آراستگي از ديدگاه معصومان (ع)
بخش دوم
در بخش اول اين مقاله، به اهميت آراستگي از ديدگاه اسلام پرداختيم و آراستگي را به دو قسم آراستگي روحي و ظاهري تقسيم کرديم. اينک موارد ديگري از آراستگي را بيان ميکنيم.3. آراستگي موي صورت
روييدن مو در صورت پسران يکي از صفات مردانگي آنان به حساب ميآيد و داشتن ريش مرتب را ميتوان از جمله جلوههاي وقار و زيبايي مردان شمرد. در نقشها و مجسمههاي به جاي مانده تاريخي هم ميبينيم که ريش آراستگي آن، ارزشمند بوده و در اسلام نيز توصيههاي فراواني در اين زمينه شده است. منقول است که پيامبر اکرم(ص) ريش خود را چهل بار از زير چانه و هفت بار از بالاي آن شانه ميکرد.[1]امام صادق(ع) نيز ميفرمايد: «شانه زدن ريش دندانها را محکم ميکند».[2]اميرمؤمنان(ع) گرفتن موي لب را نظافت و پاگيزگي دانسته است.[3]پيامبر اکرم(ص) کوتاه کردن موي لب را تا حد اطار (خط حايل بين لب و محل روييدن مو) از سنت و روشهاي خود برشمرده است.[4] در روايت ديگري، ايشان بلند گذاشتن موي لب را نهي کرده و آن را پناهگاه شيطان دانسته است.[5]خضاب محاسن
راوي ميگويد از امام صادق(ع) پرسيدم: آيا خضاب کردن ريش و سر از سنت است؟ حضرت فرمودند: بله.[6]4. نظافت پوست
از ديگر عناصر مهم در زيبايي ظاهري، پوست روشن، لطيف و سالم است و از زمانهاي دور استفاده از مواد گياهي و روغنهاي مفيد براي حفظ پوست امري رايج بوده است. آموزههاي ائمه معصوم نيز نشان دهنده اهميّت آن براي تمامي افراد اعم از زن و مرد است. اميرمؤمنان ميفرمايد:«الدهنُ يُلَيِّنُ البَشْرَة و يزيد في الدِّماغ و يذهب القَشَفَ و يُسُفِرُ اللَّونَ؛[7] روغن زدن پوست را نرم و نيروي عقل را زياد ميکند و آلودگي پوست را برطرف ميسازد و به آن روشني ميبخشد».امام باقر(ع) ميفرمايد:«روغن زدن به هنگام شب، باعث رسيدن آن به رگها ميشود و پوست را سيراب و صورت را سفيد ميکند».5. محافظت از چشم
يکي ديگر از اعضاي حساس و ظريف که به آن سلطان بدن ميگويند، چشم است که موجب زيبايي انسان هم ميشود. براي سلامتي و حفظ اين عضو بدن نيز سفارشهايي شده است.امام صادق(ع) ميفرمايد:«الکُحْلُ بالليل يَنْفَعُ العين و هو بالنّهار زِيَنةٌ؛[8] سرمه کشيدن در شب براي چشم منفعت دارد و در روز براي انسان زينت است».در سيره پيامبر وارد شده است که آن حضرت پيش از خواب به چشم چپ سرمه ميکشيد،[9] و از آن حضرت نقل است که سرمه چشم را روشن ميکند.[10]6. بهداشت بيني
امام صادق(ع) ميفرمايد: «اَخذ الشعر من الانف يُحسِنُ الوجه؛ گرفتن موي بيني، مايه زيبابي صورت است».[11]7. مسواک زدن
دندانهاي تميز و سالم و سفيد، بر زيبايي انسان ميافزايد و بوي بدن دهان مانع ارتباط بهتر با ديگران ميشود. براي سلامتي دهان و دندان تأکيد بسياري بر مسواک زدن شده است. امام صادق(ع) مسواک را پاک کننده دهان و آن را از سنتهاي پيامبران[12] و اخلاق رسولان الهي[13] برشمرده است.پيامبر اکرم(ص) فرموده است:«مازال جبرئيل يوصيني بالسواک حتي ظَنَنْتُ انه سََيَجْعَلُهُ فريضَةً؛[14] آن چنان جبرئيل مرا به مسواک زدن سفارش کرد که گمان بردم آن را واجب خواهد کرد».در حديث ديگر ايشان ميفرمايد:«لو لا أَن اَشُقَّ علي اُمتي لأمرتهم بالسواک مع کل صداةٍ؛[15] اگر نميترسيدم که امتم به زحمت بيفتند، به آنها دستور ميدادم براي هر نماز مسواک بزنند».امام صادق(ع) براي مسواک زدن دوازده ويژگي و فايده را برشمرده و فرموده است:«در مسواک زدن دوازده خصلت وجود دارد: از سنت پيامبر(ص) است، موجب پاکي دهان است، نور ديده را جلا ميدهد، زردي يا پوسيدگي دندان را از بين ميبرد، لثه را محکم ميکند، اشتهاي به غذا را زياد ميگرداند، بلغم را از بين ميبرد، حافظه را افزايش ميدهد، ثوابها را چند برابر ميکند و ملائکه را شاد ميگرداند».[16]8. کوتاه کردن ناخن
يکي ديگر از نعمتهاي خدايي و نمودهاي زيبايي انسان، ناخن است. اگر بر اثر حادثهاي ناخن انسان از دست برود، زيبايي او هم کمتر ميشود. ائمه اطهار در اين باره سخناني را فرمودهاند.امام باقر(ع) ميفرمايد:«انما قُصَّتِ الأظفار؛ لأنها مقيلُ الشيطان و منه يکون النسيان[17]؛ همانا ناخنها کوتاه ميشوند، به دليل اينکه محل استقرار شيطان است و بر اثر (آلودگي) آن فراموشي به وجود ميآيد».امام علي(ع) ميفرمايد:«تقليم الاظفار يمنع الدّاء الاعظم و يَدُرُّ الرزق[18]؛ کوتاه کردن ناخنها از بيماريها جلوگيري ميکند و باعث سرازير شدن روزي ميشود».در بعضي از روايات حتي به جنبه ظاهري و زيبايي ناخن براي زنان نيز توجه شده است. در روايتي، امام صادق(ع) فرموده است:«قال للرجال قُصُّوا اظافيرکم و للنساء اُتْرُکْنَ فانه اَزْيَنْ لَکُنَّ؛[19] به مردان فرمود: ناخنهاي خود را کوتاه کنيد و به زنان فرمود: ناخنهاي خود را بلند نگه داريد که براي شما زيباتر است».9. عطر زدن
به نظر ميرسد که آراستگي ظاهري فقط مربوط به ديدنيهاست و گويا از نظر لغوي هم چنين معنايي از آن برداشت ميشود. ولي شايد بتوان استعمال بوي خوش را هم که در سراسر دنيا رايج است، نوعي زيبايي به حساب آورد. احاديث فراواني هم در اين باب وارد شده است.از امام رضا(ع) روايت شده:«الطَيِبُ من أخلاق الأنبياء[20]؛ خوشبو کردن، از اخلاق پيامبران است».امام صادق(ع) فرموده است:«کان رسول الله(ص) يُنْقِقُ علي الطيب أَکْثَر مِمّا يُنْقِقُ علي الطعام[21]؛ پيامبر اکرم(ص) براي بوي خوش، بيشتر از غذا هزينه ميکرد».پيامبر اسلام(ص) ميفرمايد:«عطر زدن قلب را محکم ميکند، زيرا به قلب آرامش ميدهد».[22]امام رضا(ع) نيز بر استفاده از بوي خوش تأکيد کرده و فرموده است:«براي مرد سزاوار نيست که استفاده هر روزه از بوي خوش را ترک کند پس اگر نتوانست، يک روز در ميان و باز اگر نتوانست، در هر جمعه خود را خوشبو سازد و هيچ گاه اين عمل را رها نکند».[23]همچنين امام صادق(ع) دو رکعت نماز با بوي خوش را ، بهتر از هفتاد رکعت بدون بوي خوش دانسته است.[24]10. لباس مناسب
از الطاف و عنايات خداوند متعال به انسان که او را از ساير جانداران متمايز ساخته، نعمت حجاب و پوشش است. انسان به طور طبيعي و فطري، گرايش به پوشاندن بدن از ديگران دارد، اما چه خوب است که در اين زمينه زيبايي، تميزي و تناسب با شأن انساني و اجتماعي را هم مراعات کند. در اسلام به اين امور توجه و دستورهايي داده شده است.لباس تميز
رعايت پاکيزگي و نظافت در لباس، به دور از افراط و تفريط، تا حدي که حضور انسان براي ديگران خوشايند باشد، لازم است. پيامبر اکرم(ص) فرمود: در حد توان خود پاکيزگي را مراعات کنيد؛ زيرا خداوند اسلام را بر پاکيزگي بنا کرده است و داخل بهشت نميشود، مگر کسي که پاکيزه باشد.همچنين آن حضرت ميفرمايد:«مَنْ اِتَّخَذَ ثوباً فَلْيُنَظِّفْهُ[25]؛ هر کس لباسي ميپوشد، بايد آن را نظيف نگه دارد».اميرمؤمنان(ع) فرموده است:«شستن لباسها غم و اندوه را دور ميسازد و از پاکيزگي براي نماز حساب ميشود».[26]در جاي ديگر پيامبر(ص) ميفرمايد:«لباسهاي خود را پاکيزه و زين مرکب خود را درست کنيد تا همچون خال سياه در ميان مردم نمايان باشيد».[27]لباس زيبا و مرتب
روايت شده که پيامبر(ص) هنگام بيرون رفتن از خانه در آينه و يا آب مينگريست و خود را مرتب ميکرد. امام صادق(ع) در اين زمينه چنين روايت ميکند:«مردي به در خانه پيامبر ايستاد بود و طلب اذن ميکرد (که آن حضرت را ببيند). پيامبر(ص) از اتاق خارج شد و کنار ظرفي که در آن آب بود، ايستاد و ريش خود را صاف و نظري به آب کرد و سپس به داخل خانه بازگشت. عايشه (با تعجّب) گفت: اي رسول خدا! تو سيد فرزند آدم و رسول خدايي. در کنار آن ظرف آب ايستادي و ريش و سرت را درست کردي؟! پيامبر به او فرمود: اي عايشه! خداوند دوست دارد وقتي بنده مؤمنش براي ملاقات برادرش از خانه خارج ميشود، خودش را آراسته و مهيا کند».[28]از امام صادق(ع) روايت شده است:«لباس زيبا بپوش؛ زيرا خداوند زيباست و زيبايي را دوست دارد، اما بايد حلال باشد».[29]لباس مناسب
پوشش انسان بايد مناسب باشد؛ به گونهاي که اندامهاي بدن را حفظ کند، محرک نباشد و با فرهنگ و عرف زمان و محل زندگي مطابق باشد؛ چنان که امام صادق(ع) ميفرمايد:«بهترين لباس هر زمان، لباس اهل آن زمان است».[30]همچنين در اسلام پوشيدن لباسهايي که موجب انگشت نما شدن ميشود که در احاديث به آن لباس شهرت گويند، منع شده است؛ زيرا موجب خود بزرگ بيني يا حقارت و ضعف در شخصيت ميشود.امام صادق(ع) ميفرمايد«خداوند متعال لباس شهرت را مغبوض ميدارد».[31]درباره نوع و رنگ و قيمت لباس هم ائمه اطهار(ع) سخناني را بيان داشتهاند. نقل شده است که لباس پيامبر اکرم(ص) بيشتر دوپاره بود: يکي را بر ميان ميبست و ديگري را بر دوش ميانداخت. خوشترين جامه نزد او پيراهن بود. گاهي او پارچه يمني راه راه ميپوشيد که خطوط آن سرخ بود. از براء بن عازب نقل شده که هيچ کس از مردم را در حله سرخ، زيباتر از رسول خدا(ص) نديدم.[32]آن حضرت از جامه سبز خوشش ميآمد، و البته بيشتر اوقات لباسش سفيد بود و ميفرمود: به زندههايتان سفيد بپوشانيد و مردههايتان را در آن کفن کنيد.[33]روزي مردي نزد حضرت رسول(ص) آمد و لباسي سياهي بر تن داشت. وقتي او رفت، پيامبر به يکي از يارانش فرمود: خوب بود به اين مرد ميگفتيد اين لباس سياه را از تن در آورد.[34]سفيان ثوري ميگويد: بر جعفر بن محمد(ع) وارد شدم؛ در حالي که او لباسي از خز سياه بر تن و عبايي از خز بر دوش داشت. با تعجّب به او نگاه کردم. فرمود: اي ثوري! چه شده است که اين گونه مرا نگاه ميکني؟ شايد تو از لباس ما در شگفتي؟ گفتم: يا بن رسول الله! اين لباس شما و پدرانتان نيست.فرمود: اي ثوري! آنها در زمان تنگ دستي و نيازمندي بودندو به مقدار تنگ دستي و نيازمنديشان عمل ميکردند و امروز هنگام فراواني نعمت است.[35]در پايان بايد اين نکته را گوشزد کنيم که رعايت اعتدال در همه امور، کاري پسنديده است و در همه مواردي که سخن گفتيم، بايد مرزهايي که تعيين شده، مراعات و از محرمات دوري شود.[1] . مکارم الاخلاق، ص54، الفصل الاول في کيفية دخول الحمام.[2] . الکافي، ج6، ص488.[3] . تحف العقول، ص100.[4] . الکافي، ج6،ص478.[5] . همان، ص488.[6] . همان، ص481.[7] . همان، ص519.[8] . همان،ص494.[9] . همان، ص495.[10] . همان، ص494؛ ثواب الاعمال، ص22.[11] .الکافي، ج6، ص488؛ من لا يحضره الفقيه، ج1،ص119.[12] . الکافي، ج6،ص495.[13] . همان.[14] . همان.[15] . فقه الرضا، ص137، باب صلاة الليل.[16] . الکافي، ج6، ص496؛ الخصال، ص481.[17] . الکافي، ج6؛ مکارم الاخلاق، ص64.[18] . بحارالانوار، ج73، ص125؛ وسايل الشيعه، ج2، ص131؛ الکافي، ج6، ص490.[19] . همان، ص492.[20] . همان، ص510.[21] . همان، ص510؛ مکارم الاخلاق، ج1،ص104.[22] . همان.[23] . بحارالانوار، ج73، ص140.[24] . مکارم الاخلاق، ص42.[25] . الکافي، ج6، ص244.[26] . همان، ص444، الخصال،ج2، ص612.[27] . مکارم الاخلاق، ص34.[28] . همان، ص97.[29] . الکافي، ج6، ص442؛ وسايل الشيعه، ج3، ص340.[30] . الکافي، ج6، ص444.[31] . همان، ص445.[32] . شمائل النبي، ص52.[33] . راه روشن، ترجمه محجّة البيضاء عطايي، ج4، ص167.[34] . همان، ص152.[35] . راه روشن، ج4، ص302.