کتاب هاي الکترونيکي*
نشريه «وب پلانتا»، 14 ژانويه 2009افسانه هاي زيادي درباره بازار کتاب وجود دارد. براي مثال، ادعا مي شود که مردم روسيه بيشتر از همه، کتاب مي خوانند. ولي کسي که براي اولين بار کتابفروشي هاي بزرگ خارجي را ببيند، مي فهمد که اين يک افسانه است و اينکه در حقيقت امر روسيه از نظر کتابخواني در مقام اول قرار نگرفته است. يک افسانه ديگر اين است که در روسيه خوانندگان و نويسندگان خوب فراوان اند ولي نظام انتشاراتي مناسب نيست. در دوران شوروي سانسور مانع از انتشار کتاب هاي خوب مي شد ولي اکنون در اين زمينه نظام فئودال برقرار شده است که از زمان شوروي هم بدتر است. ناشران کتابهاي «روي کاغذ» چيزي جز داستانهاي پليسي و ترجمه هاي تقريباً ماشيني را منتشر نمي کنند. از سوي ديگر، ما از شبکه آزاد اينترنت برخورداريم که هر نويسنده اي ميتواند با استفاده از آن خواننده خود را پيدا کند. هدف ازاين بررسي آن است که امکانات واقعي اينترنت و به طور کلي توزيع کتب الکترونيکي را بررسي کنيم.معمولاً ادعا مي شود که تنها چيزي که مانع از توسعه کتابهاي الکترونيکي مي شود، مشکلات فيزيکي مربوط به مطالعه اين نوع کتابهاست زيرا کمتر کسي مي خواهند چيزي از روي کامپيوتر جيبي بخواند و چشم خود را کور کند. در سال 2002 نوشته بودم که حد اقل پنج سال بعد شاهد رشد انفجاري توزيع کتابهاي الکترونيکي خواهيم شد زيرا تا آن موقع وسايل جديد براي مطالعه کتب بر اساس فناوري e-Ink ساخته خواهند شد.
بالاخره ما وارد سال 2009 شده ايم. واقعاً در مترو مردم زيادي با انواع مختلف دستگاه هاي الکترونيکي مخصوص مطالعه مشاهده مي شوند. ولي سئوالي که مطرح مي شود اين است که کتابهاي الکترونيکي از کجا دريافت شوند.معلوم است که انتشاراتي هاي معمولي «کاغذي» در اين زمينه کمک نمي کنند. البته در تجارت انتشاراتي غرب مدتي است که روند آميختگي متقابل اين دو نوع کتب جريان دارد. کتابهاي زيادي هم روي کاغذ به خواننده عرضه مي شوند و هم در شبکه اينترنت به صورت الکترونيکي. ولي در روسيه اين شيوه عمل هنوز توسعه نيافته است. بنگاه هاي انتشارات روسيه معتقدند که نيازي به استفاده از امکانات الکترونيکي نيست و اينکه مردم همينطور همه کتابها را به صورت چاپ شده مي خرند. به عبارت ديگر، هيچ بنگاه انتشارات مهم روسي وجود ندارد که طي 15 سال اخير فعاليت خود را به شبکه اينترنت گسترش داده باشد. به همين دليل در سالهاي اخير تنها کتابخانه هاي اينترنتي غيررسمي، نيروي محرک توسعه نشر الکترونيکي کتاب بوده اند. اين کتابخانه ها قبل از اينکه دستخوش روند تجاري شدند شوند، کار انقلابي انجام دادند. ولي بعداً تلاشي براي مشروع کردن اين کتابخانه ها به عمل آمد که منجر به تعطيلي بسياري از آنها شد.غير از اين کتابخانه ها، از کجا ميتوان کتابهاي الکترونيکي را پيدا کرد؟ مغازه هاي اينترنتي عجله نمي کنند. فقط کتابفروشي بزرگ اينترنتي «اوزون» در اين زمينه گامي برداشته است ولي اين کار هنوز توسعه لازم را نيافته است.آخرين گزينه، يک نوع سرويس واسطه جانبي براي جستجوي کتب و کشف اماکن فروش قانوني محصولات ادبي است. اصولاً، اين نوع سرويس بايد براي کتابفروشي ها، ناشران و نويسندگان سودآور باشد. شبکه «گوگل» سرويسي تحت عنوان Google Book Search دارد. با وجود همه مشکلات ناشي از قوانين روسيه، در سال گذشته همين سامانه براي جستجوي کتاب هاي روسي راه اندازي شد. اين سامانه از چه امکاناتي برخوردار است؟اولاً، کشف کتابفروشي هايي که مي توان از آنجا کتاب مورد نظر را خريداري کرد. اين کارکرد سيستم چندان مفيد نيست زيرا سامانه مي تواند يک کتاب کاغذي را پيدا کند و به مغازه اي اشاره کند که اين کتاب زماني آنجا فروخته مي شد و شايد الآن وجود نداشته باشد. ولي کتاب هاي الکترونيکي منعکس نمي شوند.ثانياً، مطالعه يک کتاب کامل يا بخشي از کتاب از طريق اينترنت. در سال گذشته تبديل کتاب هاي انتشارات «اولما» به فرمات ديجيتال شروع شد و لذا مي توان هم تاکنون آثار پوشکين را از طريق اين سرويس مطالعه کرد. انتشارات «اکسمو» هم به اين طرح پيوست و نويسندگان خود را جهت مطالعه رايگان پيشنهاد کرد. معلوم نيست روابط با نويسندگان کتاب هايي که اينطور عرضه مي شوند، چگونه تنظيم مي شود.ثالثاً، امکان جستجوي قسمت هاي متون ارائه شده با استفاده از واژگان کليدي وجود دارد. فعلاً فقط در ايالات متحده کار مي کند ولي جستجوي خوبي مي کند. کتابهايي را هم مي توان پيدا مرد که در زمان خود با تيراژ 200 نسخه منتشر شدند و سپس به نحوي به کتابخانه هاي دانشگاه هاي آمريکايي راه يافتند.رابعاً، «گوگل» وعده مي دهد در آينده امکان مطالعه پولي کتابهاي ديجيتالي شده را فراهم کند. اين امکان فقط در آمريکا وجود دارد که آنجا اتحاديه هاي نويسندگان و کتابخانه ها با گوگل بر سر اين موضوع دعواي زيادي کرده بودند و بالاخره به توافق رسيدند. معلوم نيست در سامانه روسي اين امکانات فراهم خواهد شد يا خير.سيستم «ياندکس. کتاب»در اين سيستم خود کتابها و قسمتهاي آنها وجود ندارند. فقط پيوندهايي به مغازه ها پيدا ميشوند. يک ويژگي جالب اين سرويس، انتشار پيوندها به کتابخانه هاي نامشروع اينترنتي در کشورهاي خارجي (از جمله اکوادور و کشورهاي ديگر آمريکاي لاتين) است. وقتي که نويسندگان به اين سياست «ياندکس» اعتراض مي کنند، مسئولين اين شرکت پاسخ مي دهند که در قبال فروش يا استفاده از متون به صورت غيرقانوني مسئوليت ندارند و اينکه انتشار پيوندها منعکس کننده حمايت ياندکس از فعاليت غيرقانوني و تخلف از حق مولف نيست. سرويس روابط عمومي «ياندکس» اعلام کرد: «جستجو در کتابخانه هاي الکترونيکي، بخشي از جستجو در تمام شبکه اينترنت است که سيستم جستجوگر در اين زمينه نقش آئينه شبکه را ايفا مي کند». مسأله فقط اين است که ياندکس براي کتابهايي که به صورت غيرقانوني توزيع مي شوند، صفحه خاصي ايجاد مي کند و در ليست پيوندها فقط کتابخانه غيرقانوني را ذکر مي کند در حالي که مي توانست به مغازه هاي قانوني متعددي اشاره کند که نه در چارچوب سيستم «ياندکس- کتاب» بلکه در جستجوي عمومي به خوبي پيدا ميشوند.سيستمهاي Imhonet و Litresسرويس Imhonet به عنوان وسيله اي براي معرفي کتابها به خوانندگان طراحي شده بود. انديشه خوب و مفيدي است زيرا به ارزيابي کتابهاي جديد و انتشار نقطه نظرات خوانندگان مي پردازد و اصولاً مي تواند نقطه مبدأ خوبي براي جستجوي کتابهاي مورد علاقه باشد. اصولاً اين سيستم بايد به صورت بسيار ساده کار کند:
کسي که شرح يک کتاب و نظريات خوانندگان را خوانده باشد، ميتواند تصميم خود را بگيرد و از کتابفروشي معمولي يا اينترنتي اين کتاب را بخرد. متأسفانه، اين سرويس معمولاً خواننده را به سايت شرکت «اوزون» راهنمايي مي کند که در موارد بسيار زيادي کتاب مورد نظر را ندارد يا لينک غلط عرضه مي کند.سيستم Litres که صاحب آن و Imhonet يکي است، از همه بهتر کار مي کند. خواننده مي تواند با استفاده از اين سيستم کتاب الکترونيکي مورد نياز خود را پيدا کند. نويسنده کتاب از اين سرويس پرداختهاي معيني دريافت مي کند. اين تنها سرويس معرفي کتاب است که به نويسنده حد اقل مبلغ کمي مي پردازد. در سرويس هاي ديگر چنين امکاناتي وجود ندارد.سرويس جستجوي کتاب بايد يک خدمت ساده ديگري هم بکند. هميشه بايد پيوندي به سايت شخصي نويسنده داشته باشد. هيچ کدام از سرويسهايي که در فوق بررسي شدند، اين امکان را فراهم نمي کنند. در سايت بعضي نويسندگان مي توان کتابهاي آنها را به صورت کاملاً رايگان و بدون پيام هاي سمج بازرگاني خواند. بررسي امکانات موجود در بازار کتابهاي الکترونيکي نشان مي دهد که فعلاً اين قسمت جايگزين بازار کتاب توسعه چنداني نيافته است و نمي تواند با بازار کتابهاي کاغذي رقابت کند. مشکل اساسي اين است که خواننده علاقه مند در واقع نمي تواند کتابهاي مورد نياز خود را پيدا کند و با پرداخت قيمت مناسب دريافت نمايد. به نظر مي آيد که توسعه اين بازار، کار آينده است.