آزمايش جراحي اجتماعي - آزمايش جراحي اجتماعي نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آزمايش جراحي اجتماعي - نسخه متنی

اولگ كاسين

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آزمايش جراحي اجتماعي

سايت «پراوايا رو»، 20 مارس 2007، نويسنده: اولگ كاسين

از روز 7 مارس 2007 در موزه و مركز اجتماعي به نام آندري ساخاروف در مسكو نمايشگاه جنجال‌برانگيز «هنر ممنوع-2006» فعاليت مي‌كند. رسانه‌هاي گروهي به اين نمايشگاه چندش آور توجه زيادي مبذول داشته‌اند. همانطور كه انتظار مي‌رفت، رسانه هاي گروهي ليبرال نتيجه‌گيري كرده‌اند كه اين نمايشگاه براي جامعه هيچ خطري ايجاد نمي‌كند. ولي انسان‌هاي سالم‌انديش در اين مورد ديدگاه‌هاي شديداً‌منفي ابراز مي‌كنند.

كسي كه با چشم خود آثار به اصطلاح هنري نمايشگاه مركز ساخاروف را نديده باشد، مشكل بتواند سيماي واقعي اين شرارت در مركز شهر مسكو را مجسم كند. برگزار كنندگان نمايشگاه عكس‌برداري را ممنوع كردند تا اين نمايشگاه به «ميوه ممنوع» تبديل شده و بازديد كنندگان كنجكاو بيشتري را به خود جلب كند.

اينجانب كه مسيحي ارتدوكس هستم و از مطبوعات از محتواي نمايشگاه برداشت تقريبي داشتم، هيچ آرزويي نداشتم از آن بازديد كنم. ولي به عنوان حقوقدان لازم دانستم جلوي اين شر بزرگ در حق همه مردم دين‌دار را بگيرم و به دادستاني مراجعه كنم. ولي قبل از آن لازم بود از چگونگي عمل خلاف برداشت مشخصي داشته باشم. به همين دليل روز يكشنبه براي بازديد از نمايشگاه رفتم.

قبل از همه بايد بگويم كه با نمايندگان محافل اجتماعي ارتدوكس كاملاً موافقم كه كساني كه اين «شاهكارها»‌را ساختند، از نظر رواني سالم نيستند. بايد گفت كه آنها از نظر اجتماعي خطرناك هستند زيرا زهر فكري خود را بر روي قسمت سالم جامعه مي‌ريزند و ديگران را به بيماري خود مبتلا مي‌سازند. احساس كردم كه از يك زباله‌دان بازديد كردم. منظره چندش‌آوري بود.

واقعيت خيلي بدتر از آن است كه رسانه هاي گروهي نوشتند. علاوه بر تصاوير تركيبي به صورت معجوني از مظاهر مسيحي و تصاوير كفرآميز، صحنه‌هاي پرنوگرافيك متمايل به همجنس‌بازي و زننده براي حيثيت نظاميان نيز مشاهده مي‌شوند. مجسمه‌هاي فلزي به شكل واژه‌هاي ركيك، نوشته‌هاي دور از ادب و كثافت‌هاي ديگر به چشم مي‌خورند.

يك خانم مسن مسئول سالن با خنده شاد به هر بازديد كننده‌اي پيشنهاد كرد از سوراخ در ديوار مصنوعي به داخل نگاه كند تا يك اثر برجسته ببيند. ولي اين اثر برجسته معمولاً‌يك تصوير يا عكس پرنوگرافيك بيش نبود. در ميان «آثار» نمايشگاه، كارهاي تر-اوهانيان، شخص معروفي كه در برابر چشمان مردم با تبر شمايل مسيحي را تكه تكه مي‌كرد، وجود دارند. تابلوي وي تحت عنوان «شمايل خاويار» بنا به درخواست محافل ارتدوكس از نمايشگاه در نگارخانه «ترتياكوف» برداشته شد.

در جزوه تبليغاتي كه به هر بازديدكننده داده مي‌شود، آمده است كه برنامه «هنر ممنوع» براي چند سال طراحي شده است و اينكه هدف آن، بررسي و بحث در باره چگونگي و گرايشات سانسور در زمينه فرهنگ است. به عبارت ديگر، تمام اين نمايشگاه وسيله‌اي براي آزمايش استقامت و قدرت تحمل جامعه ماست تا معلوم شود تا چه حدي مي تواند اين غده را در بدن خود تحمل كند.

اوايل ماه مارس در مراسم افتتاح نمايشگاه مارات گلمان، صاحب نگارخانه و شخص علاقه‌مند به آثار هنري مشكوك، يوري سامادوروف مدير مركز ساخاروف، آندري يروفيف مسئول نمايشگاه، سرگئي يپيخين هنرشناس، آلكساندر پانوف منتقد هنري و نيز نقاشاني كه «آثار» خود را به نمايش گاه دادند، سخنراني كردند. برگزار كنندگان نمايشگاه قصد دارند يك سال بعد آن را با استفاده از آثار سال 2007 تكرار كنند. آنچه كه از همه بدتر به نظر مي‌آيد، برگزاري اين شو پليد در گرماگرم روزه بزرگ مسيحي است.

همانطور كه اشاره كردم، نقاشاني كه تابلوهاي آنها در معرض نمايش گذاشته شدند، مشكلات رواني دارند. ولي يوري سامودوروف مدير مركز ساخاروف و آندري يروفيف مسئول نمايشگاه، چنين نيستند. به عقيده من، آنها كار خود را خوب مي دانند و عمداً به اين تحريكات جديد تن مي‌دهند. آنها نمي توانند از اين واقعيت غافل بمانند كه با برگزاري اين نمايشگاه، به توده‌هاي وسيع مردم مسيحي اهانت كرده و با اخلاق اجتماعي و موازين شناخته شده اخلاقي مقابله مي‌كنند. آنها بدين وسيله از قوانين جزايي روسيه هم تخلف مي‌كنند.

سامودوروف در اين زمينه سابقه دارد. چندي پيش بنا به شكايت اتحاديه حقوق بشر «دفاع ملي» و آلكساندر چويف نماينده دوماي كشوري، پرونده جزايي عليه سامودوروف تشكيل شد. او را در ازاي برگزاري چنين نمايشگاهي محكوم كردند و آثار نمايشي را به عنوان «وسيله ارتكاب جرم» مصادره نمودند. پس چرا اين افراد دوباره كار محكوم شده قبلي خود را تكرار مي‌كنند؟

هدف اقدام تحريك‌آميز جديد آنها براي من كاملاً روشن است. آنها سفارش اجتماعي معيني اجرا مي‌كنند. آنها مي‌خواهند خود را در برابر محافل غربي به عنوان مظلومين ستم ديده در ازاي ديدگاه‌هاي ليبرال خود جلوه دهند. مي خواهند كه آنها را قرباني رژيم توتاليتر حاكم بر روسيه بدانند. اين مفسده‌جويان اميدوارند كه يك بار ديگر آنها را فقط به پرداخت جريمه و حبس مشروط محكوم كنند. ولي از اين حكم دادگاه ميتواند به اندازه ميليونها دلار سود برد. آنگاه همه فرياد خواهند زد كه در روسيه آزادي فعاليت هنري و شخصيت را سركوب مي‌كنند. غربي‌هاي عادي تحقيق نخواهند كرد كه چرا اين شخصيت‌ها را محكوم كردند. ولي اگر بالاخره كار به جايي برسد كه به غرب مهاجرت كنند، آنها را مخالفان مظلوم رژيم دانسته و به آنها امكان زندگي راحت با كمك مالي سازمانهاي غربي و اليگارشي‌هاي فراري را خواهند داد. بعداً مي توانند در سالن‌هاي خارجي بگويند چگونه با رژيم پوتين مبارزه كردند و از دست آن آسيب ديدند.

لذا علاوه بر تعقيب جزايي اين افراد، بايد به فعاليت گسترده تبليغاتي پرداخت تا چهره واقعي آنها براي همه مشخص شود. نمي‌فهمم چرا نهادهاي انتظامي به موقع واكنش از خود نشان نمي دهند. تا كنون مطالب فراواني درباره اين نمايشگاه كفرآميز منتشر شده‌اند ولي هيچ يك از نمايندگان محافل حاكم از آن بازديد نكرده و نسبت به جلوگيري از اين پايمالي اخلاق اجتماعي اقدام نكرده است. چند هفته است كه در مركز مسكو در برابر ديد همگاني يك كار خلاف عليه مردم متدين انجام مي‌شود ولي مقامات رسمي هيچ واكنشي از خود نشان نمي دهند. آيا اين اخلاف دوگانه است؟

چرا هيچ يك از مقامات رسمي از منافع مردم دين‌دار دفاع نمي كند؟

با توجه به بازتاب گسترده اجتماعي اين جنجال كه نه تنها در جامعه روسي بلكه در تمام جهان مسيحي بر پا شد، به دادستان شهر مسكو مراجعه كردم كه جلوي اين شو حيوانات آدم‌نما را بگيرد. در اين رابطه همچنين مسأله ادامه فعاليت موزه و مرز اجتماعي به نام آندري ساخاروف مطرح مي‌شود. بديهي است كه فعاليت اين مركز تحت رياست فعلي با اساسنامه آن مطابقت ندارد.

/ 1