آنان که سر ريز ميشوند
اشاره
«... گفته ميشود خودي و غير خودي، حالا خودي و غير خودي داريم يا نداريم؟ اگر بخواهيم ملت را حساب كنيم، نه، آحاد ملت خودياند؛ اما جريانات سياسي، بلي؛ جريان خودي داريم. جريان غير خودي هم داريم».1 اگرچه عصر سياست و بازيگران سياسي، داراي پيچيدگي، پنهان كاري در موضعگيريها و كتمان اطلاعات و خطمشيهاي سياسي است، اما ميتوان با بصيرت لازم و رصد دائمي فرآيند، مواضع، رفتارها و آرايش جريانهاي سياسي خودي و غير خودي، به تشخيص و تحليل هاي صحيح و نيز تصميمگيري و موضعگيريهاي مناسب و به موقع در مواجهه با آنان دست يافت. نظام جمهوري اسلامي ايران، از ابتدا با جريانات گوناگوني مواجه بود كه در برابر هر كدام به اتخاذ مواضع ويژهاي اقدام كرده است. برآنيم كه به شناسايي و گونهشناسي نحوةمواجهه، تعامل و موضعگيريهاي نظام اسلامي در مقابل جريانات مختلف خودي و غير خودي بپردازيم. ابتدا به تعريف و تبيين مفاهيم موضوع و سپس به اصل بحث خواهيم پرداخت.عباسعلي مشكاني سبزوارينحوهتعامل نظام با جريانهاي خودي و غير خودي
تعريف و تبيين مفاهيم
1.جريانشناسي
يعني شناخت فرآيند شكلگيري يك انديشه به همراه مباني فكري، اعتقادي و ديدگاههاي سياسي، فرهنگي و اقتصادي دستهاي از احزاب، گروهها و جناحهاي سياسي كه داراي همسويي در مواضع، رويكردها و گفتمان باشند.2.براساس اين تعريف، جريانشناسي شامل گزارههاي ذيل است:الف) فرآيند شكلگيري يك انديشه و تفكر؛ب) بررسي فكري و اعتقادي و ديدگاههاي سياسي، فرهنگي و اقتصادي دستهاي از احزاب و گروههاي سياسي؛ج) تبيين همسويي در مواضع، رويكردها و گفتمانها.پيرامون ضرورت شناخت جريانات سياسي نيز ميتوان به برخي دلايل استناد كرد:الف) تشخيص درست دوستان از دشمنان، خودي و غير خودي، براساس آموزههاي ديني و مكتبي؛ب) تعيين نوع مواجهه و موضعگيري مناسب در برخورد با جريانات سياسي براساس رسالت پاسداري از نظام اسلامي؛ج) ظرفيتسازي و كارآمد سازي نيروهاي سختافزاري و نرمافزاري براي مقابله با تهديدات؛د) توسعه و تعميق انقلاب اسلامي و عمقبخشي داخلي با مهندسي فرهنگي و تأثير بر افكار عمومي.22. جريان خودي
خودي در لغت به معناي آشنا، غيرغريبه، اهل، خويش و قريب آمده است.3 در اصطلاح نيز به كسي يا جرياني گفته ميشود كه پايبند به اركان ركين نظام موجود و پيگير اهداف و آرمانهاي آن باشد. در نظام جمهوري اسلامي نيز جريان خودي، جرياني است كه به سه ركن ركين و استوار اسلام، رهبري و وحدت مردمي پايبند بوده و به تواناسازي اين سه ركن بپردازد و بينش، روش و موضعگيريهاي او براساس اين محورها شكل بگيرد.مقام معظم رهبري پيرامون جريان خودي ميفرمايند:«... خودي آن است كه دلش براي اسلام ميتپد، دلش براي انقلاب ميتپد، به امام ارادت دارد و براي مردم به صورت حقيقي - و نه ادعايي - احترام قائل است.»4
3. جريان غير خودي
در لغت، مقابل خودي قرار گرفته و به معناي بيگانه، غريبه، نااهل، غير خويش و دور آمده است.5 در اصطلاح نيز به جرياني گفته ميشود كه در تضاد با نظام موجود بوده و نسبت به اركان، اهداف و آرمانهاي آن نظام، گاه حالت بيتفاوت و بياعتنا و در مواقعي حالت تهاجمي داشته باشد.در نظام جمهوري اسلامي، هر جرياني كه در تضاد با اركان سه گانة اسلام، رهبري و وحدت مردمي بوده و «دستورش را از بيگانه ميگيرد، دلش براي بيگانه ميتپد، دلش براي برگشتن آمريكا ميتپد، از اوايل انقلاب در فكر ايجاد رابطه با آمريكا بود، به امام اهانت ميكرد... اينها غريبهاند»6 و غير خودي.اصول، معيارها و اهداف جريانهاي غير خودي در نظام جمهوري اسلامي، تحت موارد ذيل ميگنجد: بياعتنايي به اسلام؛ ضديت با انديشههاي امام خميني؛ ولايتگريزي؛ مخالفت با انقلاب و نظام اسلامي؛ پيروي از فرهنگ غرب و حب و بغض غير الهي.نحوةبرخورد نظام با جريانات
وجود دو نوع جريان كاملاً متفاوت و متضاد خودي و غير خودي، لزوماً اتخاذ دو نوع شيوة موضعگيري و نحوة تعامل را اقتضا ميكند:شيوهاي حساب شده و استراتژيك در برابر جريانات غير خودي و شيوهاي مناسب در مقابل جريان خودي.
1.شيوة تعامل با جريانات خودي
جريان خودي در فرهنگ اسلامي بيش از يكي نيست و آن «جريان حق» است؛ هر چند ممكن است تمام حقگرايان تحت عنوان واحدي تمركز نيافته باشد، اما در ماهيت، بين جريانات حق تفاوتي مشاهده نميشود. بنابراين، تنها استراتژي و روشي كه در برابر اين جريانات ميبايست اتخاذ كرد، سياست «تقويت و همكاري همه جانبه» است؛ چنانكه حضرت امير المؤمنين? ميفرمايند: «حق را هر كجا و در مورد هر كس از خاصان و نزديكان كه لازم آمد، اجرا كن!»7 و پيامبر اعظم اسلام? ميفرمايند: «حق را از هر كسي بپذير، خواه بزرگ باشد يا كوچك.»8اكنون روشن ميشود كه منطق برخورد با جريانات خودي و حقگرا، منطق حمايت و تقويت است و اين روش، تنها راه پسنديده براي نظامهاي الهي است و هر سياستي غير از اين، مانند سياست بيتفاوتي و يا خصومت با حق، از ديدگاه اسلام مردود و محكوم به شكست است.9در مورد جريانهاي خودي و نحوة تعامل نظام اسلامي با آنان، ميتوان به جريان حزب جمهوري اسلامي و جمعيت مؤتلفه اسلامي و نحوه تعامل نظام با اين جريانات اشاره كرد.2. شيوة تعامل با جريانات غير خودي
نحوة تعامل و برخورد با جريانات غير خودي، منوط به نحوة عملكرد، اقدامات و عقايد اين جريانات است. به طور كلي، جريانات غير خودي پيش روي نظام اسلامي، از جهات گوناگوني قابل تقسيم و دستهبندي هستند كه هر كدام از اين دستهها به مقتضاي حال خود، استحقاق تعامل و برخورد خاصي را خواهد داشت. در اين قسمت به برخي از اين تقسيمات اشاره ميکنيم و نحوة برخورد با هر كدام را مورد بررسي قرار ميدهيم.الف)فريب خورده و مغرض
غير خودي فريب خورده، نه از روي فهم و درك، كه به دليل ناآگاهي و فهم نادرست در برابر نظام و در جبهه غير خودي قرار گرفته است. از اين رو در مورد اين دسته از غير خوديها «پند و اندرز و آگاهي دادن» راهكار مناسبي براي مقابله است؛ مانند نحوه تعامل نظام با جريان انجمن حجتيه و اكثريت اعضاي آن.اما غير خودي مغرض، برخلاف گروه اول، كاملاً از روي فهم و آگاهي و به دليل منافع شخصي و دنيوي خود در برابر نظام موضعگيري ميكند؛ زيرا منافع خود را در تضاد با نظام مييابد. اين گروه از كسانياند كه سزاوار رفتار قاطع و بدون مسامحه از سوي نظام هستند؛ مانند نحوة برخورد نظام با جريانات نهضت آزادي و حزب توده.ب) مهاجم مسلح و غير مسلح
در مقابل جرياناتي كه صرفاً به فعاليتهاي غير مسلحانه عليه نظام ميپردازند و دست به اقدامات خشن و تخريبي نميزنند، اقدام به «امر به معروف و نهي از منكر» بهترين گزينه مقابله است؛ چه اينكه اين گروه با قرار گرفتن در جبهه غيرخودي، مرتكب بزرگترين منكر سياسي و اجتماعي شدهاند و از اين رو لازم است مورد امر به معروف و نهي از منكر قرار گيرند. نظام اسلامي در برخورد با اين نوع جريانات، ضمن حفظ هشياري و مراقبت از فعاليتهاي ايشان، از دايره صبر و تحمل و مدارا با ايشان خارج نشده و حتي الامكان نسبت به تأمين حقوق اساسي ايشان از قبيل امنيت، آزادي و رفاه و ... اقدام ميكند. در اين مورد ميتوان به نحوة تعامل نظام با جريان «مجاهدين انقلاب اسلامي ايران»اشاره كرد؛ اما اگر فعاليتهاي غير خودي از سطح فعاليتهاي نرم و غير تخريبي بگذرد و به سطح فعاليت سخت و تخريبي عليه نظام برسد، در اين صورت، وظيفه و نحوة برخود نظام با اين جريانات، مبتني بر دو مرحله است:1.گفتوگو و حل مسئله از طريق مسالمتآميز
گفتمان با اصحاب توطئه و غيرخوديها، قبل از اقدامات خشن، راهبرد هميشگي نظام اسلامي و رهبران آن در مقابله با توطئه بوده است.2.شدت عمل و اعمال خشونت
اگر گفتوگو و برخورد اجتماعي در مقابله با فعاليتهاي خشن و تخريبي غير خوديها كارگر نيفتد، نوبت به شدت عمل و اعمال خشونت ميرسد. براي اين مورد نيز ميتوان به نحوة تعامل و برخورد نظام با جريان «مجاهدين خلق»(منافقين) اشاره كرد.1. فرازي از بيانات مقام معظم رهبري، روزنامه جمهوري اسلامي، 9/5/87، ص 13.2. جريانشناسي انتخابات هشتم، ص 4 - 3.3. لغتنامه دهخدا، ذيل واژه «خودي و غير خودي».4. مجله مسجد، ش 12، ص 45.5. لغتنامه دهخدا، همان.6. فرازي از بيانات مقام معظم رهبري، مجله مسجد، همان.7. فرهنگ آفتاب، ج 3، ص 1602.8. كنزالعمال، ح 43152.9. شيوههاي تعميق بينش سياسي، سيدسجاد قيومي، ص 47 - 46.