اندر حسرت فهم درست! نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اندر حسرت فهم درست! - نسخه متنی

اسماعیل شفیعی سروستانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

... اندر حسرت فهم درست!

نيمه شعبان و جشن ميلاد امسال هم گذشت . اما، بسيار متفاوت با سالهاى قبل . اين تفاوت را از وجوه مختلف مى‏توان ارزيابى كرد . اما اين تفاوت بيش و پيش از همه در گستردگى مراسم و برگزارى مجالس سور و چراغانى و تزئين خيابانها و كوچه‏هاى شهر بود .

در ميان همه ايام سور و سوگ از قديم‏الايام جشن ميلاد امام عصر، عليه‏السلام، و ايام تاسوعا و عاشورا در ميان مردم اين ديار از رنگ و بوى خاصى برخوردار بوده است . در اين روزهاست كه مردم خودجوش وارد ميدان مى‏شوند و نياز به صدور هيچ بخشنامه و تعريف و تمجيدى ندارند و در حقيقت پيوند خاصى ميان اين دو واقعه است كه بررسى و طرح آن خود نيازمند مقاله‏اى است مستقل .

گسترده شدن بحرانهاى طبيعى، اجتماعى، اخلاقى و سياسى در سراسر جهان از سويى (چنانكه در سلسله مباحث مربوط به استراتژى انتظار آمد) و شروع تاريخ جديد در عرصه هستى به نام خدا و دين از سوى ديگر، مردم را هر زمان بيشتر از قبل متوجه دين و بخصوص رهبران دينى و موعود آخرالزمان مى‏نمايد . بروز اين تمايل طبيعى قلبى در ميان عموم مردم را مى‏توان از طريق توجه آنان به اعياد بزرگ دينى (چون نيمه شعبان) و بازگشت مجدد به آداب و سنن مذهبى ملاحظه كرد و چنانكه در برخى روايات آمده فراهم شدن بستر مناسب براى ظهور اصغر امام عصر، ارواحناله‏الفداء، به صورت طبيعى مردم را به صورت عمومى و جمعى متوجه ايشان مى‏نمايد به طورى كه نام امام نقل مجالس و زبانزد عموم خواهد شد . اين واقعه ميمون مى‏تواند توجه دو دسته را نيز به خود جلب كند:

اول جماعت معتقدان به دين و موعود آخرالزمان و شيعيان مصلحى كه سعى در بسط فرهنگ مذهبى در ميان مردم و اصلاح امور مى‏كنند تا از اين طريق مسلمين را در طريق رشد از ابتلائات سوء و فتنه‏ها در امان نگاه دارند .

دوم جماعت‏خودكامه و بى‏دردى كه منفعت‏خود را در لاقيدى، بى‏بندوبارى و عدم پايبندى مردم و بويژه جوانان به معتقدات دينى و مذهبى مى‏پندارند و از هر امكان و فرصتى براى مشغول داشتن مردم و استفاده از آنان در جهت اغراض خود بهره مى‏جويند .

گروه دوم از همه چيز و از جمله باورهاى صاف مردم استفاده ابزارى مى‏نمايند و با سوار شدن بر موج احساس و عواطف آنان سر در پى حصول منافع خود دارند .

در جشن ميلاد امسال خيابان و كوى و برزن شاهد همه‏گونه برخورد با اين روز عزيز و گرامى بود . از برگزارى همايشهاى بزرگ و پرخرج رسمى گرفته تا پايكوبى و رقص و ساز و آواز مطربى در گوشه گوشه اين خاك وسيع . از شمعهاى زيبا و لبخند صميمانه مردان و زنانى كه عشق به امام چشمهاشان را چون جويبارى جارى مى‏ساخت تا صدها كيلومتر ريسه چراغهاى رنگين و كارناوالهاى تصنعى و فرمايشى جشن و شادمانى در پاركها و خيابانها .




  • جاى آنست كه خون موج زند در دل لعل
    زين تغابن كه خزف مى‏شكند بازارش



  • زين تغابن كه خزف مى‏شكند بازارش
    زين تغابن كه خزف مى‏شكند بازارش



بايد پرسيد مجوز ولخرجيهاى چند صدميليونى و ميلياردى را از كدام منابع و مصادر وارده از سوى ائمه دين، عليهم‏السلام، اخذ نموده‏ايد كه در سرزمينى كه فقر مطلق را در هر گوشه‏اش مى‏توان ديد به نام امام عدل و پيشواى مستضعفان ميلياردها تومان پول را صرف لودگى مى‏نمائيد؟

در كداميك از منابع خوانده‏ايد و يا در كدامين زمان امام حى، عليه‏السلام، در گوش شما خوانده است كه مى‏توان در جشن ميلاد به تقليد از غربيان بساط موسيقى ساز و آوازى براه انداخت و زن و مرد و پير و جوان را انگشت‏به دهان به دنبال خود كشيد؟

بجرات مى‏توان گفت هيچ كس بهتر از اين نمى‏تواند همه كاركرد را از باورهاى مذهبى و ايام‏الله بگيرد و با خنثى سازى آن فرصت و امكان كسب معرفت و درك حقايق را از عموم مردم سلب نمايد، چنانكه ما كرديم . اين سخن ناظر بر تمايل نگارنده به مبدل كردن مجلس سور به سوگ نيست . وااسفا كه همواره از يك سوى بام افتاده‏ايم .

عدم توانائيمان در مبدل كردن دريافتهاى مهدوى (آنهم در اين عصر و زمان) به طرح و برنامه‏اى كلان براى اداره جوامع و در امان نگهداشتن جوانان و حراست از كيان فرهنگ شيعه و باور دينى باعث‏بوده تا سرتاسر سال را در غفلت از امام حى و حاضر، عليه‏السلام، بسر بريم و نيمه شعبان همه مقاصد و تمايلات خود را به نام جشن ميلاد در ميان نسلى كه خود مستعد هرنوع نت‏شكنى است‏بپراكنيم . بى‏آنكه امكان درك حتى يك فراز از معارف مهدوى را - كه الزاما شرط اوليه و اصلى ورود به جمع منتظران است - به وجود آورده باشيم .

اگر جماعتى سور و سات جشن ميلاد را در اين سال وسيله سنت‏شكنى و نقض عهد در پيشگاه امام حى، عليه‏السلام، ساختند جماعتى ديگر در هواى ايجاد طوفانى بزرگ و در خيال تهييج عمومى و رسيدن زودتر به واقعه شريف ظهور تماميت فقه و فقاهت و احكام و رساله را به سخره گرفتند و باب سنت‏شكنى را از سويى ديگر گشودند و با بيان مطالبى كه هيچ مبناى روشن و مستدل و مستند و منطقى نداشت انبوهى از شبهات را در ميان نسلى پراكندند كه به اتكاء علم جديد غربى و عقل بوالفضول منكر هرنوع نگرش غيرمادى است و در درياى شك و ارتياب همه امور را به مدد عقل كمى و تجربى مى‏سنجد .

پيش از اين متذكر شده بوديم كه طرح اين موضوع مهم در سطحى پست و آكنده از افسانه و خواب و خرافه، گوشه‏نشينى و انزوا همان اندازه خطرناك است كه مبدل ساختنش به بهانه‏اى براى عيش و نوش و طرب و غفلت . همچنين متذكر اين موضوع بوده‏ايم كه ضرورتا مى‏بايست‏با اتكاء به تحقيق و پژوهش و به مدد همه ادوات و امكانات سالم، مشروع و پاك، فرهنگ مهدوى را در ميان سطوح مختلف اجتماعى و حيات مادى و معنوى مردم گسترد تا ضمن مصونيت‏بخشيدن به آنها براى در امان ماندن از ابتلائات سوء و هجوم فرهنگى قوم معاند و مستكبر غربى، امكان اصلاح زيرساخت مناسبات گوناگون مردم فراهم آيد .

يكى از مهمترين مباحث در اين عصر شناخت كفر و شرك و نفاق جارى و سارى در گستره عصر حاضر است . امرى كه بدون شناسايى و بازپرسى از آن امكان خروج از بستر شائبه‏ها فراهم نمى‏شود و بعكس هرنوع انديشه ناب و زلالى را نيز آلوده و ملوث مى‏سازد .

فرهنگ انتظار نقطه مقابل فرهنگ استكبارى مضل و فاسد و مفسد رايج در قرن 20 و 21 است و بى نفى اين فرهنگ نمى‏توان به اثبات آن فرهنگ ولايى حقيقى نشست . شايد از همين رو بوده كه جمع كثيرى از مبلغان و مبشران انديشه مهدوى طى دو سه دهه اخير عموما از طريق نظام تعليمى و تربيتى ويژه، مقوم فرهنگ و تمدنى بوده‏اند كه در ذات خود با اساس تفكر مهدوى در تعارض است چنانكه امام، عليه‏السلام، در واقعه شريف ظهور ناگزير به مقابله جدى با اساس فرهنگ و تمدن غربى و سردمداران يهودى زده آنها مى‏شود . ورود به عرصه اين فرهنگ به همان سان كه عزمى بزرگ مى‏طلبد نيازمند هوشمندى و فرزانگى است تا سره از ناسره تشخيص داده شود .

نكته جالب توجه اينست كه در ميانه اين غوغا متوليان امور فرهنگى كشور آرام و ساكت از كنار همه جريانهاى فرهنگى مى‏گذرند، راه خود گرفته و مى‏روند بى‏آنكه بحقيقت دانسته شود ره به كدام ديار مى‏پويند؟ بسيارى شواهد حكايت از وجود نوعى درماندگى فكرى و ايستايى و واپسگرايى (با چاشنى سياست زدگى روز) در سطوح تصميم‏گير نهادها و سازمانهاى مسؤول مى‏كند و البته با گوشهايى بسته كه امكان شنيدن هر صدايى و نوايى جز زمزمه‏ها و نواهاى خويش را از آنان سلب كرده است .

در برابر مهمترين و اساسى‏ترين نيازهاى حقيقى در اين عصر و زمان به همان اندازه ساكت و مات‏اند كه در برابر هجمه فرهنگى سازمان يافته غربى طى يك دهه اخير . اى كاش كمى از افتادگى و خضوعى را كه در هنگام برخورد با علوم غربى و علماء علم‏الاجتماع و علم‏الابدان فرنگى مآب از خود نشان مى‏دهند در هنگام شنيدن سخنان ائمه دين و مردان و زنان دردمند اهل دين و در عين حال خودآگاه و فداكار از خود نشان مى‏دادند، شايد خداوند دربهاى رحمت‏خود را بر آنان مى‏گشود و قفلها را از قلبهاشان باز مى‏كرد .

در پايان متذكر اين نكته مى‏شويم كه حسب اخبار رسيده از ائمه معصومين، عليهم‏السلام، ظهور آن امام غائب چونان شهاب ثاقب است و بناگاه فرا مى‏رسد، در حالى كه دوستان نيز از باور اين امر در حيرت مى‏مانند، آيا اگر جمعه روزى ناگهان از آسمان ندايى آمدنش را اعلام كرد آماده پاسخگويى هستيم؟ ...

سردبير

/ 1