گدايي به شاهي مقابل نشيند :
بررسي دكترين اقتصادي در عصر ظهور
اشاره
دکترين اقتصادي اسلام که نمونه کامل و ايدهآل آن در عصر ظهور حضرت مهدي(عج) تحقق مييابد، تفاوتهاي اساسي و ماهوي با ديگر نظامها و از جمله نظام سرمايهداري دارد که آثار و نتايج متفاوتي نيز بر آن مترتب خواهد شد. جامعه آرماني مهدوي، در ادبيات ديني همواره جامعهاي ايدهآل و الگوى مطلوب مسلمانان معرفى شده و تحقق آن از وعدههاى خداوند و پيشوايان معصوم شمرده مىشود. در رواياتي که درباره عصر ظهور و تشکيل دولت جهاني حضرت وليعصر(عج) است، ويژگيهاي فراواني براي چنين جامعهاي ذکر شده که تحقق جامعهاي توسعه يافته را نويد ميدهد. در اين مقاله به چارچوب کلي دکترين مهدويت بر اساس متون ديني ميپردازيم.سعيد فراهاني فردنظام اقتصادي بيانگر اصول، مباني و اهدافي است که بر اساس آنها رفتارهاي اقتصادي در يک جامعه شکل ميگيرد. اين که مصرفکننده چه چيز و چه مقدار و چگونه مصرف کند، توليدکننده چه کالاهايي و چه مقدار توليد ميکند. در نظام سرمايهداري بر اساس تفکر دئيسم، اصالت فرد، مالکيت خصوصي و آزادي اقتصادي و نيز با هدف حداکثر کردن رشد و رفاه اقتصادي، رفتارهاي اقتصادي در جامعه شکل مي گيرد.دکترين اقتصادي اسلام که نمونه کامل و ايده آل آن در عصر ظهور حضرت مهدي (عج) تحقق مي يايد تفاوت هاي اساسي و ماهوي با ساير نظام ها و از جمله نظام سرمايه داري داشته، آثار و نتايج متفاوتي نيز بر آن مترتب خواهد شد.مباني دکترين اقتصادي مهدويت
در هر نظام اقتصادي، بر اساس اصول پذيرفته شده در آن نظام، سعي در ساماندادن رفتارهاي اقتصادي در جهت اهداف مورد نظر آن ميشود. در نظام اقتصادي اسلامي نيز مباني و اصولي در ردههاي مختلف وجود دارد که شکل دهنده رفتار اقتصادي مسلمانان، چون توليد، مصرف، مبادلات و ... خواهد بود با اين تفاوت که اين اصول برگرفته از وحي است. در اين بخش مهمترين اصولي را که به همراه مباني، ردههاي بعدي رفتار مسلمانان را شکل ميدهد بيان ميکنيم.1. خداباوري و اعتقاد به عالم آخرت
تفاوت اساسي نظام اقتصادي اسلام با ساير مکاتب، مسئله خداباوري و اعتقاد به عالم آخرت است که ريشه ساير تفاوتها در بين اين نظام و ساير نظامهاي اقتصادي است. اولين اقدامي که پيامبران بعد از رسالت خود انجام ميدادند، تلاش در جهت دعوت انسانها به يگانگي خداوند و اعتقاد به عالم آخرت و تقويت ايمان آنان بود. آنان به خوبي ميدانستند که هرگاه ايمان به خداوند در دل فردي رسوخ کند، فعاليتهاي خود را همانگونه که خداوند ميخواهد انجام ميدهد. بر اين اساس انسان خداباور، هيچگاه در استفاده از منابع طبيعي، حقوق ديگران را از بين نميبرد. او کار و تلاش و آباد کردن زمين را عبادت ميشمارد، هيچ نعمتي از خدا را ناسپاسي نميکند و رفتار او موجب اتلاف و اسراف در آنها نميشود. در عصر ظهور حضرت، اعتقاد مردم به اوج خود مي رسد. رواياتي که دلالت بر افزايش سطح معنويت و کم شدن معصيت بر روي زمين است، ناظر به همين موضوع است.2. ارزشمندي دنيا
با وجود اينکه انسان معتقد خداباور، آخرت را در نظر دارد و سعادت واقعي را نيز در جهان ديگر ميداند و به رغم آن كه برخى از نصوص دينى بر بىاعتبارى دنيا، فريبندگى آن و نيز تشويق به كنارهگيرى از آن تأكيد مىورزد؛ دقّت در اين عبارتها، به ويژه با توجه به آيات و روايتهايى كه زندگى دنيا را ستوده است، بيانگر اين است كه دنيا ارزش دارد و مذمّت و نكوهش آن ممنوع است؛ ولى اگر موجب غفلت انسان و بازداشتن وى از هدف اصلى شود، مورد مذمت و نكوهش واقع مىشود. دنيا اگر درست مورد بهرهبردارى قرار گيرد، سبب نجات و رستگارى انسان مىگردد. انسان معتقد، دنيا را مزرعه آخرت و به منزله مرکب راهواري ميداند که او را در رسيدن به هدف او کمک ميکند، بنابراين هيچگاه درصدد تخريب خانه خود برنيامده و دلبستگي نداشتن به اين دنيا، سبب نميشود نسبت به آبادي آن اقدام نکند.3. خلافت و امانتداري انسان در روي زمين
خداوند متعال، انسان را خليفه خود در زمين معرفي کرده و جهان را در تسخير و به منزله امانتي در دست وي قرار داده است:اللَّهُ الَّذِي سَخَّرَ لَكُمُ الْبَحْرَ لِتَجْرِيَ الْفُلْكُ فِيهِ بِأَمْرِهِ وَلِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ. 1 خداوند کسي است که دريا را مسخّر شما قرار داده است تا در آن کشتيراني کنيد و از فضل او بهره گيريد؛ شايد سپاسگزاري کنيد.با اين نگرش، مالکيت تمام داراييها اصالتاً براي خداوند بوده و انسان در جايگاه خليفه و امين خداوند بر روي زمين مأموريت دارد از اين منابع استفاده شايسته کرده و از هرگونه استفاده مسرفانه از آنها و نيز تخريب و از بينبردن آنها پرهيز کند. خليفه خداوند هرگز در صدد بهرهبرداري انحصارگرايانه از طبيعت و تضييع حقوق ديگران بر نميآيد؛ بلكه حاضر است بخشي از دسترنج خود را در اختيار انسانهاي ديگر قرار دهد يا به فعاليتهايي اقدام کند كه نتيجه آن را نسلهاي بعد ميبينند.4. حاكميت دولت
از مهمترين عوامل توفيق در اجراى خوب سياستها و قوانين، وجود ضمانت اجرايى قوى آنها است. در غير اينصورت، بهترين برنامهها امكان تحقق نمييابند. اصولى كه پيشتر بدانها اشاره شد، زمينه را براى تدوين برنامه و قانون مناسب در جهت بهرهبردارى بهينه از منابع طبيعى و حفظ محيط زيست فراهم ميکنند؛ با وجود اين، اجراى خوب اين برنامهها، نيازمند حاكميت دولتى مقتدر است.در نظام اسلامى، مالكيت بخش قابل توجهى از اين منابع براى دولت است و بخش ديگرى را نيز دولت به نمايندگى از عموم مردم سرپرستى مىكند و ميتواند منافع آن را در مصالح عامه مردم مصرف کند. همچنين منابع مالي ديگري چون خمس و زکات و مالياتهاي حکومتي براي اهداف مختلفي که معمولاً از وظائف دولتها است در نظر گرفته شده است. بهعلاوه برخوردارى دولت از حق مالكيت يا نظارت بر اكثر منابع طبيعى، اين امكان را فراهم مىآورد تا با برنامهريزى درست، زمينه بهرهبردارى بهينه، مدبرانه، و عادلانه از مواهب طبيعى را فراهم سازد.بعد از ظهور حضرت حاکميت ايشان کامل مي شود حتي اراضي و ساير منابعي که به صورت ناروا در تصرف ديگران قرار گرفته، در زمان حضرت باز گردانده مي شود. امام صادق(ع) ميفرمايد: يا اباسيار! زمين و هر چه از آن بيرون ميآيد براي ماست، عرض کردم من تمام مال را براي شما خواهم آورد، امام فرمود: اباسيار ما آن را براي تو حلال نموديم، آن را به مال خود ضميمه کن و هر چه در دست شيعيان ماست تا ظهور قائم ما برايشان حلال است. وقتي وي ظهور کرد اجاره (ماليات) زمينهايي که در دست ديگران است را جمعآوري ميکند. همانا کسب آنان از زمين حرام است و زماني که حضرت ظهور کنند، زمينها را از آنان پس ميگيرد. 2 حتي از روايات استفاده مي شود زمينهايي که با اذن عام ائمه در اختيار شيعيان قرار گرفته، ممکن است بعد از ظهور حضرت باز گردانده شود.
اهداف دکترين اقتصادي جامعه مهدوي
هر يک از نظامهاي اقتصادي، در تئوري اهدافي را به منظور رسيدن به آنها بيان ميکنند. گر چه در واقعيت و مقام عمل ممکن است فرسنگها از آن فاصله داشته باشند. در نظام اقتصادي اسلام و به تبع آن در جامعه مهدوي اين اهداف با ساير نظامها تفاوت ماهوي دارد. در اين بخش برخي از اين اهداف را بازگو ميکنيم:1. رشد معنويت و تربيت جامعه صالح
تأکيد اصلي راهبردهاي ارائه شده از جانب اسلام براي توسعه، بر اين است که برنامهريزى جهت تحقق اهداف توسعه و رسيدن به آبادانى دنيا و آسايش همگانى بايد با توجه به هدف اصلي خلقت، يعني تقرب به خداوند انجام شود. گسترش دانش و تأمين بهداشت و امنيت و رفاه جامعه وقتى ارزشمند است كه در اين چارچوب باشد نه به قيمت فدا كردن ارزشهاى معنوى و از ياد بردن هدف اصلى يعنى سعادت اخروى. البته اين سخن بهمعناى بازماندن از دانش و رفاه نيست؛ بلكه در روايات مىخوانيم: هرگاه انسان از راه صحيح در پى هدف اصلى خود يعنى تأمين سعادت اخروى باشد، در دنيا نيز سعادتمند مىشود.3چنين هدفي که در اساس توسط پيامبران راستين خداوند به مردم ابلاغ شده، در اثر فاصله گرفتن مردم از تعاليم ناب و نيز حاکميت غاصبانه ستمگران، بهتدريج کمرنگ و در برخي نواحي به خاموشي گراييده است. بنابراين حضرت مهدي (عج) در گام اول به اين مهم اقدام نموده و تربيت انسانهايي صالح براي تشکيل نظام جهاني خود را شروع ميکند. البته طبيعي است که فلسفه انتظار زمينه چنين اقداماتي را فراهم کرده و کادرهاي اوليه براي اين کار به وجود آمدهاند. در جامعه مهدوي، صفات رذيله از جامعه رخت برميبندد و زمينه گناه و جرايم اجتماعي، اقتصادي و ... از بين ميرود. امام صادق(ع)در اين باره مى فرمايد:«و يحسن حال عامة الناس... و يجمع الله الكلمة و يؤلف بين القلوب المختلفة و لا يُعصى الله ـ عزوجل ـ فى ارضه...»؛4در عصر حضرت مهدي خداوند وحدت كلمه پديد مى آورد و قلوب ناسازگار را با يکديگر الفت ميبخشد و معصيت او در روي زمين صورت نپذيرد....
2. برقراري عدالت گسترده و همهجانبه
گسترش عدل، در سراسر جهان و از بين بردن ظلم و ستم، از مهمترين و اساسيترين آرمانهاي جامعه مهدوي شمرده شده است.امام صادق در تفسير آيه شريفه «ان الله يُحيي الارض بعد موتها» (حديد / 17) فرمودند:
احياي آن به وسيله باران نيست بلکه مرداني را ميفرستد تا عدل را احيا کرده و به سبب آن زمين نيز آباد ميگردد.در روايات فراواني آمده است که حضرت پس از ظهور زمين را از عدل و داد لبريز ميکند؛ پس از آنکه از ستم و بيداد لبريز شده باشد. 5در گستردگي عدالت در زمان ايشان امام صادق فرموده است: زماني که حضرت قيام کند ... سوگند به خدا، عدالت در درون خانههاي مردم جاي ميگيرد، همچنانکه سرما و گرما داخل خانههاي آنان ميشود. 6اين تعبير کنايه از گستردگي و فراگير بودن عدالت است، به طوري که همگان از آن بهرهمند ميشوند. بنابراين يکي از مهمترين و بارزترين ويژگي توسعه پايدار ، يعني عدالت در همه ابعادش، اعم از استفاده از منابع طبيعي، برابري در فرصتها، برخورداري از ثروت و درآمد عادلانه، براي همه افراد جامعه چه در اين نسل و يا نسلهاي بعد، در جامعه مهدوي تحقق مييابد و مردم از شهد آن متنعم خواهند شد.
3. رفاه عمومي
در نگاه اسلام، بهرهمندى از نعمتهاى خداوند در اين دنيا نه تنها با سعادت انسان در دنياى ديگر منافات ندارد؛ بلكه آنان كه از راههاى مشروع در پى فراهم كردن اسباب رفاه خود و خانواده خويش برمىآيند، مورد تشويق نيز قرار گرفتهاند.بر اساس معرفي پيشوايان اسلام، خداوند دنيايى آباد براى انسان در نظر گرفته و تمام اسباب راحتىاش را در آن آماده ساخته است؛ در اين معرفي دنيا جلوهاى محدود از بهشت قلمداد شده و به قول علامه طباطبايى(ره) نعمات بهشتى، نعمتهاى تكامليافته دنياست.جامعة آرمانى امام زمان (عج) ويژگىهايى چون صفات بهشت، در حد ظرفيت انسان در اين دنيا دارد. يکي از اين ويژگيها که روايات زيادي بر آن گواهند، فراواني نعمت و برخورداري انسان از انواع نعمتهاي خداوند است.بر اساس آنچه از آيات قرآن کريم استفاده ميشود، در بهشت محدوديتى براى نعمتهاى الاهى وجود ندارد و آنچه دلها بخواهد و ديدگان را خوش آيد، در آنجا هست.7بر طبق فرمايش پيامبر اكرم (ص)، امت ايشان در زمان حضرت مهدي به نعمتهايي دسترسي پيدا ميکنند که تا آن زمان سابقه نداشته است. آسمان باران رحمتش را بر آنان ببارد و زمين چيزى از روييدنيهاى خود را پنهان ندارد. 84. توسعه علم و دانش
امروزه سرماية انساني کارآمد نقش بسيار مهمي در جوامع توسعه يافته دارد و به همين جهت دولتها معمولاً در صدد گسترش آموزشهاي عمومي و تخصصي به منظور کارآمد نمودن مديريتها و نيروي کار و افزايش بهرهوري در اقتصاد ميباشند.اسلام بر دانش و فراگيرى آن تأكيد فراوان كرده است؛ براى مثال يكى از معصومان مىفرمايد: دانش را فرا گيريد، هر چند به بهاى فرو رفتن در گردابها و ريختن خون قلبهايتان باشد. 9يکي از خصوصيات جامعة مهدوي نيز فراواني علم و دانش مردم در اين زمان است. علم و دانش در زمان ايشان به بلوغ خود ميرسد. اين پيشرفت هم در زمينه علوم مادي اتفاق ميافتد و هم در ناحيه علوم الاهي و معارف ديني. اين ويژگي که به نوبة خود يکي از شاخصهاي توسعه يافتگي محسوب ميشود، موجبات رفاه و فراواني نعمت را نيز فراهم ميسازد. اين دانش سبب ميشود مردم بهتر بتوانند از نعمتهاي خدادادي استفاده کنند. از اسراف و اتلاف در منابع و عوامل توليد پرهيز شده و سطوح رفاه بالاتري را براي مردم به ارمغان ميآورد.در باره افزايش دانش عمومي در اين زمان، امام باقر (ع) در روايتي مى فرمايد:هنگامى كه قائم ما قيام کند، دستش را بر سر بندگان گذاشته، عقل آنان را متمرکز نموده و درک آنان را به کمال رساند.10در حديث ديگرى از امام صادق (ع)؛ از گسترش عظيم مخابرات و ارتباطات خبر داده مى شود به نحوى كه افراد در شرق و غرب عالم مى توانند همديگر را از دوردست ها نظاره كنند.115. برقرارى امنيّت
يكى از شاخصهاى توسعهيافتگى، برخوردارى از سطح مطلوبى از سلامتى و امنيّت است. علاوه بر آن، تأمين امنيّت اقتصادى يكى از عوامل اساسى جذب سرمايههاى ملى به سوى توليد شمرده مىشود.بىترديد تحقق توسعه در نظام اسلام، بدون توجه به اين هدف امكانپذير نيست. ائمه (ع) نيز با تعابير مختلفى از آن ياد كردهاند. حضرت على(ع) آسايش زندگى را در ساية امنيت قابل تحقق مىداند.12برخورداري از اين نعمت، ويژگى مشترك بهشت و جامعه آرمانى حضرت مهدى(عج) شمرده مىشود. در بهشت، خداوند انسانها را به خانه امن خود دعوت مىكند.13و بهشتيان نيز ميگويند:ستايش مخصوص خداوندي است كه غم و اندوه را از ما زدود.14همچنين در جامعه امام زمان برقرارى امنيّت كامل است. در آن جامعه بندگان خدا هيچ نگرانى و هراسى ندارند و خدا را بر اين امنيّت سپاس مىگويند.در جامعه مهدوي، چنان امنيتي پديدار مىشود كه هرگاه زنى به تنهايى از يكسوى دنيا به طرف ديگر برود، هيچكس متعرض او نخواهد شد؛ اين امنيت حتى از سوى جانوران نيز برقرار مىشود.حضرت علي (ع) فرمودهاند:
... و چون قائم ما قيام كند كينه ها از دلها بيرون رود، حيوانات نيز باهم سازگارى كنند. در آن روزگار، زن با همه بارو بنه خويش، از عراق در آيد و تا شام برود و از هيچ چيز نترسد...15
6. حفظ محيط زيست
آيات و روايات ضمن توجه دادن به مظاهر طبيعي و احترام آنان، بشر را تشويق به حفاظت از منابع موجود در طبيعت و استفاده صحيح از آنها کرده و هر گونه بهره برداري ناروا، اعم از اسراف و اتلاف و تضييع حقوق ديگران اعم از نسلهاي فعلي و بعدي را نهي کرده است.در جامعه مهدوي، محيط زيست به دلايل زيادي حفظ ميشود.در زمان حضرت مردم از جهت معنوي رشد ميکنند و گرد معصيت خداوند نميگردند، بنابراين در استفاده از منابع زيادهروي نخواهند کرد. همچنين اتلاف اين ثروتها نيز توسط آنان صورت نميگيرد. آلودهسازي محيط، تضييع حق ديگران بوده، حرام شمرده ميشود.اجراي همه جانبه عدالت و از جمله عدالت بين نسلي اقتضا مي کند که در استفاده از منابع، خصوصاً منابع پايانپذير، مصالح نسلهاي بعد نيز در نظر گرفته شود و در مصرف منابع زيادهروي نشود. همچنين آلودهسازي محيط و تحميل هزينههاي اجتماعي بر ديگران، با عدالت سازگار نيست و در آن زمان رخ نخواهد داد.منابع تجديد شونده همانند پرندگان و ماهيها زياد خواهند شد، ضمن اين که استفاده بيرويه از اين منابع صورت نخواهد گرفت:
در زمان حضرت، زايش پرندگان در لانهها و ماهيها در درياها زياد ميشود، رودها گسترش مييابد، چشمهها ميجوشد و زمين دوبرابر محصول ميدهد.16گسترش علم و دانش، موجب ميشود راههاي استفاده بهينه از منابع زيست محيطي شناخته شود و فرايندهاي توليدي تخريب کننده محيط زيست کنار گذاشته شود.در آن زمان حاکميت دولت مهدوي در کنار تسهيل ارتباطات، نظارت دولت را ممکن مي سازد و زمين در تحت کنترل کامل حضرت خواهد بود.17 دولت مهدوي با هدف رفاه مردم و نيز تأمين عدالت درون نسلي و بيننسلي، با هرگونه اقدامي که به تخريب محيط زيست و ايجاد آلودگي بينجامد، مقابله ميکند. در روايتي که از امام معصوم، نقل شده آمده است:وقتي امام زمان ظهور ميکند ... راههاي بزرگ را توسعه ميدهد ... و مساجد سر راه، ناودانها، بالکنها و دستشوييهايي که در سر راه هستند را تخريب ميکند.18با اين اوصاف، محيط زيست در محور ديگرش، يعني پرهيز از آلودهسازي محيط نيز محقق خواهد شد.
1. جاثيه (45)، 12.2. وسائل الشيعه، ج 9، ص 549، باب 4 از ابواب انفال، ح 12.3. غررالحكم و دررالكلم، ص24، ح3751.4. بحارالانوار، ج 52،ص 127.5. الكافي، ج 1،ص 534.6. بحارالانوار، ج 52،ص 362، ح 131.7. زخرف، 71.8. بحار الانوار، ج 51، ص 78.9. غرر الحكم و دُرر الكلم، ج4، ص100، ح 5438.10. منتخب الاثر، ص 200.11. انّ المؤمن فى زمان القائم و هو بالمشرق ليرى اخاه الذى فى المغرب، و كذا الذى فى المغرب يرى اخاه الذى فى المشرق؛ كشف الغمّه، ص 391، ح 312.12. غرر الحكم و درر الكلم، ج4، ص100، ح5438.13. يونس، 25 و ادخلوا الجنة لاخوفٌ عليكم و لا انتم تحزنون؛ اعراف، 49.14. فاطر،34.15. بحار الانوار، ج 52، ص 316.16. همان، ج 52، ص 354.17. كمال الدين، 1405، ج 1، ص 331.18. مستدرك الوسائل، ج 17، ص 121، ح 11.