ر مثلرسـانه ر مثلرسالـت
اشاره
وسايل ارتباط جمعي ابزاري در دست كساني هستند كه آنها را براي انتقال نوعي پيام به كار ميگيرند و بدين ترتيب بينشها و اهداف خاص خود را بر رسانهها حاكم ميكنند. از اين رو رسانهها در يك جامعه اسلامي مانند ايران، موظفند تا در راستاي تعميق و تبيين باورهاي ديني ملت، گام بردارند. آنچه در نوشتار ذيل مورد بررسي قرار گرفته، نقش رسانههاي جمعي در انعكاس فرهنگ ديني و مقابله با فرهنگ بيگانه است. محبوبه ابراهيميصدا و سيما
تلويزيون به سبب استفاده از تصوير و جاذبههاي بصري، در مقايسه با رسانههاي ديگر جذابيت بيشتري دارد. همين امر وظيفه اين رسانه را در توليد برنامههاي ديني، مضاعف و حساس ميكند. از همين رو، رهبر معظم انقلاب فرمودند:«همه تلاشها و كارهايي كه در كشور صورت ميگيرد به يك معنا، يك طرف؛ كار رسانه ملي يعني صدا و سيما طرف ديگر... فرهنگ، مايةاصلي هويت ملتهاست... فرهنگ در دست شما كاركنان صدا و سيماست...»1
طنزهاي بدون پيام
در تلويزيون نيز، همچون رسانههاي ديگر، برنامههاي تفريحي مانند ساير برنامهها بايد با اهداف ارزشي و پيام رساني توليد شود؛ چرا كه رسانههاي جامعه ارزشي ما با رسانههاي شرقي و غربي كه براساس لذتجويي و هوسراني فعاليت ميكنند، بسيار تفاوت دارند. شنيدن اينكه كمديهاي شخصيتي مانند چارلي چاپلين، مورد تأييد و تحسين رهبر معظم انقلاب باشد،2 شايد موجب تعجب گردد؛ اما اين امر به سبب هدفمند بودن اين كمديها است. بر همين اساس است كه ايشان در توصيههاي خود به مسؤولان صدا و سيما، همواره بر ساخت فيلمهاي پرمحتوا تأكيد دارند:«برنامهها و فيلمهاي خنثاي بياثر بيمحتواي بدون پيام مطلقاً پخش نكنيد.»3
آفتهاي پخش فيلمهاي خارجي
بحران بزرگي كه متأسفانه همة شبكههاي تلويزيوني را در بر گرفته، احساس نيازمندي شديد آنها به پخش فيلمهاي خارجي است؛ دوبله اين فيلمها به زبان فارسي، موجب تلفيق بخشي از فرهنگ ايراني (زبان فارسي) با فرهنگ بيگانه (برهنگي و رفتارهاي خارج از عرف و شرع ما) ميشود و ناخواسته، پيام متناقضي را به ذهن مخاطب منتقل ميكند. در اين ميان، اگر پخش فيلمهاي علمي و آموزشي توليد غرب، ضروري به نظر ميرسد، بايد مراقب ويروسهاي بيگانه بود و هويت را فداي دستيابي به دانش نكرد.شكلدهي عقايد و رفتار كودكان
تلويزيون امروزه به عنوان مربي و منبع اطلاعاتي، تا حدود زيادي جايگزين والدين و مربيان شده است و مستقيم يا غير مستقيم الگوسازي ميكند. با توجه به بالا بودن قدرت اين رسانه در انتقال اطلاعات، اين خطر وجود دارد كه گاه اطلاعات غير لازم يا مضر مانند خشونت، ترس، پرخاشگري، عصيان، قانونشكني و ... به كودك يا نوجوان انتقال يابد و در وجود او ماندگار شود. تأثير اينگونه تصاوير بر روي كودكان به حدي است كه براي نمونه پسر 8 ساله هندي با ديدن آگهي مربوط به ماشين لباسشويي در تلويزيون كه خرسهاي سياه و كثيف اسباببازي را سفيد و زيبا ميكنند، برادر يك سال و نيمهاش را كه پوستي تيره داشته، در ماشين لباسشويي مياندازد تا سفيد شود و كودك زير فشار آب و چرخش دستگاه، خفه ميشود!4نقش مؤثر مجريان برنامههاي كودك را نيز نبايد در اين زمينه ناديده گرفت. چنانكه براي مثال، دعاي عمو پورنگ (داريوش فرضيايي) در آخر برنامهها براي تعجيل در فرج امام زمان (عج) موجب گرديده تا اغلب كودكان در تماس تلفني با برنامه، اين دعا را در ميان دعاهاي خود مطرح كنند. اين امر نمونهاي كوچك از تأثيرگذاري گويش و رفتار مجريان محبوب كودكان بر روي ايشان است كه ميتوان از آن در مسير شكلدهي عقايد ديني و باورهاي مذهبي در ذهن كودكان بهره گرفت. از سوي ديگر، شخصيتهاي كارتوني مانند پينوكيو، پسر شجاع، پلنگ صورتي، تام و جري و دهها شخصيت ديگر، به گونهاي خاص در ذهن افراد سنين مختلف و به ويژه كودكان ماندگار شدهاند.شبههافكني در دين
در سال هاي اخير، محتواي سريالها، اغلب رنگ و بوي مفاهيم ديني را به خود گرفتهاند و سعي در تفسير آيات و روايات دارند. مشكل عمده در اين گونه توليدات، عدم آشنايي صحيح و كامل فيلمسازان با مباني ديني است كه موجب وارد كردن شبهاتي در دين ميشود. براي مثال، در سريال ميوة ممنوعه، زن واسطة اغواي مرد براي خوردن ميوة ممنوعه ميشود، كه اين مطابق با روايات توراتي از داستان آدم و حواست، نه روايت قرآني. چرا كه قرآن با تعبير «فَأزلّهما الشَّيطان»5 تأكيد ميكند كه شيطان هر دو را فريب داد. يا در سريالهايي كه شيطان در پوشش انسان نمايش داده ميشود، به تمام وقايعي كه در آينده اتفاق ميافتد، آگاه است! در حالي كه شيطان چنين قدرتي ندارد.تضعيف جايگاه خانواده و نقش والدين
صميمانه نشان دادن روابط دختر و پسر و عدم رعايت حريم نامحرمان در توليدات سينمايي و تلويزيوني ازجمله عواملي است كه به فراگير شدن و عادي جلوه نمودن اين فرهنگ غلط در جامعه كمك ميكند. در بسياري موارد، والدين عامل اصلي مشكلات جوانان و عقبماندگيهايشان مطرح ميشوند! رفتار والدين، كاملاً نادرست نشان داده ميشود و در مقابل، رفتار فرزند، منطقي و حق مدارانه. اين نكته در برخي توليدات ديني حتي پا را فراتر نهاده و به عذرخواهي پدر از فرزند، آنهم به دليل استفاده از حق ديني و عرفياش براي نظردهي دربارة ازدواج دخترش، ميانجامد! در مقابل، اقدام دختر كه بدون اجازه پدر و تنها از طريق اقدام قانوني، با پسر مورد علاقهاش ازدواج و خانوادهاش را ترك كرده است، منطقي نشان داده ميشود. اين در حالي است كه عموماً در فيلمها و سريالها شاهد احترام ويژه فرزندان به والدين و آثار دنيوي آن نيستيم.مطبوعات
زماني كه جرايد،به عنوان اولين رسانه ارتباط جمعي متولد شدند،خبري از اينترنت،ماهواره و ديگر رسانههاي جمعي نبود.امروزه با وجود تمام ابزارهاي پيشرفته باز هم رسانههاي نوشتاري،جايگاه خود را حفظ كردهاند و در ميان مردم ارزشمند هستند .روزنامهها
روزنامهها ميتوانند با بهرهمندي روزانه از احاديث، احكام، پرسش و پاسخهاي اعتقادي، تفسير آيات الهي، بزرگداشت بزرگان ديني و انديشمندان اسلامي و ... دين را به متن زندگي مخاطب وارد كنند. چاپ بيش از حد آگهيهاي تبليغاتي به منظور تأمين هزينههاي روزنامه، روحية مصرفگرايي و تجملگرايي را در مخاطب افزايش ميدهد و هيچ گونه نياز او را برطرف نميسازد. همچنين اختصاص صفحاتي به حوادث، بدون هيچ گونه تحليل روانشناسانه، فقط روحيه خشونت را در مخاطب بارور نموده، افزون بر ريختن قبح جنايت، فضايي ناامن را از جامعه در ذهن مخاطب منعكس ميكند. اگر هدف، اطلاعرساني باشد، اختصاص يك ستون و يا چاپ پراكنده اين اخبار، از حجم تأثير منفي آن ميكاهد و جنبه اطلاعرساني را حفظ خواهد كرد.مجلات
كمكاري مجلات مذهبي، سبب شده است تا مطبوعات زرد، بدون داشتن هيچگونه رغبتي افكار خود را رواج دهند. توجه فوقالعاده به توليدات سينمايي، فوتباليستها و هنرپيشههاي داخلي و خارجي و رخدادهاي شخصي و خانوادگيشان، طالعبيني، داستانهاي پوچ و جنايي، بزرگنمايي حوادث و جنايتها،آگهيهاي مربوط به انستيتوهاي زيبايي و فروشگاههاي لوكس و ... عمدهترين بخشهاي اين نوع مطبوعات را تشكيل ميدهند كه با صرف هزينه سرسامآور و بدون انتقال هيچگونه پيام مفيدي به توليد انبوه ميرسند.اينترنت
شبكه جهاني اينترنت با در بر گرفتن حجم انبوهي از اطلاعات و گستردگي زبانهاي انتقال پيام، مسير ارتباطي قدرتمندي را براي تبليغ اديان و آيينهاي مختلف فراهم كرده است. در طول سالهاي حضور اين پديده در كشورمان، قدمهاي خوبي از سوي قشر متدين براي انتقال مفاهيم ديني از مجراي اين تكنولوژي برداشته شده است كه اگرچه در مقايسه با گستردگي جهان اينترنت بسيار كوچك بوده اما شروع نيكي به حساب ميآيد.سايتها و وبلاگهاي ديني
برخي كساني كه دغدغه دين را دارند، به پديده وبلاگنويسي روي آوده، دانستهها و دغدغههاي خود را از اين راه به اطلاع ديگران ميرسانند. البته آمار وبلاگنويسهاي مذهبي در مقايسه با ساير وبلاگنويسان كه به دليل ناشناس بودنشان، بيرحمانه مينويسند و همه چيز را نقد ميكنند، كم است و اميد ميرود كه اين روند در آينده شكل معكوس به خود گيرد.ضرورت فيلترينگ
غول عظيم الجثه اينترنت، در عين سودمندي، خطرهاي بزرگي را نيز به همراه دارد. عمدهترين اين خطرها، دسترسي آسان جوانان به اطلاعاتي نامتناسب با شرايط سني و بايستههاي ديني آنهاست. مهمترين اين آفتها پيرامون انحرافهاي جنسي و اخلاقي است كه از طريق ويروسهاي از پيش تعيين شده غرب جهت مذهبزدايي از جوانان، گريبانگير آنان ميشود. ذهن هر انسان عاقل و منصف، ضرورت فيلترينگ سايتها و وبلاگهاي منحرف كننده و مستهجن را تأييد ميكند.راديو
صاحبان شغلهاي شبانه، بانوان خانهدار و رانندگان از جمله افرادي هستند كه شنيدن صداي راديو را بر سكوت محيط ترجيح ميدهند. از اين رو به نظر ميرسد لحظه به لحظه توليدات اين رسانه داراي مخاطب و نيز پر اهميت است. مخاطبي كه ساعتها كنار راديو مينشيند و يا مخاطبي كه براي لحظاتي كوتاه موج راديو را ميگرداند تا به برنامهاي گوش دهد، هر دو بايد به حد خود پيامي مفيد را از راديو دريافت كنند.موسيقي محوري در توليدات راديويي
اغلب برنامههاي راديويي به ويژه در ساعات شبانگاهي بر محور موسيقي و ترانه شكلگيري شدهاند. در اينگونه برنامهها، شنوندگان طي تماس با شبكه، پخش موسيقي و يا ترانهاي را درخواست ميكنند كه بلافاصله ترانه درخواستيشان پخش ميشود. اين روال در تمام ساعات پخش برنامه ادامه دارد. تأملي كوتاه نشان ميدهد كه اين برنامهها، جز اتلاف وقت و هزينه، نتيجهاي ندارد و هيچگونه نيازي را از مخاطب پاسخگو نيستند.ماهواره
در ميان ابزارهايي كه فرهنگ و تمدنهاي ديگر را به چالش ميكشاند، ماهواره اصليترين ابزاري است كه با هدف تهاجم فرهنگي در كشورها به ويژه كشورهاي اسلامي جاي خود را باز نموده است. تمدن غرب به منظور ترويج سكولاريسم، هزاران شبكه راديويي و تلويزيوني را تأسيس نموده كه به صورت شبانه روزي برنامههايي تخريب كنندهرا پخش ميكنند. متأسفانه دسترسي به اين برنامهها به دليل تهيه آسان و كم هزينه وسايل ماهوارهاي، در كشورمان گسترش يافته است.پيام كوتاه
افزايش چشمگير مشتركان تلفن همراه و آمار ميليوني ارسال پيام كوتاه (روزانه 45 ميليون پيام)6 توسط كاربران سبب تبديل پيام كوتاه به نوعي رسانه نوشتاري ديجيتال شده است؛ اين پيامهاي ميليوني پيرامون چهار محور اصلي مناسبتها، طنز، عاشقانه و غير اخلاقي قرار دارند. تمسخر و تضعيف شخصيتها و قوميتهاي گوناگون و نسبت دادن اتهامهاي ناروا و خلاف شأن به اقوام مختلف، اساس پيامكهاي طنز را تشكيل ميدهند. اين روند در درازمدت به تخريب شخصيتها و قوميتها انجاميده، نوعي تفرقهافكني در ميان اقوام فارس، لر، ترك، بلوچ، و ... كه داراي مذهب و مليت مشترك هستند پديد ميآورد. در حالي كه از طريق اين ابزار پيامرساني، ميتوان جديدترين اخبار جهان به ويژه جهان اسلام، پيامهاي ديني، نكات اخلاقي و ... را به ديگران انتقال داد.1و2و3. محمدرضا حدادي، امواج بيداري (بايدها و نبايدهاي صدا و سيما)، فرا انديش، اول، 1386، به ترتيب ص 1و51 و 60.4. جام جم، آن لاين.5. بقره، 36.6. روزنامه جوان، 10 مهر 1386، ص اقتصادي.