تعالي جامعه ثمره وحدت حوزه و دانشگاه
حرف آخر
«من به شما و تمام نسلهايي که بعد از شما و ما خواهند آمد هشدار ميدهم که دانشگاه و روحانيت از هم جدا نشوند که جدا شدن اينها از هم هلاکت ملت و هلاکت اسلام و هلاکت کشور است.1 اين جمله امام خميني که در سالهاي ابتدايي استقرار نظام جمهوري اسلامي بيان گرديد، نه تنها بيانگر اهميت بسيار والاي دو نهاد مهم و علمي حوزه و دانشگاه است، بلکه بر محوري بودن نقش اين دو نهاد در تعالي جامعه اسلامي ايران صحه ميگذارد. راستي! به چه علت بنيانگذار کبير جمهوري اسلامي، جدايي و تفرقه بين حوزه و دانشگاه را به مثابه نابودي اسلام و کشور ميدانند؟پاسخ به اين پرسش را ميتوان در بيان رهبري معظم انقلاب حضرت آيت الله خامنهاي جستجو کرد. به تعبير معظم له: «[اگر حوزه و دانشگاه] با هم رابطه متقابل دوستانه و از خود دانستن يکديگر داشته باشند، معنايش اين خواهد شد که اين جامعه، هم دينش و هم دنيايش آباد خواهد شد. آنها جهتگيري زندگي جامعه را تصحيح ميکنند؛ اينها حرکات زندگي جامعه را تسهيل ميکنند، آنها فکر و ذهن و روح جامعه را آنچنان از زشتيها و نادرستيها دور ميکنند که بفهمد به کجا بايد حرکت کند،و اينها وسيلة اين حرکت را به دست ميدهند تا حرکت کنند...» - بيانات مقام معظم رهبري 24/9/1379 - اين دو جمله حکيمانه و عالمانةامام راحل و مقام معظم رهبري که اتفاقاً هر دو مکمل همديگر ميباشند ناشي از همان جايگاهي است که به تعبير بنيانگذار فقيد جمهوري اسلامي بر «مبدأ تحولات» بودن حوزه و دانشگاه صحه ميگذارد. حوزةمتعالي موجب قوام و دوام دين مردم است و دانشگاه متعالي نيز موجب آباداني دنياي مردم و وحدت اين دو نهاد مجموعاً موجب شکوفايي و آباداني دين و دنياي مردم خواهد شد.
همين مهم به عنوان اصلي راهبردي جهت ارائه تئوري «وحدت حوزه و دانشگاه» به شمار ميآيد که از بطن آن اين انديشه در کلام و مرام رهبران انقلاب و تئوريسينهاي نظام جمهوري اسلامي رشد کرد و موجب شد تا «تئوري» وحدت حوزه و دانشگاه به يک «جريان» اصلي و نه فرعي در شاکلةنظام جمهوري اسلامي تبديل شود و دغدغه مسئولان عالي رتبةنظام بر نهادينه کردن اين اصل مهم استوار گردد. از اين رو ميتوان بيان امام و رهبري را متوجه به همين مسئله دانست، آنجا که در انديشه و عمل اين دو شخصيت بزرگ، «وحدت حوزه و دانشگاه» فراتر از يک مسئله سياسي به شمار ميآيد چرا که در نظر گرفتن سعادت دنيا و آخرت را نميتوان در قالب يک مسئلة کوچک مورد ارزيابي قرار داد. حوزه و دانشگاه آرماني موجب تعالي جامعه ميشود، تعالي جامعه نيز موجب شکوفايي همه جانبه آن خواهد شد و اين مسئله مرهون وحدت حوزه و دانشگاه است.
دقيقاً به همين علت بود که هشدارهاي مکرر امام و رهبري به اين دو نهاد، جهت دوري از دام تفرقه و انشقاق که بيش از هر چيز محصول توطئه دشمنان اسلام و ايران است، هر ساله بيش از پيش به حوزويان و دانشگاهيان گوشزد گرديده و ميگردد: «امروز دانشگاه و حوزه از هر محلي بيشتر به اتحاد و يگانگي احتياج دارند. فرزندان انقلاب به هيچ وجه نگذارند ايادي آمريکا و شوروي [سابق] در آن دو محل حساس نفوذ کنند».2 وحدت حوزه و دانشگاه که به برکت پيروزي انقلاب اسلامي ايران، از يک «تئوري» به يک «باور» تبديل شده، امروزه مرحلةتکوين خود را ميپيمايد و صد البته تا رسيدن به مقصد نهايي خود راهي بس دراز در پيش دارد. حوزه و دانشگاه بايد قدر نعمت انقلاب را به خوبي بدانند چرا که شعارهاي «وحدت آفرين» نظام جمهوري اسلامي به نزديکي و ارتباط بيش از پيش اين دو نهاد ياري رسانده است که ثمرة آن نه تنها موجب شيرين کامي و تعالي جامعه اسلامي ايران و نظام جمهوري اسلامي شده است، بلکه موجب تعالي و شکوفايي خودِ حوزه و دانشگاه نيز خواهد شد.
کوتاه سخن آنکه مسئلة وحدت حوزه و دانشگاه بايد همچنان به عنوان «اصل» و نه«شعار» در کلام و عمل حوزويان و دانشگاهيان تلقي گردد تا از اين رهگذر دين و دنياي مردم نيز آباد گردد. نظام جمهوري اسلامي که امروزه به دهة چهارم عمر پر برکت خود پاي ميگذارد، به وحدت اين دو نهاد بيش از پيش احتياج دارد به ويژه آنکه در برابر تندباد حوادث گوناگوني که نظام مستحکم ما را در معرض آسيبقرار ميدهد، اين حوزويان و دانشگاهيان هستند که با وحدت خود، افکار عمومي را به سمت تعالي رهنمون ميسازند، همان مسئلهاي که هدف و آرمان اصلي نظام جمهوري اسلامي نيز رسيدن به آن است، يعني «تعالي جامعه»
1. صحيفه نور، ج 14، ص 125.2. صحيفة نور، ج 21، ص 53.