سخن سردبير - تروريسم اسلامي علیه اسلام نسخه متنی

سخن سردبير

چندي پيش با ابتكار يكي از بنگاه هاي خبري روسيه نشستي با عنوان "تروريسم اسلامي عليه اسلام" برگزار شد. سخنران اصلي اين نشست تلاش مي نمود كه مخاطبين را متقاعد سازد كه صدمه "تروريسم اسلامي"! بيش از همه متوجه مسلمانان است . وي که در سخنان خود تلويحا وجود ترور را در اسلام تاييد مي کرد ، در صدد القاء اين مسئله بودكه مي بايست مسلمانان را نسبت به اين تهديد،آگاه ساخت تا خود ،راه چاره اي براي مبارزه و مقابله با آن بيابند. از منظر اين تجليلگر غربي راه حل برخورد با مسئله تروريسم در جهان ،خود آگاهي جوامع اسلامي نسبت به خطرتروريسم اسلامي!بعنوان يک شمشير دولبه است .
البته ساير سخنرانان اين نشست تلاش نمودند كه واژة تروريسم اسلامي را يك واژه مجعول دانسته و چنين پديده هايي را در جهان اسلام ناشي از قرائت خاصي از دين شمرده و بروز پديده ترور را از سوي پيروان ساير اديان نيز محتمل بدانند.اما نکته کليدي که بصورت گذرا طرح شداين بود که نظام سلطه جهاني پس از خاموشي تهديد سرخ(شوروي سابق) نيازمند مطرح ساختن يك تهديد خارجي ديگر بوده و مسئله تهديدسبز وسفارش ترورهايي با نام اسلام، ريشه در اين امر دارد.

در اين نشست اين موضوع مورد تأكيد قرار گرفت كه اكنون تروريسم به بهانه اي در دست دولتمردان (منجمله درروسيه) براي برخورد سياسي بامشکلات داخلي وخارجي خودوحل وفصل آنهاگرديده است. از سوي ديگر نيز بسياري از اقدامات ناهنجاروخشونت آميز جمعيتهاي اسلامي ريشه در برخورد با بي عدالتي ومسايل داخلي دارد نه باورهاي مذهبي . حاضرين بر اين باور بودند كه در پديده هاي مشابه در جنوب روسيه جنبه هاي سياسي و اقتصادي مسئله بيش از جنبه ديني - مذهبي در شكل گيري جنگهاي داخلي نقش دارد.

بهرروي برگزاري چنين نشستهايي که به سفارش مراکز دولتي وغير دولتي وحتي بعضا به سفارش نهادهاي مذهبي صورت مي پذيرد ،گر چه به ظاهر به منظور آگاه ساختن جامعه مسلمانان روسيه از خطر افراط گري شکل مي گيرد اما هرگز به ريشه يابي مشکل نايل نيامده وصرفا به سطحي نگري منجر مي شود .

تركيب جمعيتي روسيه و حضور اقوام مختلف درآن، ضرورت نگاه واقع بينانه به اديان و پيروان آن را در اين كشور اقتضا مي نمايد. جمعيت قابل توجه مسلمانان (تقريباً يک هفتم جمعيت كشور) دولتمردان روسي را به اين باور رسانده كه ناديده گرفتن اسلام در اين كشور مي تواند عواقب پيش بيني نشده اي را به همراه داشته باشد. اما علي رغم اين مسئله ،بدرستي روشن نيست که دليل اصلي اسلام هراسي در روسيه و تخريب چهره اسلام نزد مردم روسيه چيست؟

هر چند مسئولين کشور در اظهارات رسمي بارها تلاش کرده اند که ازانتصاب اقدامات تروريستي در کشور به مسلمانان اجتناب گردد ليکن جمعي بر اين باورندکه دولت بي ميل نيست تا موضوع "تهديد اسلامي" به عنوان آتش زير خاکستر در اذهان روشن باشد واز اين جهت دولتمردان را به ظاهرسازي متهم مي کنند. ولي گروه ديگري ( منجمله نگارنده اين سطور) ،اعتقاد دارند که لابي صهيونيسم تاثير مستقيم واصلي را در اين عرصه ايفا ميکند .واقعيت اين است که بخش عمده اي از شرکت ها ومراکز اقتصادي ورسانه هاي گروهي در اختيار اين لابي است.

تا جائيکه برخي تحليلگران خارجي بي مهابا کشور روسيه را کشوري با حاکميت يهود مي خوانند .اين در حالي است که اکثر جامعه روسيه خصوصا در شهري مانند مسکو نگرش مثبتي نسبت به يهوديان ندارند .شايد به همين دليل است که هر گاه خيزش فکري برعليه جامعه يهوديان در روسيه شکل مي گيرد در گوشه اي از اين کشور انفجاري صورت مي گيرد ويا مسئله تروريسم اسلامي به صدر اخباررسانه هاي گروهي منتقل مي شود .به هر صورت آنچه در اين ميان حائزاهميت است ،توجه مسلمانان وتلاش آنان براي ارتقاء جايگاه اجتماعي و نائل آمدن به موقعيت متناسب با سهم جمعيتي خود مي باشد که تا حدود زيادي وابسته به وحدت جامعه اسلامي در روسيه ومعرفي شايسته اسلام در اين کشور است.

م.ايماني پور