وهابيت؛فرقهايويرانگروآدمكش
درميزگردي باحضوركارشناسان مطرحشد
اشاره
نخستين اجلاس علمي فكري پويا با عنوان «وهابيت، مانع انسجام اسلامي» از مجموعه نشستهاي فرهنگي فصلنامه فرهنگ پويا همزمان با ورود بنيانگذار جمهوري اسلامي در 12 بهمن، در مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) برگزار شد. در اين جلسه كه با استقبال بينظير جوانان دانشگاهي و حوزوي و با حضور اساتيد حوزه و دانشگاه روبهرو شد، كارشناسان و صاحبنظران تاريخچه و عقايد و مجموع فعاليتهاي فرهنگي، علمي و سياسي فرقه وهابيت را مورد بررسي قرار دادند. در اين همايش نيم روزه، فيلم كوتاهي از جنايتهاي هولناك و دلخراش وهابيت در كشورهاي اسلامي به نمايش درآمد كه گوشهاي از هزاران هزار جنايت اين فرقه به شمار ميآيد. آنچه در ادامه ميآيد، گزارش مكتوب ميزگرد علمي اجلاس پويا است كه توسط حجج اسلام يوسفي غروي، عباس جعفري و حسيني قزويني برگزار شد.حجت الاسلام حسيني قزويني: وهابيت، فرقهاي است كه در قرن هفتم و هشتم هجري توسط ابن تيميه متوفاي 728 در منطقه شامات پديد آمد. او ابتدا خود را حنبلي معرفي كرد؛ ولي پس از مدتي عقايد احمدبن حنبل را هم به باد استهزا گرفت و خود، مباني فكري و اعتقادي جديدي را بر پاية جسمانيت حق تعالي، حرمت توسل به انبيا و اوليا، حرمت رفتن به زيارت قبور، اصالت نداشتن شفاعت و حرمت بناي قبور و ساختن گنبد و گلدسته براي پيامبران و امامان و ... ارائه كرد. از آنجايي كه شامات يك منطقه متمدن و فرهنگي بود، در همان آغاز شكلگيري اين مباني فكري، علماي اهل سنت قبل از علماي شيعه به پا خاستند و در برابر افكار ضد قرآني وي قيام كردند و او را چندين بار به محكمه كشانده، به زندان انداختند. ابن تيميه پس از دادن تعهد، از زندان آزاد شد و سرانجام سال 728 هجري در زندان قلعه دمشق از دنيا رفت.چهار قرن گذشت تا دوران رو به افول دولت عثماني فرا رسيد استعمار غرب كه از دولت عثماني ضربه سنگيني خورده بود، كوشيد تا با تفرقهافكني در كشورهاي اسلامي، توانايي مسلمانان را از بين ببرد. در همين راستا، جاسوس انگليس با تلاش ويژه خود توانست محمدبن عبدالوهاب را تحريك و وارد عرصه فرهنگ ضد ديني كند. محمدبن عبدالوهاب بر خلاف ابنتيميه، فعاليتش را در منطقه دور از تمدن و علم نجد و اطراف رياض شروع كرد. از آن جايي كه افراد برجسته علمي در برابر او نبودند، وي توانست در مدت بسيار كوتاه با تكيه بر قدرت نظامي محمدبن سعود، و با كمك گرفتن از مستشاران نظامي انگلستان، مردم منطقه را به خاك و خون كشد و قبور صحابه و اولياي خدا را با خاك يكسان كند.اولين قبري كه وهابيان در منطقه نجد ويران كردند، قبر زيدبن خطّاب، برادر خليفه دوم بود. پس از آن با حمله به شهرهاي عربستان سعودي، مسلمانها را قتلعام و اموالشان را غارت كردند. آنها مردمي را كه در مسجد مشغول نماز بودند، قتلعام ميكردند. طفل را در دامن مادر سر ميبريدند و كتابها و قرآنها را در كوچه و خيابان زير پاي حيوانات ميريختند. در سال 1218 كه وارد مكه مكرمه شدند، قبور اوليا و صحابه را با خاك يكسان كردند. حتي منزل اميرالمؤمنين و منزل خليفه اول و دوم را در امان نگذاشتند. خانه خديجه كبري را نيز كه معبد جبرئيل و محل نزول وحي بود، با خاك يكسان و به دستشويي مبدل كردند! مكان ولادت پيامبر گرامي اسلام (ص) را ويران و آن را به محل خريد و فروش حيوانات تغيير دادند! در حمله به مدينه منوره نيز تمام قبور صحابه و زنان پيامبر (ص) را با خاك يكسان كردند. در حمله دوم سال 1344، حرم و بارگاه نوراني ائمه بقيع (ع) را ويران كردند و حتي تصميم گرفتند گنبد سبز حرم مطهر پيامبر (ص) و ضريح بالاي قبر ايشان را هم از بين ببرند؛ اما كشورهاي اسلامي تهديد كردند كه اگر متعرض قبر پيامبر (ص) شويد، وارد جنگ خواهيم شد و در نتيجه، وهابيان عقب نشستند.امروزه هم بعضي از وهابيها به دولت سعودي اعتراض ميكنند كه چرا براي از بين بردن ضريح پيامبر اكرم (ص) اقدام نميكنيد! يكي از شخصيتهاي علمي تراز اول سعودي در يكي از پيامهايش اعلام ميكند: اگر دولت سعودي داعيه توحيد دارد، بايد ابتدا گنبد سبز و ضريح مطهر حرم پيامبر (ص)را از بين ببرد.» البته هرگاه فرصتي مناسب به دست آورند و از تعرض مسلمانان احساس امنيت كنند، قطعا به چنين جنايتي دست خواهند زد.حجت الاسلام يوسفي غروي: وهابيان نميتوانند منشأ استعماري خودشان را مخفي كنند و در ائتلاف شوم بين محمدبن عبدالوهاب و محمدبن سعود كه به جنايتهاي هولناكي انجاميده است، دست انگليس، قابل پنهان كردن نيست. اكثر قريب به اتفاق مسلمانها با اين فرقه مخالفند. دارالتقريب بين مذاهب اسلامي در قاهره كه با همت مرحوم آيتالله العظمي بروجردي بر پا شد، نشان داد كه عده زيادي از علماي اهل سنت، تقريب و وحدت را قبول دارند و با فرقه وهابي موافق نيستند. در ميان علماي اهل سنت نيز اگر كسي به وحدت اعتقادي نداشته باشد، تحت تأثير وهابيت است. مرحوم محمدتقي قمي، مسؤول دارالتقريب قاهره در آن دوران، در گزارشي به مشكلاتي كه وهابيت بر سر راه تأسيس دارالتقريب فراهم آورده، اشاره كرده است. به طور كلي، وهابيت يكي از عوامل اساسي در برابر تحقق اتحاد ملي و انسجام اسلامي است.حجت الاسلام جعفري: بسياري از صاحبنظران معتقدند يكي از موانع اصلي در راه تحقق انسجام اسلامي، فتنهانگيزي وهابيان است. نظر جناب عالي در اين باره چيست؟حجت الاسلام حسيني قزويني: بحثي كه امروز به صورت استخواني در گلوي جهان اسلام درآمده، تفكر ضد قرآني وهابيت است. قرآن به صراحت ميگويد: «واعتصموا بحبل الله جميعا و لا تفرقوا». در كتابي به نام الشيعه و التقريب كه تقريبا دوازده سال قبل در عربستان سعودي نوشته شده، مؤلف، مباني وحدت و تقريب را مطرح ميكند و در پايان ميگويد: ما بايد با مسلمانها وحدت داشته باشيم ولي شيعه را مسلمان نميدانيم! اولين شرط تقريب با شيعيان اين است كه ثابت كنند مسلمان هستند! شخصيت شماره دو علمي عربستان هم چندي پيش به طور رسمي فتوا داد كه: من به چند دليل شيعيان را كافر ميدانم! اول اين كه اينها قرآن را تحريف شده ميدانند، صحابه و سنت پيغمبر (ص) را قبول ندارند و به اهل بيت متوسل ميشوند. بنابر اين شيعيان عضو امت اسلامي نيستند؛ تا ما با اينها تقريب داشته باشيم! حتي از وي سؤال شده آيا ميتوانيم به فقراي شيعه زكات بدهيم؟! كه ميگويد: هر گونه كمك به فقراي شيعه حرام است! در عربستان يك هيأت عالي وجود دارد كه در رأس آن، مفتي اعظم عربستان هست.
از اين هيأت پرسيدهاند كه آيا ما ميتوانيم با شيعه تقريب داشته باشيم؟ و هيأت به طور رسمي اعلام كرده كه امكان تقريب با شيعه وجود ندارد، همان گونه كه تقريب با يهود و نصاري براي ما امكانپذير نيست! بر همين اساس است كه عبدالمالك ريگي در ايران شاخه نظامي وهابيت را ايجاد كرده و جنگ مسلحانه با نظام جمهوري اسلامي به عنوان مظهر حكومت شيعي و كشتن شيعيان را واجب و وسيله رسيدن به بهشت اعلام ميكند! زرقاوي - رهبر وقت شاخه نظامي وهابيت در عراق - دو ماه قبل از هلاكت، رسماً اعلام كرد كه دشمن واقعي ما امروز آمريكا و اسرائيل نيست؛ بلكه شيعيان هستند!
در جنگ سي و سه روزه حزبالله با صهيونيسم، سه تن از رهبران فكري و ديني وهابيت فتوا دادند كه هر گونه مساعدت به حزبالله حرام است؛ چرا كه اينها در حقيقت جسم شيطان هستند! حتي دعا كردن براي پيروزي حزبالله را گناه كبيره دانستند! اين طرز نگاه وهابيت به جهان اسلام است. حجت الاسلام جعفري: درباره پيدايش وهابيت، نظريههاي مختلفي مطرح است. براساس يك نظريه، وهابيت يك پديده انحرافي بود كه توانست بر مهمترين مركز جهان اسلام مسلّط شود. آيا در پيدايش وهابيت بايد ابعاد تاريخي و عقايد ديني را مؤثر بدانيم يا اين كه آن را يك پديده استعماري تلقي كنيم؟يوسفي غروي: در ميان عامه مسلمانان، احترام به اولياءالله و مقربين امر حرامي شمرده نميشود؛ بلكه اين اندازه احترام و تكريم معمول بوده است. الان هم در سرتاسر جهان اسلام هست، هرچند در مصداقش اختلاف باشد. از زمان ابن تيميه افكار انحرافي در اين باره شكل گرفت؛ امّا نه به صورت يك فرقه مذهبي. بلكه اين وهابيت بود كه افكار انحرافي خود را به صورت فرقهاي مذهبي معرفي كرد و گسترش داد.
اصل حركت مسلحانه به صورت راهزني و امثال آن در صحراي حجاز و راههاي حج سابقه داشته است و هر از چندي كه دولتها مسلط ميشدند، با تأليف قلوب و دادن حقالسكوت، قبايل و عشاير بدوي را آرام ميكردند. اما اينكه راهزني مسلحانه را به صورت منظم و به عنوان فرقهاي جديد انجام دهند، غير از تحريكات استعمار، چيز ديگري نيست. مجموعه قرائن هم نشان ميدهد كه استعمار انگليس براي اختلافافكني، نقشههاي فراواني داشته و عملي كرده است.حجت الاسلام جعفري: آيا شما القاعده و طالبان را همان وهابيت جديد ميدانيد؟حجت الاسلام حسيني قزويني: گمان نميكنم براي آگاهان از مباني فكري و كارنامه عملي وهابيت، شبههاي در اين زمينه وجود داشته باشد. در سال 1985 ميلادي كه افغانستان در تصرف كشور روسيه بود، آمريكا تلاش ميكرد اين كشور را از چنگال روس درآورد و پاكستان را مركز آموزش نظامي و چريكي قرار داد. واشنگتن، بنلادن را حمايت كرد و نيروهاي بسياري از عربستان، سودان، سوريه و عراق تا حدود پنجاه هزار چريك براي آموزش نظامي به پاكستان اعزام شدند. معاون امنيت ملي جيمي كارتر به صراحت اعتراف كرد كه نزديك به پنجاه ميليارد دلار براي آموزش اينها هزينه كردهايم!
گروه القاعده از اينجا شكل گرفت. حتي برخي از آنها كه در كشتار مردم نقش فعالي داشتند، از طرف آمريكا مدال دريافت كردند. آقاي برژنسكي در سال 1985 گفت: مجاهديني كه در پاكستان دوره ميبينند و در افغانستان عمليات نظامي انجام ميدهند، فرشتگاني هستند كه آمريكا را در نابودي امپراتوري شرق پشتيباني ميكنند! تعداد بسياري از اينها را براي گذراندن دورههاي ويژه چريكي به آمريكا بردند و از آنجا به پاكستان و سپس افغانستان فرستادند. رئيس سازمان امنيت عراق هم بخشي از مسائل مالي و نظامي القاعده را به عهده گرفت و كار به اينجا كشيده كه امروز القاعده به ظاهر در برابر آمريكا ايستاده و واشنگتن تلاش ميكند اين گروه را به نوعي از ميدان به در كند. حجت الاسلام جعفري: با اين وصف، آيا علماي اهل سنت با اين فرقه برخورد نداشتهاند؟حجت الاسلام حسيني قزويني: برخورد علماي اهل سنت با ابنتيميه بسيار جدي است. يكي از استوانههاي علمي اهل سنت به او مينويسد: اي بيچاره! آنان كه از تو پيروي ميكنند، در پرتگاه بندگي و كفر و نابودي قرار دارند. عمده پيروان تو؛ عقبمانده، گوشهگير، سبكعقل، دروغگو، بيگانه، فرومايه، مكار و فاقد فهم هستند ... اگر سخن من را قبول نداري، آنان را امتحان كن و با مقياس عدالت بسنج. يكي ديگر از بزرگان اهل تسنّن درباره ابنتيميه ميگويد: عدهاي از مسلمانها او را كافر ميدانند به خاطر اين كه مطالب زشتي در ترسيم خداي عالم دارد؛ و برخي او را منافق ميدانند به سبب جسارتي كه به ساحت مقدس اميرالمؤمنين (ع) داشته است.عالم ديگري از آنان تصريح ميكند: ابنتيميه فردي است كه خدا او را ذليل، گمراه و كور و كر كرده است.اينها نمونههايي از سخن بزرگان اهل سنت دربارة بنيانگذار مباني فكري وهابيت است. اما دربارة خود محمدبن عبدالوهاب، برخي اساتيد وي در همان ابتدا به او ميگفتند كه ما نشانههاي گمراهي و گمراهگري را در تو ميبينيم. پدر خود محمدبن عبدالوهاب، هميشه مردم را از نزديك شدن به پسرش بر حذر ميداشت و ميگفت: من در اين فرزندم نشانههاي الحاد و بيديني را مشاهده ميكنم. برادرش سليمانبن عبدالوهاب در كتاب خود، او را مرتد و بر خلاف تمام بزرگان و علما در دوازده قرن معرفي كرد. يكي ديگر از علماي اهل تسنن ميگويد: محمدبن عبدالوهاب اگر ميخواست كسي را وهابي كند، ميگفت بايد چند شهادتين را به زبان آوري. اگر اين شهادتها را به زبان ميآورد، او را مسلمان تلقي ميكرد و گرنه گردنش را ميزد! ميگفت بايد شهادت بدهي كه 1. كافر بودي و با ورود به فرقه وهابيت، مسلمان شدي؛ 2. پدر و مادرت در حال كفر از دنيا رفتهاند و حق استغفار براي آنها را نداري؛ 3. تمام علماي اسلامي به حال كفر از دنيا رفتهاند و حق طلب مغفرت براي آنها را نداري.همچنين دستور داده بود كسي قبل و بعد از اذان يا در وسط آن، حق صلوات گفتن بر پيامبر (ص) را ندارد. به نوشته اين عالم سنّي، يك مؤذن صالح و نابينايي در وسط اذان بر پيامبر (ص) درود فرستاد. محمدبن عبدالوهاب دستور داد مؤذن بيچاره را آوردند و در ملأ عام گردن زدند! در عصر حاضر نيز شخصيتهاي برجستهاي حتي در داخل عربستان سعودي با تفكر وهابي مخالف هستند؛ از جمله محمد بن علوي مالكي كه كتابهاي متعددي در ردّ عقائد وهابيت نوشت و حتي بنباز، مفتي اعظم عربستان، حكم اعدام او را صادر كرد. در داخل كشورمان نيز برخي شخصيتهاي تراز اول اهل سنت در برابر وهابيت مواضع شديدي دارند؛ ولي متأسفانه تاكنون نتوانستهايم از اين اهرم به خوبي استفاده كنيم. حجت الاسلام جعفري: با توجه به خطرهاي وهابيت براي جهان اسلام و به ويژه تشيع، آيا علماي ما در طول اين دو قرن اخير وظيفه خودشان را در برابر اين خطر بزرگ به خوبي انجام دادهاند؟ مهمترين كتابها، تحقيقات و برخوردهايي كه از ناحيه علماي شيعه در برابر اينها صورت گرفته، چه بوده است؟ حجت الاسلام يوسفي غروي: طبق روايات، عام وقتي ميبيند عدهاي مشغول بدعتگذاري در دين خدا هستند، بايد تصريح كند كه براساس اطلاعات من، سند و مدركي براي چنين حرف يا عملي نيست؛ در واقع، همان وظيفه امر به معروف و نهي از منكر است و چه منكري از منكرات وهابيان بالاتر؟! هنوز هم خون مسلمانان در عراق و افغانستان و پاكستان، به ويژه در ايام محرم - ريخته ميشود؛ چون ميگويند اين عزاداريها شرك است! گاهي فقط ميگويند حرام است، اما گاهي ميگويند اينها مظاهر شرك است! گويا شما به تقديس ائمه و غلو در ائمه معتقد هستيد! مثل اينكه امام حسين (ع) را خدا ميدانيد! به دليل اين كه نذر و نياز ميكنيد! با توجه به اين مسائل و روايات، طبيعي است علماي شيعه به وظيفه خود در راه مقابله با اين بدعتها و فرقههاي انحرافي عمل كنند. در اين زمينه كتابها، مقالات و پاياننامههاي فراواني نوشته شده است. جناب آقاي جعفري، صاحب يك پاياننامه در اين زمينه هستند.
اولين كتابي كه به دست يكي از علماي ما در اين زمينه نوشته شد، كتاب كشف الارتياب مرحوم آقاسيد محسن امين عاملي است كه به فارسي هم ترجمه شده است. جناب آقاي فقيهي هم كتاب ارزشمندي به نام «وهابيان پيش از پيروزي انقلاب اسلامي» دارند كه بسيار ارزشمند است. آيتالله سبحاني هم كتاب آيين وهابيت را تأليف كردهاند، مرحوم آقا سيد محمد شيرازي نيز كتاب دنيا در خطر سقوط يا بازيچه وهابيان را به رشته تحرير درآوردهاند.حجت الاسلام جعفري: براي پاسخ به شبهات وهابيت بايد از چه منابع و روشهايي استفاده كنيم؟حجت الاسلام حسيني قزويني: اگر بخواهيم عليه وهابيت فعاليت كنيم، بايد نخست يك آسيبشناسي جدّي درباره كارهاي خودمان داشته باشيم و ببينيم چرا وهابيت با اينكه فرقهاي باطل، خرافي و خشن است، اينگونه پيشرفت كرده است، ولي شيعه با اينكه تنها مذهب منطبق با آيات قرآن و سنت رسول اكرم (ص) است، نتوانسته اين چنين رشد كند. مجمع جهاني اهلبيت (ع) آماري ارايه كرده كه خيلي دردآور است. براساس اين آمار، وهابيها طي يك دهه پانصد هزار نفر را در ايتاليا و چهارميليون و پانصد هزار نفر را در امريكاي لاتين، وهابي كردهاند؛ امّا آمارها چگونه است؟!
اميرالمؤمنين (ع) ميفرمايد: تعجب ميكنم از باطل كه با آن شاخصههاي باطلش اين همه پيشرفت دارد، ولي شما در مذهب حقتان، اين همه ساكت و بيتحرّك هستيد. در سه دهه اخير رويكرد جوانهاي سني و وهابي و دانشمنداني كه به مذهب شيعه روي آوردهاند، تحسين برانگيز بوده است. يكي از مراكز پژوهشي قم، دايرة المعارفي را دست تهيه دارد كه تاكنون چهارده جلد شده است. در اين دايرة المعارف، به دهها و صدها هزار تن از شخصيتهاي علمي اشاره شده كه به مذهب شيعه گرويدهاند. حتي بعضي از آنها امام جمعه وهابي بودند و بعد از بررسي و آگاه شدن، به مذهب شيعه روي آوردهاند. حضرت آيتالله سبحاني در يكي از كتابهايشان نوشتهاند كه براساس جديدترين آمار، چهل هزار سايت وهابي مشغول فعاليت عليه شيعه هستند! دوستاني كه در عرصه اينترنت فعاليت دارند، ميدانند كه تصور اين تعداد هم مشكل است. با اين وصف، بنده با بيست و پنج سال تجربه و بررسي فراوان، هنوز نتوانستهام تعداد سايتهاي شناخته شده شيعي را به پنج هزار تا برسانم! بنابر اين فعاليت ما در برابر فعاليت وهابيان اصلاً تناسب ندارد.
برنامههاي شيعه در طول تاريخ، واكنش به حمله مخالفان بوده است. نكوشيدهايم كتاب مستقل بنويسيم و اشكالات موجود در عقايد وهابيت يا سنيهاي افراطي را به آگاهي ديگران برسانيم. به رغم جنايتهاي وهابيت، امسال چند مورد سوژه مناسب پيش آمد، ولي متأسفانه از اين سوژهها استفاده نكرديم. مفتي اعظم عربستان سعودي شيخ عبدالعظيم بن عبدالله آل شيخ چند ماه قبل بيانيهاي صادر كرد و در آن، همة فتاواي تكفيري را به باد استهزا گرفت. وي در اطلاعيه خود، افرادي را كه به قصد جهاد از عربستان سعودي به عراق ميروند و كشته ميشوند، ديوانه و اقدام آنها را خودكشي و حماقت ناميد. آبان همين امسال هم همايشي بينالمللي در مكه برگزار شد هفتاد نفر از شخصيتهاي وهابي سراسر جهان را هم به آن دعوت كرده بودند. ملك عبدالله بيانيهاي به اين همايش فرستاد و تكفيريها و وهابيهاي تندرو را به خاطر صدور فتواهاي ضد ديني به باد استهزا گرفت و فتاواي اينها را ضد قرآني اعلام كرد. وهابيت در دو دهه اخير، در داخل خودش دچار اختلاف شده است. يك دسته از آنها كه داعيه اصلاحطلبي دارند، زير نظر ملك عبدالله ميخواهند عربستان سعودي را به كشوري پيشرفته و اروپايي تبديل كنند. دسته ديگر هم به رهبري نايب - برادر فهد - راديكال خشونتطلب هستند و القاعده يكي از شاخههاي نظامي آنها است. امروزه دولت عربستان، خود از دست اين تكفيريها و افراطيها به ستوه آمده است! بايد اطلاعاتمان به روز باشد و به شبهات وهابيان پاسخ دهيم. همچنين در كتابهاي درسي، مباحث مربوط به وهابيت را بگنجانيم تا جوانان، از اين فرقه زشت و به تعبير مقام معظم رهبري فرقه سفياني و شيطاني آگاهي داشته باشند. حجت الاسلام جعفري: به نظر شما آيا امكان گفتگو و مناظره با علماي وهابي وجود دارد؟!آقاي يوسفي: وهابيان همان طور كه خودشان ميگويند، تابع مذهب حنبلي از مذاهب چهارگانه اهل تسنن هستند. يكي از اهل تسنن، جارالله زمخشري است كه در تفسير خود، دربارة هر كدام از اين چهار مذهب رسمي، يك اشكال ميگيرد و نسبت به حنبليها بيش از يك اشكال مطرح ميكند. از جمله اينكه مناظره مذهبي را تحريم ميكنند. وهابيها هم كه مدعي تبعيت از مذهب حنبلي هستند، مناظره مذهبي را تحريم ميكنند و اين، مورد تجربه است. البته همان طور كه جناب آقاي حسيني قزويني اشاره كردند، اخيراً افراد معتدلي هم در بين وهابيها پيدا شدهاند كه دست كم گاهي مطالب ما را ميشنوند و اگر به طور كلي اثر نكند، فيالجمله اثراتي خواهد داشت. نكته مهم اين است كه از طرف علماي شيعه، هيچ مانعي براي مناظره وجود ندارد و در اين باره به مقدار كافي اتمام حجت شده است. اما نبايد انتظار داشته باشيم كه آنها از اعلام آمادگي شيعه براي مناظره استقبال كنند؛ زيرا همان طور كه اشاره شد، مناظره مذهبي خلاف مذهبشان است.
نكته ديگر اينكه كتابهاي شيعه اگرچه اغلب حالت تدافعي دارد؛ امّا اين يك حُسن است و نشان ميدهد كه علماي ما در طول تاريخ پايبند به انسجام اسلامي بودهاند و هيچگاه تهاجم فكري و مذهبي را آغاز نكردهاند. از سوي ديگر در همين كتابهاي دفاعي، شيعه تا حدودي حالت تهاجمي هم دارد و اين ميتواند براي كساني كه ميگويند چرا شيعه همواره در مواضع تدافعي است، راضي كننده باشد. البته مطالبي كه جناب آقاي حسيني قزويني فرمودند، از قبيل تواصو بالحق و تواصو بالصبر است كه هر كدام از ما به مقدار توانمان درصدد دفاع و به تعبيري تهاجم دفاعي هم باشيم. حجت الاسلام جعفري: جدا از افكار انحرافي، وهابيان، با توجه به جنايتهاي گسترده اين فرقه به ويژه جنايتهاي اخير آنها در كشورهاي همسايه، چرا دولت اسلامي ما ميكوشد خود را با عربستان سعودي كه مهد وهابيت است، گسترش دهد؟حجت الاسلام يوسفي غروي: ترديدي نيست كه جنايتهاي وهابيان به اوج رسيده است، منتهي در همه موارد از جمله استمرار يا قطع روابط بايد همه ابعاد قضيه در نظر گرفته شود و پس از بررسي منافع و ضررهاي هر يك، تصميم مناسب گرفته شود. در اين گونه موارد، قطع ارتباط به نفع جمهوري اسلامي و مسلمانان نيست؛ زيرا حتي امكان اعتراض هم سلب ميشود و گستاخي طرف مقابل افزايش مييابد. براي مثال در طول سه سال قطع رابطه دو كشور، عربستان سعودي بسياري از كتابهايي را كه پيش از آن با نامهاي مستعار عليه شيعه مينوشتند، خود به طور رسمي به چاپ و نشر آن همت گمارد و حتي در سفارتخانههايشان مكاني را براي فروش كتابهاي ضد شيعي اختصاص داده بودند.