پيامبر اکرم و تربيت نظامي - پیامبر اکرم و تربیت نظامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پیامبر اکرم و تربیت نظامی - نسخه متنی

غلامرضا صالحی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پيامبر اکرم و تربيت نظامي

غلامرضا صالحي

اشاره :

دين مقدّس اسلام، جامع تمامي اديان الهي و کاملترين آييني است که بشر تاکنون به خود ديده است. اسلام با اينکه رأفت و رحمت عظيمي را براي همة بندگان خدا به ارمغان آورده و مبناي اصلي کار پيامبر(ص) نيز بر اساس محبّت بوده است، امّا هيچ گاه به مسلمانان اجازه کوتاهي و سکوت در مقابل دشمنان اسلام و آنان که به هر نحوي در صدد ضربه زدن به دين و نظام اسلامي بر مي­آيند، نداده است و اين، يکي از مزيّت­هاي بزرگ اسلام و آموزه­هاي ناب نبوي(ص) مي‌باشد که به مسلمانان دستور داده تا با تمام قدرت و قوا با بيگانگان مقابله کنند و در اين راه، هيچ گونه سستي ننمايند؛ چنان که قرآن کريم، مؤمنان واقعي را چنين توصيف کرده است: )مُحَمّدٌ رَسُولُ اللّهِ وَ الّذينَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلَى الْكُفّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ([1] محمّد (ص) فرستادة خداست و کساني که همراه او هستند ، بر کافران سخت گير و با همديگر مهربان‌اند. يکي از کارهاي مهّم و اساسي پيامبر اکرم(ص) ، تربيت نظامي و افزايش روحية جنگاوري و دلاوري مسلمانان بود که در اين نوشتار به ابعاد مختلف آن اشاره مي­نماييم.

معناي جنگ در اسلام

مقابله با دشمنان و دفع فتنه­هاي آنان، برخلاف بعضي از درگيري­هاي قبيله­اي و کينه توزانه و استبدادي، در اسلام معناي بسيار والا و ارزنده­اي دارد. جنگ در اسلام، به معناي پيکار با دشمن به منظور تأمين آزادي تبليغ دين، محکم ساختن پايه­هاي صلح و به دست آوردن سعادت مادي و معنوي انسان­ها ، با رعايت اصول جوانمردي و شرافت است. از شرايط جنگ عادلانة اسلامي، اين است که با اصول انساني مطابق و هدف آن برقرار ساختن صلح دائم و ايجاد آرامش در بلاد و همچنين احترام کامل به جان و مال مردم بي­گناه است.

قرآن کريم به پيامبر اکرم(ص) دستور مي­دهد با کساني که در پي جنگ و فتنه‌گري نيستند، در هر جاي عالم که باشند، با عدالت و محبّت رفتار کند و اين، از مزيّت‌هاي ويژة اسلام است: )لا يَنْهاكُمُ اللّهُ عَنِ الّذينَ لَمْ يُقاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَ لَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ أَنْ تَبَرّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنّ اللّهَ يُحِبّ الْمُقْسِطينَ [2](؛ خداوند، شما را از کساني که در دين با شما نمي‌جنگند و شما را از ديارتان طرد نمي‌کنند، نهي نمي­کند که با آنان محبّت بورزيد و به عدالت رفتار کنيد. به درستي که خداوند، عدالت گران را دوست دارد .

ولي از طرف ديگر به پيامبر اکرم(ص) دستور بيزاري و دوستي نکردن با دشمنان را مي­دهد و چنين مي­فرمايد:)إِنّما يَنْهاكُمُ اللّهُ عَنِ الّذينَ قاتَلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَ أَخْرَجُوكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ وَ ظاهَرُوا عَلى‏ إِخْراجِكُمْ أَنْ تَوَلّوْهُمْ وَ مَنْ يَتَوَلّهُمْ فَأُولئِكَ هُمُ الظّالِمُونَ[3](؛ همانا خداوند، شما را از دوستي با کساني که در دين با شما سر جنگ دارند و شما را از سرزمين خود جدا مي­سازند، برحذر مي­دارد و کسي که با آنان دوستي و همکاري کند، ستمگر است.

اهميّت و فضيلت جهاد

انسان با ديد مادي نمي­تواند مسائل را به خوبي ارزيابي کند؛ زيرا تمام سودها و ضررها را در محدودة مادّيات مي­بيند. انسان مادّيگرا حق دارد که از جهاد و جنگ گريزان باشد؛ چون همه چيز خود را در صورت جهاد در نابودي و فنا مي­بيند؛ ولي هر گاه ديد الهي و هدفدار گردد، بينش انسان دگرگون مي‌شود و با آغوش باز به جهاد في سبيل الله مي‌پردازد. قرآن کريم، جهاد و دفاع را به نفع خود مسلمانان مي­داند و به اصحاب رسول الله(ص) فرمان مي­دهد که با تمام قوا در اين امر حياتي، شرکت کنند:) انْفِرُوا خِفافًا وَ ثِقالاً وَ جاهِدُوا بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ في سَبيلِ اللّهِ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُون[4](؛ سبکبار و گرانبار بسيج شويد. و با اموال و جان هاي خود در راه خدا جهاد کنيد؛ اين به نفع شما است، اگر بدانيد.

پيامبر اکرم(ص) يکي از بهترين اعمال را جهاد در راه خدا معرفي مي­کند و چنين مي‌فرمايد: «اَفضلُ اَلاعمال عِندالله ايمانٌ لاشکَّ فيه و غزوٌ لاغلول فيه و حجَُ مبرور؛[5] برترين اعمال نزد خدا، ايماني است که در آن شک نباشد و جنگي است که در آن خيانتي نباشد و حجّي است که مقبول باشد.»

آن حضرت در جاي ديگر، جهاد و پيکار در راه خدا را از تمام زخارف دنيا برتر و بالاتر دانسته، چنين مي­فرمايد: «غُدوة اَو رواحَةٌ في سَبيل اللِه خَيرٌ من الدُّنيا و ما فيها؛ [6] رفتن يا برگشتن در راه خدا ( جهاد في سبيل الله) از دنيا و آنچه در آن است، بهتر است.» عثمان بن مظعون مي­گويد: روزي خدمت رسول اکرم(ص) مشرف شدم و از آن حضرت سؤال کردم که: مي‌خواهم براي سياحت و گردش، به کوه و دشت بروم. در پاسخ سفارش فرمودند: « يا عثمانَ لاتَفعَل، فانَّ سياحَةَ اُمَّتي الغزوَ و الجِِهادُ [7] ؛ اي عثمان ! چنين مکن، سياحت امتّ من جهاد و پيکار است.»

در واقع آن حضرت «جهاد» را يکي از راه­هاي کسب روحيه آرامش براي مسلمانان مي‌داند، حضرت رسول(ص) در باب فضيلت جهاد چنين مي­فرمايد:« کُلّ حَسناتِِ بني آدم تُحصيها الملائکَةُ اِلّا حَسَناتِ المُجاهدينَ، فَانَّهم يَعجُزُونَ عن علمِ ثوابها؛[8] ملائکه تمامي حسنات بني آدم را حساب مي­کنند، مگر حسنات مجاهدان در راه خدا را؛ چرا که به درستي آنها از دانستن ثواب حسنات مجاهدان، ناتوان هستند.»

در روايتي ديگر، پيامبر اکرم(ص) جهاد را يکي از کليد­هاي بهشت رضوان معرفي مي‌کند و مي­فرمايد: «السُيوف مفاتيحُ الجَنَة؛[9] شمشيرها، کليدهاي بهشت هستند».

شهادت ، هديه ايده ال جهاد

بي شک آدمي براي مرگ و هجرت، خلق شده است و مرگ، لباسي است که خواه ناخواه و دير يا زود، بر اندام انسان پوشانده خواهد شد و کسي را از آن گريزي نيست. يکي از ثمرات خوب جهاد که از آن مي­توان به عطيّة خداوند به بندگان ياد کرد، «شهادت» و رسيدن به لقاي الهي مي‌باشد. قرآن کريم سيماي شهيدان را اين گونه ترسيم کرده است: )وَ لا تَحْسَبَنّ الّذينَ قُتِلُوا في سَبيلِ اللّهِ أَمْواتًا بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ* فَرِحينَ بِما آتاهُمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ يَسْتَبْشِرُونَ بِالّذينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلاّ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ.[10]( ؛ هرگز گمان مبر آنها که در راه خدا کشته شده­اند، مرده­اند؛ بلکه آنان زنده­اند و نزد پروردگارشان روزي داده مي­شوند. آنها به خاطر نعمت­ها که خداوند به آنان تفضّل کرده است، خوشحال و شادند و به کساني که هنوز به آنان ملحق نشده­اند، بشارت مي‌دهند که هيچ ترس و اندوهي بر آنان نيست.

پيامبر اکرم (ص) در فضيلت شهادت مي‌فرمايند: « ما من قطرة اَحِبُّ الي الله تعالي من قَطرةِ دَم فِي سَبيل اللهِ او قَطَرةَ دَمعِ في جوفِ الليل مِن خَشيَةِ اللهِ؛[11] هيچ قطره اي در نزد خدا، دوست داشتني‌تر از قطرة خوني که در راه خدا ريخته شود و يا قطرة اشکي که در دل شب از ترس خدا سرازير شود، نيست.»

حضرت شهادت را موجب حيات ابدي انسان معرفي مي­کند و چنين مي‌فرمايد: «فجاهِد في سبيلِ الله، فَانّکَ اِِن تُقتِل کُِنتَ حَيّاً عِند الله تُرزقُِ؛[12] پس در راه خدا جهاد کن! زيرا اگر کشته شوي، زنده خواهي بود و در نزد خدا روزي خواهي خورد.»

پيامبر اکرم(ص) شهيد را داراي هفت خصلت بزرگ مي­دانند و مي­فرمايند:

«از طرف خدا به شهيد هفت امتياز داده مي­شود: اول: نخستين قطره­اي که از خونش مي‌ريزد، تمامي گناهان او بخشيده مي­شود. دوم: سرش بر دامان دو حورالعين قرار مي‌گيرد، و آنها غبار را از صورتش پاک مي‌کنند و به او مي­گويند: مرحبا به تو! و او نيز همان را در پاسخ مي­گويد. سوم: بر او لباس­هاي بهشتي پوشانده مي­شود. چهارم: نگهبان­هاي بهشتي با بوي بسيار خوش به سوي او پيشي مي­گيرند و هر کدام مي‌خواهند او را با خود ببرند. پنجم : مقام و منزلت خود را در بهشت مي­بيند. ششم : به روح او گفته مي­شود : در هر جاي بهشت که مي‌خواهي ، گردش کن . هفتم : نظر مي­کند به وجه الهي، که آن ماية راحتي و آرامش، براي هر پيامبر و شهيد است.»[13]

پيامبر و پيامدهاي جهاد

بر اثر وقوع جنگ و دفاع، نيروهاي زيادي از ميان مي­روند و بهترين نيروها و استعدادها از دست مي­روند و نبرد حق عليه باطل نيز از اين قاعده مستثنا نيست؛ لکن در ديدگاه نوراني پيامبر اکرم(ص) اين نبرد نور عليه ظلمت، نتايج و آثاري را به جاي مي‌گذارد که جبران کنندة هر نوع کاستي است. اکنون به اين آثار مي­پردازيم.

جهاد و خواري دشمنان اسلام

هر گاه کار به جايي برسد که پندها و اندرزهاي رسول اکرم(ص) فايده­اي نبخشد و دشمنان داخلي و خارجي دست از اقدامات کينه توزانة خود بر ندارند، نوبت برخورد محکم و قاطع مي­رسد تا بدين وسيله، دشمن به سزاي خود برسد و خوار و ذليل گردد، و مؤمنين پيروز و شاد شوند.)قاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللّهُ بِأَيْديكُمْ وَ يُخْزِهِمْ وَ يَنْصُرْكُمْ عَلَيْهِمْ وَ يَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنينَ([14]؛ شما با آن دشمنان به جنگ برخيزيد تا خدا آنان را به دست شما عذاب کند و خوار گرداند و شما را بر آنها پيروز کند و دل هاي اهل ايمان را شفا دهد.

پيامبر اکرم(ص) جهاد را موجب رهايي از شرّ دشمنان و راحت شدن از فتنه‌هاي آنها معرفي مي­کند و مي‌فرمايد: «جاهِدوا في الله القريب و البعيد، في الحضر و السّفر، فانّ الجهاد بابُ منٌ ابواب الَجنَّة و اّنهُ ينجي صاحبه من الهمِّ و الغمّ؛ [15] نزديک و دور را، در حضر و سفر، در راه خدا جهاد کنيد. جهاد، دري از درهاي بهشت است و همانا جهاد، جهادگر را از غم و ناراحتي (از دشمنان) نجات خواهد داد.»

جهاد و محو جهالت و گمراهي

اسلام در ميان اهداف جهاد و پيکار ، بيش از همه به هدايت بندگان خدا توجه کرده است. پيامبر اکرم(ص) بعد از فتح مکّه هدف اصلي از جهاد خود را هدايت و سعادت مردم معرفي مي­کند و مانند حضرت يوسف (عليه السلام) همة آنان را مي­بخشد و چنين مي­فرمايد)لا تَثْريبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ يَغْفِرُ اللّهُ لَكُمْ وَ هُوَ أَرْحَمُ الرّاحِمينَ([16] ؛ هيچ سختي و تنگنايي امروز بر شما نيست. خداوند، شما را مي­آمرزد و او رحم کننده ترين رحيمان است.

حضرت علي (عليه السلام) با اشاره به جنگ­هاي پيامبر اکرم(ص) ، افزايش ايمان و هدايت را از آثار جهاد برمي­شمارد و مي­فرمايد:« وَ لَقد کُِنّا مَعَ رَسولِ الله (ص) نَُقتُل ابائنا و ابنائنا و اِخواننا و اَعمامنا ، ما يَزيدُنا ذلِکَ الَّا ايماناً و تسليماً و مُضياً علي اللّقم و صبراً علي مَضَضِ الالم و جدّاً في جهاد العدوّ»[17] در رکاب پيغمبر(ص) در جهاد، پدران و فرزندان و برادران و عمو­هاي خود را به قتل مي‌رسانيم. و همانا اين کار، بر ايمان و تسليم و استقامت در راه راست وتحمَّل سوزش رنج و جدّيِت در جهاد با دشمن مي­افزود».

جهاد و خاموشي فتنه­هاي عالم

پر واضح است که اگر آدمي در برابر جنايت­ها و فسادهاي عالم، هيچ نگويد و عکس العملي از خود نشان ندهد، اندک زماني نخواهد گذشت که فساد و تباهي، عالم‌گير مي­شود و جايي براي اسلام و امنيِّت باقي نمي­ماند. خداوند متعال به پيامبر خويش دستور مي­دهد که با دشمنان خدا به جهاد برخيزد تا فتنه­هاي عالم از ميان برود:)وَ قاتِلُوهُمْ حَتّى لا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَ يَكُونَ الدِّينُ كُلّهُ لِلّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَإِنّ اللّهَ بِما يَعْمَلُونَ بَصير[18](؛ با دشمنان خدا جهاد کنيد تا در زمين فتنه و فسادي باقي نماند و آيين همه، خدايي گردد.

در جاي ديگر، خداوند متعال فساد و ويراني زمين را از آثار وجودي دشمنان و کافران مي‌داند و مي­فرمايد: ) وَ لو لا دَفْعُ اللّهِ النّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ اْلأَرْضُ([19]؛ و اگر خداوند بعضي از مردم را در مقابل برخي ديگر برنمي­انگيخت، فساد زمين را فرا مي‌گرفت.

جهاد و عزّت و بي­نيازي

جهاد در راه خدا، پيروزي سعادت و دنيا و آخرت انسان را به ارمغان مي­آورد و موجب مي­شود که مؤمنان، عزيز و محترم شوند و با آرامش خاطر بيشتر در راه سعادت و پيشرفت خويش قدم گذارند. رسول اکرم(ص) پيکار را موجب ايجاد مجد و عظمت مي­داند و مي‌‌فرمايند:«اٌغزوا تٌورثوا ابنائکم مجداً[20] ؛ جنگ کنيد تا براي فرزندان خود عزّت و بزرگواري به ارث گذاريد».

آن حضرت در جاي ديگر پيکار در راه خدا را، عامل اصلي به دست آوردن فوايد دنيوي بسيار مي­داند و مي­فرمايد:«جاهدوا تغنموا[21] ؛ در راه خدا جهاد کنيد تا فايده و غنيمت ( فراوان ) ببريد.»

جهاد و نجات مستضعفين جهان

اسلام از ما خواسته است تا علاوه بر خودسازي و پاک گردانيدن جامعة اسلامي از لکّه‌هاي ننگ، به فکر تمامي محرومان و مظلومان عالم نيز باشيم و در حدّ امکان، آنان را از دست جهانخواران نجات دهيم؛ هر چند آنان مسلمان و موحّد نباشند، و اين همان است که در زمان حضرت مهدي (عجّ) تحقق خواهد يافت. قرآن کريم در اين باره چنين مسلمين را خطاب قرار داده است:)وَ ما لَكُمْ لا تُقاتِلُونَ في سَبيلِ اللّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفينَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الّذينَ يَقُولُونَ رَبّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْيَةِ الظّالِمِ أَهْلُها..[22]( ؛ چرا در راه خدا و در راه ]نجات[ مردان و زنان و کودکان که تضعيف شده­اند ، پيکار نمي­کنيد؛ همان افرادي که مي­گويند: خدايا! ما را از اين سرزمين که اهل آن ستمگرند، بيرون ببر.

پيامبر اکرم(ص) بي­توجّهي و بي­اعتنايي به مظلومان عالم را، از صفات ناپسند و غير انساني مي­داند و ما را به دفاع و همدردي با مظلومان جهان دعوت مي­نمايد:« مَن اَصَبح لا يَهتَمّ بِاَمرِ المُسلِمينَ فَلَيسَ مِن المُسلِمينَ و مَن شَهِدَ رَجُلاً يُنادي يا للمُسلمينَ فَلم يُجِِب فَليسَ مِن المُسلمينَ؛[23] هر کس که صبح کند، در حالي که به امر مسلمانان اهتمام نورزد، از مسلمانان نيست. و هر کس شخصي را ببيند که فرياد مي­کند: «اي مسلمانان! به دادم برسيد.» و اجابت نکند، از مسلمانان نيست».

پيامبر اکرم(ص) و آداب جهاد

با توجه به اهداف عظيمي که اسلام از جنگ و جهاد دارد، «پيکار» داراي شرايط خاصي است که با رعايت آنها، جهاد بهتر صورت مي­گيرد و نتايج ويژه­اي بر آن مترتب مي­­گردد و آنها از اين قرارند:

1. توکّل به خداوند

از وعده­هاي حتمي خداوند، نصرت و ياري مؤمنان در جهاد با دشمنان خداوند مي­باشد، و بي­شک اين دست غيبي الهي بود که پيامبر اکرم(ص) و اصحاب اندک و انگشت شمار او را در آن دوران سخت ياري رسانيد. به اين حقيقت، قرآن کريم اين گونه اشاره مي‌کند:)يا أَيّهَا النّبِيّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنينَ عَلَى الْقِتالِ إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ عِشْرُونَ صابِرُونَ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ......[24](؛ اي پيامبر! مؤمنان را بر جهاد ترغيب نماي. اگر از شما بيست نفر شکيبا باشند، بر دويست نفر چيره مي‌شوند...

پيامبراکرم(ص) اين درس بزرگ را به مسلمين جهان داده است که نبايد هيچ گاه از رحمت و عنايات غيبي الهي غفلت کرد و با «توکّل» مي­­توان پيروز ميدان شد. امام صادق (عليه السلام) مي­فرمايد:

«وقتي پيامبر خدا(ص) مي­خواست گروهي را به جنگ بفرستد، آن را فرا مي‌خواند و او را در کنار خود و اصحابش مي­نشاند و مي‌فرمود: «سيروا بِسمِ اللهِ و باَللِه وَ في سَبيل اللِه و علي مِلّةِ رَسُولِ الله(ص)؛[25] به نام خدا، براي خدا، در راه خدا، و به روش رسول خدا (توکّل برخدا) حرکت کنيد.»

2. صبوري و استقامت در مشکلات

يکي از عوامل مهم براي کسب نتايج مطلوب در جهاد، بردباري و عدم سستي است. خداوند متعال، روحية ويژه­اي به پيامبراکرم(ص) و مؤمنان داده است، و در صورت بردباري و تحمل مشکلات، به آنان مژده پيروزي و سرافرازي داده است: )وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَنْتُمُ اْلأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنينَ([26] سستي نکنيد و ناراحت (از نتيجه و آينده) نباشيد و شما پيروز هستيد، اگر با ايمان باشيد.

عمران بن حصين مي­گويد: «وقتي مردم در روز جنگ احد بر اثر شکست ابتدائي مسلمين از مشرکين از اطراف رسول اکرم(ص)متفرق شدند، علي (عليه السلام) درحالي که شمشيرش را حمائل کرده بود، در مقابل پيامبراکرم(ص) ايستاد و به دفاع از او پرداخت. آن حضرت از او پرسيد: يا علي! چرا تو مانند ديگران فرار نمي­کني؟حضرت علي (عليه السلام) چنين فرمود: «يا رَسوُلَ الله اَرجعُ کافِراً بَعد اسلامي؛ آيا من بعد از اسلام آوردن به کفر باز گردم؟» [27]

و اين نکته، از صلابت و استقامت اين دو بزرگوار در جنگ و جهاد، حکايت دارد.

3. تعدي نکردن به حقوق انسانها

در عرف بين المللي، «جنگ» چيزي جز قتل و غارت و اسارت، معنا و مفهومي ندارد؛ ولي دستورهاي اسلام و سفارش­هاي پيامبراکرم(ص)غير از اين مي­باشد و اسلام از مسلمانان خواسته است که فقط با افرادي که در جنگ شرکت دارند، به پيکار برخيزند و به ديگران و حتي بدون دليل و مصلحت، به «طبيعت» تعرض نکنند: )وَ قاتِلُوا في سَبيلِ اللّهِ الّذينَ يُقاتِلُونَكُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنّ اللّهَ لا يُحِبّ الْمُعْتَدينَ([28]؛ در راه خدا با آنان که با شما به جنگ بر مي­خيزند ، جهاد کنيد، ولکن ستمکار نباشيد که خداوند ظالمان را دوست ندارد.

پيامبراکرم(ص)در فرمايشي زيبا، حفظ حقوق ديگران را در جنگ، اين گونه بيان مي‌فرمايد: « لا تَغدروا و لا تغلّوا و لا تمثّلوا و لا تقطعوا شجراً الاّ ان تضطرّوا اليها و لا تقتلوا شيخاً فانياً و لا صبيّاً و لا امرأة؛[29] مکر و حيله نکنيد، خيانت نکنيد، کشته­هاي دشمن را مثله نکنيد، درختي را قطع نکنيد، مگر آنکه ناچار شويد، پيرمرد و کودک و زني را نکشيد».

برخلاف جنگ هاي مرسوم جهان که از هرگونه وسيله­اي براي کشتن بندگان خدا بهره مي­گيرند. پيامبراکرم(ص) اين روش­ها را ناجوان مردانه مي­خواند. حضرت علي (عليه السلام) در اين باره مي­فرمايد: «نَهي رَسُولُ الله اَن يُلقي السّمُّ في بِلاد المُشرکينَ؛[30] رسول خدا(ص) نهي کرده است که سمّ در بلاد مشرکين استعمال گردد.

پيامبر و آمادگي دائمي در برابر دشمن

لشکر اسلام بايد در برابر دشمن همواره از آمادگي­هاي لازم برخوردار باشد تا بتواند در تمامي مواقع، با نهايت قدرت و صلابت، رو به روي دشمن بايستد. و اين، سفارش مؤکّد قرآن کريم مي­باشد که پيامبر اکرم(ص) و مسلمانان را به مجهّز شدن به قوي­ترين سلاح­هاي روز دعوت مي­کند:) وَ أَعِدّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوّ اللّهِ وَ عَدُوّكُمْ وَ آخَرينَ مِنْ دُونِهِمْ لا تَعْلَمُونَهُمُ اللّهُ يَعْلَمُهُمْ.([31] ؛ و شما (مؤمنان) در مقام مبارزه با دشمنان، خود را مهيّا کنيد و تا حدي که مي­توانيد، آذوقه و آلات جنگي و اسبان سواري براي تهديد دشمنان خدا و دشمنان خودتان و کساني که شما نمي­شناسيد و خدا آنها را مي­شناسد، فراهم سازيد.

در روايتي از پيامبر اکرم(ص) آمده است که منظور از «قوّة» در آية فوق، فراهم سازي تير و سلاح است که اين دو از مصاديق بارز دفاع است.[32] پيامبر اکرم(ص) براي تشويق مسلمانان به پيکار و آماده سازي ساز و برگ نظامي، چنين مي­فرمايد:« الا اِِنَّ الله عزّوجلّ ليدخلَ الجّنَةَ بالسهّم الواحِد الثلاثة الجنّة، عَامِلُ الخَشبهَ و المُقوَيّ به في سَبيل اللهِ و الرّاَمي به في سَبيل اللهِ[33] ؛ آگاه باشيد که خداوند به وسيلة يک تير جنگي، سه نفر را داخل بهشت مي­کند: اول، کسي که چوب کمان را بسازد. دوم، کسي که رزمنده را در راه خدا تجهيز کند. سوم، کسي که تير را در راه خدا ( به سوي دشمن ) پرتاب کند.»

همچنين مي­فرمايد:« عَلّمِوا اَبنائَِکُم الرَّمي و السّباحَة[34]؛ به فرزندان خود تيراندازي و شنا بياموزيد». مي‌توان اين دستور را، موضوع نظامي و استراتژيکي و در جهت آمادگي بيشتر امت اسلام دانست.

پيامبر(ص) و آسيب­هاي ترک جهاد

علامه طباطبايي(ره) در تفسير الميزان[35]؛ نقل مي­کند: پيامبر اکرم(ص) در گرماي سوزاني به سوي جنگ «تبوک» خارج شدند. مردي از بني سلمه، خطاب به مردم گفت : در گرما نرويد. و هوا بسيار سوزان بود. خداوند اين آية شريفه را که مربوط به ترک‌کنندگان جهاد است ، نازل کرد.) فَرِحَ الْمُخَلّفُونَ بِمَقْعَدِهِمْ خِلافَ رَسُولِ اللّهِ وَ كَرِهُوا أَنْ يُجاهِدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ في سَبيلِ اللّهِ وَ قالُوا لا تَنْفِرُوا فِي الْحَرِّ قُلْ نارُ جَهَنّمَ أَشَدّ حَرّا لَوْ كانُوا يَفْقَهُونَ.[36](؛ برجاي ماندگان، به (خانه) نشستن خود، پس از رسول خدا شادمان شدند، و از اينکه با مال و جان خود جهاد کنند، کراهت داشتند و گفتند: « در اين گرما بيرون نرويد». بگو : «آتش جهنم، سوزان تر است...»

اگر مسلمانان از جنگ در راه خدا دوري کنند، کيان و نظام اسلامي در معرض خطر قرار خواهد گرفت و عزّت و آرامش آنان به چالش جدّي کشيده خواهد شد؛ چنان که رسول خدا(ص) ترک پيکار و مجاهدت را موجب بدبختي و گرفتاري و ذلّت معرفي مي­کند و مي­فرمايد:«.... فَمَن تَرَکَ الجَهاد اَلبسهُِ الله ذُِِلّاً في نَفِسه و فقراً في مَعيشَته و محقاً في دينه...؛[37] هرکس که جهاد را ترک کند، خداوند لباس ذلَّت در نفس ، و فقر و تنگدستي در زندگي، و تباهي در دين را بر او خواهد پوشاند».


1 . فتح / 29.

2 . ممتحنه/ 8.

3 . ممتحنه/ 9.

4 . توبه/ 41 .

5 . بحار الانوار ، ج 100، ، ص11 .

6 . مستدرک الوسائل، ج 2 ، ص 244.

7 . وسائل الشيعه، ج 11 ، ص 10 .

8 . مستدرک الوسائل، ج 2 ، ص 243.

9 . همان.

10 آل عمران / 169 و 170.

11 . بحار الانوار ، ج 100 ، ص 50 .

12 . مستدرک الوسائل، ج 2 ، ص 242.

13 . وسائل الشيعه ، ج 11، ص 10.

14 . توبه / 14.

15 . مستدرک الوسائل ، ج 2 ، ص 245.

16 . توبه / 92.

17 . نهج البلاغه، فيض الاسلام ، خ 55 ، ص 144.

18 . انفال / 39.

19 . بقره / 251.

20 . وسائل الشيعه، ج 11، ص 9.

21 . فروع کافي، ج 5، ص 8.

22 . نساء/ 75 .

23 . مستدرک الوسائل ، ج 2 ، ص 266.

24 . انفال، / 65

25 . بحارالانوار، ج 100، ص 25

26. آل عمران، / 139

27.مستدرک الوسائل، ج 2، ص 256.

28. بقره، / 190.

29. الوافي، ج 2، جزء9، ص 17.

30. فروع کافي،ج 5، ص 28.

31 . انفال،/ 60.

32 . الوافي، ج 2، جزء 9، ص 26.

33 .وسائل الشيعه ، ج 11، ص 108.

34 . مستدرک الوسائل، ج 2، ص 266.

35 . تفسير الميزان، ج9، ص264

36 . توبه ، / 81

37 . بحارالانوار، ج 100، ص 9.


/ 1