بررسي حمايت هاي اجتماعي از جوانان در روسيه1
مقدمه
مساله حمايت اجتماعي انسان در تمام مراحل سني، مساله روز است. حق برخورداري از حمايت اجتماعي براي انسان در تاريخ 1993.12.12 در قانون اساسي روسيه گنجانده شد. مضمون اين قانون بدين صورت است که روسيه فدرال يک دولت سوسيال بوده و سياستهاي آن در جهت ايجاد شرايط لازم براي زندگي شايسته و توسعه آزاد انسان مي باشد. مساله ديگر اين است که تشکيل ساختارها و سازمانهاي بي شمار نمي توانند به طور موثر انسان را از مسايل اجتماعي حفظ کرده و يا در حل و فصل مشکلات به آنان کمک کنند. تمام عناصر يک سيستم حمايت اجتماعي از مردم جامعه در حال حاضر در مرحله شکل گيري است چرا که هيچ کدام آنان نمي توانند به نياز امروز و استانداردهاي جهاني در خصوص حمايت اجتماعي مردم پاسخ گو باشند. اين دگرگوني در نتيجه اين است که سيستم حمايت اجتماعي مردم به عنوان يک خط مشي بسيار مهم و مستقل براي تحقق سياست هاي اجتماعي دولت شکل مي گيرد. لازم به ذکر است که توسعه حمايت اجتماعي در روسيه هميشه به صورت مرتب و با تصوري روشن از وظايف و روش هاي حل آن پيش نمي رود و اين مساله روشن نيست که حرکت به سوي چه کسي بايد باشد. غالبا موضوع مورد حمايت جامعه، شهروندان آن جامعه هستند که به خاطر از دست دادن توانايي کار يا سطح پايين مالي در شرايط سخت زندگي بسر مي برند. اکثر تحقيقات اجتماعي و اقتصادي متوجه افراد سالخورده، معلولين و مادران تنها است، و به سايرين چندان توجهي نمي شود. يکي از اقشاري که بدون حمايت اجتماعي باقي مي مانند، جوانان هستند. وخامت مشکلات اجتماعي مرتبط با حقوق و علايق جوانان که وضعيت آنان را در سالهاي اخير بدتر کرده است، شرايطي را به وجود آورده که نياز به تصميم گيري فورس ماژور براي تقويت حمايت حقوقي - اجتماعي احساس مي شود.بحران اجتماعي- اقتصادي در روسيه فدرال به شدت بر شرايط زندگي مردم و نسل در حال رشد تاثير منفي گذاشته است. رشد بيکاري در ميان جوانان به شدت آنان را تهديد مي کند. شهروندان جوان 38 درصد کل بيکاران روسيه را تشکيل مي دهند. برکنار کردن افراد از موسسات آموزشي همگاني، متوسطه و دانشگاهي در حال حاضر به 2 ميلون نفر رسيده است. تقريبا 50 درصد نيروهاي متخصص آماده به کار فاقد شغل هستند و متقاضي ندارند. امروز، دولت هيچ تضميني براي اشتغال جوانان نمي دهد، و همين باعث رشد تشنج و بروز جرم و جنايت در ميان جوانان مي شود.
پايين آمدن پتانسيل هاي فکري کشور، وخيم شدن وضعيت جوانان سنين مختلف و درجات مختلف آمادگي شغلي، از بين رفتن اهميت کار به عنوان ارزش زندگي در ميان بخش اعظم جوانان، همه مسايلي است که عواقب بد اجتماعي را در حوزه هاي اجتماعي - اقتصادي و فرهنگي جامعه به دنبال خواهند داشت. وجود اقدامات حمايتي در خصوص گروه سني دانشجويان از اهميت خاصي برخوردار است، چراکه همين حمايت مي تواند به ايجاد موقعيت شغلي موفق در ميان متخصصين آينده کمک کند. در دنياي امروز توجه درست به تغييرات و نشان دادن عکس العمل مناسب با آن در زندگي دانشجويان و جوانان متخصص و به دنبال آن انجام اقدامات حمايتي و همچنين روشن کردن گرايشات منفي و مثبت از اهميت ويژه اي برخوردار است. مساله اين است که اطلاعات کافي در خصوص ارزيابي افراد از حمايت هاي اجتماعي از جوانان در دست نيست.
همانطور که گفته شد، جوانان به طور کل، و دانشجويان به طور جزء، مي توانند از گروه هاي مهم اجتماعي باشند. همين نسل جوان است که بيشترين فعاليت را در عرصه اجتماعي و اقتصادي از خود نشان مي دهد، علاوه بر آن، اين جوانان هستند که بايستي خانواده هاي فردا را تشکيل دهند، بنابراين تمام فردا جامعه به همين حمايت جوانان بستگي دارد. به طور خلاصه مي توانيم اهداف را بر اساس حل و فصل مسايل زير دسته بندي کنيم: 1. فهم مساله «حمايت اجتماعي» به صورت تئوري2. درک مساله «جوان» به صورت تئوري3. سيستم امروز حمايت اجتماعي در روسيهبررسي حمايت اجتماعي و جوان به عنوان موضوع آن
ماهيت حمايت اجتماعي
تعابير بسياري براي اين مساله وجود دارند، تفسير آن در هر کشور ويژه خود آن کشور است و حتي بسياري از علوم اجتماعي، موضوع «حمايت اجتماعي» را به شکلي متفاوت تفسير مي کنند.به طور کل مي توان حمايت اجتماعي را بدين صورت تفسير کرد: حمايت اجتماعي مردم، در حقيقت مجموعه اي از اقدامات اجتماعي - اقتصادي است که توسط دولت و در جهت تامين شهروندان فاقد توانايي هاي لازم در عرصه شغلي، افراد سالخورده، معلولين و خانواده هاي فاقد سرپرست انجام مي گيرد. اين حمايت ها به صورت پرداخت مستمري، کمک مالي به افرادي که به صورت موقت قادر به انجام کار نيستند، کمک هاي مالي به زنان باردار تا هنگام زايمان، کمک رساني به خانواده هايي که تعداد فرزندانشان زياد است، افراد بي بضاعت و افرادي که نياز به درمان و يا به هر نحوي، نياز به کمک مالي دارند، انجام مي گيرد. بهتر است ببينيم حمايت هاي اجتماعي روسيه به طور دقيق تر به چه صورت انجام مي گيرد:شکل اول، تامين افرادي که توانايي کار کردن ندارند به صورت غير مستقيم توسط دولت مي باشد. دولت براي اين شکل حمايت، بودجه اي را در نظر گرفته که بر اساس يکسري اولويت هاي تعيين شده آن را در اختيار شهروندان قرار مي دهد. در اين شکل حمايت، پرداخت مستمري، کمک خرجي و يا شکل هاي ديگري از کمک ها که گذران امور خانواده باشد، انجام مي گيرد. شکل دوم، بيمه اجتماعي است که شخص را در روزهاي گرفتاري نجات مي دهد. شکل سوم، حمايت اجتماعي است که به صورت کمک هاي غير سيستماتيک براي شهروندان با سطح درآمد پايين در نظر گرفته شده است. حمايت اجتماعي مي تواند به صورت مادي يا غير مادي (پوشاک، مواد غذايي و ...) باشد و همچين مي تواند به صورت يارانه و اعتبارات تخفيفي ارايه شود. حمايت هاي اجتماعي همچنين به صورت پرداخت اعتبار براي ساخت خانه، شرايط رفاهي و يا خريد ملک انجام مي گيرد. شکل رايج آن پرداخت کمک مالي به جوانان در حال تحصيل به صورت کمک هزينه تحصيلي است. از اقدامات ديگر دولت، ثبت افراد بيکار به صورت رسمي و پرداخت کمک خرجي به آنان مي باشد. در کنار اين کمک خرجي، صندوق دولت براي تحصيل افراد بيکار نيز هزينه مي کند و در حقيقت به آنان کمک مي کند تا داراي تخصص شوند.
جوانان به عنوان گروه خاص اجتماعي - مردم شناسي
1. مشکل تعين مرز سني
جوان - به گروه خاصي از افراد اجتماع اطلاق مي شود که دوره بلوغ اجتماعي را پشت سر نهاده و به دنياي بزرگسالان وارد شده اند. گروهي که بايستي خود را با شرايط جديد وفق داده و براي آينده آماده شوند. مرزبندي اين گروه چندان ساده نيست. طبقه بندي هاي بسيار مختلفي، چه در روسيه چه در کشورهاي ديگر، براي اين گروه عظيم وجود دارد. انديشمندان خارجي همچون د.بيرن، د.بروملي، د.وکسلر و ميهني همچون و.و. بوناک، و.و. گينزبورگ، تقسيم بندي هاي متفاوتي را در اين خصوص ارايه کرده اند. به اعتقاد د.بيرن، نوجوانان گروه سني 12 تا 17 را تشکيل مي دهند و به اعتقاد د.بروملي، سنين 11 تا 21 را تشکيل مي دهند، به اعتقاد و.و.گينزبورگ، گروه سني 16 تا 24 سال جوانان را تشکيل مي دهند. به عبارتي مي توان گفت که در اين خصوص نظرات متعددي وجود دارد که مرزهاي مختلفي را براي تقسيم بندي تعيين مي کنند. همچنين اکثر نويسندگان بلوغ را به صورت بلوغ زودرس و يا ديررس مشخص مي کنند. به اعتقاد د.بيرن، بلوغ زودرس از 17 سال آغاز و به 25 سال ختم مي شود، اما د.بروملي معتقد است که اين مساله از 21 سال آغاز شده و به 25 سال مي رسد. نظرات در اينجا نيز کاملا متفاوت است. چطور مي توان اين تفاوت نظرها را توجيه کرد؟ طبقه بندي دوره هاي سني بر مبناي مسايل مختلف انجام مي گيرد: مسايل فيزيولوژيکي، مردم شناسي، جمعيت شناسي، روانشناسي و اجتماعي. آنچه که مشخص است، نظرات روانشناسان، جامعه شناسان و فيزيولوژيست ها غالبا يکديگر را تاييد نمي کنند. حتي براي توضيح جايگاه جوان در سيستم سني تعابير مختلفي ارايه مي شود. گينزبورگ بر اين عقيده است که جواني يک دوره گذار به سوي بلوغ است. گ. گريم، مردم شناس آلماني، ضمن خاطر نشان کردن موقعيت نامشخص جوانان در سيستم سني، اهميت شرايط اجتماعي را بدين صورت بيان مي کند:« جواني يک دوره اي از زندگي است که فرد در حال رشد وارد شرايط خاصي از تحولات مي شود. ضمن اين تحولات شرايطي فراهم مي شود که از يک طرف، شخص مستعد براي تعيين فعاليت شغلي خود شده و از طرف ديگر، دچار اضطراب هايي مي شود که در وي انگيزه بزرگ شدن و کامل شدن را ايجاد مي کند». با تجزيه و تحليل آنچه گفته شد، مي توان مرز سني متوسط را از 14 تا 30 تعيين کرد. اين مرز سني بر مبناي بلوغ جسمي و به وجود آمدن توانايي انجام فعاليت شغلي مشخص شده است. سنين بالاتر در حقيقت سن بدست آوردن حرفه شغلي و ثبات اجتماعي (استقلال اقتصادي، داشتن شغل)، تشکيل خانواده و فرزند دار شدن است.
2. مشکلات جوانان
با قرار گرفتن در مرحله گذار از دنياي بچگي به دنياي بزرگسالان، نسل جوان نگران مهمترين مساله زندگي خود، يعني اجتماعي کردن شخصيت خود در خانواده و خارج از خانواده هستند. هر جوان نياز به درک ارزش ها و موازين، تصورات و کليشه هاي مختلفي دارد که توسط جامعه تعيين مي شوند. جوان امروز به عنوان يک گروه اجتماعي با يکسري ويژگي ها و خصوصيات خاص اجتماعي مشخص مي شود. جوانان سنين 14 تا 30 سال از ميان جمعيت کل جامعه به طور متوسط 21-25 % افراد را تشکيل مي دهند. اين ميزان بر اساس تغييرات مواليد در روسيه فدرال منجر به بالا رفتن سن جواني شده است. سطح مواليد در خانواده هاي جوان (که عناصر اصلي در افزايش جمعيت هستند) چندان بالا نيست، و اين به خاطر مناسب نبودن شرايط زندگي، آينده نامعلوم و وجود ريسک هاي مختلف اجتماعي است. تعداد زنان - مادراني که ازدواج ثبت شده ندارند و غالبا تا سن 20 سال را تشکيل مي دهند، رو به افزايش است و همين مساله گرايش سنين پايين به زندگي مشترک و بالا رفتن بارداري قبل از ازدواج را نشان مي دهد. به گزارش سالانه کميته دولتي روسيه فدرال در امور جوانان، مي توان به اين نتيجه رسيد که کاهش جمعيت، سطح پايين مواليد در کنار شرايط نامناسب سلامتي جوانان مي تواند تهديدي براي امنيت ملي کشور به شمار رود.نامناسب شدن شرايط سلامتي جمعيت روسيه، طبق ارزيابي هاي متخصصين، در کشورهاي پيشرفته صنعتي بي سابقه است. کاهش قابل توجه سطح و کيفيت زندگي اکثر جوانان روسيه، افزايش تشنجات اجتماعي که منجر به ايجاد استرس در آنها مي شود، بروز مشکلات اکولوژيکي، به خصوص در شهرها، و ساير دلايل مشابه منجر به افزايش شمار بيماريها از جمله بروز بيماريهاي اپيدمي مي شود. نسل جوان روسيه به طور جدي در معرض بيماري ايدز قرار دارد. اولين مورد اين بيماري سال 1987 در روسيه نمود کرد و پس از آن هر سال تعداد بيماران با سرعت زياد افزايش يافت. طبق تحقيقات دانشمندان، بيش از 50% نوجوانان از بيماريهاي مزمن رنج مي برند
.(بيماري هاي سيستم عصبي و اعضاي حسي، بيماري هاي خوني، بيماريهاي استخواني - عضلاني و سيستم تنفسي). بلوغ زودرس و شروع پيش از موقع فعاليت جنسي منجر به بروز پديده «مادرشدن نوجواني» شده است که بر سلامت مادر و نوزاد تاثير منفي مي گذارد. اين مساله خصوصا به صورت سقط در ميان جوانان رايج شده و به مساله روز تبديل شده است. سالانه تا 250-280 هزار بارداري ناتمام رخ مي دهد. رواج مصرف سيگار، الکل، مواد مخدر و مواد سمي نيز در زمره عواملي قرار مي گيرند که براي رشد و توسعه جوانان مطلوب نيستند. نمودارهاي مربوط به خودکشي در ميان جوانان همچنان در سطح بالا قرار دارند. تلاش براي فراز از واقعيت ها به دنياي مجازي در حقيقت باعث رشد مصرف الکل و مواد مخدر در ميان نوجوانان شده است. مواد مخدر امروز قوي ترين عامل برهم زدن سازمان اجتماعي شده و تهديدي براي ساختار طبيعي تمام اجتماع به شمار مي رود. به اعتقاد متخصصين، دلايل رشد اعتياد را بايستي در تضادهاي شخص با اجتماع جستجو کرد که در بحران اجتماعي شدن بيشتر خود را نمايان مي سازد. تعداد جوانان در ميان مشاغل کارگري، ساختمان سازي و حمل و نقل رو به کاهش و سهم جوانان در حوزه غير توليدي در اقتصاد روسيه رو به افزايش است. آماده نبودن کادر مدارس عالي، تخصصي و متوسطه براي کار در شرايط مختلف نيز از جمله ديگر مشکلات است: کاهش سطح افراد داراي نبوغ در بخش دکتري و خروج دختران و پسران جوان از کشور.شمار جوانان در روستاها کاهش يافته و آنان ترجيح مي دهند به جاي کار در حوزه کشاورزي، در موسسات شهري و سازمانها فعاليت داشته باشند. اين اواخر بسياري از جوانان به طور فعال در حوزه تجارت مشغول به کار شده اند. اما در اين حوزه خطر بروز «نسل از دست رفته» در دوره گذار به بازار و آماده کردن بستر اجتماعي براي پرکردن خطرات، جرم و جنايت ها و افزايش سطح زورگويي در ميان جوانان وجود دارد. تعميم ارتباطات مختص بازار در شکل هاي امروزي، مشکل حمايت اجتماعي جوانان را در حوزه فعاليت شغلي وخيم تر کرده است. کارگران جوان اول از همه حذف مي شوند و گروه بيکاران را تشکيل مي دهند. اوايل سال 1999، بيکاران روسيه به 2 و نيم ميليون (طبق آمار رسمي) يا 2/3 % جمعيت فعال اقتصادي رسيده بودند؛ 38 % اين افراد بيکار را جوانان تا سنين 30 سال تشکيل مي دادند. رفرم هاي اقتصادي مشکلات جدي در حوزه زندگي جوانان بوجود آوردند. درآمد کارگران جوان و خدمه معمولا پايين تر از کارگران بخش دولتي است. تشکيل خانواده و فرزند دار شدن نيز به نوبه خود وضعيت مالي آنان را وخيم تر کرد. عواملي که بيش از همه تعيين کننده شيوه و سبک زندگي جوانان هستند، پرداختن به امور تجاري و يا غير قانوني در وقت آزادشان است. مساله امنيت شخصي جوانان به صورت مساله اي مبرم در آمده است: تحقيقات اجتماعي گواه آن هستند که تقريبا 50% جوانان از طرف همسالان خود يا بزرگسالان مورد تهديد فيزيکي قرار مي گيرند، و 40% نيز تجربه کتک خوردن از والدين را دارند. پايين آمدن سن افراد در گروهک هاي خلاف کار نيز از ديگر مسايلي است که مشاهده مي شود. زورگويي به عنوان سبک زندگي برخي افراد، بيشتر در ميان جوانان ديده مي شود. در روسيه بيش از 50% مجرمان را جوانان سنين 14-29 سال تشکيل مي دهند. نسل جوان در بيشتر موارد، بدون اميد به برآوردهاي اجتماعي بسر مي برد. خراب کردن شکل سنتي اجتماعي شدن که بر مبناي تعيين خط مشي زندگي صورت مي گيرد، از يک طرف تعهد شخصي جوانان را در مقابل آينده ايشان خراب کرده و آنها را در مقابل انتخابي اجتناب ناپذير قرار داده است، و از طرف ديگر منفي گرايي اکثريت آنان را نسبت به روابط اجتماعي به دنبال داشته. انتخاب راه زندگي بر اساس استعدادها و علايق نسل جوان صورت نمي گيرد، بلکه بر مبناي شرايط مشخص بر وي تحميل مي شود. متاسفانه، برنامه هاي اقتصادي و اجتماعي حاضر، عملا موقعيت اجتماعي خاص نسل جوان را در روند توسعه اجتماعي در نظر نمي گيرند. در اين خصوص بايد توجه را به مساله اجتماعي جوانان و تعيين مهم ترين ها، از نظر جوانان، و جنبه هاي زندگي آنان معطوف داشت.
3. نگاه جوانان به سيستم حمايت اجتماعي
مساله: کافي نبودن اطلاعات براي ارزيابي عيني حمايت اجتماعي از جوانان امروز روسيههدف: روشن کردن نگاه جوانان به سيستم حمايتي اجتماعي حاکم در روسيه 1. ارزيابي رضايتمندي جوانان فعلي در جامعه امروز از سيستم حمايت اجتماعي 2. روشن کردن مسائل مبرم جامعه براي جوانانفرضيه: جوان از سيستم حمايت اجتماعي کنوني رضايت خاطر ندارد و نسبت به قشر مورد حمايت هيچ مسئوليتي به عهده نمي گيرد.براي انجام تحقيق از روش فرم هاي نظر سنجي استفاده شده است که براي کسب اطلاعات و نتيجه گيري راحت تر است.
در اين حوزه مشخص شد که حمايت دولتي براي جوانان از اهميت بيشتري برخوردار است. آسيب پذيري در اين حوزه باعث مي شود که جوان نتواند در جامعه از عملکرد خوبي برخودار باشد. پرسشنامه به صورت جداولي طراحي شده است که در ادامه مشاهده مي کنيد. (جدول شماره يک و دو)
جدول شماره يک
دولت ما دايما نگران نيازها و سطح رفاه شهروندان خود مي باشد؟ اهميت درصد کاملا موافقم 3 7,5% موافقم 10 25% مخالفم 20 50% کاملا مخالفم 6 15% پاسخ دادن به اين سوال مشکل است 1 2,5%جدول شماره دو
آيا سيستم حمايت اجتماعي مفيد است؟ اهميت درصد کاملا موثر است 4 10% بخشي از آن موثر است 10 25% موثر نيست 20 50% پاسخ به اين سوال مشکل است 6 15% در جريان اين تحقيق 40 نفر از جوانان شرکت داشتند: 16 کارگر، 5 از اقشار مختلف کاري و تحصيلي و 19 دانشجو. بر مبناي پاسخ هاي دريافت شده مي توان چنين نتيجه گيري کرد:ارزيابي عيني از سيستم کنوني حمايت اجتماعي
جوانان نسبت به نگراني هميشگي دولت از نيازها و رفاه شهروندان خود بدبين هستند. 15% آنها با اين نظريه که دولت نگران شهروندان خود است، کاملا مخالف هستند و 50% تقريبا مخالفند. اگرچه لازم به ذکر است که برخي سوال شوندگان نيز به اين سوال جواب مثبت داده اند (5/7 %). ارتباط متقابل بين پاسخ هاي دريافت شده و خصوصيات اجتماعي - مردم شناسي نشان مي دهند که دختران و دانشجويان بيکار به عنوان قشري که مورد حمايت اجتماعي نيستند، بيشتر از سايرين نگاه منتقدانه به نگراني هاي دولت نشان داده اند. دقيقا 50% پاسخ دهندگان، سيستم حمايت دولتي را غير موثر دانسته اند وتنها 10% آن را موثر مي دانند. 25% آنان، اين سيستم را تقريبا موثر خوانده اند. از اينجا مي توان چنين نتيجه گيري کرد که جوانان ظاهرا به دليل عدم وجود سيستم مناسب کاري و رشد آمار شهرونداني که از حمايت برخوردار نيستند، به ندرت نتايج حمايت دولتي را مشاهده کرده اند. 5/37% پاسخ دهندگان معتقدند که دولت ابزارهاي کافي براي توسعه حمايت اجتماعي در اختيار ندارد. 5/27% آنان بر اين تصور هستند که اين ابزارها تنها براي تحقق برخي از اقدامات لازم کفايت مي کنند. بودجه دولتي غالبا در حوزه حمايت اجتماعي صرف مي شود و نواقص آن نمي تواند از منابع ديگر تامين شود. حمايت دولتي قبل از تامين بودجه روسيه در اولويت قرار نمي گيرد. همانطور که در ميان بسياري از جوانان بيکاري که نمي توانند مطابق با تخصصشان کار پيدا کنند، مشخص است، مستمري دولت نمي تواند يک زندگي مناسب براي آنان فراهم کند و تنها به آنان امکان زنده ماندن را مي دهد. 5/67% پاسخ دهندگان معتقد به ايجاد اصلاحات در حوزه حمايت اجتماعي هستند. اين عقيده به ما مي گويد که اگر حتي جوانان با نياز به حمايت اجتماعي نيز روبرو نشوند، به هرحال درباره آينده نگران خود هستند و از اين گزينه چشم نمي پوشند. نگراني پاسخ دهندگان نسبت به آينده و احساس بي حمايتي در موقعيت هاي سخت زندگي کاملا ديده مي شود. 55% از تغييرات ايجاد شده در حوزه حمايت اجتماعي رضايت خاطر ندارند و 5/32% تقريبا از آن راضي هستند. 20% پاسخ دهندگان يا مستمري بگيرند يا کمک خرج دريافت مي کنند و 5/37% آنان از آنچه که دريافت مي کنند، راضي هستند. اين مساله حتي از آنچه که ما انتظار داشتيم نيز بيشتر است. اما لازم است اين را هم در نظر بگيريم که در حال حاضر جوانان از والدين خود کمک مالي دريافت مي کنند و حتي زمانيکه تحصيل مي کنند و درآمد دارند نيز از اين کمک برخوردارند. بخشي از بودجه جوان از منابع مختلف تامين مي شود. به اين سوال که «آيا شما از حمايت اجتماعي دولت برخوردار بوده ايد؟» تنها 5% پاسخ ها مثبت بوده اند. در اينجا شايد دو دليل وجود داشته باشد: دليل اول اينکه، پاسخ دهندگان به دليل جوان بودن، هنوز با موقعيت هايي که نياز به حمايت اجتماعي باشد، روبرو نشده اند. دوم اينکه، جوانان نمي دانند، حمايت هاي اجتماعي دولت در چه شکل و قالبهايي صورت مي گيرد. همانطور که در بالا گفته شد، حمايت دولتي تنها به صورت کمک مالي نيست، بلکه رفع نيازهاي پزشکي، رواني- تربيتي و حقوقي - اجتماعي را نيز در بر مي گيرد. در کشور ما يک تاکتيک عجيب پذيرفته شده است - کمک دولت بايد انجام گيرد. در مبارزه براي اين کمک، بسياري از مقصد نهايي باز مي مانند، بدون اينکه تحمل کاغذبازي هاي لازم براي آن را داشته باشند. البته، لازم به ذکر است که پاسخ دهندگان برخوردار شده از حمايت اجتماعي دولت از آن رضايت خاطر ندارند.مسايل روز جوانان از نظر خود ايشان
مساله اي که در وهله اول بايد توسط حمايت اجتماعي حل وفصل شود را در اينجا باز مي کنيم تا پاسخ دهندگان را به سوي يک جواب مشخص نکشاند. با بررسي و تحليل اطلاعات بدست آمده، ما برخي از آنها را جمع بندي کرديم، زيرا در غالب موارد مختلف تنها يک مساله به صورت هاي مختلف مطرح شده بود. نظر به پاسخ افراد، مساله مبرم روز براي جامعه، بيکاري بود که 30% آمار را به خود اختصاص داده بود. غالبا دانشجوياني که براي آينده خود پس از اتمام دانشگاه نگران هستند، به اين مساله اشاره کرده بودند. همچنين در ميان پاسخ دهندگاني که از اين مساله نام برده بودند، تعداد دختران بيش از پسران بود. در جامعه ما تا به امروز کليشه هايي زنده مانده اند که در خصوص برتري کارگر مرد بر کارگر زن هستند. مساله ديگر، بالارفتن مستمري و کمک خرجي است که 5/22% از آن نام برده اند. اين مساله به صورت کاملا آشکار نشان مي دهد که تنها جوانان مستمري بگير و يا دريافت کننده کمک خرجي از آن نام نبرده اند. بدين معنا که جوانان تنها امروز را زندگي نمي کنند بلکه به فکر آينده و بازتابهاي آن نيز هستند. 5/17% پاسخ دهندگان به مساله حمايت حقوقي اشاره کرده اند که در اين ميان اکثريت غالب دانشجويان بوده اند. اين مساله گواه بر آن است که جوان نمي تواند امنيت حقوقي خود را حتي در حوزه آموزش عالي احساس کند. امکان دارد که نگراني دانشجويان از بالا رفتن هزينه تحصيل باشد. اين حس عدم اطمينان به آينده در آنان همچنان وجود دارد. 5% پاسخ دهندگان از مساله حمايت رواني نام برده اند. اين پاسخ بيشتر توسط دانشجويان عنوان شده است. قبل از هر چيز، اين نوع حمايت به مساله تطابق با محيط دانشجويي و سازگاري با شکل جديد تحصيل مربوط مي شود. همانطور که مشهود است، در دوره جواني، جوانان يکي از پيک هاي فشار عصبي را تجربه مي کنند. در اين دوره جوانان مسير بسيار سختي را براي ساختن شخصيت خود و عبور از نوجواني به دوره بلوغ پشت سر مي گذرانند. در پاسخ به اين سوال که آيا سوال شوندگان خود را در گروه جمعيت تحت حمايت مي دانند يا خير، 5/32% پاسخ مثبت دادند، 50% تقريبا موافق بودند و 25% کاملا مخالف آن بودند. بدين صورت، تنها 5/32% مي توانند به طور جدي اين حرکت دولت را پذيرفته و در خصوص کمک به جوانان از طريق برنامه ها و اقدامات مختلف آن را ارزيابي مثبت کنند. اين بدان معناست که اکثر جوانان تحت فشار تنها از طرف دولت به عنوان موضوع مورد حمايت هستند اما هيچ حمايتي انجام نمي گيرد. براي برخورداري از عملکرد کامل نسل جوان در جامعه لازم است که به آنان احساس اطمينان به حمايت اجتماعي و ثبات در زندگي را قوت بخشيد. در صورت عدم وجود اين احساس اطمينان، احساس ترسي بوجود مي آيد که بر تمام فعاليت هاي اجتماعي وي تاثير منفي مي گذارد.نتيجه گيري
در شرايط بحران اجتماعي - اقتصادي در کشور ما، سطح رفاه نسل جوان به نسبت بدتر و بدتر از ساير گروه هاي جمعيتي مي شود. بايستي به اين امر اعتراف کنيم که طي سالهاي اخير، جوانان ما از بسياري امکانات براي شکوفا سازي خود محروم شده اند. جامعه و دولت شايد لزوم ساخت امکانان اوليه براي نسل جديد را فراموش کرده اند و شايد فراموش کرده اند که بايد به آنان براي ورود به زندگي کمک کنند. در دوره کنوني روسيه فدرال، دولت شرايط لازم براي تامين حقوق شهروندان جوان را در فعاليت هاي اجتماعي و تحصيلي فراهم نکرده است. رشد بيکاري در ميان جوانان نه تنها منجر به از دست دادن موقعيت اقتصادي براي نسل جوان مي شود، بلکه وضعيت اقتصادي کشور را نيز دچار مشکل مي کند. پتانسيل هاي علمي - فني و تخصصي در موسسات کاهش يافته و رشد اقتصادي آتي را ويران مي کند. سياست در حوزه حمايت اجتماعي بدون ارتباط معکوس باعث از بين رفتن تاثير آن مي شود. جوانان نمي توانند با اطمينان بگويند که تحت حمايت اجتماعي قرار دارند، اگرچه آنان جوان هستند و بايد دورنماي زندگي بهتري داشته و از امکانات بيشتري براي شکوفاسازي خود برخوردار باشند. جوانان از شرايط امروز حمايت اجتماعي خرسند نيستند و معتقدند که اين ساختار نياز به اصلاح دارد، اما نه به آن صورت که دولت تصور مي کند. مسايل اصلي در حوزه حمايت اجتماعي براي جوانان بيکاري، عدم پرداخت به موقع مستمري و کمک خرجي و عدم حمايت حقوقي دانشجويان مي باشد.1.
منبع: سيستم بودجه روسيه فدرال
نشاني سايت: h ttp://www.budgetrf.ru/Publications/Programs