فرهنگ شاعران پارسی گوی جلد 3

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرهنگ شاعران پارسی گوی - جلد 3

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تبريزى - جلال‏الدين‏

خواجه‏جلال‏الدين تبريزى. شاعر. قرن 9 و 10 ه. ق. متوفّى 930 ه. ق.

وى شاعرى خوش‏طبع بود كه در ملايى و انشاء مهارت داشت و بعد از قتل ميرزاشاه‏حسين وزير شاه‏اسماعيل اول صفوى (30 - 906 ه. ق) شد و حتى چندى وزارت شاه‏طهماسب اول صفوى (84 - 930 ه. ق) نيز نمود و سپس بر اثر فتنه‏انگيزى ديوسلطان - از درباريان شاه‏طهماسب - گرفتار شده و پس از چند روز او را در بوريا پيچيده و آتش زدند.

براى آگاهى بيش‏تر، مراجعه شود به رتذكره‏ى تحفه‏ى سامى، صص 1 - 90.

تبريزى - جلال عتيقى‏

جلال‏الدين عتيقى فرزند قطب‏الدين عتيقى تبريزى. متخلص به جلال. شاعر. قرن 8 ه.ق. متوفّى 718 ه. ق.

وى از شاعران معاصر اولجايتوخان و ابوسعيد بهادرخان و خواجه‏رشيدالدين‏فضل‏اللَّه و خواجه‏غياث‏الدين‏محمد بود. از او اشعار كمى در دست است. پدر وى نيز شاعر بود.

براى آگاهى بيش‏تر، مراجعه شود به رتاريخ ادبيات در ايران، ج 2,3، ص 1125 , حبيب‏السير، ج 2، ص 221 , مونس‏الاحرار، صص 1107، 1159 , تذكره‏ى عرفات‏العاشقين (نسخه‏ى خطى) , دانشمندان آذربايجان، ص 271 , تذكره‏ى آتشكده‏ى آذر، ص 346 , تذكره‏ى هفت‏اقليم (جديد)، ج 2، صص 3 - 1391.

از اشعار اوست :




  • رفتى و آرام و خواب رفت ز ما تا دگر
    بر آن گروه بخندد مَلَك كه بر بدنى‏
    همه مسافر و اين بس عجب كه طايفه‏اى‏
    يك‏دم نبود كه دردم افزون نكنى‏
    دلدارى من يقين كه در دل دارى‏
    از خاك كف پايت هر گرد كه برخيزد
    جان‏هاش فرو بارد و دل‏هاش فرو ريزد



  • خواب كى آيد به چشم يا تو كى آيى به خواب؟
    كه روح دامن از او دركشيده مى‏گريند
    بر آن‏كه پيش به منزل رسيده، مى‏گريند
    چون عادت و خويت اين بُوَد چون نكنى‏
    امّا نكنى تا جگرم خون نكنى
    جان‏هاش فرو بارد و دل‏هاش فرو ريزد
    جان‏هاش فرو بارد و دل‏هاش فرو ريزد



/ 358