آشنايي كودكان با فرهنگ سنتي مردمي - آشنايي كودكان با فرهنگ سنتي مردمی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آشنايي كودكان با فرهنگ سنتي مردمی - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آشنايي كودكان با فرهنگ سنتي مردمي

منبع

نشريه «فرهنگ سنتي»، شماره 3، سال 2006

توجه به ميراث مردمي، يكي از ويژگي‌هاي بارز آموزش معاصر است كه در فرهنگ مردمي امكانات عميقي براي تربيت و توسعه شخصيت را جستجو مي كند. فرهنگ مردمي بيش از پيش به عنوان اساس معنوي و اخلاقي تربيت انسان تلقي مي‌شود كه اين امر از مشخصات ارزشي آن سرچشمه مي‌گيرد.

در جريان تحولات زمان اخير در زمينه درك نقش انسان در روند فرهنگ و تاريخ، جنبه انساني، فرهنگي و زيست محيطي فرهنگ مردمي مورد توجه بيشتري قرار مي‌گيرد. تصوير منحصر به فرد دنيا كه در فرهنگ هر قوم و ملتي وجود دارد، از ارزش فزاينده‌اي برخوردار مي‌شود. برداشت از فرهنگ سنتي به عنوان سيستم جامع پديده‌ها و روندهاي مختلف باعث تعيين جايگاه دقيق ميراث مردمي در اوضاع معاصر اجتماعي و فرهنگي مي‌شود. بديهي است كه يك محتواي واحد مي‌تواند با استفاده از شيوه‌هاي گوناگون تعبير شود كه همين انديشه در پژوهش‌هاي فرهنگ مردمي مورد تأكيد فزاينده‌اي قرار مي‌گيرد. اين انديشه‌ها، اساس آشنا ساختن كودكان با فرهنگ سنتي مردمي از طريق هنرهاي ملي را تشكيل مي دهند.

با عنايت به امكانات بي‌نظير فولكلور در زمينه «تدريس فرهنگ» (يوري لوتمان) اين موضوع به خصوص براي تربيت قبل از دبستان اهميت دارد زيرا جهانبيني فولكلوري و جهانبيني كودكانه با هم ارتباط ناگسستني دارند. براي يك كودك قبل از دبستان هر ملاقات با آثار فرهنگ مردمي به معني عملي كردن نياز دروني «جستجوي شادي والا» است. خود فرهنگ مردمي كه مدل منسجم جهان و سيستم كامل برداشت‌هاي معنوي و اخلاقي، معيشتي و كاربردي است، در برابر كودكان به عنوان نه مجموعه‌اي از آثار منفرد بلكه يك نوع جامع جهانبيني و برخورد با زندگي جلوه مي‌كند. در اين زمينه مفهوم «سنت» به عنوان تجربه جمعي نسل‌ها و اساس تربيت در گذشته و حال، از اهميت ويژه‌اي برخوردار مي‌شود. ماهيت سنت مردمي به وسيله وحدت سه جنبه ذيل تعيين مي‌شود:

- محتوايي - مجموعه متون (به تعبير وسيع كلمه) و شرايط مكاني و زماني فرهنگ ملي)،

- ابزاري: مكانيزم فعاليت فرهنگ، حفظ و انتقال تجربه فرهنگ مردمي،

- فرايندي: سيستم بلندمدت ارزشي كه ارتباط بين نسلها و باز توليد فرهنگ ملي را تأمين ميكند.

بنابراين، سنت محتوا، شيوه و هدف فعاليت عناصر فرهنگ مردمي را تعيين مي‌كند. فرهنگ سنتي مردمي، يك سيستم جامع اجتماعي و تربيتي است.

فولكلور به عنوان مجموعه‌اي از انواع لفظي، موزيكال، رقص، بازي، نمايش و فعاليت‌هاي هنري ديگري تعريف مي‌شود و در پژوهش‌هاي علمي به عنوان «زبان خاص» فرهنگ مردمي تعبير مي‌شود.

در فولكلور شعر، موسيقي، رقص و نمايش از هم جدا نمي‌شوند. اين نوع هنر حالت سنتي دارد يعني تمركز شيوه‌هاي مردمي انعكاس هنري واقعيت است. فولكلور با وجود سنتي بودن، مي تواند اشكال گوناگوني داشته باشد كه البته اساس كيفي تعيين كننده آن را تغيير نمي دهند. اين نوع هنر از زندگي انسان جدايي‌ناپذير است.

همين ويژگي‌هاي فرهنگ مردمي، اساس برنامه جامع آشنايي كودكان با اين فرهنگ را تشكيل مي دهد. براي كودكان جلسات خاص آموزش شعر و موسيقي برگزار مي‌شوند. جشن‌هاي مردمي سنتي برگزار مي‌شوند كه چگونگي برگزاري آنها بايد با سنت‌هاي ملي كاملاً سازگار باشد. همچنين از انواع خانوادگي گذراندن اوقات فراغت استفاده مي‌شود كه از جمله ميتوان به ملاقات‌ها براي بازي، نوشيدن چايي، گفتگوهاي همسايگي و غيره اشاره كرد.

روش آشنايي كودكان با فرهنگ سنتي ملي در بر گيرنده نكات ذيل است:

- رعايت ترتيب آموزش جنبههاي مختلف فولكلور،

- يادگيري انعطافپذير ترانهها يعني حفظ قسمتهاي پي در پي ترانه و اجراي آن به دنبال معلم،

- ايجاد تغييرات مستمر در روند آموزش و از جمله استفاده از عناصر بازي،

- استفاده از نوارهاي ويدئو،

- بازي به منظور يادگيري عناصر هنر سنتي توسط كودكان از همديگر.

براي جلسات درس فرهنگ مردمي دكور خاص اطاق درس انتخاب مي‌شود كه در آن عناصر معيشت سنتي، اسباب‌بازي‌هاي اصيل قديمي و تزيينات ديگر به كار گرفته مي‌شوند. شركت والدين در اين درسها باعث كارآيي بيشتر فعاليت آموزشي مي‌شود.

از نظر محتوايي، اين برنامه آموزشي دربرگيرنده سنت‌هاي مردمي تقويمي، سنت‌هاي مردمي خانوادگي، ميراث معنوي و تاريخي، ترانه‌هاي كودكان و فولكلور منطقه هستند.
كودكان ضمن يادگيري فرهنگ مردمي، نوع خاص اين فرهنگ را احساس مي‌كنند. استفاده از آثار مختلف فرهنگ مردمي به عنوان الگو، به كودك اجازه مي دهد مشخصات كليدي اين نوع هنر را درك كرده و از آن به عنوان معيار سنجش آثار هنري استفاده كند.

در همه برنامه‌هاي آموزشي اصل تدريس تدريجي رعايت مي‌شود به گونه‌اي كه ابتدا ساده‌ترين عناصر آوازخواني يا رقص تدريس مي‌شوند و سپس نوبت به عناصر پيچيده‌تر مي‌رسد. به عنوان مثال، آلات موسيقي كه انواع ني‌هاي مردمي هستند، از كودك مهارت خاص انگشتان را ايجاب نمي‌كنند ولي امكان تربيت حس ريتم موزيكال را مي‌دهند. بعد از آن سازهاي دشوارتري به كار گرفته مي‌شوند كه به آموزش بيشتري احتياج دارند.

در نتيجه بايد گفت كه فرهنگ مردمي بايد به عنوان وسيله مهم آشنايي كودكان با فرهنگ به طور كلي تلقي شود. آثار فرهنگ مردمي بايد به صورت جامع، به عنوان مجموعه‌اي از ترانه‌، رقص، اجراي آهنگ به وسيله آلات موسيقي و نمايش تئاتر تدريس شوند. همه آثار فولكلور كه در روند آموزش به كار گرفته مي‌شوند، بايد اصيل و داراي مشخصات قومي و منطقه‌اي باشند. به علاوه،‌بايد ويژگي‌هاي سني كودكان را در نظر داشت و جو خلاقيت هنري مشترك كودكان و بزرگسالان را ايجاد كرد.

/ 1