سرمقاله
به حكم آموزههاي برتر و رهنمودهاي متعاليتر، هم به شهادت تاريخ و گواهي سرگذشت عارفان نامدار روزگار، مكتب اهل بيت (ع) را بايد سرآمد همة مكاتب ديني و غير ديني در تمامي زوايا و ابعاد وجودي و معرفتي و انساني، از جمله در قلمرو عرفان برشمرد. هيچ مذهب و آييني به اندازة مكتب معصومين (ع) الفباي عرفان و سير و سلوك عرفاني را با دقت و صراحت هرچه تمام و لطافت و ظرافت هرچه رسا ترسيم نكرده است. عرفان ناب در اين نگاه به معرفت الهي ميانجامد؛ معرفتي كه جز از طريق شناخت اولياي الهي و پيروي از آنان امكانپذير نميگردد. اولياي الهي در حقيقت سايهاي از وجود نوراني خداوند هستند كه بدون تمسك و توسل به آنان نميتوان به خداوند رسيد.
كيف مد الظل نقش اولياست
اندر اين وادي مشو با اين دليل
رو ز سايه آفتابي را بياب
دامن شاه ولايت را بتاب
كو دليل نور خورشيد خداست
لااحب الآفلين گو چون خليل
دامن شاه ولايت را بتاب
دامن شاه ولايت را بتاب
«ضعف الطالب و المطلوب»؛ خواهان و خواسته شده هر دو ناتوانند. عارفنمايان عموماً از حماقت و سادگي مريدان خويش سوء استفاده كرده، ذهن و روان آنان را آنچنان ميپيمايند كه هر سرابي را حقيقت و هر دروغي را راست و هر انحرافي را عين رشد و هدايت بدانند. اين جاست كه مريدان ذليلانه به گرد وجود مراد خويش ميچرخند و از او كه از همه گمراهتر است تمناي هدايت و رشد دارند! او كسي است كه چه بسا اين خيل سرگشته را به هر كاري كه اراده كند وا دارد.
كدام انسان هوشياري است كه به ناداني و سرگشتگي مريدان حكم نكند كه به همراه مراد نادانتر از خودشان به قصد زيارت حضرت ثامن الحجج (ع) به مشهد ميروند امّا با گذشت چند روز اقامت در شهر مقدس از طرف مراد خود اجازه نمييابند به حرم مشرف شوند، بلكه فقط در محل اقامت بايد امام (ع) را زيارت كنند، چرا كه مراد واسطة فيض ميان امام و مريدان خود است و وانمود ميكند كه امام چنين اراده فرمودهاند!؟
مريدان هم تسليم محض اين مرادند!كدام خردمند دورانديش است كه به سالوس بازي عارفنمايي پي نبرد كه مريدان جوان خود را پسران ودختران خود ميشناسد و هنگام به اصطلاح وصال معنوي، و از خود بيخود شدن و از حال رفتن مريدانش برخيزد و بر سينه و صورت آنان دست كشد تا به حالت عادي برگردند؟!چگونه ميتوان باور كرد كسي خود را باب و نمايندة حضرت ولي عصر (عج) بداند و با وجود اين، از سادگي مريدان خود سوء استفاده كند و به آنان خيانت ورزد؟!
اينها و نمونههاي فراواني شبيه آن، از عارفنمايان نيرنگ بازي سر ميزند كه اعتبار و گرمي بازار مكارانة خويش را وامدار هواداران ساده لوح خود ميباشند. محافل اينان بهترين جولانگاه شيطان و سپاه شيطان است و كسي جز دشمنان اسلام و نظام و امت اسلامي از اين محافل طرفي نميبندند. صاحب نظران و قلم ياران فرهنگ پويا بر آن شد تا در اين شماره از فصلنامه به روشنگري پرداخته، صف عارف نمايان را از عرفان ناب و عارفان حقيقي متمايز كنند.مدير مسؤول