى و ريشه كجروى‏هاى اجتماعى است. دوركردن مردم از قرآن و اهل‏بيت عليهم‏السلام و تضعيف باور و ايمان مردم نسبت به قرآن و احاديث معصومان عليهم‏السلام بزرگ‏ترين ضربه‏ها را بر سلامت فرهنگ بشريّت فرود مى‏آورد و زمينه پيدايش مكاتب انحرافى و نظام‏هاى ظالمانه اجتماعى را فراهم مى‏سازد.

ـ انكار امامت و رهبرى آسمانى در زندگى بشر.

انكار وجود امام زمان (عج) و امامت ايشان.

ـ يكسان شمردن انسان‏هاى برگزيده‏الهى و عترت نبوى با عموم مردم.

ـ شبهه افكنى در صداقت و سياست و مواضع معصومان عليهم‏السلام .

ـ انكار نيابت فقهاى شيعه در عصر غيبت.

ـ و هرگونه تفكّر و تلاش و افدامى كه به فراموشى، بى‏اعتمادى، بدبينى و انكار جايگاه اعتقادى و اجتماعى اهل بيت عليهم‏السلام بيانجامد، تخريب يكى از اركان هدايت انسان‏ها است.

البته اهل بيت رسالت عليهم‏السلام همچون قرآن كريم، نيازى به محبّت و معرفت و اطاعت و زيارت و درود و سلام ما ندارند؛ اين بشريّت است كه براى دستيابى به سلامت و سعادت و نجات از رنج‏هاى دنيوى و اخروى و مشكلات فردى و اجتماعى خويش به خدا و پيامبر و عترت رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم نيازمنداست.

اگر «مودّت ذوى القرباى پيامبر» به عنوان پاداش زحمات رسالت شناخته شده، اين مودّت هم گامى در جهت هدايت و به سود خود انسان‏ها است. در قرآن كريم مى‏خوانيم:

«ما سئلتكم من اجرٍ فهو لكم»؛3 پاداشى كه از شما خواستم، براى خود شماست. و مودّت عترت، راهى به سوى معرفت و تقرّب به خداى متعال و تكامل خود انسان‏ها است. «الاّ من شاء ان يتّخذ الى ربّه سبيلاً»4

وظايف ما

وظايف ما در برابر معصومان عليهم‏السلام مولود نياز آنان نيست، بلكه تنها راهكار عزّت و سعادت ماست. هميشه خداوند در روى زمين، امين و حجّتى دارد كه شناخت وى و شناخت وظيفه در برابر او و انجام وظايف نسبت به وى، شرط هدايت و سلامت و رهايى از گمراهى و دست‏يابى به نعمت‏هاى بيكران الهى است.

همان گونه كه ثقل اكبر الهى (قرآن) نقشى حساس در نظام تكوين و تشريع دارد و شفاء و نور و شفيع جامعه بشرى است، ثقل اصغر و گوهر دوم الهى (عترت) نيز شفاء و نور مى‏دهد و شفاعت مى‏كند؛ در زندگى فردى نقش دارد و در زندگى اجتماعى هم مؤثّر است.

همان گونه كه پاسداشت حُرمت كتاب خدا لازم است، احترام انبياء و اولياى الهى ضرورى است و دست زدن به نام معصومان عليهم‏السلام نيز بدون وضو جايز نيست.

شناخت عميق قرآن و عترت زيربناى اصلاحات راستين است و وظايف ما در برابر عترت، عبارت است از:

1. معرفت حُجج الهى و برنامه ريزى و تلاش فرهنگى براى معرّفى آنان به جهان.

2. اطاعت از آنان و تلاش براى اجراى اوامر ايشان در سراسر گيتى.

3. محبّت به آنان و جذب بشريّت به سوى فرهنگ اهل بيت عليهم‏السلام .

4. زيارت آنان و هدايت و حمايت از دلباختگان آنان.

5. تكريم و تعظيم معصومين عليهم‏السلام در همه سطوح برنامه ريزى و اجرا.

6. حمايت و دفاع از آنان در برابر دشمنان داخلى و خارجى.

7. برائت از دشمنان آنان، (دشمنان تاريخى و دشمنان كنونى).

8. پاسدارى از اهداف و آرمان‏ها و احاديث و آثار معصومان عليهم‏السلام . اين مسؤوليت امروز همچون هميشه بر عهده امّت اسلامى و به ويژه حوزه‏هاى علوم دينى است؛

شناخت طرح‏هايى كه امروز دشمنان براى مقابله با «فرهنگ عترت» دارند و وظايفى كه امروز بر دوش ماست، تحقيقى گسترده‏تر و بسيجى جدّى‏تر لازم دارد؛ اميدواريم «فرهنگ كوثر» در زمينه اين دفاع فرهنگى سهمى داشته باشد.

والسّلام

1. رحمن / 1 و 2.

2. طه / 50.

3. سباء / 47.

4. فرقان / 57.


/ 1