تمدن بي‌آفتاب - تمدن بي آفتاب نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تمدن بي آفتاب - نسخه متنی

حسن طاهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تمدن بي‌آفتاب

حرف آخر

· عقب‌گرد به عصر سنگي

اول: «تاشا» دختر جوان بلند قامت بريتانيايي فكر مي‌كند، حيوان است. او بدون قلّاده هيچ كجا نمي‌رود و در خانه نيز نظافت و نظم را به هيچ وجه رعايت نمي‌كند. «تاشا» با نامزد خود مدت‌هاست كه زندگي مي‌كند و در كنار تحصيل در رشته «فن‌آوري موسيقي» زيست حيواني را بر زندگي انساني ترجيح مي‌دهد. روانكاوان هيچ‌گونه از علائم بيماري‌هاي رواني را در او مشاهده نمي‌كنند و بر اين باورند كه او با سلامت جسمي و ذهني كامل به اين انتخاب رسيده است. دولت لندن نيز به او و نامزدش كه هنوز ازدواج نكرده اند، كمك مالي نموده و خانه‌اي را در اختيار آن دو قرار داده است. خبر زندگي حيواني و مسخ دختر جوان تحصيل كرده‌انگليسي، در كنار هزاران خبر عجيب و غريب ديگر همچون اصرار كودكان بر سخن گفتن با حيوانات و زندگي و تقليد از آنان، اوج سقوط ساختار اجتماعي تمدني است كه در همه زواياي زندگي بشر، حقيقت نوراني وحي و نبّوت را به كناري نهاده و ولايت تجربه و حس را جايگزين آن نموده است.

تمدني كه اثبات فرضيه‌ها و نظريه‌ها را تنها با مشاهده در زير چشم شيشه‌اي ميكروسكوپ‌هاي الكترونيكي، پذيرفته و منكر همه قواعد متا فيزيكي مي‌شود. حال آن‌كه اگر زندگي خاكي بشر در طي ده هزار سال هبوط بشر بر روي زمين، همراه با تعليم و تزكيه انبياء الله (ع) و مبتني بر اعتقاد به ماوراء طبيعت و احكام الهي نبود، بدون شك فرجامي جز زندگي بدوي و فراتر نرفتن از عصر سنگي و غارنشيني براي انسان در پي نمي‌داشت. آن چه نبي مكرم اسلام حضرت ختمي مرتبت (ص) فرموده‌اند كه: «ما پيامبران الهي آموزگاران همه مردمان هستيم» از همين روست.

تعاليم و آموزه‌هاي وحي و نبوت همان خورشيد درخشاني است كه در تابش آن همه تمدن‌هاي درخشان بشري شكفت و در گرمابخشي آن، ساقه‌ها و شاخه‌هاي زندگي ثمرات شيريني را به بار آورد. حذف خدا و اخلاق الهي و جايگزيني علم و عقل محض تجربي و آزمايشگاهي و هم چنين اخلاق تجربي با نگاه مادي‌گرايانه، سودانگارانه و لذت‌جويانه بشري همراه شد و تا آن‌جا رسيد كه از بشر تعليم نيافته در محضر خورشيد نبوت و نشكفته در نسيم وحي، انسان‌نماهاي متحركي ساخت كه از تعريف منطقي انسان يعني حيوان ناطق، به همان بند نخست آن اكتفا نموده و خود را به منتهي اليه پستي و دوني و رذالت كشانده است. جست و جويي اندك در ميان صفحات پژوهشي دين‌شناسي و مردم‌شناسي مي‌تواند نشان دهد كه در طي پانصد سال گذشته تاكنون تمدن بي‌آفتاب غرب، با مكاتب و تفكرات توليدي، خود، چگونه بشريت را به عميق‌ترين و فاجعه‌بارترين چالش‌ها و حوادث خونين كشانده است.

· درندگان، نمايندگان دنياي جديد

دوم: «اين جنگ جنگ با تروريست‌ها نيست. جنگ ارزش‌هاست. ارزشهاي دنياي آزاد كه ما نماينده آن هستيم» اين جملات را «تسيپي ليوني» وزير خارجه 50 ساله رژيم اشغالگر صهيونيستي، در نخستين روز حمله به سرزمين غزه، در حالي گفت كه هواپيماي اف - 16 و تانك هاي مركاواي اسرائيل، بيش از 400 نقطه مسكوني را در مدت چند ساعت به خاك و خون كشيده و ده‌ها كودك و مرد و زن را به شهادت رسانده بودند. با وقوع اين حملات خون‌بار و وحشيانه، حتي كوچكترين واكنش و اعتراضي از مراكز سياسي تمدن غرب ديده نشد و پس از گذشت دو هفته رييس سازمان بين المللي «بان كي مون» از كشته شدن دو سرباز حافظ صلح اين سازمان، اظهار تأسف كرد، آن هم فقط اظهار تأسف؛ اين همان مراكز سياسي و محافل پرطمطراقي هستند كه براي جان باختن چند دلفين يا بچه ميمون، همه سازمان‌هاي حقوقي و سياسي دنيا را با غوغاي رسانه‌اي، بسيج مي‌كنند. بمب‌هاي ضد مخزن، گلوله هاي خوشه‌اي، خمپاره‌هاي آتش‌زا، هديه‌هاي بابانوئل غرب بودند كه اينبار نه با صداي زنگوله گوزن قطبي كه با غرش جنگنده بمب‌افكن‌هاي ايالات متحده بوفالوهاي وحشي، وحشت و مرگ را، بر سر و روي كودكان بي‌پناه و مظلوم فلسطيني، آن هم در خواب شيرين نيمه شب، فرو ريخت.

دنياي آزاد آزاد و مدرن غرب كه نماينده تام الاختياري چون اسرائيل را، در شنيع‌ترين ايام تاريخ تجاوز و تباني خود، يعني جنگ جهاني دوم، در خاورميانه بر سر راه نهاد، اكنون در دل شادمان از ذبح خونين فرزندان غزه است. شايد در هيچ مقطعي از تاريخ، چهره زشت و جنايتكار و عفريت تمدن غرب اينگونه براي بشريت آشكار نشده باشد كه امروز اسرائيل آن را عريان و بي‌آرايش و فريب، در برابر ديدگان همه دنيا قرار داده است. اين همان بخش مخفي تمدن غربي است كه به تعبير رهبر معظم انقلاب «در جنگ‌ها از پرده برون مي‌افتد» و چهره ناموزون و خشن خود را نشان مي‌دهد.

پيوند تفكر منجمد و متنسّك سلفيه و در يك كلام اسلام آمريكايي با اين نماينده‌هاي دنياي جديد، نشان از چه مي‌دهد، جز بر سر راه نهاده شدن همزمان و هم هدف، اين دو مولود نامشروع تمدن غرب در سرزمين‌هاي اسلام؟

آيا فرو ريختن گلوله‌هاي پيشرفته فسفري كه تا مغز استخوان را خاكستر مي‌كند و بمب‌هاي خوشه‌اي ميسكت، با 220 بمب و متشكل از دو هزار مرمي و تركش، آن هم در منطقه مسكوني كه بدل از قتلگاه عاشورايي آخر الزمان مردماني دست خالي است، نشانه خوبي از منطق و تجربه بشري عاري از وحي و آسمان نيست؟

تمدن غرب و مدرنيسم در همه زواياي زيست خاكي و حيواني خود به مراحل و دركاتي از انحطاط رسيده است كه هر كسي را در مقام خود به حيوانيت مي‌كشاند، بلكه پايين‌تر. كسي چه مي‌داند! شايد در اين دنياي آزاد آن‌چنان كه «تاشا» مي‌خواهد سگ باشد، «كاندوليزا رايس» و «تيسيپي ليوني» نيز مي خواهند گرگ يا كفتار باشند و آزادانه بشريت را بدرند و بكشند و بسوزانند. در اين سياهه بازار روزگار، مشعل هدايت و پايداري حماسه عاشورايي حماس، اگرچه غريبانه و مظلومانه است اما آنچنان سوزان و پرتوان است كه چون صاعقه در شب همه در خواب شدگان بشر را بيدار مي‌سازد. چه تطبيق زيبايي يافت اين محرم خون رنگ و چه تفسير زيباتري كه «انّ الحسين مصباح الهدي و سفينة النجاة.»

· رمز استيلاي غرب

سوم: آنچه كه در اين پانصد سال گذشته تاكنون غرب را در همه ابعاد و زواياي زندگي، در استيلاي بر بشريت و ملل عالم موفق ساخته، علاوه بر ضعف ارادي ملل و قدرت نظامي و رسانه‌اي استعمار، نظم و تدبير غرب در امور دنيايي است. اين خصيصه اگرچه در آثار و نتايج و منافع استكباري به كار رفته، اما نقطه‌قوتي است كه دنياي مظلوم و استبداد زده و استعمار شده بايد از آن درس گرفته و در افق آينده و چشم‌انداز حركت خود به آن توجه عميق و دقيقي داشته باشد. بدون شك دستيابي به هيچ هدفي، بدون اراده و انگيزه و نظم و تدبير و برنامه‌ريزي محقق نخواهد شد.

تمدن غرب و به ويژه كشورهاي استعماري در برنامه‌ريزي كوتاه مدت و بلند مدت، با نگاه توليد نرم افزاري علم و تدوين و تبويب همه نظريه‌ها، بي‌بهاترين و كم‌ارزش‌ترين انديشه‌ها را به آراسته‌ترين شكل، ارايه مي‌نمايند و اين نكته‌اي است كه مقتداي عظيم القدر جهان اسلام مقام معظم رهبري بارها و بارها به دنياي اسلام و به ويژه دست اندركاران سياسي و اجرايي و نخبگان حوزه و دانشگاه، به ويژه نسل جوان حوزه و دانشگاه گوشزد نموده اند. توني بلر نخست وزير پيشين انگليس مدعي است: «مي‌توانم بگويم، هر روز قرآن مي‌خوانم، آن هم به صورت مرتب» به راستي سياستمدار كاتوليكي چون توني بلر چه نيازي به خواندن كتاب آسماني مسلمانان دارد، جز آن‌كه به اسرار و زواياي پنهان آموزه‌هاي تنها رقيب دنياي غرب يعني دنياي اسلام، واقف گشته و در برابر آن تدبير و برنامه‌اي بهتر را برگزيند؟

دقت عمل و پيگيري دنياي غرب را فقط با يك نگاه گذرا به كتابخانه‌ها و مراكز تحقيقاتي و از حجم عظيم تحقيقات، تصحيح، تبويب و تدوين آثار ارزشمند دنياي اسلام توسط محققان غربي، مي‌توان دريافت.

· دنياي مرده

چهارم: در پاياني‌ترين ماه‌هاي سال 2008 ميلادي، دو خانواده همجنس‌باز (دو زن و دو مرد) با يكديگر در قالب ازدواج گروهي و مشترك، زندگي خود را آغاز كردند. اين نوع زندگي بيشتر در قبايل وحشي و بدوي پيش از قرون وسطي مرسوم بوده و در دنياي جديد نمونه نداشته است.

«لري فلينت» مدير كمپاني دختران وحشي آمريكا، براي رهايي صنعت پورنوگرافي از بحران اقتصادي، از دولت آمريكا درخواست 5 ميليارد دلار را نموده است. او تأكيد كرده است «مردم آمريكا ممكن است بدون ماشين به زندگي خود ادامه دهند، اما بدون سكس، هرگز!»

اين خبرها، در كنار آمار و ارقام رسمي دولت‌هاي غربي در فروپاشي نظام خانواده و افزايش كودكان سر راهي و بي‌سرپرست و قتل و تجاوز ، گوياتر از هر چيزي است و جاي هيچ انكار و ترديدي را، در نابودي اخلاقي تمدن غرب، باقي نمي‌گذارد. وقتي زنان بد كاره و فواحش به صورت رسمي در سيستم‌هاي حكومتي و سياسي دنياي غرب بالاترين جايگاه و منصب را با تبليغات غير اخلاقي خود به دست مي‌آورند، ديگر چه جايي براي حُسن و قبح و تعاليم اخلاقي بشر باقي خواهد ماند. در دهه 80 ميلادي يكي از معروف‌ترين سوپر استارهاي پورن، در ايتاليا با استفاده از صحنه‌هاي غير اخلاقي به تبليغ انتخاباتي پرداخت. پس از آن برخي از سياستمداران زن غربي با ارايه سابقه غير اخلاقي و مبتذل خود به جامعه، وارد مناصب حكومتي مي‌شوند؛ بدون هيچ شرم و احساس خجالت! اكنون سياستمداران غربي همسران بعدي خود را از ميان مانكن‌ها و سوپر استارهاي پورن برمي‌گزينند. «ساركوزي» و «پوتين» دو نمونه فاش شده‌اند.

رابطه غير اخلاقي همجنس‌گرايانه «كاندوليزا رايس» وزير خارجه آمريكا و «تيسپي ليوني» وزير خارجه اسرائيل افشا مي‌شود. وزير دادگستري فرانسه «راشدا داتي» زن 42 ساله و مجرد است. او فرزند نامشروع خود را در نخستين روزهاي سال 2009 ميلادي به دنيا ‌آورد. معلوم نيست پدر اين فرزند چه كسي است و خانم «راشدا» نيز با اعتراف به اين مسئله تأييد كرده كه «زندگي پيچيده‌اي داشته و دارد!» همه اين صحنه‌ها فقط گوشه‌اي از عمق انحطاط اخلاقي دنياي آزاد و مدرن غربي است كه همه مبتلايان به اين نوع از تفكر را به افسردگي و تنهايي و پژمردگي و پوچ‌گرايي فرا مي‌خواند. پاياني كه جز مرگ در انتظار آن نيست. اين همان تمدن آلوده و كثيف و مرده‌اي است كه رسانه‌ها و به ويژه هاليوود، دنيا را به آن دعوت و در همه محصولات رسانه‌‌اي و ديداري و شنيداري، زيست آمريكايي و غربي را ترويج مي‌كند. «پل ويتز» دانشمند آمريكايي مي‌گويد: «اگر خدا براي ما مرده است، خانواده و جامعه ما نيز بدون شك مرده است». آيا در اين افسردگي و پژمردگي و روزمردگي بشر، زمان حيات و شكوفايي نرسيده است؟

«و يحيي الارض بعد موتها»

به قلم سردبير

/ 1