دين و قدرت: حقايق امروز روسيه
براي حقايق امروز روسيه، مشکل تقابل دين و سياست را ميتوان در چهارچوب سه اصل بررسي کرد: دولت، پراواسلاو، اسلام. آن تغييراتي که در آغاز سالهاي 90 قرن بيستم رخ داد، باعث بروز گرايشات مختلف به روابط ميان دين و سياست شد. اما تا کنون مشکل ايجاد «روابط هماهنگ در سيستم دولت-جامعه-دين» جايگاه خود را حفظ کرده است. اين مساله قبل از هرچيز به لزوم غلبه بر گرايشات مخرب نسبت به حوزه دين مربوط ميشود. مسيحيت پراواسلاو در کليساي پراواسلاو روسيه از جايگاهي بسيار محکم نسبت به «سمفوني دولت روسيه و دين» برخوردار است.منع دخالت کليسا در امور دولت نيز در اين قضيه بيارتباط نيست. واضح است که هنوز اصلاحات کليسا توسط پطر اول در اذهان مردم زنده است. پطر اول اختيارات کليسا را محدود کرده و استقلال و قدرت آن را که بر عهده سينود1 بود، از آنان سلب کرده و تحت تسلط امپراطور روسيه قرار داد. از طرف ديگر، کليساي پراواسلاو روسيه در حال حاضر قدرت زيادي را براي تاثير گذاري بر برخي انستيتوهاي اجتماعي-دولتي بکار گرفته است: - نفوذ در سيستم آموزش دولتي و علوم از دوره مدرسه «اصول فرهنگ پراواسلاو»، دوره آموزش عالي «دين شناسي» و تخصص «دين شناس»؛- تاثير بر حوزه امور تربيتي در نيروهاي مسلح، بر سازمانهاي حافظ حقوق، بر موسسات حقوقي و اصلاحي از طريق انستيتوهاي رسمي خادمين ديني در اين ارگانها؛- تاثير بر رسانه هاي جمعي از طريق توليد برنامههاي ديني خاص و انتشارات ديني. در سالهاي اخير، تقويت و تحکيم روابط دولت- کليسا از طرف کليساي پراواسلاو روسيه کاملا به چشم ميخورد. روابط ميان مسلمانان روسيه، سازمانها و نهضتهاي آنان با هم از يک طرف، و روابط آنان با دولت از طرف ديگر، باعث بوجود آمدن دو گرايش مختلف ميشود. بايستي موقعيت سازمانهاي ديني را که در برنامههاي اجتماعي مسلمانان روسيه به صورت رسمي و قانوني معرفي شدهاند، خاطر نشان ساخت. بدين ترتيب: «در شرايط عملکرد قانون اساسي روسيه فدرال، شراکت اجتماعي و رسمي بين قدرت فدرال و شوراي مفتيان روسيه به عنوان بهترين وسيله حمايت از منافع روسيه در روابط با اسلام را چه در امور داخلي و چه در سياست خارجي بايستي امکان پذير و الزامي دانست.
اين شراکت بايد توسط توافق نامه هايي در سطح عالي تحکيم شوند». اين تز در حال حاضر اجرا شدني است: مهم اين است که دولت مقدمات خود و شکل شراکت مسلمانان را تعيين کند. لازم به ذکر است که موقعيت ساير اقشار مسلمانان در روسيه که آينده خود را تنها در خارج از چهارچوب دولت کنوني ميبينند، نيز بايستي حفظ شود. تحقق واقعي اين خط مشي، همچون واقعهاي است که در چچن و داغستان طي سالهاي 90 قرن بيستم رخ داد، يعني زماني که خطر از دست دادن برخي مناطع از ساختار روسيه فدرال خود را نشان داد. طي سالهاي اخير شرايط بسيار بهتر شده و به تغييرات شرايط در سازمانهاي دولتي و درک لزوم حمايت از سازمانهاي ديني مسلمانان، بالاخص در حوزه آموزشي کمک کرده است. ايجاد «صندوق حمايت از فرهنگ اسلامي، علم و آموزش» و تحقق «برنامه کامل براي آمادهسازي متخصصان با دانش عميق تاريخي و فرهنگي اسلام» در چهارچوب پروژههاي ملي، يک شيوه جديد است.
با اين وجود، اين تصور اشتباه است که بگوييم ثبات مسلمانان در ارتباط با دولت يک بار و براي هميشه دستيافتني است. در اينجا مهم اين است که بفهميم بسيار از مسايل بستگي به اين دارد که روابط ميان دولت روسيه و کليساي پراواسلاو روسيه چطور پيش خواهد رفت و به کجا خواهد رسيد. تاييد پراواسلاو به عنوان زيربناي نظريه آموزش دولتي، اصول اخلاقي- ديني براي توسعه جامعه، آثار فرهنگي و هنري ماندگار و همچنين استفاده از رسانههاي جمعي براي تبليغ تنها يک باور ديني، به طور اجتناب ناپذيري موجب عکس العمل خاص به صورت پاسخ از طرف جمعيت کشورهاي مسلمان ميشود.
همين سلطه در حوزه ايدئولوژيهاي دولتي ميتوانند نسل جوان را به سوي ايدههاي افراطيگرايانه پيش ببرند که هنوز در ميان برخي رهبران کشورهاي مسلمان به چشم ميخورد. تمام اينها نه تنها براي اتحاد منطقهاي روسيه مهم است، بلکه موجب تخريب اتحاد اين جامعه چندين و چند مليتي ميشود. چرا که طرفداران «روسيه پراواسلاو» آماده قرباني کردن خود براي افکار و ايدههايشان هستند. روسيه ميتواند تنها از طريق دوستي و اتحاد ملت خود به قدرت دست يابد، و تقسيم شدن آن بر اساس مليت و دين، به معناي از دست دادن قدرت، حکومت و هدفمندي ميباشد. 1. لوگينف آ.و. دين و اعتقاد: دولت و دانشگاه ديني در تاريخ و دوره معاصر. مسکو، 20052. موقعيت اصلي برنامه هاي اجتماعي مسلمانان روسيه. مسکو، 20013. مالاشنکو آ.و. احياي اسلامي در روسيه کنوني. مسکو، 1998سايت رسمي دانشگاه دولتي اسلامي روسيh ttp://www.miu.su/?p=143#more-143
1-
اداره روحانيت پراواسلاو که توسط پدر مقدس اداره ميشده و تمامي تصميمگيري ها توسط اين اداره انجام ميشده است.