رد خون شيعه بر چهره وهابيت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

رد خون شيعه بر چهره وهابيت - نسخه متنی

محبوبه ابراهيمی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

رد خون شيعه بر چهره وهابيت :
گوشاي از جنايت هاي پيروان عبدالوهاب

اشاره

محبوبه ابراهيمي

پايه‌هاي سست وهابيت بنا نهاده شده تا بنيادهاي استوار اعتقادي اسلام را ريشه‌کن سازد؛ گواه اين ادعا آن است كه مقتولان به دست وهابيون، تنها مسلماناني موحد هستند که به يگانگي حق شهادت مي‌دهند و محمد(ص) را پيامبر او مي‌دانند و فقط به اين گناه کشته مي‌شوند که به مذهب اختراعي محمد بن عبدالوهاب تن نداده‌اند. اين شيوة تندروهايي به ظاهر مسلمان است که در برابر جنايت‌هاي صهيونيست‌ها در فلسطين و لبنان سکوت اختيار کرده‌اند و در عوض مسلمانان را به جرم زيارت قبر پيامبر اسلام (ص) و توسل به اهل بيتش، سر از تن جدا مي‌کنند. قتل، غارت، هتک حرمت و شرارت‌هاي اين فرقه ضاله سال‌هاست سايه به سايه مسلمانان را تعقيب مي‌کند و با حمايت آل‌سعود، در جهان ريشه مي‌دواند. نوشتار زير نيم نگاهي است به گوشه‌اي از جنايت‌هاي اين فرقه در قبال مسلمين و به ويژه شيعيان؛

مسلک وهابيت را محمد بن عبدالوهاب نجدي (متوفي 1206ق) پديد آورد؛ اما به قطع مي‌توان ادعا كرد که اساس اعتقاد وهابيون را آرا و افکار ابن تيميه تشکيل مي‌دهد. ابن تيميه نيز، تحت تأثير احاديثي از احمد حنبل، پيشواي حنابله (متوفي 241 ق) اعتقادات خود را شکل داده و از پيروان مذهب حنبلي به شمار مي‌آيد.

به هر تقدير محمد بن عبدالوهاب در برخي اعتقادات خويش با ابن تيميه مشترک بود؛ از جمله اين که عموم مسلمين را کافر و مشرک مي‌پنداشت و همه بلاد اسلامي حتي مکه و مدينه را که به تصرف وهابيون در نيامده بود، دارالکفر مي‌ناميد. همچنين جنگ با مسلمانان و اشغال اماکن مقدس و تخريب شعائر اسلامي را بر پيروان خود واجب مي‌دانست. اين اعتقادات او پايه‌گذار جنايت‌هاي کنوني وهابيت در جهان است.

افزون بر اين، محمد بن عبدالوهاب به شدت مردم را از زيارت قبر پيامبر(ص) منع مي‌کرد؛ به طوري که نقل شده: گروهي از مردم احساء به زيارت قبر پيامبر(ص) رفتند. وقتي شيخ محمد از اين امر آگاه شد و نيز شنيد که محل عبور آن‌ها از درعيه (مقر محمد بن عبدالوهاب) است، دستور داد ريش زائران احسايي را بتراشند و در فاصله درعيه تا احساء آن‌ها را وارونه سوار بر مرکب‌ها كنند!
محمدبن عبدالوهاب همچنين از فرستادن صلوات بر پيغمبر، نهي مي‌کرد، از شنيدن آن بسيار ناراحت مي‌شد و صلوات‌فرستنده را به شديد‌ترين وجه مجازات مي‌كرد، تا جايي که يك بار به دستور او مؤذن نابينايي را که صوت خوشي داشت، به جرم صلوات بر پيامبر (ص) به قتل رساندند.

وي، بسياري از کتاب‌هاي مربوط به صلوات بر پيغمبر (مانند دلائل الخيرات، تأليف محمد بن سليمان جزولي) را سوزاند. همچنين كتاب‌هاي بسياري از فقه و تفسير و حديث را که با اعتقاداتش مخالف بود به آتش کشيد و به پيروانش اجازه داد تا قرآن را مطابق مهم خود تفسير کنند.1

پرواضح است که پيروان وهابيت نيز با تمسک به انديشه‌ها و اعمال پيشوايان خود، به مبارزه با اعتقادات مسلمين مي‌پردازند و در اين راه از هيچ جنايتي پروا نمي‌كنند.

پشتوانه‌هاي وهابيت

انتشار افکار انحرافي محمد بن عبدالوهاب در ميان قبائل مختلف، از ابتدا با جنگ و ستيز قواي محمد بن سعود (سرسلسلة خاندان سعودي) ياري و حمايت شد. بي‌شک، آل سعود، مهم‌ترين عامل نفوذ دعوت وهابي‌ها هستند که حتي مذهب آن‌ها را مذهب رسمي کشور خود قرار دادند و پس از درگذشت محمد بن عبدالوهاب نيز از هيچ تلاشي در راه گسترش عقايد او دريغ نکردند.
اما به راستي چه انگيزه‌اي سبب شده است تا آل‌سعود اين‌گونه در جهت تبليغ افکار وهابيت بكوشد؟

تاريخ مي‌گويد:

خاندان محمد بن عبدالوهاب و آل‌سعود هر دو از بازماندگان بني‌اسرائيل و از نظر ريشه‌هاي خانوادگي از طائفه يهود هستند.2

بر اين اساس مي‌توان فهميد که اگرچه حاميان ظاهري فرقه وهابي، آل‌سعود هستند، ولي قدرت‌هاي بزرگ‌تري در پس پرده به حمايت از اين گروه برخاسته‌اند که مجبورند براي رسيدن به مقاصد شوم خود و تخريب بنيادهاي اعتقادي آخرين دين آسماني، ماسک اسلام بر چهره بندند. اين‌جاست که حکمت سخن پيغمبر اکرم(ص) روشن مي‌‌شود که فرمود: يهود، فريب‌کارترين مردم عليه مسلمين است.3

تخريب بارگاه امام حسين(ع)؛ آغاز هتک حرمت‌ها

حمله وهابيون به کربلا از سال 1216 قمري آغاز شد و تا سال 1225 ادامه يافت. در اولين يورش، اميرسعود در رأس لشکري، شهر کربلا را محاصره كرد و سپاه وي به زور وارد شهر شد.4

بيش‌تر مردم را در بازارها و خيابان‌ها به قتل رساندند، گنبد روي قبر امام حسين(ع) را ويران کردند و صندوق روي قبر را که از زمرد و ياقوت و جواهرات ديگر زينت يافته بود به غارت بردند. لشکر امير سعود، نزديک ظهر در حالي از شهر خارج شدند که نزديك به دو هزار تن از اهالي کربلا را کشته بودند.5

وهابيون و هتک حرمت قرآن

در سال 1217 وهابيون به دستور امير عبدالعزيز، شهر طائف را غارت و خانه‌ها را ويران کردند. جمعي از مردان و زنان مسلمان را لخت و عريان در بيابان‌هاي طائف رها ساختند. پس از 13روز که به صورت گدا درآمده بودند، به آن‌ها مشتي ذرت دادند و به شرط وهابي شدن، از کشتنشان گذشتند.6 طفل‌هاي شيرخوار را بر روي سينه مادرانشان سر مي‌بريدند و عده‌اي را که مشغول فراگرفتن قرآن بودند، کشتند. بعد از غارت خانه‌ها، به دکان‌ها و مساجد رفتند و گروهي را که در حال رکوع و سجود بودند، کشتند.7

تجاوز به حريم قرآن، به حدي گسترده بود که در شهر بزرگ طائف، تنها سه نسخه از دست اشقياي وهابي سالم ماند. وهابيون در يک اقدام گستاخانه، همه کتب ارزشمند موجود در منطقه را که تعداد بي‌شماري قرآن، تفسير و کتب حديث در ميانشان بود، پاره‌پاره كردند و به زيرپا انداختند اما با عنايت الهي، همه اوراق قرآن به بالا رفت و حتي يک برگ آن بر زمين نيفتاد، در حالي که از وزش باد خبري نبود.8

تخريب قبه زادگاه پيامبر(ص) و حضرت علي(ع)

با انتشار خبر قتل و غارت‌هاي وهابيون در طائف و فجايع آن، علماي مکه، حکم به کفر وهابيون دادند. از اين رو در هشتم محرم 1218، اين فرقه به مکه يورش برده، آن را اشغال کردند. صبح همان روز وهابي‌ها همراه با عده بسياري از مردم مکه که با آن‌ها بيعت کرده بودند، با بيل و کلنگ به گورستان جنت‌المعلي حمله و گنبدهاي زيادي از اين گورستان و نيز قبور ابوطالب، عبدالمطلب و اولاد پيغمبر را خراب کردند.

«خانه حضرت خديجه را که مدتي مهبط وحي الهي بود، خراب کرده به توالت تبديل کردند. زادگاه رسول اکرم(ص) را ويران ساخته و به محل خريد و فروش حيوانات تبديل کردند، که با تلاش افراد صالح و خيّر از چنگال وهابي‌ها درآمد و به کتابخانه مبدّل شد. آنان قبه زادگاه پيامبر در معلي، قبه زادگاه علي بن ابي‌طالب و خديجه و ابوبکر را ويران و با خاک يکسان ساختند و هنگام تخريب طبل مي‌زدند و رقص و آوازخواني مي‌کردند.»9

بدين ترتيب وهابيون تمام آثار مکه غير از کعبه را ظرف 3روز ويران کردند. آن‌ها 14روز در مکه ماندند و در اين مدت مردم را به توبه واداشتند و از کارهايي مانند توسل و زيارت قبور که به اعتقادشان شرک بود منع مي‌کردند. در پي آن سعود دستور داد کتاب‌هاي محمد بن عبدالوهاب و عقايد او را فرا گيرند و آن‌ها را تدريس كنند.10

غارت اشياي حرم پيامبر (ص) و منع زيارت قبور

وهابي‌ها در سال 1220 تمام اشياي گران‌بهاي حرم پيغمبر (ص) را غارت و مردم را از زيارت قبر پيامبر (ص) و ائمه بقيع (ع) بر حذر داشتند.
سپس سعود از مردم مدينه پرسيد: با قبه‌هاي بقيع چه بايد کرد؟

و مردم از ترس گفتند بايد خراب شود. از اين رو وهابي‌ها با کمک مردم مدينه تمام آثار و قبور بقيع را خراب کردند.11

تعرض به کاروان‌هاي زيارتي و منع زيارت خانه خدا

در سال 1221 وهابي‌ها به سرکردگي سعود به نجف اشرف حمله كردند؛ اما به دليل مقاومت گروهي از مردم و طلاب ديني به فرماندهي شيخ جعفر کاشف‌الغطاء موفق به محاصره شهر نشدند. آن‌ها در سال 1222 نيز در حمله به نجف ناکام ماندند؛ به همين سبب بار ديگر به مکه و مدينه يورش بردند و به غارت حجاج بيت‌ا... الحرام و محاصره آن دو شهر مقدس پرداختند.

علاوه بر اين در حمله به نجف و کربلا نيز در بسياري از اوقات متعرض كاروان‌هاي زيارتي و قبائل شيعي مذهب مي‌شدند.12

وهابيان کليه جواهرات و اشياي گرانبهاي حرم مطهر پيامبر(ص) و حرم مطهر ائمه بقيع(ع) را به غارت بردند.

کاروان حجاج عراقي از سال 1220، کاروان حجاج شامي از سال 1221 و کاروان مصر از سال 1222 توسط وهابي‌ها از حج منع شدند؛ بنابراين برنامه حج از عراق چهار سال، از شام سه سال و از مصر دو سال قطع شد تا اين که با سرنگوني نخستين دولت سعودي در سال 1224، مدينه منوره و مکه معظمه از وجود وهابيان پاک و حج آزاد شد.13

کشتار زنان و کودکان بي‌گناه و زائران حرم سيدالشهدا (ع)

در سال 1225 وهابي‌ها به فرماندهي عبدالله بن سعود با يورش به سرزمين حوران واقع در خاک سوريه، دارايي مردم را به تاراج بردند، غلات آن‌ها را سوزاندند، انسان‌هاي بي‌گناه را کشتند، زنان را اسير و کودکان را به قتل رساندند.

در همان سال بار ديگر نجف اشرف و کربلاي معلي را محاصره كرده، دست به راهزني زدند. از جمله زائراني را که از زيارت حرم حضرت سيدالشهدا (ع) در نيمه شعبان باز مي‌گشتند، مورد هجوم قرار دادند و حدود يکصد و پنجاه نفر از عرب و غير عرب را به شهادت رساندند.14

قتل عام حجاج مصري در مني

در سال 1343 وهابي‌ها بار ديگر قبه ابن عباس و ديگر قبور طائف و قبرهاي عبدالمطلب، ابوطالب و حضرت خديجه همسر پيامبر (ص)‌و زادگاه حضرت زهرا(س) و همة شعائر اسلامي مکه را ويران کردند.15

در آن سال برنامه حج تعطيل شد. در سال 1344 وهابيان برخي از اعمال حاجيان مصري در مني را حرام دانستند و عده‌اي از آن‌ها را کشتند.16

تخريب قبور ائمه بقيع (ع)

در سال 1344، وهابيون پس از اشغال مکه، به مدينه روي آوردند و پس از محاصره و جنگ با مدافعان شهر، آن را اشغال نمودند. قبور ائمه بقيع و ديگر قبور همچون قبر ابراهيم فرزند پيامبر و زنان آن حضرت، قبر ام‌البنين مادر حضرت عباس، قبه عبدالله پدر پيامبر(ص)، اسماعيل پسر امام جعفر صادق و قبه همه صحابه و تابعين را بدون استثنا خراب کردند.

ضريح فولادي ائمه بقيع را که در اصفهان ساخته و به مدينه حمل شده بود، از روي قبر حضرت امام حسن مجتبي و امام زين‌العابدين و امام محمد باقر و امام جعفر صادق برداشته و بردند. قبور عباس عموي پيامبر و فاطمه بنت اسد مادر اميرالمؤمنين را که با قبور چهار امام همام در زير يک قبه بودند نيز ويران كردند.17

همچنين زادگاه امام حسن و امام حسين در مدينه، قبور شهداي بدر و نيز بيت‌الاحزاني را که حضرت علي(ع) براي حضرت زهرا(س) ساخته بود ويران كردند.18

به آتش کشيدن کتابخانه بزرگ المكتبه ‌العربيه

وهابي‌ها در طول سال‌هاي جنايات خود، به تخريب اماکن مقدس مسلمانان اکتفا نکردند بلکه به سبب قرارداد محمد بن عبدالوهاب با انگلستان، به تخريب اماکن فرهنگي نيز دست زدند.

يكي از كارهاي دردناك كه وهابيت در اين راستا مرتکب شد، آتش زدن کتابخانه بزرگ «المكتبه ‌العربيه» بود که بيش از 60 هزار عنوان کتاب گرانقدر کم‌نظير و بيش از 40 هزار نسخه خطي منحصر به فرد داشت. همچنين آثار خطي حضرت علي(ع)، ابوبکر، عمر، خالد بن وليد، طارق بن زياد و برخي از صحابه پيامبر(ص) و قرآن مجيد به خط عبدالله بن مسعود در اين کتابخانه وجود داشت.19

کشتار حجاج يمن

در سال 1341 وهابيان با حجاج يمني که خلع سلاح بودند و هيچ‌گونه دفاعي به همراه نداشتند، رو‌به‌رو شدند. آنان ابتدا به حجاج امان دادند؛ ولي وقتي در بالاي کوه قرار گرفتند و حجاج يمني در پايين قرار داشتند، دهانه توپ‌ها را به سوي آنان گرفته و تنها دو نفر جان سالم به در بردند که جريان کشتار وحشيانه را به آگاهي مردم رساندند.20

کشتار مردم بي‌دفاع اردن

در سال 1343، جمعي از وهابي‌ها ناگهان به اردن يورش بردند و مردم بي‌اطلاع «ام‌العمد» و همسايه آنان را مورد هجوم قرار دادند. آنان مردان و زنان بي‌گناه را کشتند و غارت کردند. اما طولي نکشيد که با رانده شدن برخي و اسارت عده‌اي ديگر، عقب‌نشيني کردند که البته اسيران وهابي به فرمان انگليس آزاد شدند. در سال 1346 وهابيان دوباره با سپاهي متشکل از سي‌هزار نفر به اردن حمله كردند و قتل و غارت و خونريزي شديدي به راه انداختند.21

حمله خونين مکه

عمّال وهابي رژيم آل سعود در چهارم ذي‌الحجه 1407ق (9مرداد 1366ش) هزاران نفر از حجاج بيت‌الله الحرام را به جرم سر دادن فرياد برائت از مشرکين در مکه به خاک و خون کشيدند که بر اين اساس در ايران سه روز عزاي عمومي اعلام شد.

بي‌شک، مطالعه مشاهدات حجاج حاضر در اين واقعه تلخ مي‌تواند بيانگر عمق جنايات وهابيت باشد که به نمونه‌اي از آن اشاره مي‌شود:

«با چشم خود ديدم که سعودي‌هاي کثيف، بي‌شرمانه و بي‌رحمانه با عصاي معلولين با دو دست محکم به صورت زن‌ها مي‌کوبيدند و نقش بر زمين مي‌کردند. اي کاش به زدن تنها قانع بودند. وقتي خانمي بر روي زمين مي‌غلطيد، نفر بعدي با هر وسيله‌اي که در دست داشت به مغز نيمه جان او مي‌کوبيد تا از دنيا برود.22

جنايت‌هاي سپاه صحابه

در سال 1979 ميلادي، گروه تروريستي سپاه صحابه در پاکستان تشکيل شد که عوامل آن وهابي هستند و تاكنون هزاران شيعه مظلوم و بي‌گناه را به جرم دفاع از ولايت اهل بيت(ع) به شهادت رسانده است.

تکرار فاجعه کربلا، در کربلا

در عاشوراي 1425 گروه وهابي القاعده با انفجارهاي متعدد در کربلا باعث شهادت تعداد بسياري از عزاداران از جمله زن و کودک شد.

کشتار عزاداران امام موسي‌کاظم(ع)

در 25رجب 1426 مصادف با شهادت امام موسي کاظم(ع) وهابيون با پخش غذاهاي مسموم در اطراف حرم آن امام (ع) و نيز انجام انفجارهاي متعدد در کاظمين بين صفوف عزاداران امام موسي کاظم(ع)، باعث شهادت 1500 نفر از شيعيان عزادار شدند.

جنايت‌هاي طالبان وهابي در افغانستان

در اواخر سال 1372 شمسي گروهي وهابي به نام طالبان در افغانستان وارد صحنه نبرد شدند که از سوي عربستان و امريکا حمايت مي‌شدند. در شهريور 1375 کابل را تصرف كردند و به کشتار مسلمانان شيعي پرداختند. در 17مرداد 1377 زنان و مردان و کودکان را از پشت بام‌ها به رگبار بستند و اهالي شهر مزار شريف را قتل عام کردند؛ سپس با هجوم به بيمارستان‌ها، بيماران شيعه را روي تخت‌ها به شهادت رساند.
در سنگچارک و باميان و يروان و کاپيسا، شکم بانوان حامله شيعه را پاره مي‌کردند و جنين آنان را بيرون کشيده و سر مي‌بريدند.23

در عاشوراي 1267 شيعيان قندهار در حسينيه‌ها سرگرم عزاداري بودند که ناگهان وهابيان جنايتکار با اسلحه هجوم آوردند و عده فراواني از شيعيان بي‌دفاع را به فجيع‌ترين وضع به قتل رساندند.24

وهابيت و انفجار در اهواز

در جريان دستگيري عوامل بمب‌گذاري‌هاي پياپي سال 1384 در اهواز، روشن شد که از مجموع 46 دستگير شده، 44 نفر داراي عقايد وهابيت هستند. بر اساس اطلاعات موثق، اين عده از سوي اسرائيل، امريکا و انگليس حمايت مي‌شدند و از عوامل وهابيت در ايران بودند.25

انفجار بزرگ در مسجد تاريخي براثا

در عمليات انتحاري هجدهم فروردين 1385 در مسجد تاريخي براثاي بغداد، بيش از 69 نفر کشته و 130 نفر زخمي شدند.26

انفجار در حرمين عسکريين

در 23خرداد 1386 تروريست‌هاي تکفيري با بمب‌گذاري در حرمين عسكريين، گنبد و بارگاه حرمين در سامرا را ويران کردند و داغ ديگري بر دل شيعيان نهادند.
يک هفته پس از انفجار در سامرا، علماي وهابي از جمله شيخ عبدالرحمن براک، شيخ ممدوح العربي، دکتر ناصر العمر، ابن جبرين، و نيز مفتي وهابي کويتي‌ها فتواي نابودي ديگر ضريح‌ها در عراق به ويژه ضريح سيدالشهدا(ع) را صادر کردند.27

حمله وهابيان افراطي به حجاج بحريني

در مهر ماه 1386 گروهي‌از وهابيان تندرو با كمين در كوچه‌هاي اطراف مسجد الحرام پس از مشاهده ميني‌بوس شيعيان بحريني با خرده شيشه‌هاي تيز و برنده به سوي حجاج شيعه يورش بردند و اقدام به فحاشي و به زبان آوردن القابي چون شيعيان سگ صفت كافر و ده‌ها فحش ديگر كردند.28

آنچه بيان شد، تنها گوشه‌اي از جنايت‌هايي است که وهابيت در طول حيات چند صدساله خود به پيکره شيعه روا داشته و از آن‌ها هدفي جز نابودي اسلام و تشيع را دنبال نمي‌کند. در بيان جنايات اين فرقه ضاله همين بس که کعبه، قبله مسلمين، را که بايد توسط نمايندگان تمام دولت‌ها و ملت‌هاي اسلامي اداره شود، به ملک شخصي خود و آل سعود تبديل کرده و حج را دستمايه اهداف شوم خويش نموده‌اند؛ آن‌ها کتاب‌هايي را با نام علامه عسکري و آيت‌الله جعفر سبحاني در مدينه و بقيع توزيع مي‌کنند29 در حالي که اين بزرگواران صاحب اين تأليفات نيستند! موسم حج را به تايم تبليغاتي خود مبدل کرده‌اند و به نشر افکار انحرافي خويش مي‌پردازند. کتب ضاله علماي خود را رايگان در ميان حجاج توزيع مي‌کنند؛ تا جايي که فقط در حج سال 1381، ده ميليون و 685 هزار جلد کتاب به بيست زبان زنده دنيا را در ميان زائران خانه خدا توزيع كردند. جنايت‌هاي فرهنگي وهابيون به حدي است که در اين مجال نمي‌گنجد.

اما آنچه حائز اهميت است اين که نسل متعصب و متحجر وهابي که همه مسلمين غير از خود را مشرک و جان و مالشان را مباح مي‌دانند، رو به زوال هستند و قشر معتدلي از اين فرقه در حال ظهور است؛ قشري که با تسلط بر ابزار مدرن و اطلاعات گسترده جهاني، براي نفوذ در ميان مسلمانان و ايجاد تفرقه مي‌كوشد. بي‌شک خطر اين گروه بيش از طيف گذشته است، چرا که «با پنبه سر مي‌برند».
باشد که مسلمين، هوشيارانه متوجه خطرات اين فرقه انحرافي باشند و اين مانع اتحاد و انسجام اسلامي را از پيش پاي خود بردارند.




1. رک: سيدمحمد حسن قزويني، فرقه وهابي و پاسخ شبهات آن‌ها، ترجمه علي دواني، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، چاپ سوم، زمستان 86.

2. علامه محمد حسين کاشف‌الغطاء، نگاهي به پندارهاي وهابيت، ترجمه محمد حسين رحيميان، دفتر نشر الهادي، چاپ اول، پاييز 76، ص18.

3. بحارالانوار، ج75، ص284.

4. سيدمحمدحسن قزويني، پيشين، ص32.

5. محمدباقر حسيني زفره‌اي اصفهاني، قصه عجيب استعمار، دارالنشر قم، چاپ اول، بهمن68، ص118.

6. سيدمحمدحسن قزويني، پيشين، ص32.

7. محمدباقر حسيني زفره‌اي اصفهاني، پيشين، ص112.

8. ايوب صبري پاشا، تاريخ وهابيان، ترجمه علي اکبر مهدي پور، نشر طوفان، چاپ اول، پاييز 1377، ص62.

9. پايگاه اطلاع‌رساني مرکز اسناد انقلاب اسلامي. w ww.irdc.ir

10. سيدمحمدحسن قزويني، پيشين، ص37.

11. همان، ص40.

12. علي اصغر فقيهي، تاريخ و عقايد وهابيان، ص30.

13. w ww.salaf.blogfa.com.

14. سيدمحمدحسن قزويني، پيشين، ص43.

15. همان، ص55.

16. w ww.salaf.blogfa.com

17. همان، ص56.

18. پايگاه اطلاع‌رساني مرکز اسناد انقلاب اسلامي، w ww.irdc.ir

19. اعيان الشيعه، ج2، ص72.

20.www.salaf.blogfa.com

21. همان.

22. روزنامه جمهوري اسلامي، 16آذر1366، خاطرات سيد رضا موسي کاظمي محمدي از نايين.

23.w ww. salaf.blogfa.com

24. محمد سلطان الواعظين، شب‌هاي پيشاور، ج1، تحقيق: عبدالرضا درايتي، انتشارات دليل ما، چاپ اول، پاييز1385، ص346.

25. w ww.aftabnews.ir

26. روزنامه ايران، 19فروردين 1385، صفحه بين‌الملل.

27. www.fardanews.com

28. w ww.shia-news.com

29. w ww.jahannews.com

/ 1