حلقه يك دام براي تغيير نرم نظام
اشاره
انقلاب اسلامي ايران از ابتدا تا امروز با جريانهاي بسياري مواجه شده است كه گاهي موجوديت انقلاب را هدف قرار داده بودند؛ تا جايي كه بعضي قصد به وجود آوردن نوعي پلوراليسم ديني را داشتند و يا خط انحراف انقلاب از دين به سكولار را دنبال ميكردند. حلقه كيان از جريانهاي مدل دوم بود كه جولانگاه مخالفين و معاندين نظام و در بعضي مواقع افراد فريب خوردهاي بود كه نقش پياده نظام را در اين بازي ايفا ميكردند و به تعبير رهبر معظم انقلاب، قصد نفوذ نرم و شبيخون فرهنگي را داشتند.تاريخچه جريان حلقه كيان
محرم اميرمنشجامعه بيمار و آفت زده بايد سعي كند مرض را شناسايي و با آن مبارزه كند. نيمي از راه درمان با شناخت جريانهاي بيمار طي ميشود. جريانشناسي صحيح در تشخيص درست و درمان مشكلات، موضعگيريها و عملكردهاي سازنده نقش بسزايي دارد. شناخت جريانهاي سياسي و آشنايي با عملكرد آنها ميتواند مانند چراغي در تاريكيها و شبهات سياسي در جامعه باشد كه مسير حركت به سوي هدف متعالي را روشن ميكند و موجبات تشخيص سره از ناسره ميشود.يكي از جريانهاي به اصطلاح روشنفكري در دهه دوم انقلاب به وجود آمد كه به حلقه كيان معروف است. كيان نام مجلهاي بود كه طرز فكر اين قشر به اصطلاح روشنفكر در آن ديده ميشود. اما تاريخچه اين جريان: اشخاصي كه پايهگذار مجله كيان بودند كار خود را با كيهان فرهنگي آغاز كردند. كيهان فرهنگي، پدر و مادر مجله كيان بود و به تعبير پدر روشنفكر مجله، دكتر سروش، اين مجله راهي به سوي عقلانيت ديني گشود.1 افرادي كه كيهان فرهنگي را راهاندازي كردند، آقايان رخ صفت، تهراني و شمس بودند2 بعد از انقلاب با دكتر سروش آشنا شدند. دكتر سروش قبل از انقلاب در انگلستان مشغول فراگيري روشنفكري و نحوه اجراي آن در ممالك مسلمان بود. يكي از مباحث مهم كه در كيهان فرهنگي منتشر ميشد مقالههاي دين شناسانه دكتر سروش به اسم «آيا فقه ممكن است» بود.نظر دكتر روشنفكر اين بود كه فقه يا دنيويِ دنيوي است و يا اخروي اخروي و فقهي كه جامع مصالح دنيا و آخرت باشد، ممكن نيست؛ به قول دكتر سروش اين بحث هم در درون حلقه پيگيري ميشد كه از جمله آقايان روحاني حاضر در آن بحث، آقاي كديور و مجتبي بشيري بودند. مقالات ديگر دكتر سروش به اسم «قبض و بسط شريعت» در حلقه كيان منتشر ميشد كه بحث و جدل متعددي را برميانگيخت. كوشش دكتر سروش اين بود كه بر اساس مباني معرفتشناختي ليبرالي، نسبيگرايي و پلوراليسم، فهم دين را فهمي تاريخي معرفي كند و با ايجاد ترديد در قداست علوم ديني و روايات فقهي، آنها را به عنوان بخشهايي از علوم انساني قلمداد نمايد. علاوه بر دكتر سروش، افراد ديگري از جمله مجيد محمدي، مرتضي مرديها و حميد وحيد با گرايشات سكولاريستي با اين مجله همكاري و ارتباط داشتند.طبق نظر دكتر سروش، حلقه كيان دو نوع حلقه بود؛ حلقه عام كه شامل همه خوانندگان مجله كيان ميشد و اين در حالي بود كه تيراژ مجله كيان بيش از 20 هزار نسخه بود(اين آمار طبق آخرين نسخه مجله كيان به دست آمد)؛3 اما حلقه خاص كيان را افرادي تشكيل ميدادند كه مستقيماً در داخل مؤسسه كيان كار ميكردند، اعم از سردبير، هيأت مديره و پارهاي از نويسندگان مجله. يكي ديگر از اصحاب كيان؛ اكبر گنجي بود كه در حال حاضر به خارج پناهنده شده است و طبق گفته دكتر سروش، گنجي گاهي مصاحبههايي با او انجام ميداد و آن را چاپ ميكرد و يا همراه با دكتر سروش سفري به قم داشته و مناظرهاي طولاني با آقاي جوادي آملي داشته، آن را چاپ كرده است. افراد ديگري كه در حلقه كيان شركت ميكردند عبارت بودند از: آقاي حجاريان، آرمين، آرش نراقي، ابراهيم سلطاني، محسن سازگارا(كه به لندن پناهنده شده و در شبكه خبري بيبيپرشين مشغول دروغپردازي عليه نظام است) حسين قاضيان، ناصر هاديان، مصطفي تاجزاده و ... مطالباكثر اين افراد در كيان چاپ ميشد و ارتباط نزديكي با دكتر سروش داشتند. جالب اينكه آقاي حجاريان كه زماني معاون طرح و برنامهريزي وزارت اطلاعات بود، به اسم جهانگير صالحپور در كيان مقاله مينوشت و آقاي گنجي نيز مقالاتش را به نام مستعار حميد پايدار چاپ ميكرد.هر چند حلقه كيان و مجله كيان از ابتدا مباحث حكومتي و جداسازي دين از عرصه سياست(به نحو خاص) و جداسازي دين از عصر زندگي(به نحو عام) را دنبال ميكرد، ولي صاحبان مجله ادعا دارند كه كيان از سال 76(ابتداي رياست جمهوري خاتمي) به بعد سياسي شد و اين سياسي شدن به ضرر آنان و حلقه كيان تمام شد. از آنجايي كه مباحث حلقه كيان و بروز جريان فكري آنها ابتدا در فضايي تدريجي و آرام تحقق پيدا كرد و نيز به دليل اينكه جريان استحاله، بر مراكز مهم نظام سلطه نداشت، حساسيت چنداني نسبت به آن برانگيخته نشد. شايد به مخيله كسي خطور نميكرد كساني كه روزگاري خود پرچمدار انحصاري دفاع از خط امام و مبارزه با آمريكا و حمايت از مستضعفان بودند و تمام رقباي سياسي و سليقهاي خود را با برچسب آمريكايي از صحنه بيرون ميكردند، چند سال بعد چنان دچار دگرديسي و تطوري شوند كه در يك حركت پاندولي و درست در نقطه مقابل ديدگاهها و نقطه نظرات انقلابي سابق قرار گيرند.بعد از دوم خرداد 76 و پيروزياي كه در انتخابات نصيب اصلاحطلبان شد، تربيت شدگان كارگاه روشنفكري ديني و نوگرايي ديني در ابتدا گردانندة روزنامههاي زنجيرهاي شدند. شمس الواعظين كه سردبير مجله كيان بود، بعد از دهم خرداد، سردبيري چهار روزنامه توس، جامعه، نشاط و عصر آزادگان را نيز بر عهده گرفت و رضا كيان، مدير مسئول كيان نيز گرداننده روزنامه صبح امروز شد. حلقة كيان پس از دوم خرداد به مثابه يك سايه موازي بر جنبش اصلاحطلبي در پيشبرد برنامههاي آنان عمل كرد و بخش عمدهاي از اقتدار روزنامهاي، روشنفكري و حتي تشكيلاتي اصلاحطلبان از آنِ حلقة جديدي از روشنفكران ديني بود كه روزهاي چهارشنبه در دفتر كيان شكل ميگرفت. 4طي سالهاي اخير، عمده روزنامههاي تأثيرگذار جنبش اصلاحطلبي، همچون جامعه، توس، نشاط، عصر آزادگان، صبح امروز، خرداد، فتح و ... و نيز هفتهنامههايي چون بهمن(به صاحب امتيازي عطاء الله مهاجراني) بهار و راه نو(به صاحب امتيازي اكبر گنجي) توسط اعضاي اين حلقه هدايت شده است. اين افراد به همراه ديگر دوستان خود و طيفي از سكولارهاي ليبرال در آغاز بر تجديد نظرطلبي عليه نظام در مطبوعات دامن زدند و پس از آن با رخنه به مجلس ششم در مرحلة عمل سياسي به فكر اصلاحطلبي در نظام و تغيير آرام نظام جمهوري اسلامي افتادند. همچنين اصحاب حلقة كيان به مرور زمان از مواضع اصولي و ديني نظام جمهوري اسلامي فاصله گرفته با شعار توسعه سياسي و پيوستن به نظام جهاني، به سوي تمدن و تفكر غربي و ليبرالي حركت كردند. دكتر سروش در جواب اين سؤال كه «آيا دوستانش در محفل كيان با برنامه و طرح قبلي از فضاي عمومي انقلاب فاصله گرفتهاند و به تأسيس جنبش خاصي اقدام كردهاند» ميگويد: «برنامهريزي و طرح قبلي در كار نبوده، بلكه به مرور زمان فضا و زمان مناسب اين جريان، مخاطب و مشتري پيدا كرده بود.» 5 بيشتر تخصص خود سروش به عنوان پدر و استاد معنوي محفل كيان در ترجمه و انتقال مفاهيم غربي با رنگ و لعاب اشعار مولوي و تفكر غزالي بود.در اواسط دهه هفتاد، حلقه كيان فراختر شد و افراد ديگري از شهرهاي مختلف، جنبشهاي دانشجويي و ... به اين حلقه پيوستند كه تعداد آنان به هزار نفر رسيد. محمد قوچاني، افراد حلقه كيان را كساني مي داند كه 27 تير ماه 74 در اعتراض به تهديد دكتر سروش نامهاي به آقاي هاشمي رفسنجاني نوشتند.6 اين همان ايجاد جنبش و خط فكري خاصي است كه با رشد و فعالتر شدن در موقع مناسب، ميتواند حكومت و نظام را به چالش بكشاند و شايد همان نافرماني مدنياي باشد كه آقاي ديويد ثورث(1930) در آمريكا به فكر ايجاد آن بود؛ و اين يعني همان تغيير آرام انقلابها از درون و براندازي به اصطلاح نرم آنكه كشورهاي استعمارگر در صدد آن هستند و نمونهاش را در كشورهاي ديگر ديدهايم؛ از جمله شوروي سابق و گرجستان امروزي. سرانجام عمر اين محفل به اصطلاح روشنفكري به سر آمد و ... بعد از بسته شدن حلقه كيان، برادرِ سيدمحمد خاتمي(محمدرضا) نشريهاي به اسم آئين انتشار داد و افراد شركت كننده در آن نشريه كه جلساتشان به صورت هفتگي برگزار ميشد، عبارت بودند از: محسن كديور، فاضل ميبدي، محمد شريعتي، خليل اردكاني، حجاريان و خانيكي كه انتشار اين مجله نيز چند صباحي بيشتر ادامه نداشت. و اما اين مقاله را با يكي از توصيههاي امام خميني به روشنفكران به پايان ميبرم: «من خواهش ميكنم از اين آقايان، از اينهايي كه يا روشنفكرند و يا خودشان را به روشنفكري زدهاند كه اين قدر با سرنوشت يك ملت بازي نكنند. مملكتشان ابتلاي به هزار جور مصيبت دارد و مواجه با قدرت بزرگي مثل آمريكا است...7 ما از شر رضاخان و محمدرضا خلاص شديم، لكن از شر تربيت يافتگان غرب و شرق به اين زوديها نجات نخواهيم يافت. اينها برپادارندگان سلطه ابرقدرتها هستند و سرسپردگاني ميباشند كه با هيچ منطقي خلع سلاح نميشوند و هم اكنون با تمام ورشكستگيها دست از توطئه عليه جمهوري اسلامي و شكستن سدّ عظيم الهي برنميدارند.»8
1. گفتوگوي رضا خجسته رحيمي با عبدالكريم سروش.2. گفتوگوي عبدالكريم سروش.3. همان.4. سايتهاي مرتبط اينترنتي.5. عبدالكريم سروش، انقلاب اسلامي، فقه و روشنفكري ديني، نشريه نامه، ش 29، بهمن 1382.6. محمد قوچاني، مطبوعات سياسي از 57 تا 80، روزنامه ايران، ش 2136، سال هشتم، دوشنبه 6 خرداد 1381.7. صحيفه نور، ج 6، ص 272.8. همان، ج 5، ص 144.