قرآن و تخريبگران چهرة نبوي - قرآن و تخریب گران چهره نبوی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قرآن و تخریب گران چهره نبوی - نسخه متنی

ابواحسان میانجی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

قرآن و تخريبگران چهرة نبوي

ابواحسان ميانجي

دشمنان هميشه براي تخريب چهره نبوي و رهبران آسماني از شيوه‌هاي گوناگون بهره مي‌گيرند و ترور شخصيت آن بزرگان را در برنامه دارند، به پيامبر بزرگوار اسلام اتهام‌هاي: جنون، ساحري، شاعري، کاهن بودن، خوش باوري، گمراهي، و ... وارد آوردند، اين مقاله تنها به موضوع تمسخر و استهزاي آن پيشواي بزرگ پرداخته است که اکنون از سوي صهيونيسم و وابستگان آن، همين شيوه دنبال مي‌شود.

رهبري، ستون اصلي جامعه اسلامي است.[1] و هرگونه آسيب رساندن به آن پيامدهاي خطرناکي براي تمام ارکان دين و جامعه دارد. دشمنان اسلام با درک همين تأثير گذاري، همواره کوشيده‌اند رهبري جامعه اسلامي را از هر راه ممکن، تضعيف و ناکارآمد سازند. اقدامات خصمانه، گاه در قالب قتل، زندان، تهديد و ترور جاي مي‌گيرند[2] و زماني در چهرة اقدامات فرهنگي و تخريب شخصيتي ظاهر مي‌شوند. آيات فراواني از قرآن کريم ناظر به اقدامات خصمانه فرهنگي و به اصطلاح براندازي «نظام و رهبري» از طريق تضعيف و تخريب چهره رهبري اسلامي؛ يعني شخص رسول‌الله است؛ اقداماتي که در هر عصر، از جمله دوره ما نيز براي تخريبي چهره رهبران ديني به کار مي‌رود. دفاع قرآن از ساحت پيامبر در برابر تخريب شخصيتي نيز گوياي وظيفه جامعه اسلامي در حمايت همه جانبه از رهبري اسلامي و خنثي سازي اقدامات تخريب است. شايد فلسفه فضيلت صلوات هميشگي بر پيامبر اعظم و اهل بيت: وجود تهاجم هميشگي دشمنان بر آن بزرگوار باشد.

تمسخر رسول اعظم(ص)

الف) گونه‌هاي تمسخر

تمسخر شخصيت رسول خدا، طي سال‌هاي اخير، از غوغاي کتاب آيات شيطاني، آثار نويسنده زن بنگلادشي، روشنفکرنماي ترکيه‌اي، تا «کاريکاتورهاي دانمارکي» و... جملگي در مقابل نگاه‌هاي ناباورانه مسلمانان رخ داده و بهت و حيرت آنان را در پي داشته است. اما مطالعه قرآن کريم و تاريخ اسلام، گوياي اين واقعيت است که اين اقدامات، بي‌سابقه نيست و دشمنان از آغاز بعثت تا رحلت پيامبر اکرم از اين ابزار به عنوان وسيله تخريب شخصيت آن حضرت سود برده‌اند.

حربة تمسخر، گاه عليه مؤمنان[3] ، زماني عليه آيات خدا،[4] و گاه عليه رسولان الهي به کار رفته است. قرآن کريم[5] تأکيد دارد که همه رسولان مورد استهزاي دشمنان قرار گرفته‌اند. گويي سيره هميشگي دشمنان تمام انبيا، در تمام دوران‌ها چنين بوده است؛ روشي که هرگز کارايي خود را از دست نداده است و دشمنان از آن قطع اميد نکرده‌اند. به لحن صريح آيات توجه مي‌کنيم:

1. (و ما يأتيهم من رسول الاّ کانوا به يستهزءون)؛ و هيچ فرستاده‌اي به سراغ آنان نمي‌آمد، مگر اينکه همواره او را ريشخند مي‌کردند.[6]

2. (ولقد استهزيء برسل من قبلک فحاق بالذين سخروا منهم ما کانوا به يستهزءون)؛ و به يقين پيش از تو فرستادگاني ريشخند شدند و آنچه که همواره آن را ريشخند مي‌کردند، آنان را فرو گرفت.[7]

در قرآن علاوه بر اين؛ به طور مشخص از تمسخر شدن برخي پيامبران مانند حضرت نوح و موسي ياد شده است.[8]

3. (و اذا رءاک الذين کفروا ان يتخذوک الاّ هزواً أهذا الذي يذکُرُ آلهتکُم و هم بذکر الرحمان هم الکافرون)؛ و کساني که کفر ورزيدند، هنگامي که تو را مي‌بينند، جز به ريشخندت نمي‌گيرند. (و مي‌گويند) آيا اين کسي است که معبودهاي شما را (به بدي) ياد مي‌کند؟! در حالي که آنان خود ياد (خداي) گسترده مهر را منکرند.[9]

شدت اين تمسخرها به گونه‌اي بود که گاه رسول اکرم را دچار تنگي سينه مي‌کرد؛ ولي خداوند وعده مي‌داد که در برابر تمسخر و استهزاها، از رسول خدا محافظت خواهد کرد:

(فاصدع بما تؤمر و اعرض عن المشرکين. انّا کفيناک المستهزءين، الذين يجعلون مع الله الهاً آخر فسوف يعلمون. و لقد نعلم انّک يضيق صدرک بما يقولون...)؛ و آنچه را که فرمان داده شده‌‌اي، آشکار کن و از مشرکان روي برتاب که ما تو را از مسخره کنندگان کفايت مي‌کنيم. کساني که معبود ديگري با خدا قرار مي‌دهند، و به زودي خواهند دانست، و به يقين مي‌دانيم که تو به خاطر آنچه مي‌گويند، سينه‌ات تنگ مي‌شود.[10]

علامه طباطبايي مي‌نويسد: معناي آيه چنين است: «وقتي تو هشدار دهنده در مورد عذاب ما هستي، آنچه را که به آن امر شده‌اي، آشکار کن و دعوت را علني و حق را اظهار نما و از مشرکان روي برگردان؛ زيرا ما با فرستادن عذاب، مسخره کنندگان را کفايت مي‌کنيم. و اين سخن خدا : )و لقد نعلم انّک يضيق صدرک...(بازگشت دوباره به اندوه رسول خدا و تنگي سينه‌اش از استهزايشان است تا موجب بيشتر به تسليت و رحيب نفس و تقويت روح پيامبر شود. در ادامه، خداوند دستور مي‌دهد از تسبيح و حمد خدا و سجده بر او براي نابودي غم و اندوه حاصل از استهزا ياري بگيرد».[11]

ب) عوامل تمسخر

از نگاه قرآن کريم، خداوند به دشمنان مهلت داده است و آنان بي‌آنکه بفهمند، فريب مهلت چند روزه دنيا را مي‌خورند و سرانجام هم مجازات مي‌شوند.[12] دليل اصلي اين امر هم «عدم فهم دقيق» است که در پي اصلاح ‌ناپذيري‌شان، دامن آنها را مي‌گيرد. خداوند اين حقيقت را چنين بازگو مي‌فرمايد: ( انا جعلنا علي قلوبهم اکنّةً ان يفقهوه و في اذانهم وقراً و ان تدعُهم الي الهدي فلن يهتدوا اذاً ابداً)؛ در حقيقت ما بر دل‌هاي آنان پرده‌هايي افکنديم تا آن را به طور عميق نفهمند و در گوش‌هاي آنان سنگيني (قرار داديم) و اگر آنان را به سوي هدايت فراخواني، پس در آن هنگام هرگز رهنمون نمي‌شوند.[13]

ج) پيامدهاي تمسخر براي مسخرکنندگان

قرآن کريم در موارد متعدد، به آثار و پيامدهاي سخت تمسخر آيات، رسول و مؤمنان اشاره مي‌کند. از آنجا که آنها قصد تحقير و توهين آيات الهي را دارند، خداوند فرموده: «عذاب خوار کننده براي آنها آماده شده است». «فرا روي آنان جهنم است و... برايشان عذاب بزرگي است».[14] و مهم‌تر اينکه همان چيزهايي که مورد تمسخر بودند، «روزي بر خود آنها مسلط خواهند شد».[15]

د) راهکار مبارزه با تمسخر

قرآن کريم، آنجا که مؤمنان مورد تمسخر قرار مي‌گيرند، دستور به دفع دستاويز مسخره‌کنندگان مي‌دهد.[16] و به پيامبر دستور مي‌دهد براي مبارزه، از مسخره‌کنندگان روي برگرداند و نيز حضور در جمع آنان را ترک کند، مگر اينکه از موضوع مورد تمسخر دست بردارند و به موضوعي ديگر بپردازند. در ذيل آية )اذا رايت الذين يخوضون في آياتنا فاعرض عنهم ...(در تفسير مجمع البيان از امام باقر (عليه السلام) نقل شده است که «وقتي آيه نازل شد، مسلمان‌ها از همنشيني با کفار و استهزا کنندگان منع شدند. جمعي از مسلمان‌ها گفتند: اگر بخواهيم همه جا چنين کنيم، بايد هرگز به مسجد الحرام نرويم و طواف نکنيم. آيه نازل شد که در اين مواقع آنها را نصيحت کنيد».[17]

سومين راهکار قرآني، تسبيح و حمد خدا، سجده ، عبادت و صبر است که ظرفيت لازم را براي تحمل آثار تمسخر در رسول خدا(ص) ايجاد مي‌کند.[18]

نکته پاياني اينکه: تمسخر رسول خدا امروزه ابعاد گسترده‌تري يافته است. نوشتن رمان‌هاي بي‌اساس و تخريب شخصيت معصومانه او، طراحي کاريکاتورها، نوشتن نمايشنامه‌ها، پخش فيلم‌هاي مضحک، خلق لطيفه‌هاي تمسخر آميز نوشتاري، اينترنتي و... همگي از مصاديق تمسخر رسول الله به شمار مي‌رود که بر اساس راهکارهاي قرآني موظف هستيم تا حدّ مقدور، دستاويزي به دست مخالفان ندهيم، از آنان اعراض کنيم و امکان جولان براي آنان فراهم نياوريم. البته حکم فقهي سابّ النّبي و مسخره‌کنندگان آن بزرگوار، با قاطعيت بايد اجرا گردد.


1. نهج البلاغه، دشتي، خ 3، ص 448؛ خطبه شقشقيه؛ امام علي(ع) رهبري را به محور سنگ آسياب تشبيه مي‌کند.

2. انفال / 30.

3. بقره / 104؛ تفسير نمونه، ج 1، ص 383؛ توبه / 79.

4. انعام/68؛ مؤمن/83؛ جاثيه/9؛ کهف/56؛ تفسير نمونه، ج5، ص 288.

5. حجر / 11؛ انبياء / 41.

6. حجر / 11؛ زخرف / 7.

7. انبياء / 41 ؛ رعد / 32؛ ص / 63.

8. زخرف / 47.

9. انبياء / 36؛ الميزان، ج 14، ص 288.

10. حجر / 94 - 97.

11. الميزان، ج 14، ص 194.

12. رعد / 32.

13. کهف / 57.

14. جاثيه / 9 و 10.

15. غافر / 40 ؛ انبياء / 41.

16. بقره / 103.

17. تفسير نمونه، ج 5 ، ص 288.

18. الميزان ، ج 14، ص 194.


/ 1