تلویزیون در خانه مسلمانان؛ داشتن یا نداشتن آن در خانه؟ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تلویزیون در خانه مسلمانان؛ داشتن یا نداشتن آن در خانه؟ - نسخه متنی

دانیال ایسایف

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تلويزيون در خانه مسلمانان. داشتن يا
نداشتن آن در خانه؟

امروز مسلمانان درستکار براي حفظ هويت خويش با انتخابي دشوار روبرو هستند. از يک طرف اعتقادات و باورهاي آنان بوسيله برنامه­هاي وسوسه کننده تلويزيون، راديو و بنرهاي تبليغاتي در خيابان­ها مورد تهديد قرار مي­گيرد. به همين خاطر بسياري از آنان ترجيح مي­دهند اين منابع وسوسه کننده که تلويزيون در رده اول آنان قرار دارد را از زندگي خود حذف کنند، چرا که هيچ يک از کانالهاي تلويزيوني در طول شبانه روز خالي از برنامه هاي غير اخلاقي نيست.

از طرف ديگر، بسياري از مسلمانان عصر کنوني مي­فهمند که خلاص کردن خود از تلويزيون و حتي امتناع از نزديک شدن به آن، همانطور که بسياري از مسلمانان افغانستان و قفقاز انجام

مي­دهند، مشکلي را حل نخواهد کرد. فرار از مشکلات تنها صورت مساله را پاک خواهد کرد ولي راه حلي براي آن ارايه نمي­کند.

نياز امروز مسلمانان تنها به وعظ و اندرز و يا انتخاب برنامه­هاي مناسب و غير مناسب تلويزيوني نيست. آنان نياز به درک اين مساله دارند که چطور مي­توان مبارزه با مساله ترويج اصول غير اخلاقي را در رسانه­هاي جمعي آغاز کرد.

تلويزيوني با دو لبه

با طرح کردن اين مساله ما به مشکلي بسيار بزرگتر برخورد مي­کنيم، به عبارتي وجود تلويزيون در خانه مسلمانان. هر انساني که از حداقل تحصيلات برخوردار باشد، امروز مي­فهمد که تلويزيون همچون تمام رسانه­هاي جمعي، به خودي خود نمي­تواند خوب يا بد تعبير شود، نمي­تواند مجاز يا ممنوع باشد.

تلويزيون و يا هر رسانه ديگري تنها يک وسيله است، يک سلاح است. مي توان از آن براي اهداف خيرخواهانه و يا ممنوعه استفاده کرد. مثل چاقويي که مي­تواند وسيله قتل يک نفر و يا نجات او روي تخت جراحي باشد.

تنها به اين دليل که جنايت­کاران از چاقو براي قتل انسانها استفاده مي­کنند، نمي­توان گفت که پيروان اسلام بايد از چاقو فرار کنند و هرگز به آن و يا هر سلاح سرد ديگر نزديک نشوند. نمي­توان افراد را قانع کرد که خود شخص مسلمان بايستي اعتقاداتش را حفظ کرده و از گناه دوري کند. معقول نيست بگوييم که اگر شخصي از چاقو به دليل خطرناک بودن آن فرار کند، قرباني خطر چاقو نخواهد شد.

براي خداترسي و تعهد مسلمانان به اين موقعيت، درست اين است که از مشکلات فرار نکنيم، بلکه آن را از ريشه و بنيان حل کنيم. به عنوان مثال، براي حفظ افراد از سلاح سرد بايستي در سطح قانون گذاري عمل کرده و قانوني براي کنترل اين مساله وضع کنيم؛ يا سازمان­هاي حفظ حقوق افراد، انجمن هاي حفظ نظم و منع استفاده از سلاح به طور موثر عمل کنند.

همين شيوه را نيز مي­توان براي تلويزيون استفاده کرد. مسلمانان در دوره کنوني نمي­توانند تلويزيون را از خانه خود حذف کرده و فرزندان را از ديدن برنامه­هاي آن منع کنند و حتي اگر بتوانند اين کار کافي نيست. فرار و دورشدن از مشکل رفتارهاي غير اخلاقي در صفحه تلويزيون نمي­تواند معتقدين را از تاثير نامناسب اين برنامه­ها نجات دهد. زير اين رفتارهاي غير اخلاقي چه در تلويزيون و چه در ساير رسانه­ها، همه جا به چشم مي­خورند. حتي در قله­هاي کوه «کانداگار1»، بر سر نيزه­هاي گروه طالبان و يا در مرزهاي عربستان سعودي نيز نمي­توان از اين مساله فرار کرد. اين قضيه همچون جريان هوايي مي­ماند که با باد حرکت کرده و هيچ کس نمي­تواند از آن بگريزد.

اين مساله را نيز همچون مساله چاقو بايستي از ريشه بررسي کرد. بدين ترتيب، مسلمانان بيشتر و بهتر درک مي­کنند که اين مشکل از خود تلويزيون نيست. حال بايد انديشيد، مسلمانان چه کار بايد بکنند تا بجاي رفتارهاي غير اخلاقي، به ترويج کارهاي پسنديده بپردازند، به جاي آنچه که منع اسلامي دارد، امور مجاز و درست را جايگزين کنند. اين همان پاسخ درست براي يک مسلمان متعهد مي باشد، مسلماني که از مشکل نمي­گريزد، سرش را در زير برف پنهان نمي­کند و قاطعانه به دنبال اصلاح و راه راستين است.

تصميمات بنيادين

البته در دوره­اي که ما زندگي مي­کنيم، مسلمانان اقدام به تاسيس و تشکيل برخي رسانه­هاي خاص مسلمانان کرده­اند، و در آن سايت­ها و کانال­هاي تلويزيوني، روزنامه­ها و مجلات را منتشر مي­کنند. البته نياز به وجود اين رسانه­ها کاملا حس مي­شود و هر چه تعداد آنها بيشتر باشد، بهتر است. با اين وجود، جريان پايان­ناپذير رفتارهاي غير اخلاقي که از ساير رسانه­ها، رسانه­هاي غير اسلامي و کانال­هاي ماهواره­اي به چشم مي­خورد، حل شدني نيستند. چرا که در مبارزه «تلويزيون اسلامي» عليه «برنامه­هاي تلويزيوني غيراخلاقي» مشکل در سطح بزرگتري خود را آشکار مي­سازد.

مشکل در اينجا است که امروز تنها کانال­هاي تلويزيوني نيستند که عليه مسلمانان و انسان­هاي تمام دنيا به تبليغ بي­ديني و جذب به گناه مي­پردازند. يک سيستم عظيم متناسب با مقياس تمام تمدن­هاي دور شده از ايده­آل­هاي خداي واحد و ترس از خدا عليه ما است، هر بخش و هر عنصري همچون تلويزيون، سينما، موسيقي يا دنياي مد باشد، مي­تواند رفتارهاي غير اخلاقي و انهدام را در خود داشته باشد. نه تنها رسانه­هاي جمعي، که حتي ماشين فرهنگ جهاني، ماشين اطلاعاتي و ايدئولوژيکي حمايت شده از طرف دانشکده­هاي سياسي و نيروهاي نظامي تمام دول معاصر با زبان متفاوت نيز عليه ما هستند. اما تلويزيون تنها انعکاس دهنده اين تصوير است.

اين سيستم داراي چنان قدرتي است که مي تواند تا مدتها عقايد مسلمانان را بپوشاند. دنياي غرب تحت کنترل امريکا طي دهسال اخير، با استفاده از امتيازات خود در فضاي جهاني مطبوعات و رسانه­ها توانسته فرهنگ ضد اخلاقي را به تمام جهان صادر کند. در اين شرايط، براي مسلماناني که نمي­توانند از اين فرهنگ جهاني با چنگالهاي آهنين خود را جدا کنند، تنها يک چيز باقي مي­ماند.

در اين راه نه تنها مي­توان از طريق کانال­هاي مخصوص مسلمانان به حل مشکل کمک کرد، بلکه ترويج تمدن اسلامي با تمام جزئيات آن به کمک شبکه جهاني اسلامي مطبوعات، با توليدات اسلامي، با ترويج دنياي مد اسلامي و فرهنگ جهاني به اين امر کمک مي کند. تنها زماني که سيستم اسلامي رسانه­ها، سيستم توليدات سينمايي، سبک­هاي هنري، تفکرات و الگوهاي رفتاري بتوانند با سيستم غربي مقابله و رقابت کنند، مي­توان گفت که مسلمانان پاسخ شايسته خود را به رفتارهاي غير اخلاقي غرب آغاز کرده و يک آلترناتيو به دنيا پيشنهاد کرده­اند.

تنها زماني که مسلمانان بتوانند به طور کامل فضاي فرهنگي و اطلاعاتي را با محصولات تلويزيوني با کيفيت پر کنند، مي توان حرفي براي گفتن داشت. زماني که رسانه­هاي مسلمانان، کانال­هاي تلويزيوني و محصولات رسانه­ها در سطح جهاني بوده و به اندازه برنامه­هاي غربي طرفدار داشته باشند. زماني که خود توليدکنندگان برنامه هاي غيراخلاقي بتوانند ضربه­هاي تلويزيون اسلامي را تحمل کنند. زماني که آنان و نه ما، به اين بيانديشند که بايد تلويزيون را از خانه به دور انداخت، تنها آن زمان است که مي توان گفت مسلمانان از مشکلات نمي­گريزند بلکه براي حرکت در راه درست احساس تعهد مي­کنند. در آن زمان است که تلويزيون در خانه مسلمانان يا آنچه که جايگزين آن طي ده سال آينده مي­شود، مشکلي با خود به همراه نخواهد داشت، «چشم شيطان» نخواهد بود، بلکه مربي و ناظر مهرباني خواهد بود که «همچون قران و سنت» سخن خواهد گفت و براي امت اسلامي افتخارآفرين خواهد بود. اما براي دستيابي به اين نتيجه، هر کس از ما بايد مدتها با سرسختي و خستگي­ناپذيري تلاش کند، به رموز حرفه­ي تلويزيون آگاه شود، توان نوشتن سناريو و برنامه داشته باشد، مهارت سينماگري داشته باشد، شعر بنويسد، به تفسير اخبار بپردازد، و مهم تر از آن، اصول تلويزيوني جديد را پايه­گذاري کند.

نويسنده: دانيال ايسايف2

h ttp://www.islam.ru/pressclub/tema/tvinhouse/


1. Kandagar

2. Daniel Isaev

/ 1