وحدت؛ رمز پويايي مراكز تحول ملّت
حرف اول
سرمقاله
وحدت حوزه و دانشگاه، در شمار يکي از اصيلترين شعارهاي راهبردي انقلاب اسلامي، از جنبههاي گوناگون اعتقادي، سياسي و فرهنگي در کانون توجهات بنيانگذار عظيم الشأن انقلاب (قدس سره) و در نقطة عطف رهنمودهاي مقام معظم رهبري (دام ظله العالي) قرار گرفته و طي بيش از سه دهه از آغاز پيروزي انقلاب تاکنون دغدغههاي جدي دولت مردان را برانگيخته، تا آنجا که امروزه اين امر به صورت يک رسالت ملّي درآمده است. مفهوم واقعي وحدت حوزه و دانشگاه را بايد در آرمانهاي امام (رضوان الله عليه) و شهداي بزرگواري چون دکتر مفتح و استاد مطهري جستجو کرد. از طرفي، تحقق اين رسالت خطير را بايد با الهام از منويات آن امام راحل و انديشههاي آن شهداي گرانقدر و با استناد به عنايات ويژة رهبر معظم انقلاب و اقدامات خالصانه و عالمانةاستادان برجستهاي چون آيت الله مصباح يزدي، در راهاندازي «دفتر همکاري حوزه و دانشگاه» و تأسيس مراکز حوزوي - دانشگاهي، چون «بنياد فرهنگي باقر العلومj» و «مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره)» ميسر دانست.حوزه و دانشگاه نماد فکر و انديشه و شعور اعتقادي، فرهنگي، و سياسي ملّت ما به شمار ميروند. از اين رو، وحدت اين دو نهاد عظيم آموزشي ـ تربيتي در حقيقت به مثابة تجلي يکپارچگي، انسجام و اتحاد ملي تلقي ميگردد. با اين وصف، هنوز حق وحدت حوزه و دانشگاه آنگونه که بايد و شايد ادا نشده است و حوزويان و دانشگاهيان آنگونه که ميسزد هنوز مسئوليت عظيم خود را در اين راستا به انجام نرساندهاند. هر چند کوتاهيها و نارساييها بيشتر از ناحية دانشگاه سر زده است،با اين وجود، حوزه هم لازم است به قصور و تقصير خود در اين زمينه اذعان کند و نسبت به علل، عوامل و آثار و پيآمدهاي اين کمکاريها و کاستيها واقف باشد. هر دو نهاد، در هر صورت بايد براي تحقق آن دسته از آرمانها و اهداف متعالي انقلاب و نظام اسلامي که تنها در پرتو وحدت حوزه و دانشگاه دست يافتني است، تلاش کنند و با برنامهريزي دقيق در صدد تحقق آن اهداف و آرمانها برآيند.امام راحل (رضوان الله عليه)، با آگاهي و اشراف کامل نسبت به اصل خدشهناپذير وحدت حوزه و دانشگاه، خود شخصاً و مستقيماً به ارشاد و هدايت حوزويان و دانشگاهيان پرداختند و آنان را نسبت به ساز و کارها، شرايط، امکانات و چالشهاي پيش روي وحدت حوزه و دانشگاه آگاه و هشيار ساختند، تا آنان هر چه بهتر و بيشتر به اهميت جايگاه حوزه و دانشگاه پي برده، زمينههاي وحدت متعالي اين دو نهاد را در پناه دين و ولايت فراهم آورند.مروري بر انديشهها و رهنمودهاي امام کافي است تا نظرها و همتها را به سمت و سوي اجرايي کردن وحدت حوزه و دانشگاه جلب کند و فرهيختگان حوزوي و دانشگاهي را براي تحقق اين مهم برانگيزاند. فرازهايي از اين رهنمودها را از نظر ميگذرانيم باشد تا راهنماي راه ما در اين مسير سرنوشتساز قرار گيرد.«حال که ميبينيد يک تحولي پيدا شده است، دانشگاهي متمايل شده است به روحاني، روحاني متمايل شده است به دانشگاهي، با هم هستند و ميخواهند با هم کشور خودشان را به پيش ببرند، حالا شياطين بيشتر در فکر هستند که روحاني را از يک طرف بکوبند و دانشگاهي را از يک طرف، و فساد کنند بين اين دو تا، به آنها بگويند اينها چطورند، به اينها بگويند آنها چطورند. چشمهايتان را بايد خيلي باز کنيد، در اين زمان چشم و گوشها بايد خيلي باز باشد که يک وقت ميبينيد از داخل خود دانشگاه و از داخل خود فيضيه شما را به فساد ميکشانند، شما را به تفرقه ميکشانند. اينها نميتوانند ببينند، اينهايي که نميخواهند اين کشور يک کشور صحيح و سالم باشد و اربابهاي آنها که از اول هم نميخواستند نميتوانند ببينند شما با هم مجتمع شدهايد و ميخواهيد با هم کار کنيد. آنها عواقب اين امر را براي خودشان ميدانند.»1امام خميني (ره) از حوزه و دانشگاه به عنوان دو مرکزي ياد ميکنند که ميتوانند پشتوانة تمامي پيشرفتهاي کشور باشند، همانگونه که ممکن است در اثر غفلت زمينة انحراف و انحطاط کشور و نظام را به وجود آورند. امام تهذيب و تعهد حوزه و دانشگاه را دو اصل اساسي در تأمين سعادتمندي کشور ميدانند و حوزويان و دانشگاهيان را به کسب اين دو امر مهم توصيه ميفرمايند.2همراهان «فرهنگ پويا» در اين شماره، ضمن گرامي داشت آهنگ وحدت حوزه و دانشگاه، نظر خوانندگان عزيز و گرامي را بيش از پيش به موضوع مزبور جلب ميکنند «تا چه قبول افتد و چه در نظر آيد.»
1. صحيفه نور، ج 13، ص 212.2. ر.ک: همان، ص 206.