گفتگو از: سيد حسن فاطمى× در ابتدا از زندگانى خود بگوييد.- سال 1342 ش در شهرمقدس قم در خانوادهاى مذهبى به دنيا آمدم. از همان دوران كودكى، تحت تاثير محيط خانواده، ارادتمندخاندان عصمت و طهارت بودم و علاقه فراوان به مجالس روضه خوانى،سينه زنى و تعزيه خوانى داشتم.تحصيلات را تا كلاس سوم راهنمايى ادامه دادم و پس از آن به شغلآزاد روى آوردم و شغل فعلىام فروشندگى و تعمير ابزار قالى بافىاست.× از چه سنى ذوق شعرى را در خود حس كرديد و مىتوانيد بگوييد آنزمان نقطه شروع شعر گفتن شمااست؟- در ده سالگى در كلاس چهارم ابتدايى بودم كه با مدد حضرت حقكلمات مسجع برزبانم جارى مىشد. نقطه شروع به اين صورت بود كهمعلم ما ناحق به من زد و از اين رفتار او ناراحتشدم و دو بيتشعر به آن مناسبت گفتم كه بچهها آن دو بيت را به در كلاسچسباندند. وقتى معلم آن را ديد، متوجه ذوق شعرى در من شد. منرا به دفتر مدرسه برد و به معلمان ديگر معرفى كرد. از آن روزبه بعد با تشويق معلمان شعر مىسرودم و در حياط مدرسه، هنگامىكه دانشآموزان درصف ايستاده بودند، آنها را مىخواندم. حتى بعضىاز اشعارم در كتاب «گلهاى الوان» ، از همان شعرهاى چهارمابتدايى است كه پس از اصلاحاتى به چاپ رسيد.به مرور كه توان مطالعه در من تقويتشد. به مطالعه اشعارشاعران بزرگ روى آوردم و توانستم اشعار قوىترى بگويم.از سال1359، زير نظر افتخار الماد حسين، مرحوم حاج ملاحسينمولوى كار كردم كه ايشان حق فراوانى برمن دارد.× موضوع اشعار شما چيست؟- در زمان جنگ ايران و عراق، علاوه برمدح اهلبيت:، اشعارى درباره شهدا، رزمندگان و جنگ مىسرودم كه برخى از آنها از طريقصداى جمهورى اسلامى پخش مىشد و گاه در مطبوعات به چاپ مىرسيد.خود نيز گاهى در جبهه آن اشعار را مىخواندم و از اشعار ديگراننيز بهره مىبردم. پس از جنگ، اشعارم به اهلبيت(عليهم السلام)منحصر شد.× چرا از ميان موضوعات فراوان، اهلبيت را انتخاب كرديد؟- در روايتى از امام صادق(ع) چنين نقل شده است: «من قال فينابيتشعر بنىالله تعالى له بيتا فى الجنه; هركس درباره ما يكبيتشعر بگويد، خداوند متعال در بهشتخانهاى براى او بنا خواهدكرد.به خاطر اين تاكيدات ائمه اطهار(عليهم السلام)است كه در شرححال علما و بزرگان دين مىبينيم به اشعار اهلبيت اهميت فراوانمىدادند و سراينده بسيارى از اشعار اهلبيت از علماى طراز اولشمرده مىشوند.بسيارى از شاعران بزرگ را يافتم كه بلندترين قلههاى ادب رافتح كردند; ليكن چون نورى ازچهارده خورشيد در آثارشان نتابيد،اشعارشان با خودشان مدفون شد. اگر اشعار استاد شهريار رامورددقت قرار دهيم، مىبينيم درميان اين همه اشعار بلندى كه دارد،شعر «على اى هماى رحمت...» او را زنده نگه داشته و با اين كهدهها سال از سروده شدن آن مىگذرد، هنوز طراوت خود را حفظ كردهاست.× استقبال مداحان از اشعار شما چگونه است؟- مداحان اهلبيت(عليهم السلام)استقبال نسبتا خوبى از شعرهايمدارند و به مناسبتهاى مختلف به مغازه مراجعه مىكنند و اشعارىرا كه جديدا گفتهام براى استفاده در مجالس مىگيرند.× چه كتابهايى از شما به چاپ رسيده است؟- تا به حال، سه كتاب شعر چاپ شده. اولين كتابم با عنوان«گلهاى الوان» سال1356 در پانزده سالگى به چاپ رسيد كهاشعار آن را از ده تا پانزده سالگى سرودهام. اين كتاب تنها بهاهلبيت: اختصاص داشت.كتاب دوم با عنوان «پيام شهدا» در سال 1362 چاپ شد. بخشىاز آن به مدايح ومراثى اهلبيت: اخصاص دارد و بخشديگر به ت(عليهم السلام)ليل ازشهداى انقلاب اسلامى و حماسه آفرينان جبهههاى نبرد حق عليه باطل.آخرين كتاب در سال 1378 با عنوان «آيينهداران نور» به چاپرسيد كه تمام اشعار آن در باره اهلبيت(عليهم السلام) است.× آيا اشعارتان منحصر به همين كتابهاست؟- خير، چنان كه عرض شد، پارهاى از اشعارم در مطبوعات به چاپرسيده است و بخشى را هم، به صورت پراكنده، گردآورندگان اشعارمذهبى چاپ كردهاند و تعدادى نيز به صورت دست نويس نزد اينجانبموجود است.× پارهاى از صنايع ادبى در علم بديع جاذبه خاصى دارند. آياتاكنون از اين قبيل صنايع بهره بردهايد؟- بله، با توفيقات الهى تعدادى از اين صنايع را در اشعارم بهكار بردهام، مانند صناعتحذف(به كارنبردن يك يا چند حرف)،تشابه الاطراف، توشيح، اعنات و ماده تاريخ كه در «آيينه داراننور» چاپ شده است.× لطفا چند بيت آغازين هركدام را كه مايل هستيد، بفرماييد.- قصيده و سه بيتىاى كه دو بيت اول آن چنين است:هادى آدم على و دهر را محور على والى ملك اله و صادر و مصدر على عالى و اعلا و اسعدساعى و اول امام صالح والا و مولا عالم و سرور علىقصيده بىالف كه چهل بيت استو اين گونه آغاز مىشود:چون كه مظلومى دين ديد حسين نهضتى كرد به تعميد حسين در پى نهضت دين گشتبلند ذلت دين نپسنديد حسينسال تولد حافظ خردسال، دكتر محمدحسين طباطبايىقمى 1412 ق. است.پنجبيت در وصف او گفتهام كه در بيتآخر، ماده تاريخ تولد اوآمده است:پاكى طينت تو چوآيينه است و آب لعل لب تو مىدهدم گوهر خوشاب سيمرغ باغ عشق و خلوصى و معرفت كردى فراز شاخه تو پرواز با شتاب باريده ابر مهر تو در دشتسينهها شاداب دشتسينه ما شد از اين سحاب در كودكيتحافظ كل كتاب حق گرديدهاى تو بهبه از اين حسن انتخاب رمزى زمعجزات بود سال مولدت زيرا كه هم عدد شده با «حافظ كتاب»× با توجه به اين كه شما در شعر زحمت كشيدهايد، آيا فكرنمىكنيد رسالتخاصى بردوش شما است وبايد اين هنر را به نسلجديد انتقال دهيد؟- جلسهاى هفتگى به نام پربركت «چهارده معصوم(عليهم السلام) »در سال 1361 ش. تاسيس شد. در گذشته به صورت سيار بود; اماحدود سه سال است كه در منزل ما تشكيل مىشود. در گذشته دراينجلسه تنها مداحان به نوحه سرايى مىپرداختند و ايرادهاى احتمالىآنان تذكر داده مىشد; اما از شش سال پيش، علاوه برآموزش مداحى،آموزش سرودن شعر نيز به آن ضميمه شد. سرايندگان، اشعار خود رادر آن جلسه مىخوانند و اگر تذكرى به ذهن قاصر بنده و يا توسطحاضران ديگر رسيد، يادآورى مىشود.× گذشته از اين كه به ديگران آموزش مىدهيد، آيا خودتان هنوز همآموزش مىبينيد؟- بله، همان گونه كه مستحضريد خلق شعر نوعى هنر است و هيچ كسنمىتواند درهنر ادعاى كمال مطلق داشته باشد و ما در هر حالنياز به ترقى داريم. بنده مقيدم در دو جلسه هفتگى شركت كنم. درآن جلسات، شاعران برجسته گردهم مىآيند و سرودههاى خود را عرضهكرده، از نظريات استادان فن، بهره مىبرند. يكى جلسه «كوثر»است كه هر هفته در مقبره پروين اعتصامى واقع در صحن بزرگبارگاه حضرت معصومه(س)تشكيل مىشود و ديگرى «انجمن محيط قمى»است كه در منزل استاد محمدعلى مجاهدى(پروانه) برگزار مىگردد واز افاضات استادان استفاده مىكنم.× با توجه به سابقه طولانىتان در شعر و مداحى، اگر خاطره خاصىداريد، بفرماييد.- خيلى لطف داريد. بنده در سطحى نيستم كه بتوانم ادعايى در اينامور داشته باشم، مخصوصا در زمينه مداحى. بنده مداح حرفهاىنيستم اما براى اين كه نامم در ليست مداحان اهلبيت عصمت وطهارت ثبت گردد، گاهى نوحه مىخوانم.يادم هست همان جلسه «چهارده معصوم(عليهم السلام) » در يكى ازمنازل با جمعيت زياد تشكيل شده بود. در يكى از اتاقها چند نفربه رختخواب بلندى تكيه داده بودند. پس از قرائتشعر توسطشاعران، مداحان شروع به خواندن كردند. در پايان مجلس كه چراغهارا خاموش كردند، ناگهان رختخوابها ريخت و سرو صدا از زير آنبلند شد. مداح تصور مىكرد سرو صداها براى مصيبتخواندن اوست ومرتب مىگفت: رحمتخدا براين نالههاى شما.× در پايان، به جوانانى كه علاقمندند در وادى شعر گام بردارند،چه سفارشى داريد؟- اگر استعداد و ذوقى در خود يافتند، با مطالعه آثار شعراىبرجسته و كتابهايى كه در مورد چگونگى سرودن شعر نوشته شده، اينذوق خود را پرورش دهند و نيز مىتوانند با شركت درجلسات آموزشىاز جمله مواردى كه ذكر شد. از متخصصان استفاده كنند.