به منظور احياء امر پژوهش در مدرسه علميه معصوميه(س) انجام شد:
افتتاح اولين دفتر پژوهشي مدارس حوزه علميه قم
اشاره:در سال تحصيلي جاري با اهتمام مدير مدرسة علميه معصوميه(س)، و با همفكري جمعي
از استادان و پژوهشگران حوزه، جهت احياي امر پژوهش و گسترش روحيه تحقيق در مدارس،
دفتر پژوهشي مدرسه معصوميه(س) افتتاح شده است. اين امر آغاز حركتي پرثمر جهت احياء
و نشر روحيه پژوهشي عالمان و فرزانگان آينده حوزههاي علميه، با توجه به مقتضيات
عصر جديد در مدارس علميه ميباشد.
«خشت اول» ضمن تبريك اين آغاز به طلاب مدرسه معصوميه(س) و عرض خسته نباشيد به
متوليان و مسئولان مدرسه به منظور اطلاع رساني از چند و چون اين طرح، مصاحبهاي با
حجت الاسلام زارعي، مسئول دفتر پژوهشي مدرسه انجام داده است كه در ادامه خلاصهاي
از آن را ميخوانيد:
خشت اول: چه ضرورت و احساس نيازي شما را به تأسيس دفتر پژوهشي در مدرسه
معصوميه ترغيب نمود؟
? هر كسي كه كمترين ارتباط را با مدارس دارد، ميتواند مشكلات پژوهشي و خلاء
برنامهريزي پژوهشي را در آنها درك كند. البته منكر محاسن مدارس و وجود استادان قوي
و طلاب شايسته و فعال در مدارس نيستيم، اما به عنوان مثال چند نكته را دربارة
خلاءهاي جدي در مدارس مطرح ميكنيم:
نكتة اول كمبود روحية پژوهش و تحقيق در ميان طلاب است. طلابي كه تحقيق و پژوهش
ميكنند، بسيار كم هستند و اين جوّ، جوّ غالب نيست. تعداد استاداني هم كه در كنار
تدريس سعي ميكنند روحيه پژوهش را در طلاب به وجود آورند و آنان را در اين جهت
تربيت كنند كم است.
منظور از روحيه پژوهش اين است كه اگر طلبهاي با مطلبي مواجه شد، به راحتي از آن
نگذرد، پيگيري و تحقيق داشته باشد تا چرايي و علت آن را بدست آورد. كار علمي بايد
كاملاً موشكافي و مباني آن دانسته شود. اصل اين صفت و روحيه اگر در كسي وجود داشته
باشد، گام بزرگي در راه پژوهش و تحقيق است.
نكته دوم، نداشتن يك برنامه مدوّن براي تربيت طلاب در امر پژوهش است. برنامهاي
كه واقعاً كارشناسي، مدوّن و برنامهريزي شده باشد. در صورتي كه اين برنامه در
مدارس ما وجود ندارد. برنامههاي نشاط آفرين، متناسب با ظرفيتهاي علمي طلاب در
مدارس كم است مثلاً براي تربيت مدرس از بين طلاب مدرسه، برنامهاي نيست. مدارسي كه
بتواند طلبههاي با استعداد خود را، طبق برنامهاي تعريف شده به بهترين مُدرس همان
مدرسه تبديل كند، بسيار كم است و مدرسهاي كه نتواند از ميان طلاب خود نسل آيندهاي
بعنوان مدرس و اركان تدريس و آموزش و پژوهش را تربيت كند، از لحاظ علمي ابتر است.
مثلاً مسابقات و رقابتهاي علمي در مدارس كمتر به چشم ميخورد.
بسياري از مدارس به دنبال اين هستند كه استادان خوب و مطرح مدارس ديگر را جذب
كنند، اين مطلب خوب است ولي اصرار افراطي بر اين امر مانعي است براي طلبههاي همان
مدرسه براي اينكه بتوانند بعنوان يك استاد رشد كرده و تربيت شوند.
نكته سوم، نبود محيط كارورزي پژوهش است. فرض كنيم اگر برنامهاي باشد و آموزش هم
به خوبي انجام شود، اما محيطي براي كارورزي طلبه ايجاد نكنيم، او هيچ وقت رشد
نميكند و استعداد و آموزشهايش به بار نمينشيند.
طلبه پس از 6 سال تحصيل، مطالب زيادي فرا گرفته و داراييهاي علمياش هم زياد
است (البته نواقصي هم وجود دارد، اما نبايد اين تواناييها را ناديده گرفت.) اما
متأسفانه نه در حين تحصيل در مدارس و نه بعد از آن، محيط كارورزي پژوهشي وجود ندارد
و طلبه نميداند كه كجا دانستنيهاي خود را به حيطة كاربرد و عمليات بكشاند. و
نتيجه اين كه بعد از مدتي سرگرداني جذب محيطهاي ناكارآمد برخي مؤسسات آموزشي و
پژوهشي ميشود. در حين تحصيل، محيط و مجالي يا بعد از تحصيل براي او فراهم نشده است
تا كار پژوهشي انجام دهد.
نكته چهارم، طلابي كه در امر پژوهش مستعد هستند در مدارس شناسايي نميشوند. در
مدارس موقعيت بسيار خوبي وجود دارد که طلبههاي با استعداد در امر پژوهش شناسايي
شوند. به تبع عدم شناسايي، جذب کار پژوهشي نميشوند كه ما در اين زمينه طرحي داريم
كه در ادامه صحبتهايم به آن اشاره خواهم كرد.
اينها نمونهاي از خلاءهايي است که بايد با ديد انصاف در کنار محاسني که در
مدارس وجود دارد به آنها نگاه کرد. با توجه به اين مسائل و گفتهها، وجود يك برنامه
براي شناسايي و جذب طلبههاي مستعد كار پژوهش و تربيت آنها و ايجاد محيط كارورزي و
ايجاد محيط كار پژوهشي براي آنها لازم ميشود. نبايد در زماني كه وقت ثمرهدهي طلبه
است او را رها كنيم.
خشت اول: براي پرداختن به اين ضرورتها، اصول موضوعه شما در دفتر پژوهشي
مدرسه چيست؟
? دو نکته مهم به عنوان اصل موضوعه در نظر داريم: يکي اينکه امر پژوهش در روش
سنتي تحصيل علم، يکي از ارکان جدي بوده است. متون درسي و مطالعة روش برخورد علما با
شاگردانشان در گذشته، بيانگر اين نكته است، ولي اکنون اين سنت ديرينه مورد غفلت
قرار گرفته است. همين سنتهاي پژوهشي را بايد شناخت، روزآمد کرد و گسترش داد.
نکته بعدي که بسيار هم اهميت دارد، اين است که اگر قرار باشد روحيه پژوهش به
طلاب القا شود، تربيت و آموزش خاص به آنها داده شود و محيط کارورزي و محيط کار
پژوهشي براي آنها ايجاد گردد، بهترين مکان براي اين كارها، مدارس هستند. زيرا مدارس
فرهنگساز حوزهها هستند و طلبه در چند سال اول تحصيل اگر خوب شکل بگيرد، ميتواند
به خوبي طي مسير كند و براي جامعه مفيد واقع شود. بنابراين اگر به دنبال اين هستيم
تا خلاءهايي را كه در سطح كلان حوزه وجود دارد پوشش دهيم، بايد اين حركت از مدارس
شروع شود.
خشت اول: براي اجرا شدن اين اصول چه فرايندي را طي كرديد؟
? بحمد الله حجت الاسلام و المسلمين قوامي، مدير محترم مدرسه معصوميه(س) به
انجام اينگونه كارها و فعاليتها اعتقاد دارند و حتي طرح ايجاد يك محيطي براي
برنامهريزي امر پژوهش طلاب از سوي ايشان بود. براي شروع كار يك ماه مطالعه كرديم و
پيشنويسي آماده كرديم و با افرادي كه در امر پژوهش و آموزش ارتباط داشتند و در اين
زمينه صاحبنظر بودند، كه يك جمع در حدود ده تا پانزده نفر ميشدند، مشورت كرديم و
پيشنويس را مورد نقد و بررسي قرار داديم و نهايتاً اساسنامهاي تدوين شد و نتيجه
گرفتيم كه اين اساسنامه را به شوراي عالي حوزه علميه قم ارائه دهيم تا وجاهت
قانوني پيدا كند و در صورت تصويب در شورا در تمام مدارس اجرا شود. در مرحله بعد به
دليل اينكه فكر ميكرديم معاونت پژوهشي حوزه نزديكترين نهاد براي وجاهت بخشيدن به
طرح ما است و بهترين جايي است كه ميتوانيم از آنجا درخواست كمك كنيم تا در
برنامههاي پژوهشي ما را ياري كند، طرح را به معاونت ارائه كرديم و جواب قابل قبولي
هم براي شروع فعاليت گرفتهايم و مناسب است از مساعدتهاي جناب حجت الاسلام و
المسلمين اميني، معاون محترم پژوهشي حوزه، در اين خصوص تشكر و قدرداني كنم.
خشت اول: تا كنون در اين زمينه چه كارهايي صورت گرفته است؟
? در قدم اول ما به دنبال اين بوديم كه يك هيئت علمي را متشكل از استادان
پژوهشگر و آشنا به پژوهش در مدارس تشكيل دهيم تا با كمك آنها به منظور تربيت محقق
دو كار عمده انجام دهيم: اول ارائه محتواي آموزشي لازم كه در برنامههاي رايج حوزه
وجود ندارد و دوم آموزش مهارتهاي پژوهشي. البته در واقع مهارت را نميتوان آموزش
داد، اما ميتوان مسائلي را آموزش دارد كه طلبه بر اساس آن ميتواند با تكرار و
تمرين و كاروزي به مهارت تبديل كند. اين دو مورد مطالبي است كه اگر به آن توجه
نشود، طلبه نميتواند در كارهاي تخصصي پژوهشگر شود و برنامههاي متداول حوزه براي
اين امر كافي نيست.
قاعدتاً اگر كسي بخواهد برنامههاي پژوهشي طلاب را اجرا كند، بايد كارشناس باشد،
يعني در وادي آموزشي صرفاً معلم نباشد بلكه پژوهشگر هم باشد و گذشته از اينكه
برنامهريز است، به طريق اولي آموزش دهنده و معلم همان برنامهها هم باشد. يعني اگر
طلبهها خواستند كارهاي پژوهشي انجام دهند، او بتواند ناظر كارها باشد و در امر
پژوهش به آنان مشاوره دهد. هيئت علمي ما متشكل از چنين استاداني است. اما به هر حال
بهرغم ضرورت تشكيل هيئت علمي موانع اجرايي و به خصوص نداشتن بودجه مشخص در تشكيل
هيئت علمي فعلاً دست به عصا هستيم.
در درجه بعد، تشكيل انجمنهاي علمي از ميان طلابي است كه آمادگي علمي براي كار
پژوهشي دارند. فعلاً اين انجمنها عبارتاند از: انجمن ادبيات؛ انجمن منطق؛ انجمن
علمي فقه؛ انجمن اصول فقه؛ انجمن مديريت.
البته فقط در مورد انجمن مديريت است كه به نظر ميآيد كه قابليت علمي طلاب در
اندازهاي نيست كه در سطح مدارس كار پژوهشي انجام دهند البته دوستاني كه در انجمن
مديريت هستند، افرادياند كه تحصيلات دانشگاهيشان در رشته مديريت يا شاخهاي مرتبط
با مديريت بوده است و آنها قابليت علمي در زمينه اين پژوهشها را دارند و در اين
انجمن ميتوانند حداقل پژوهشهاي مقدماتي را به صورت تمريني انجام دهند.
خشت اول: كاركرد اصلي اين انجمنها چيست؟
? كاركرد اصلي انجمنهاي طلاب جوان مدرسه، تمرين پژوهشهاي جمعي است.
نوشتن آيين نامه و تعيين مسئولان انجمن بر عهدة خود طلاب و به صورت خود جوش است،
اما برنامههاي آموزشي با مشاركت هيئت علمي طراحي ميشود. البته بعدها كه اعضاي
انجمن به طور جديتر در وادي پژوهش وارد شدند به گونه پيشيبيني شده است كه هر
پژوهشگر بتواند مشاوري داشته باشد به طور مستقل با او در ارتباط باشد. در حال حاضر
حدود هشتاد تا نود نفر در مجموع در انجمنها ثبتنام كردهاند. كه ده درصد از كل
طلاب مدرسه را شامل ميشود.
خشت اول: چه دشواريها و موانعي در اجراي طرح شما وجود داشته است.
? مطمئناً براي يك كار جديد، مشكلات و دشواريهايي هم وجود دارد. به اعتقاد من
يكي از بزرگترين موانع در فضاي عام حوزه و در فضاي ذهني مديران و تصميمگيران حوزه
علميه و حتي شايد در فضاي مدرسه معصوميه اين شبهه فكري است كه مدرسه محل آموزش است،
نه پژوهشكده. به نظر من اين مانع ذهني، يك مانع اصلي است و موانع ديگر، موانع طبيعي
و عملي است يعني اگر اين مانع رفع شود، موانع ديگر خودبهخود برطرف ميشوند.
اين طرح، طرح تربيت محقق است. ما ادعايي نداريم كه طلبه پايه اول ميتواند
بالفعل پژوهشگر باشد؛ اما سؤال جدي اين است كه آيا نميتوانيم طلبه را از همان پايه
اول در مسيري قرار دهيم كه در آينده بتواند تحقيق و پژوهش كند؟ قطعاً ميتوانيم
برنامهاي داشته باشيم و در همان پايه اول هم فرصت خوبي براي اين زمينهسازي تربيت
محقق است. بخش عمدهاي از اين طرح فرهنگسازي است و بخشي هم بايد برنامهريزي براي
تمرينهاي پژوهشگري باشد. به نظر ما طلبه بايد در مسير تحقيق و پژوهشي بيفتد كه
البته اين كار يك عزم و برنامهريزي جدي همهجانبه ميخواهد در آينده خود آموزش هم
بايد متحول شود، يعني به سمت يك آموزش پژوهشمحور سوق داده شود.
اين طرح ميتواند كيفيت آموزش را بالا ببرد و معيارهاي ارزش علمي آموزش را
دگرگون كند، علاوه بر آن ميتواند في نفسه بدون در نظر گرفتن بُعد ارتقاي كيفيت
آموزش مورد توجه قرار گيرد. به هر حال بخشي از نيروهاي علمي حوزه بايد پژوهشگر
شوند. و اين نياز جامعه ما است.
اين عقيده كه طلاب داشتههاي علمي اندكي دارند و نميتوانند پژوهشگري كنند،
اساساً اشتباه است. در اين صورت ما سابقة ذهنيمان را حاكم بر تصديقاتمان كردهايم.
اين سابقة ذهني نادرست اين است كه در مدارس ما امر پژوهشي نميتواند وجود داشته
باشد، اما پيشينيان و بزرگان ما در سابق اكثراً پژوهشگر بودهاند. البته قبول داريم
كه مراتب آن متفاوت است. بالاخره طلبه پايه اول نميتواند كار پژوهشي سنگين انجام
دهد، اما سؤال من اين است كه آيا طلاب پايه سوم و چهارم در ادبيات هم پس از سه سال
كه فرصت علمي طلبه، صرف ادبيات ميشود نميتوانند تحقيق كنند؟ مدعي هستيم طلبهاي
كه در حوزه ادبيات خوانده از دانشجويي كه در كارشناسي ارشد رشته ادبيات تحصيل
ميكند، قويتر است در حالي كه اين دانشجو ميتواند تحقيق كند، ولي طلبه نميتواند.
علت اين امر چيست؟ در بقيه مواد درسي هم كمابيش همين وضعيت است. ما خيلي از حرمتهاي
علمي طلبه را در اين بحثها لحاظ نميكنيم.
يكي ديگر از مشكلات ما در اين امر، اين است كه ما هنوز براي اين كار رديف بودجه
و تعريف قانوني نداريم. البته فعلاً با رايزنيهايي كه انجام شده در نظر داريم از
رديفهاي تعريف شدة معاونت پژوهشي حوزه در اين زمينه كمكهايي بگيريم و به محضر
علماي عاليقدر و مراجع تقليد هم رسيدهايم و اين طرحها را ارائه دادهايم و اين
بزرگواران هم قول مساعدت دادهاند.
در اوايل كارمان در تابستان خدمت حضرت آيت الله نوري همداني رسيده بوديم. ايشان
يكي از دغدغههاي ما را خودشان مطرح كردند و فرمودند: «طلاب بايد استعداد يابي
شوند. همة آنها كه يكسان نيستند. به نظر من طلبهها در گرفتن شهريه بايد به لحاظ
كارآييهايشان رتبهبندي شوند و بين طلبهاي كه يك كار پژوهشي انجام ميدهد، با
طلبهاي كه اينچنين كاري انجام نميدهد، بايد تفاوتي گذاشته شود.» ايشان در اين
زمينه صحبتهاي مفصلي داشتند. اينها نكاتي است كه نشان ميدهد در متن تعقل و تفكر و
تأمل بزرگواران حوزه، دغدغههاي اين چنين در مورد پژوهشهاي طلاب جوان وجود دارد و
كافي است كه افرادي اين مسائل را به صورت برنامه مدون و منسجم و نظاممند مطرح
كنند.
خشت اول: استقبال طلاب در اين خصوص چگونه بوده است؟
? بهرغم اينكه طلبهها معمولاً در اين زمينه توجيه نميشوند و حساسيتهاي علمي
كافي به وجود نميآيد اما به اعتقاد من اگر استادان محترم در اين قضيه توجيه شوند و
تأمل كنند، و همراهي كنند طلبهها راحت هستند و در اين مورد ما مشكلي اساسي نداريم.
من خودم در فرصتهاي كوتاهي كه با طلاب مدرسه معصوميه(س) دربارة ضرورت كار پژوهشي
به طور عامه و ضرورت كار پژوهشي در حوزه ادبيات و منطق و فقه و اصول صحبت كردم خيلي
استقبال كردند، در حالي كه بسياري از طلبهها در جلسات ديگر شركت نميكنند، پاي
صحبتهاي اينگونه نشستند و جالب اينكه عكس العمل جدي داشتند و پرسشهاي بسياري هم
داشتند و بلافاصله بسياري هم در انجمنها ثبت نام كردند.
از نظر آماري حدود ده درصد از كل طلاب مدرسه در انجمنها شركت كردند و ما هم
اصراري براي كثرت افراد نداريم، بلكه برعكس يكي از اصول كاري ما اين است كه به هيچ
وجه كار كمّي انجام ندهيم؛ زيرا در اين صورت با نداشتن امكانات طبيعتاً كيفيت كار
پايين ميآيد. در اين خصوص سختگيريهايي نيز انجام شد تا تنها علاقهمندان بمانند.
بعضي از برنامههاي آموزشي و مهارتافزايي را هم شروع كردهايم. مثل كارگاه
فيشنويسي برگزار شده كه استقبال خوبي هم شده است و بسياري از طلاب و افراد غير
طلبه هم شركت كردهاند كه جنبه آموزشي اين كارگاه به صورت سيدي ضبط شده است و قابل
عرضه است. علاقهمندان ميتوانند از مسئول واحد انجمنهاي علمي دفتر پژوهشي تهيه
كنيد.
دفتر پژوهشي مدرسه در صدد است كه در آينده مهارتهاي مختلفي كه در پژوهشگري طلاب
مؤثر است را آموزش دهد. قصد داريم كه ابتدا برنامه را سبك شروع كنيم و از طلبههايي
كه به عنوان اعضاي انجمن علمي ما هستند قول گرفتيم كه در هفته حداقل چهار تا پنج
ساعت با انجمن همكاري كنند. و به هر حال اين كار با توجه به برنامههاي سنگين مدارس
مشكل است. سياست دفتر پژوهشي اين است كه به شيوهاي عمل شود كه اين برنامهها با
برنامههاي آموزشي مدارس منافاتي نداشته باشد.
يكي از برنامههاي ديگر دفتر پژوهشي تشكيل كارگاه توجيهي براي هيئت علمي و
استادان برگزيده است. قول پشتيباني اين كارگاهها را هم از معاونت محترم پژوهشي
حوزه گرفتهايم.
يكي ديگر از برنامههاي ديگر تدوين برنامه آموزشي براي هر انجمن است كه توسط
هيئت علمي هر انجمن در حال پيگيري است.
يكي از برنامههاي عمده دفتر پژوهشي مدرسه تشخيص استعدادهاي طلاب به منظور هدايت
آنهاست. ما براي استعداد سنجي طلاب مدرسه حداقل 6 سال فرصت داريم كه بايد از اين
فرصت بهترين استفاده را بكنيم. در اين زمينه براي مشاركت علمي و كارشناسي و انجام
نشستهاي مختلف با انجمن روانشناسان حوزه رايزني كردهايم كه مسئولان انجمن در
اين خصوص قولهاي مساعدي دادهاند.
به منظور ايجاد محيط رقابت و نشاط علمي در بين طلاب مدرسه مسابقه پژوهش برتر
طلاب را در ماه مبارك رمضان برگزار كرديم كه در صدد هستيم تا از آثار برتر تقدير
كنيم.
قصد داريم در آينده انجمنهاي فعلي مدرسه با هماهنگي معاونت پژوهشي حوزه به
عنوان شاخه جوانان انجمنهاي مرتبط علمي حوزه مطرح شود.
به هر حال ايده پژوهش در مدارس نوپاست كه در اين زمينه ما دست ياري كليه
مسئولان، نخبگان و طلاب را به گرمي ميفشاريم.
خشت اول: از اينكه وقت خود را در اختيار ما گذاشتيد سپاسگزاريم.