مديريت تحولات ضرورت حياتي امروز ايران اسلامي
اشاره
شايد بتوان ضرورت پرداختن به مديريت تحول را در چند بخش به طور خلاصه بيان كرد كه از آن جمله است:1. ضرورت تبيين و ايجاد حساسيت در ميان نخبگان پيرامون بحث حياتي تحول كه چندي قبل توسط رهبر فرزانه انقلاب اسلامي ايران طرح شد؛2.وقوع حركت و تحول شگرفي كه تحت عنوان « نهضت نرم افزاري» در كشورمان آغاز شده و ايران اسلامي به مدد استعدادها و ظرفيتهاي بالاي خود، دروازههاي جديد را فراروي زندگي بشري گشوده و به دنبال تحول اساسي در حيات بشر از منظر و نگاه توحيدي و مبتني بر اسلام ناب محمد (ص) است.3.سر رشته و مبناي هرگونه تحول مثبت رو به پيشرفت در كشور، ايجاد و گسترش «فرهنگ تحول منجر به پيشرفت» و نهادينه كردن تحول در جامعه و آحاد انساني است. به بيان ديگر، در بستر فرهنگ و ساخت فرهنگي است كه جامعه انساني، تحول و دگرگوني معطوف به پيشرفت را شاهد خواهد بود.4.نقش فرهنگي تحول را نبايد ناديده گرفت. اگر شاهد حاكميت نظام سلطه توسط صهيونيسم و سرمايهداري جهاني (مديريت شيطاني) در جهان امروز هستيم، اگرمهاجم با مديريت و كنترل تحولات جهاني، ملتها و نظامهاي مستقل را به شدت مورد هجوم قرار داده است، همه آنچه كه مقام معظم رهبري تحت عنوان «ناتوي فرهنگي» به آن پرداختند، ناظر بر همين فاجعهاي است كه سردمداران نظام سلطه به راه انداختهاند و بر ماست تا جهاد گونه به دنبال تأسيس، استقرار، گسترش نظامي مبتني بر توحيد، عدالت و اصالتها و ارزشهاي الهي و اسلامي باشيم تا مدل و الگوي نظام اسلامي، نجات بشريت را در جاي جاي عالم به دنبال داشته باشد.اين نوشتار بر آن است تا با مداقّه و حساسيت نسبت به تحول و مديريت تحول، در حوزه تبييني و روشنگري، به رسالت تاريخي خود پيرو منويات مقام معظم رهبري بپردازد.عليرضا احساندوستتحول مطلوب كدام است؟
تحول به عنوان يك امر ذاتي در وجود انسانها و در مجموعه حيات طبيعي و حتي غير طبيعي وجود دارد و با گذر زمان و با تأثير و تأثرات جانبي، لحظه به لحظه، تحولاتي بر موجودات عالم عارض ميگردد كه سرمنشأ آن، ذات حضرت باري تعالي است. ايمان و اعتقاد و باور به اينكه «يا محول الحول و الاحول، حول حالنا الي احسن الحال» اساس و بنياد هرگونه تحول منجر به پيشرفت را با اراده حضرت باري تعالي و به سوي او و ساختن جامعهاي توحيدي و الهي با حاكم شدن ارزشهاي الهي و اسلامي، مبنا و جهتگيري تحول مطلوب را نشان ميدهد.مقام معظم رهبري تحول را «راز ماندگاري و تعالي بشر» ميدانند. در تحول مطلوب، استقرار وترويج عدالت، اخلاق و معنويت و رشد معنوي و عواطف انساني حاكم بر هر شاخصه مؤثر بر تحول است. در تبيين مفهوم تحول از منظر مقام معظم رهبري، كليد واژهها و جملههاي مورد نظر معظم له مطرح گرديده است:_ تحول در مقابل توقف، ايستايي و ركود است._ تحول به معناي آنارشيسم، هرج و مرجطلبي، ساختار شكني و شالودهشكني نيست._ ركود با ثبات اجتماعي تفاوت دارد. ركود در جامعه نامطلوب است، ولي ثبات اجتماعي و برخوردار از تحولات صحيح و سريع هم مثبت است و هم براي جامعه ما اجتنابناپذير._ تحول مثبت و مطلوب، همراه پويايي، نشاط، نوآوري، آزاد فكري و آزادانديشي است.نظام مقدس جمهوري اسلامي، متكفل امر بسيار مهم تحول معطوف به آرمانهاي توحيدي و گسترش و استقرار آن در جهان است؛ حركتي كه امام بزرگوار آغاز نمود و توسط مقام معظم رهبري، مهندسي و مديريت آن به درستي و با دقت دنبال ميشود. ملت ما داراي هويت مستقل با علائم و شاخصههاي توحيدي است و عنصر اصلي فرهنگ و اعتقادات و باورهاي ملت ما را اسلام شكل داده است و هرگونه تحول و اصلاح، بايد در همين قلمرو و چارچوب معنا و مفهوم پيدا كند. نميتوان در جريان تحول، اختلاط و التقاط هويتي، بويژه در نظامات سياسي، فرهنگي، اقتصادي و اجتماعي در كلان جمهوري اسلامي (اهداف، سياستها و برنامهها و...) را پذيرفت. مطلب فوق اشاره به جريان فكري و سياسي مدعي اصلاحات در كشور است كه با نيم نگاهي به اسلام، مبناي هرگونه تحول را در سبد ليبراليسم و نظام ليبرال _ دمكراسي جستجو ميكند. سرمشقگيري از مديريت تحولات غربي و ليبرالي با مباني و شاخصههاي ويژه اسلامي، هيچگاه سر سازش و همزيستي پيدا نخواهد كرد؛ ضمن اينكه همواره بايد از تجربيات مثبت بشري در جريان تحول و مديريت تحول استفاده و بهرهبرداري نمود.شاخصهاي تحول منجر به پيشرفت
درك نسخه اصلي پيشرفت كه هدف تدوين و اجراي تحول صحيح و مطلوب است و همت گماشتن در دستيابي به آن، از ضروريترين وظايف نظام اسلامي و آحاد مردم ايران است. همانگونه كه مقام معظم رهبري فرمودند «هدف ايران، سربلندي ايران اسلامي و الگو شدن در ميان ملتها (به لحاظ مادي و معنوي) ميباشد».قرار گرفتن در جايگاه «الگو و مدل» براي نظام اسلامي، جهادي ميطلبد كه با حفظ استقلال و عزت ملي بتوان از تمام استعدادها و ظرفيتهاي ملي خود استفاده كرد و ضمن حاكم نمودن عدالت عمومي و اجتماعي، ملتي مرفه به لحاظ مادي، آزاد و با ايمان و كشوري آباد و پيشرفته را بنيانگذاري كرد.لذا با مرور بر معيارها و شاخصهها و ضمن تأكيد بر آنها و درك صحيح آنها، تلاش جدي و عملي در حوزه برنامهريزي، سرمايهگذاري، اراده جمعي و اولويتبندي را طلب ميكند.
الف) معيارها و شاخصههاي بومي و اسلامي
1. عدالت طلبي، مبارزه با فقر و فساد و تبعيض و هرگونه غارت ثروت2. اقتدار علمي و ارتقاي سطح سواد و آموزش3. رشد اخلاق و معنويت و عواطف انساني4. استقلال فرهنگي و حفظ هويت ملي5. عزت ملي6. مقابله با جهل و بيقانوني7. انضباط اجتماعي و افزايش احساس مسئوليت اجتماعي8. افزايش ثروت ملي9. ارتقاي علمي مديريتهاب) معيارها و شاخصههاي تحول در جوامع (به ظاهر پيشرفته) غربي
1. فرا صنعتي شدن2. خودكفايي در نيازهاي اساسي3. افزايش بهرهوري4. ارتقاي سطح سواد5. ارتقاي خدمات رساني به شهروندان6. افزايش اميد به زندگي7. رشد ارتباطاتتشكيل مركز مهندسي تحولات؛ اولين گام
تشكيل و راهاندازي اتاق فكر براي مهندسي تحولات در كشور با رويكرد علمي كه به اصلاح و نوسازي سيستمها پرداخته و فضاي فعاليت در كشور را بهبود و ارتقا ببخشد، از اولويت برتر برخوردار است. در مركز مهندسي تحولات، مجموعه مباحث بينشي و فكري در حوزه تحولات باتأكيد بر آزادانديشي، آزادي فكر و باز گذاشتن راه نوآوري و همچنين طراحي فعاليت ها و سياستگذاريها مورد توجه ميباشد. در اين مركز، مبتني بر مطالعات واقع گرايانه و علمي، سهم بخشيها و تعامل آنان در روند تحولات مورد توجه است؛ هر چند سهم و جايگاه فرهنگ، جايگاه اول را به خود اختصاص ميدهد. به عبارت ديگر در اين مهندسي، جايگاه فرهنگ بايد به گونهاي ترسيم شود كه جهت اصلي و غايي هرگونه سياستگذاري باشد و در كليه حوزهها در روند تحولات منجر به پيشرفت جامعه ما، جايگاه برتر به فرهنگ اختصاص يافته؛ اخلاق، آرمانها و ارزشهاي ديني و هويتي، پايه و اساس كليه نظامات جامعه ما قرار گيرد.بيترديد، بدون توجه به اين پايه و اساس، هر گونه تلاش و تحول در كشور در روند توسعه اقتصادي، اجتماعي، سياسي و يا در حوزه فردي و اجتماعي در كوتاه مدت و يا دراز مدت محكوم به شكست خواهد بود.
آنچه مقام معظم رهبري به عنوان سكاندار و مهندس امر تحولات در نظام اسلامي همواره مورد تأكيد قرار دادهاند اين است كه معيارها و شاخص پيشرفت، زماني در روند تحول و پيشرفت حقيقي مؤثر واقع ميشود كه براساس عناصر اصلي هويت ملي و آرمانهاي اساسي و اسلامي مورد توجه و عمل قرار گيرد؛ ملت ايران، پيشرفتي را كه بر چنين پايههايي استوار باشد، ميخواهد و ميپذيرد. لذا بايد با حفظ ريشهها و اصالتها و ارجگذاري و مراقبت از هويت ملي و پرهيز از هرگونه شالودهشكني، مديريت تحولات و تحولات برآمده از اين نحوه مديريت مورد توجه و نگاه نظام اسلامي باشد.در مركز مهندسي تحولات، استراتژيها و سياستها در راه دستيابي به تحولات منجر به پيشرفت حقيقي طراحي گرديده و تعامل سيستمي بين بخشها و تأثيرات نقشها و جايگاهها ترسيم ميگردد. اين مركز به طور مداوم و مستمر، ضمن اينكه خود در حال تحول است، بر روند تحولات جامعه با چشمي تيز و نگاهي علمي به صورت هوشمندانه نظارت كرده و همواره فعال و پويا، رصدگير تغييرات و تحولات و غايت آنهاست. بنابر اين، ضرورت تشكيل اين مركز، چه به صورت كلي و چه جزيي در بخش و نظامات و سازمانها، فوريترين و حياتيترين اقدام است. پس به عنوان پيش نياز تحول منجر به پيشرفت حقيقي در نظام اسلامي و كشور، تشكيل مركز مهندسي تحول، اولويت اول و برتري است كه نظام اسلامي بايد با جديت، پيگير راه اندازي و تقويت آن به عنوان يك مركز راهبردي باشد.