ضربان‌هاي ناموزون در دو قلب تپنده - ضربان های ناموزون در دو قلب تپنده نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ضربان های ناموزون در دو قلب تپنده - نسخه متنی

الهام رضايی؛ مصاحبه شوندگان: سجاد حائری نيا، علي اكبر مهدوی فر

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ضربان‌هاي ناموزون در دو قلب تپنده

به بهانه ‌وحدت حوزه و دانشگاه

اشاره

همه چيز براي برپايي اين همايش آماده است. بسيج دانشگاه از چند روز پيش تمام انرژي و حركت خود را براي آماده شدن اين همايش هزينه كرده است و انصافاً همه چيز خوب و آبرومند به نظر مي‌رسد؛ اما سؤالاتي ذهنت را مشغول كرده است. با خود مي‌انديشي اين همايش، امسال چگونه برگزار مي‌شود؟ در همين زمان گروهي از همكلاسي‌ها كنارت قرار مي‌گيرند. يكي از آن‌ها رو به ‌تو مي‌كند و با خواندن تكه كاغذي كه روي ميز قرار گرفته، مي‌گويد: همايش وحدت حوزه و دانشگاه؟! لازم نيست چيزي بگويي، چون خيلي زود راهشان را كج مي‌كنند و مي‌روند.

الهام رضايي

آري وحدت حوزه و دانشگاه از مسائلي است كه همواره بعد از پيروزي انقلاب مورد توجه صاحب‌نظران و انديشمندان بوده است. هر ساله در آستانه «27 آذر» ياد و خاطرة‌منادي اين وحدت، شهيد دكتر مفتح(ره) گرامي داشته مي‌شود، اما در اين ميان پرسشي اساسي باقي مانده است و آن اينكه اصلاً وحدت حوزه و دانشگاه يعني چه؟

حضرت امام خميني(ره) در دوره‌هاي مختلف شكل‌گيري انقلاب اسلامي و پس از آن براي بيداري، هدايت و همگام ساختن مردم از دو نهاد علمي و مردمي حوزه و دانشگاه با تعابيري بلند چون قلب تپنده، نبض زندة ملت و يا دو شاخه از يك شجرة طيبه به اين دليل ياد مي‌كردند كه «اولاً اين دو پايگاه علمي و فرهنگي، مردمي‌ترين نهادهاي تشكيلاتي ريشه‌دار جامعه بوده است و هستند كه با مردم، دين و فرهنگ ارتباطي مستمر و تنگاتنگ داشته و دارند. ثانياً مهم‌ترين و اصلي‌ترين مركز علمي و فرهنگي جامعه و كشور به شمار مي‌رفته و مي‌روند و ثالثاً حوزه‌هاي علميه و دانشگاه‌هاي اسلامي، مهم‌ترين جلوه‌هاي بنيادين تمدن اسلام بوده و هستند.»1

پس امام خميني(ره) با احياي اين دو مركز قصد داشتند تمدن نجات‌بخش اسلام را بار ديگر در اين دنياي ظلمت‌زده زنده كنند و اين‌چنين بود كه فرمودند: «من به شما و تمام نسل‌هايي كه بعد از شما و ما خواهند آمد هشدار مي‌دهم كه ملت و روحانيت، دانشگاه و روحانيت از هم جدا نشوند كه جدا شدن اين‌ها از هم هلاكت ملت، اسلام و هلاكت كشور مي‌باشد.»2

اما در شرايط فعلي و با وجود تلاش‌هايي که در راستاي ايجاد شکاف ميان اين دو مركز انسان‌ساز و يا به كلام بهتر ميان اين دو قشر «حوزويان» و «دانشگاهيان» به چشم مي‌خورد، چگونه مي‌توان به تحقق وحدت و همبستگي ميان اين دو دلخوش بود؟! آيا مي‌توان فضاي اين دو مركز را همرنگ، اهداف و آرمان‌هايشان را همسو و حوزويان و دانشگاهيان را به هم پيوند داد تا آن‌جا كه دانشجوي حوزوي و حوزوي دانشگاهي، بخش عظيمي از فضاي اين مراكز را به خود اختصاص دهند؟!

براي يافتن پاسخ اين سؤالات به ميان اين دو قشر مي‌رويم.

سجاد حائري‌نيا طلبه پايه هفت حوزه، وحدت حوزه و دانشگاه را در ساية وحدت اخلاقي، آرماني، سياسي و اجتماعي اين دو قشر عنوان مي‌كند و مي‌گويد: شايد بهترين مصداق براي اين دو قشر آن است كه علوم دانشگاهي را همچون چراغ و علوم ديني را همچون نقشه در مسافرت با اتومبيل در نظر بگيريم. قطعاً چراغ اتومبيل تنها قسمتي از راه را روشن مي‌كند، اما نقشه مقصود را نيز نمايان مي‌سازد. پس همسويي و همگام شدن در عرصه‌هاي اخلاقي، آرماني، سياسي و اجتماعي به نزديك‌تر شدن اين دو قشر مي‌انجامد.

وحدت رويه و همكاري در عمل

علي‌اكبر مهدوي‌فر طلبه پاية شش با بيان اينكه وحدت رويه و همكاري در عمل لازمه‌اي است اجتناب‌ناپذير، مي‌گويد: در شرايط فعلي اگر بخواهيم معضل يا خطري را پيشگيري و درمان كنيم، با همكاري اين دو قشر امكان‌پذير مي‌باشد. به طور مثال اسلام، خوردن شراب را حرام كرده و دلايل و مضرّات آن را بيان نموده، اما اگر كسي از نظر ايمان ضعيف باشد، با توجيهات خاص، خوردن را جايز مي‌داند. در چنين شرايطي قطعاً ارائه نظرات كارشناسان علوم پزشكي و جامعة دانشگاهي لازم و ضروري به نظر مي‌رسد. به عبارت ديگر با استناد علمي مطرح شود كه نوشيدن شراب باعث تولد فرزندان بيمار، درگيري لوزالمعده و بيماري شديد كبدي مي‌گردد. در چنين شرايطي كمتر كسي با اعتقاد و ايمان قلبي به سراغ اين نوشيدني مضرّ و حرام مي‌رود.

اين طلبه عنوان مي‌كند: دين اسلام در عين حال كه دين عبوديت و بندگي است، شايد بتوان گفت 100 درصد دين پزشكي مي‌باشد؛ يعني هر واجب و حرامي و مستحب و مكروهي يك جنبة‌پزشكي دارد. لذا اگر يك روحاني بر منبر در كنار احكام، فلسفه و دلايل پزشكي را هم متذكر شود، شنوندگان وي بهتر سخنانش را درك مي‌كنند. پس استناد به علوم دانشگاهي در كنار علوم حوزوي پُر ثمر خواهد بود.

سعيد حق‌پرست دانشجوي علوم پزشكي با اظهار اينكه حضور متقابل دانشگاهيان و حوزويان مي‌تواند به تحقق وحدت اين دو قشر بينجامد، به حديثي از رسول اكرمn اشاره مي‌كند كه فرموده‌اند: «علم دو نوع است علم بدن‌ها و علم دين‌ها.»

وي با استناد به همين حديث، قشر حوزه و دانشگاه را لازم و ملزوم يكديگر عنوان كرده و مي‌گويد: اگر دانشگاهيان و حوزويان در كنار هم و محيط‌هاي يكديگر حضور نداشته باشند، اين عدم حضور، بي‌اطلاعي از نظرات و علوم يكديگر را به همراه خواهد داشت.

اين دانشجو ايجاد كميته هماهنگي و ارزيابي متشكل از رؤساي دانشگاه‌ها، سازمان تبليغات، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، مدير حوزه‌هاي علميه، معاونين پژوهشي و فرهنگي دانشگاه‌ها و ائمه جماعات را ضرورتي در جهت نيل به تحقق وحدت حوزه و دانشگاه توصيف مي‌كند.

نگاه حوزه و دانشگاه نسبت به هم تصحيح شده است

رئيس نهاد نمايندگي رهبر معظم انقلاب در دانشگاه‌ها نيز تحول رابطه ميان حوزه و دانشگاه‌ها را از مهم‌ترين تحولات كشور برشمرده و مي‌گويد: امروز آن طور نيست كه حوزويان، دانشگاهيان را بي‌اعتقاد و يا دانشگاهيان حوزويان را قديمي و متحجّر بخوانند، در حقيقت نه دانشگاهي جاي حوزوي را تنگ كرده و نه حوزوي جاي دانشگاهي را، چنان‌كه بيش از چهار هزار استاد معارف در دانشگاه‌ها تدريس مي‌كنند و بيش از يك ميليون ساعت تدريس معارف اسلامي در دانشگاه‌ها صورت مي‌گيرد. همچنين دفتر نهاد نمايندگي رهبر معظم انقلاب نيز در بيش از 140 دانشگاه كشور فعال مي‌باشد، اما مشكلي كه در شرايط كنوني با آن مواجه هستيم، كافي نبودن امكانات موجود براي پاسخگويي به دانشگاهيان علاقه‌مند به تعميق بينش‌هاي معنوي مي‌باشد.3

تدوين سند راهبردي وحدت حوزه و دانشگاه

در اين بين رئيس سازمان بسيج استادان، از تدوين سند راهبردي وحدت حوزه و دانشگاه خبر مي‌دهد و اين سند را برگرفته از متون شارع مقدس، فقه غني حوزوي، بيانات امام راحل(ره) و بيانات مقام معظم رهبري عنوان مي‌كند.4 اما آنچه به آن اشاره شد و مدّ نظر برخي جوانان اعم از حوزويان و دانشگاهيان، وزير سابق علوم و فن‌آوري اطلاعات، رئيس نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري و رئيس سازمان بسيج استادان بود، حقيقتاً آرماني است متعالي؛ چرا كه دانشگاهي شدن حوزه‌ها و حوزوي ساختن دانشگاه‌ها، نظام و كشور ما را بيش از پيش بر بلنداي موفقيت و سربلندي مي‌نشاند. به عبارت ديگر همسو کردن اهداف و آرمان‌هاي اين دو نهاد، همفکر ساختن اين دو قشر، تدوين برنامه‌هايي با رنگ و بوي يکسان در دو بستر حوزه و دانشگاه و ايجاد تعامل سازنده بين دو مکتب انسان‌ساز (حوزه و دانشگاه) افق روشن‌تري را ترسيم مي‌سازد که قطعاً تحقق اين مهم همچون هميشه در سايه اقدامات و برنامه‌هايي ممكن مي‌شود كه شايد بتوان آن‌ها را اين‌گونه تفسير كرد:

· يافتن عوامل مؤثر در ايجاد وحدت و راهكارهاي عملي كردن آن‌ها

· بررسي عوامل تفرقه‌انگيز و شيوه‌هاي برخورد با آن‌ها

· ايجاد و گسترش نشريات تخصصي و مشترك

· نظرخواهي از دانشگاهيان و حوزويان جهت ارائه راهكارهاي علمي به صورت فراخوان مقاله و ...

· جذب مشاوران دانشگاهي در حوزه‌ها

· برپايي نشست و همايش‌هايي با همين موضوع (وحدت حوزه و دانشگاه)

· دعوت از افراد فرهيخته و نخبه جهت ارائه راهكارهايي در خصوص تحقق وحدت اين دو قشر

· مجهز ساختن تمامي دانشگاه‌ها به يك دفتر و نهاد ديني جهت پاسخگويي به اشكالات، ابهامات و شبهات دانشجويان

· دعوت از اساتيد حوزه و دانشگاه‌ها در نشست‌ها و حتي همايش‌هاي تخصصي

· برپايي اردوهاي زيارتي - سياحتي مشترك

· برگزاري مسابقات ورزشي مشترك

· اولويت‌دهي به موضوع وحدت حوزه و دانشگاه در پايان‌نامة طلاب و دانشجويان و منظور ساختن امتياز بيشتر به چنين موضوعاتي

و در نهايت تشويق و ملزم ساختن حوزويان و دانشگاهيان به انجام تحقيق و پايان‌نامه‌هاي مشترك كه توأماً تهيه، تنظيم و ارائه شود.
بدون شك انجام اين اقدامات و تحقق آن‌ها مي‌تواند دستان گرم و ساعي جامعة دانشگاهي و حوزوي را به هم گره و پيوند زند تا آنجا كه به همّت همين دست‌ها، علم و عمل به بار نشينند و ايران را همچون هميشه سربلند، سرفراز و سبز به جهانيان معرفي سازند.




1. صحيفه نور .

2. همان.

3. برگرفته از سايت w ww.magiran.com/npview.asp .

4. برگرفته از مراسم سخنراني دكتر زاهدي در جمع استادان بسيجي در تالار علامه اميني دانشگاه تهران.

/ 1