عيد نوروز، زيبائيها و شاديها
احمد لقمانى«لبخند سخن»
زكوى يار مىآيد نسيم باد نوروزى از اين باد ار مدد خواهى چراغ دل برافروزى سخن در پرده مىگويم زخود چون غنچه بيرون آى كه بيش از پنج روزى نيستحكم مير نوروزى (1)(عيد نوروز) پرتوى دلربا و چهرهاى زيبا از آفرينش است كه پيشاز حضور خود انبوه انسانها را به تلاش و كوشش فرا مىخواند.عيدى است كه همراه خود شادى دلها و شادمانيها را آورده، غنچهلبخند بر لبان افراد نشانده و افزون بر ظاهر آراسته، باطنپيراستهاى براى بسيارى از انسانهاى سبز سيرت به ارمغانمىآورد. آنان كه سراى دل و ديده را با آينههاى معرفت و طاعت،آذين بستهاند و در ايام خجسته نوروز، صحيفه وجود خود را ازهرگونه غبار گناه و نافرمانى پاك و پيراسته نگاه مىدارند. (2)دير زمانى است كه چنين ايام و چنان آثار بانگاههاى گوناگونى ديدهمىشده است; برخى با تحقير، پارهاى با ترديد و عدهاى با تجليلبدان نگريسته، سخنان متفاوت و آموزههاى متضادى بيان كردهاندكه گاه با افراط و تفريط همراه بوده و انبوه شيفتگان دانش ودانايى را در حيرت و نادانى فرو بردهاند.عيد نوروز; ديدگاهها و ارزشها
نخستين ديدگاهى را كه به تحليل و توضيح آن مىپردازيم، نظراتپارهاى از دين باوران است، كسانى كه خود را در مسير احكامآسمانى اسلام دانسته، شادى و اندوه خويش را در پيروى ازدستورات شرع مقدس جستجو مىكنند. اينان بر اين اعتقادند كه عيدنوروز، عيد خرافه پرستان و نوروز بت پرستان است. عيدى است كهاز مجوس به ما رسيده است و براى كم رنگ كردن و يا بى رنگ كردناعياد مذهبى و اصيل ما يعنى عيد غدير، قربان، فطر و جمعهساخته شده است. از اين رو آتش پرستان و زرتشتيان در ايرانباستان بدان اهميت افزونى دادهاند و هماره در عظمت و جلوهگرىآن كوشيدهاند تا نوعى رويارويى و يا تضعيف ارزشهاى آسمانىاسلام باشد. به دليل آن كه چهارشنبه سورى و از آتش پريدن ازرسوم آنان است و نحس دانستن سيزده و مراسم سيزده بدر، شيوهاىبه دور از عقل و آئين است و سفره هفتسين و آدابى اينچنينىاعمالى ناشايست و بى ارزش در ارزشهاى اصيل اسلام است و يا آنكه استدلال به روايتى مىكنند كه امام كاظم(ع) از جلوس در عيدنوروز و حضور در مراسم اين روز امتناع فرمودند. (3)ديدگاه دوم آناست كه عيد نوروز را عيدى ارزشمند از نياكان ما، در ايرانزمين دانسته كه عظمتى روز افزون دارد در اين عيد طبيعت رو بهسبزى، اميد و رويش نموده و دلهاى انسانها را با چنين حركتىهماره زنده، پرنشاط و پر فروغ مىنمايد. ديد و باز ديد عيد،غبار كدورتها را از دلها مىزدايد و در آغوش گرفتن يكديگر،نشان از صميميت و يكرنگى دارد. ضيافتها، عيدها، لباسهاى نو،مسافرتها و... نوعى جوش و خروش و شور و بالندگى در خانوادههامىآفريند و افزون بر ارزشهاى دينى، ارزشهاى ملى و عيد باستانىنيز زنده و پا برجا خواهد بود.پيروان سومين ديدگاه بر اين باروند كه ما اصول و مبانى خدشهناپذيرى در فرهنگ خود داريم كه برترى و ارزش آنها در قالبالفاظ، سنتها و يا آداب و رسوم ملى ميهنى نمىگنجد. ازآموزههاى وحى گرفته شده و با توجه به ويژگيهاى انسان شناختى وروان شناسى و جامعه شناسى، گسترهاى از معرفت و بينش نصيبانسان مىسازد. پارهاى از اين آموزهها عبارتند از:1- انسان، ويژگيها، نيازها و ارزشهاى او، تجلى بخش اين حقيقتروح افزاست كه آغاز نا فرجام هستى و آفرينش تمامى موجودات بهخاطر رشد، تعالى و تكامل آدمى است، ابر و باد و مه و خورشيد وفلك با تدبير خداوندى در كارند تا انسان به عنوان برترينآفريده الهى در مسير شايسته و بايسته خود قرار گيرد و به«مقام آدميت» و «خليفهاللهى» دستيابد.2- آداب و رسوم، سنتهاى ملى، شيوههاى قبيلهاى و عادات فاميلىجايگاهى خاص خود را دارند. آنگاه كه با ارزشهاى آسمانى و اصولاصيل دينى برخوردى نداشته باشند، محترم و ارزشمند بوده وهرگاه در راستاى تقويت، ترميم و بالندگى دستورات و سخنانمعصومان(عليهم السلام) باشد، رنگ جاودانگى و بوى تقدس گرفته وحتى قابل دفاع و هم سنگ اصول ارزشمند مذهبى خواهد بود. همانندبرخى از آداب و سنتى كه پيش از ظهور اسلام در جوامع پيشين وجودداشته و رسول اكرم(ص) آنان را محترم شمرد و به عنوان حكمى ازاحكام امضايى اسلام وارد دايره بايدها و نبايدهاى دينى نمود. (4)3- زمان و مكان در ذات و نهاد خود بدون حادثه و حماسهاىزيبا يا زشت هيچ ارزشى ندارد، بلكه قداست و يا نحوست ايام ويا تابناكى و تاريكى مكانها به خاطر حضور ارزشى از ارزشها ويا فقدان صفتى آسمانى رقم خورده است. بدين خاطر پارهاى ازايام خجسته و مبارك قلمداد شده به خاطر بعثت، ميلاد، انتخاببراى امامت و يا... و برخى روزها براى بعضى كارها مردوددانسته شده به مناسبت ظلم و ستم و يا تبعيض و بىعدالتى كه درزمانى رخ داده است مثل روز دوشنبه كه روز سقيفه شمرده شده ويا ايامى كه قمر در عقرب بوده و شروع شيرينى براى پارهاى ازامور در آن ديده نمىشود. (5)4- برخى از مناسبتها، هالهاى از عظمت و افقى طلايى از قداستبه خود گرفته است كه هيچ حادثهاى و يا رخدادى ياراى مقابله وهمسانى با آن را نخواهد داشت. اين ويژگى تنها به خاطر ارزشحماسه واهميت والاى محتواى آن استبه گونهاى كه مسير هدايتآدميان با اين ماجرا و در اين روز رقم خورده و يا اثباتحقانيت و ابطال ادعاى دشمنان بدين حادثه وابسته شده است:همانند حادثه هجدهم ذيحجه به نام عيد غدير كه روز ولايت ورهبرى راستين امام على(ع) دانسته شده و برتر از تمامى اعيادمعرفى شده است و يا روز دهم ذيحجه به نام عيد قربان كه جشن ازخود گذشتگى و ايثار و گراميداشت دورى از هواها و هوسها نامگذارى شده است. و پس از ايندو، عيد فطر، روز شادى و موفقيت دراردوگاه رمضان به خاطر گذر از معبرهاى دشوار لذات و شهوات وجمعه روز زيباى ديدار و حضور در اجتماعات مسلمانان و استفادهاز بىكران بركات آنان دانسته شده است. (6)آنجا كه ارزشهاى والاىانسانى حفظ شود، گوهر وجود آدمى در باتلاق گناه و گردابنافرمانى آلوده نگردد و در كنار آن، حركتى مثبت، حماسهاىچشمگير، موقعيتى ازرشمند و تكاملى بزرگ در كاروان انسانيتجلوهگر شود، آن روز عيد، يوم الله و روز شادى و شادمانى معرفىشده است. همانگونه كه امام على(ع) به خاطر كار پسنديده يكى ازاصحاب در روز عيد نوروز فرمود:«هر روز ما را نوروز سازيد.» (7)و در سخنى ديگر در باره نوروزفرمود:«نيروزنا كل يوم» (8) هر روز براى ما، نوروز است.پس نوروز عيد است; عيدى فرخنده و روزى خجسته، اما براى چهكسانى؟ و چگونه؟اگر رنگ عبوديت و جلوه بندگى يابد و يا روزپيمان خداوند با بندگان در دورى از شرك و كفر گردد و يا روزىشود كه بنا به سخن آسمانى امام صادق(ع) گشايش سختىها و اندوهشيعيان و اهلبيت(عليهم السلام) (9) در آن رخ مىنمايد; در اين صورتنه تنها عيد ملى و باستانى، بلكه برتر از آن عيد اهلبيت(عليهمالسلام) و نوروز شيعيان و پيشوايان نيز خواهد بود و در آسمان وزمين جشن فرا رسيدن آن بر پا خواهد شد.عيد در آئينه قرآن
عيد در كلام حضرت عيسى(ع) در قرآن با چند ويژگى مطرح شده است. نخست آنكه از آسمان لطف و كرامت الهى، ريزشى مبارك انجام شودو مائدهاى خدايى فرود آيد. ديگر آنكه روز شادى و شادمانى گرددو نه تنها حاضران بلكه پيشينيان و پسينيان نيز از فيض حضورعيد بهره برند.سومين اثر آن، نشانه و آيتى از عظمتخداوند باشد (و همارهجاودان بماند) و نكته ديگر رزق و روزى دنيوى در پرتو آن فراهمشود و سفرهاى پر نعمت مهيا گردد:«قال عيسى بن مريم اللهمربنا انزل علينا مائده من السماء، تكون لنا عيدا لاولنا وآخرنا و آيه منك، وارزقنا و انتخير الرازقين.» (10)چنين پيش آمدمقدسى، چنان تاثيرى ژرف در آئين مسيحيت نهاد كه منشا عيدمسيحيان گرديد و روزهاى يكشبنه بدين خاطر، روز عيد و تعطيلنام نهاده شد تا در آينه اين روز تاثير دعاى عيساى مسيحجاودان ماند و پرتو معنويت و آثار آسمانى عيد حقيقى بسانصحيفهاى از معرفت، هميشه گشوده بماند.حضرت موسى(ع) نيز از اين روز استفادهاى شايسته نمود و ظهر عيدرا براى اثبات حق بين خود و فرعون انتخاب كرد تا ميعاد قدرتنمايى حق برابر ديدگان تمامى مردم باشد و بدين وسيله غبارترديد از دل و ديده همگان زدوده شود. از اين رو فرمود:«موعدكم يوم الزينه و ان يحشرالناس ضحى» (11)«ميعاد (ما) و شماروز جشن باشد كه مردم پيش از ظهر گرد هم مىآيند.»بدين سانچنين روزى «عيد» گرديد ودلهاى بسيارى از شيفتگان، لبريز ازترنم يكتاپرستى و توحيد شد تا براى هميشه در تاريخ بشريتجاودان ماند و هيچ گاه فراموش نشود.عيد در آسمان سبز عصمت
عيد در ديدگاه معصومان(عليهم السلام) از ارزشى برتر برخورداراست، از اينرو شب عيد، صبح عيد، ظهر و روز عيد داراى اعمالويژهاى است كه در آداب عيد بدان اشاره خواهيم كرد.سخنان بسيارى از معصوم در دست داريم كه پارهاى از اعمال درغير روز عيد داراى ارزشى برابر با بيستحج معرفى شده و يا يكهزار حج (15) دانسته شده است. ايندر حالى است كه شبها و روزهاى قدر از چنان عظمتى بر خوردارگشته و نگاه همگان بدين روايات همراه با تعجب بسيار بوده است.رسول اكرم(ص) مىفرمايد:خداوند از هرچه كه آفريد، تعدادى را براى خود برگزيد، از ميانشبها، شبهاى جمعه، شب نيمه شعبان، شب قدر و شبهاى عيد فطر وقربان را برگزيد و از ميان روزها، روزهاى جمعه و عيد راانتخاب نمود. (15)برخى روايات عظمتى روز افزون به عيد نوروزبخشيدهاند. زيرا عيد غديرخم را برابر با اول فروردين سال دهمهجرى شمسى قلمداد نموده و عيد نوروز را بدين مناسبت داراىرنگى الهى و عطرى ولايى دانستهاند كه از آن روز تاكنون بينشيعيان و ايرانيان شهرتى بيشتر و استمرارى افزونتر يافته است. (16)يكى از ياران امام صادق(ع) مىگويد: روز عيد نوروز خدمت امامصادق(ع) شرفياب شدم. حضرت فرمود: امروز را مىشناسى؟ عرض كردم:روزى است كه عجمها آن را بزرگ مىشمارند و در آن روز به يكديگرهديه مىدهند.حضرت فرمود: «... امروز روزى است كه خداوند از بندگان خودپيمان گرفت تا او را عبادت كنند و به او شرك نورزند و بهپيامبران حجج الهى و ائمه معصومين(عليهم السلام) ايمان آورندو... در اين روز قائم ما(عج) ظاهر مىشود و نوروزى نمى رسد مگراينكه ما اهل بيت ظهور اسلام و گشايش آن را توقع داريم، چوننوروز از روزهاى ما و شيعيان ماست.» (17)در برخى رواياتمعصومان(عليهم السلام) به خاطر سنت زشت و ناپسند و يا عمل لغوو بيهودهاى كه شاهد بودهاند. چون سخن از عيد نوروز به ميانآمده از حضور در آن مجلس روى گردان شده و يا افراد را بهاعياد مذهبى و آسمانى متوجه مىكردهاند. با توجه به چهار اصلياد شده، به خوبى اهداف پيشوايان(عليهم السلام) آشكار مىشود،زيرا آنان ارزشهاى والاى انسانى را كم رنگ و بى رنگ ديده و يانسبتبه وظيفه اصلى هريك از انسانها در آفرينش كه «عبوديت»و «معرفتناب» است غفلت و فراموشى مشاهده كردهاند، از اين روبا سخنى چشمگير و يا حركتى تكان دهنده دل و ديده افراد را بهاصول راستين خلقت جلب مىكردهاند.روزى كه رسول اكرم(ص) به مدينه رفتند مردم مدينه دو روز راعيد گرفته، به جشن و تفريح مىپرداختند. پيامبر(ص) فرمودند:«اين دو روز چه خصوصيتى دارد؟» گفتند: «در دوران جاهليتاين دو روز را اينگونه سپرى مىكرديم.»حضرت فرمودند:«خداى سبحان بهتر از اين دو روز جشن و بازى روزهاى نوروز ومهرگان را براى شما آورده و آن عيد فطر و قربان است.» (18)روزىمنصور دوانيقى از امام موسى بن جعفر(ع) در خواست كرد تا درعيد نوروز به جاى او ديداركنندگان را پاسخ گويد و هديههاىنوروزى را كه براى منصور مىآوردند تحويل بگيرد. حضرتنمىپذيرفت.منصور گفت: تنها به دليل اداره نظاميان و دلدارى سربازان بهاين كار اقدام مىكنيم. اكنون از شما خواهش مىكنم و شما را بهخداى بزرگ سوگند مىدهم كه اين پيشنهاد را بپذيرى و حضرتپذيرفت. (19)زيباترين روز، شادانترين عيد
نوبهار است در آن كوش كه خوش دل باشى كه بسى گل بدمد باز و تو در گل باشى گرچه راهى است پر از بيم زما تا بر دوست رفتن آسان بود ار واقف منزل باشىبرخى نوروزشان چون عيد كودكان است زيرا تنها جامه رنگارنگ رانشان عيد مىدانند و بعضى عيدشان، عيد شكمبارگان است. چون ازعيد شربت و شيرينى را مىشناسند. پارهاى چون بوالهوسان، در عيدبىبند و بارى و عياشى را دليل خوشبختى مىشمرند و تعدادى قهقههمستانه و استهزاء ديگران را شادمانى واقعى مىدانند و چونغافلان سرگرم ديد و باز ديد عيدند. اما در كنار اينان، برخى بهدنبال آناند كه هر روزشان را نوروز سازند و نوروزشان راپيروز.امير سخن، امام على(ع) فرمود: « روز عيد روزى است كه:1- عبادات انسان مورد پذيرش پروردگار قرار گيرد.2- مغفرت و بخشش خداوندى نصيب آدمى شود.3- انسان از گناه و آلودگى به دور باشد.«قال فى بعض الاعياد: انما هو عيد لمن قبل الله صيامه و شكرقيامه و كل يوم لا تعصى الله فيه فهو يوم عيد، انما هذا عيد منغفر له» در گفتار گرانسنگ ديگرى امام فرمودند:امروز براى ما عيد است و فردا نيز عيد ماست و هر روزى كه درآن خدا را نافرمانى نكردهباشيم براى ما عيد است. (22)آداب عيد نوروز
1- غسل، پوشيدن لباس تميز و زدن عطر:
امام صادق(ع) مىفرمايد: «هنگامى كه نوروز آمد، غسل كن ونظيفترين لباسهاى خود را بپوش و با خوشبوترين عطرها خود رامعطر ساز. (23)2- روزه دارى برپايى نماز و ياد خدا با تكبير و تهليل:
امام ششم(ع) فرمودهاند: «چه خوب است كه در اين روز، روزهدارباشى!» (24)دستور چهار ركعت نماز، سجده شكر و دعاى مخصوص اين روزدر روايتى ارجمند از معصوم(ع) نقل شده است.استغفار و توبه، ياد خدا با تكبير و تهليل (لااله الاالله) ازديگر آداب روز عيد است كه معصوم(ع) بدان سفارش فرموده است.همانگونه كه رسول خدا (ص) فرمودند:«زينوا اعيادكمبالتكبير» عيدهاى خود را با آهنگ زيباى تكبير بياراييد. (25)3- آراستگى ظاهرى; پيراستگى باطنى
امام زين العابدين(ع)فرمودند:همه شما بايد در روز عيد زينت نموده و غسل كنيد و آرايشنماييد و از دعاهاى وارد شده در آن به قدر توان و فرصتبخوانيد... و مبادا كارى كنيد كه چهره ظاهر شما زيبا و عمل ورفتار شما پست و زشتباشد. (26)پيشواى هفتم، امام باقر(ع) در بارهآيه «خذوا زينتكم عند كل مسجد» چنين مىفرمايد:يعنىلباسهايى را كه بدانها خود را زينت مىكنيد در روزهاى جمعه وعيد براى نماز بپوشيد. (27)4- دادن هديه و بر پايى جشن و شادمانى
يكى از ياران امامصادق(ع) از حضرت در باره مرد ثروتمندى پرسش نمود كه در روزمهرگان يا عيد نوروز مردم به او هديه مىدهند اما او در عوضاحسانى نمىكند.امام فرمود: «آيا آنها اهل نماز هستند؟» گفتم: آرىحضرتفرمود: «هديه آنها را بايد بپذيرد و او نيز در مقابل براىآنها هديهاى بفرستد.» (28)برخى سخنان اهل بيت(عليهم السلام)سرپرستان خانهها را به سخاوت و گشايش در زندگى در ايام عيدفرا خوانده تا خاطرهاى شيرين و به ياد ماندنى براى اهل خانهبه جاى ماند و حالت جشن و شادى پيدا كند. روزى شهاب به امامصادق(ع) عرض مىكند:«حق زن بر شوهرش چيست؟»حضرت مىفرمايد: «... هر ميوهاى كهمردم از آن مىخورند بايد به اهل بيتش بخوراند و خوراكى را كهمخصوص ايام عيد است و در غير ايام به آنها نمىرساند، در ايامعيد براى آنان تهيه كند.» (29)و در سخن ديگر امام رضا(ع) فلسفهاين عمل را اين گونه مىفرمايد:«سزاوار است كه مرد بر عيالشتوسعه و گشايش دهد تا آرزوى مرگ او را نكنند. (30)5- ديد و باز ديد:
حضور در شاديها و مشكلات مسلمانان ازديگر آداب عيد نوروز، ديدار برادران و خواهران مسلمان و آگاهىاز شاديها و اندوههاى ديگران است.همانگونه كه معصوم(ع) فرمود:«هو يوم الفيروز و كان يوم عليه لهم يجتمع اليه الناس ...» (31) اين روز، نوروز است كه مردم در آن اجتماع دارند و همديگر راملاقات مىكنند تا...حضرت رسول(ص) با اشاره به مراسم عيدفرمودهاند:دختران و زنان پردهنشين خود را بگوييد تا روزهاى عيد در جمعمسلمين و خطبه و دعاى عيد حاضر شوند. (32)در نهج البلاغه اشاره بهخروج مردم از خانهها و اجتماع آنان در مصلاى شهر جهت عبادت وديدار همديگر دارد. (33)افزون بر روح پرستش، روحيه بخشش نيز درايام نوروز و ديگر اعياد ارزشمند و حتى ضرورى است. همان گونهكه بلال با دستور رسول الله(ص) در عيد فطر صدقههاى زنان،دستبندهاى بزرگ و كوچك و گوشوارههاى آنان را جمعآورى مىنمودتا به مصرف مسكينان و فقرا برسانند.آرى، فرخنده باد نوروز بر آگاهان و بيداران كه در گستره شادىخود، ديگران را سهيم مىكنند و «ياران در انتظار» را با ريزشسخاوت خود لبخند شادمانى مىبخشند كه اين روزها نيز مىگذرد وشاديها و شيونها پايان مىپذيرد و سر انجام كتيبه اعمال ماآينه انسانيت و صحيفه سرنوشت ما خواهد بود.1- ديوان حافظ، غزل 445(با گزينش).2- ذيل آيه 144 سوره مائده، تفسير نمونه، ج 5، ص 131، كشف الاسرار، ح 3، ص 273.3- بحار الانوار، مرحوم مجلسى، ج 59، ص 100.4- فروغ ابديت، استاد جعفر سبحانى( ماجراى تولد حضرت عبد الله پدر پيامبر (ص).5- بحار الانوار، ج 6، ص 73 و 79، ج 14، ص 370، شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 1، ص 26، تفسير المعين، ص 127.6- بحار الانوار، ج 28، 35،36، 37 و 41.7- وسايل الشيعه، شيخ حر عاملى، ج 12،ص 214.8- من لا يحضر الفقيه، ج 3، ص 300.9- بحار الانوار، ج 59، ص 92.10- سوره مائده، 114.11- سوره طه، 59.12- وسايل الشيعه، ج 14، باب 49، ص 459، روايت 19597.13- همان، روايت 19597.14-همان.15- بحار الانوار، ج 91، ص 126.16- بحار الانوار،ج 59، ص 131، 123 و 119:گاهنامه تطبيقى سه هزار ساله، احمد پيرشك، ص 60،(به نقل از مجله كوثر، شماره 13، ص 8).17- چهل حديث، عيد، محمود لطيفى، ص 40.18-همان، ص 44، 45، تفسير الكبير فخر، ج 25، ص 101، تفسير التحرير، ج 2، ص 177.19- همان، 46، 47، 76.20- برگرفته از نوشتار استاد محمد حسين بهجتى( شفق) در مجله پيام انقلاب، شماره 27، 23 اسفند 1359، ص 68.21- شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 20، باب 437، ص 73، ميزان الحكمة، ج 7، ص 132 و 131، بحار الانوار، ج 40، ص 326، عيد، ص 28، وسائل الشيعة، ج 15، باب 41، ص 308، ج 10، باب 14، ص 442، عيد، ص 24.22- عيد، ص 52، تفسير الكبير فخر، ج 1،ص 191.23- همان، تفسير جامع البيان، ج 2، ص 157، تفسير الميزان، ج 20، ص 144، مفاتيح الجنان، اعمال نوروز.24- همان، ص 59، ميزان الحكمة، ج 7، ص 133، تفسير الميزان، ج 30، ص 300، مفاتيح الجنان، اعمال نوروز.25- مستدرك الوسائل، ح 6670، بحار الانوار، ج 13، ص 121.26- وسائل الشيعه، ج 5، ص 115.27- همان، ج 12، ص 213.28- وافى، ج 3، ص 116، تفسير الميزان، ج 30، ص 200.29- وسائل الشيعه، ج 15، ص 249.30- بحار الانوار، ج 13، ص 148، ج 14، ص 150.31- عيد، ص 57، ميزان الحكمة، ج 7،ص 131.32- شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 3، باب 49، ص 225.33- عيد، ص 65.