پروتستانها در روسيه معاصر
نويسنده سرگئي ايواننكو منبع: سايت مركز تحليلي «سووا»، 24 ژانويه 2005در سالها و دهسالههاي اخير تعداد جمعيتهاي ثبت شده و ثبت نشده پروتستان در روسيه رشد كرده و حتي يكپارچگي معين پروتستانها شروع شده است. مطابق با آمار سازمانهاي ثبت شده مذهبي روسيه، به تاريخ 1 ژانويه 2004 در روسيه 4708 جمعيت ثبت شده پروتستان وجود داشتند كه اين تعداد 23% سازمانهاي ثبت شده مذهبي محلي را تشكيل مي دهد.مسأله تقسيمبندي سازمانهاي مذهبي پروتستان در روسيه معاصر
برداشت دينشناسان، خود پروتستانها و نمايندگان نهادهاي دولتي و شخصيتهاي مذهبي از «حدود» مذهب پروتستان يكسان نيست. با اين وجود، هيچ يك از مذهبشناسان حاضر نيست منكر اين واقعيت شود كه مذهب پروتستان در كنار دين كاتوليك و ارتدوكس كه جهتگيريهاي اساسي مسيحيت هستند، جمعي از كليساها و مذاهب مستقلي است كه ريشههاي همه آنها در روند اصلاحات كليسايي (رفرماسيون) نهفته است. اين هم روشن است كه به علت متنوع بودن جريانهاي گوناگون پروتستانتيسم و فقدان مراكز واحد اداري آنها (كه وجود چنين مراكزي اصولاًامكانپذير نيست)، كسي نميتواند حكم نهايي صادر كند كه يك سازمان پروتستان است و سازمان ديگر قطعا پروتستان نيست. در اين زمينه نقطه نظر خود سازمان اهميت دارد كه خود را مسيحي و پروتستان محسوب ميكند يا خير. همچنين اگر كتاب مقدس مسيحي (تورات و انجيل) به عنوان تنها منشأ مكتب ديني شناخته ميشود، با اطمينان مي توان گفت كه ما يا يك سازمان پروتستان سروكار داريم.جا دارد دو روش متفاوت تقسيمبندي و نوعشناسي مذهب پروتستان را بررسي كنيم. روش اول در كتاب درسي «تاريخ اديان روسيه» (مسكو، 2001) وجود دارد. مؤلفان اين كتاب درسي كليساهاي لوتران و رفورمات، انواع فرقههاي پروتستان (باپتيست، مسيحيت انجيلي و آدونتيسم در مراحل اوليه توسعه و نيز گروههاي مختلف ديگر) و حتي سازمانهايي چون «كليساي جديد حواريون» و «ارتش نجات» را پروتستان محسوب ميكنند. در اين كتاب نتيجهگيري مهمي به عمل آمده است كه پروتستانتيسم (حد اقل بعضي شاخههاي آن مانند مذهب لوتران، رفورمات، انجيلي، آدونتيسم و «روز پنجاهم») مي توانند به عنوان اديان سنتي روسيه تلقي شوند كه مقدمه قانون فدرال «درباره آزادي وجدان و سازمانهاي مذهبي» (درباره احترام به مسيحيت، اسلام، بوديسم، يهوديت و ساير اديان به عنوان جزو لاينفك ميراث فرهنگي و تاريخي اقوام روسيه) بايد شامل حال آنها شود.در پروژه «دائره المعارف زندگي معاصر مذهبي روسيه» كه توسط گروهي از محققان روس و انگليسي زير نظر انستيتوي كنستون بريتانيا تهيه شد، روش ديگري پيشنهاد شد. نگارندگان اين كتاب سه نوع سازمانهاي ديني را تشخيص دادند:1- «انواع اصيل مذهب پروتستان» كه شناسايي كتاب مقدس به عنوان تنها منشأ دين و ايمان به عنوان تنها راه نجات، از جمله مشخصات اساسي آن است،
2- انواع مختلط انتقالي كه درباره آنها نمي توان با قاطعيت گفت كه آنها پروتستان هستند يا خير (اين دسته شامل جريانهايي است كه ضمن رد كردن حكومت پاپ رم، بعضي عناصر كاتوليك را در مراسم عبادي و در مكتب خود حفظ كردهاند. گروه ديگري از آنها ضمن تلاش براي احياي زندگي جمعيتهاي اوليه مسيحي كتاب مقدس را با انواع جديد «وحي» تكميل كردهاند)،
3- بعضي جنبشهاي مذهبي (شاهدان يهوه، مورمون، كواكر، جامعه علم مسيحي، كليساي مسيح و غيره) كه اصل و نسب پروتستان دارند ولي از حدود مذهب پروتستان پا فراتر گذاشتهاند.در فرهنگ لغت علمي «مسيحيت» كه توسط هيأتي از متخصصين نامدار روس نوشته شد، پديده ديني پروتستان به عنوان مجموعهاي از مذاهب مستقل متعددي تعبير ميشود كه ظهور آنها با اصلاحات كليسايي ارتباط داشته است. همه آنها از نظر زمان پيدايش ميتوانند به مذاهب اوليه (لوتران، تسوينگليان، كالوينيسم، آناباپتيسم، منونيتسم و كليساي انگليسي) و متأخر (باپتيست، متوديست، كواكر، آدونتيست، شاهدان يهوه، مورمون، ارتش نجات، علم مسيحي و غيره) تقسيمبندي شوند. مي توان افزود كه در قرن بيستم نيز سازمانهاي مذهبي جديد پروتستاني به وجود آمدند كه اين روند هنوز متوقف نشده است. به همين دليل، نوعشناسي پروتستانتيسم بايد انعطافپذير باشد تا همه انواع آن را در بر گيرد.اگر اين روش تعيين سازمانهاي پروتستان به كار گرفته شود، معلوم ميشود كه پيروان اين جريان مذهبي در روسيه حضور گستردهاي دارند. بعضي از آنها به انواع خاص روسي پروتستاني تعلق دارند («روحستيزان»، مولوكان) و ديگران به انواع اوليه پروتستانتيسم، مانند لوتران (202 جمعيت مذهبي ثبت شده) و كليساي انگليسي (1 جمعيت). چهار كليساي بزرگ پروتستان شوراي مشورتي كليساهاي پروتستان روسيه (كه شامل 85% پروتستانهاي روس هستند) را تشكيل دادهاند. اعضاي اين شورا به قرار ذيل هستند: اتحاديه روسي مسيحيان باپتيست انجيلي (بيش از 100 هزار عضو، 922 جمعيت ثبت شده)، اتحاديه مسيحيان ايمان انجيلي روز پنجاهم (بيش از 300 هزار عضو، 1398 جمعيت ثبت شده)، اتحاديه متحد روسي مسيحيان ايمان انجيلي (قريب به 2 هزار جمعيت، از جمله حدود 1 هزار جمعيت ثبت شده و 200 هزار نفر عضو) و كليساي مسيحيان آدونتيست روز هفتم (620 جمعيت ثبت شده).
تعداد پروتستانها در فدراسيون روسيه
تعداد دقيق پيروان مذاهب پروتستان در روسيه مشخص نيست. در پژوهشهاي مختلف ارقامي از 400-300 هزار تا 2 ميليون نفر آورده شدهاند. طبق برآوردهاي ما، اواخر سالهاي 1990 در روسيه بيش از يك ميليون پروتستان متدين وجود داشتند كه در سالهاي اخير اين تعداد افزايش يافته و احتمالاً به 1.5 ميليون نفر رسيده است. اين مسأله به مطالعه جدي احتياج دارد زيرا دو رقم متفاوت يعني تعداد اعضاي سازمانهاي پروتستان و تعداد شهروندان روسيه كه تحت تأثير مذهب پروتستان قرار دارند ولي ممكن است عضو جمعيتهاي رسمي نباشند، مد نظر هستند. در حالي كه به تاريخ 1 سپتامبر 2003 در روسيه 133 هزار و 66 نفر عضو سازمان شاهدان يهوه وجود داشتند، در سراسر روسيه 282 هزار و 350 نفر در مراسم «يادبود رحلت حضرت مسيح» كه مهمترين رويداد مذهبي براي اين گروه است، شركت كردند.به عبارت ديگر، تعداد شركت كنندگان در مراسم از تعداد اعضاي رسمي سازمانهاي مذهبي دو برابر بيشتر بود. سازمان «شاهدان يهوه» همچنين آمار «ميانگين مطالعه كتاب مقدس در طول سال» را منتشر ميكند زيرا هر كسي كه بخواهد عضو اين سازمان شود، بايد دوره ويژه آموزشي كتاب مقدس (انجيل) را طي كند. در سال 2003 اين تعداد برابر 113 هزار و 810 مورد بود. از اينجا معلوم ميشود كه قريب به 114 هزار نفر در روسيه همراه با اعضاي سازمان «شاهدان يهوه» متون مقدس مسيحي را مطالعه كرده و تحت تأثير شديد اين سازمان قرار داشتند.
مي توان فرض كرد كه در سازمانهاي پروتستان ديگر همين وضع مشاهده ميشود و اينكه تعداد اعضاي رسمي آنها از تعداد هواداران دو برابر كمتر است. بايد افزود كه نظرسنجيهاي اجتماعي تعداد واقعي پروتستانها را منعكس نميكنند زيرا معمولاً 2-1% جمعيت آماري خود را پيرو اين مذهب اعلام ميكنند كه اين رقم در سطح «اشتباه آماري» قرار دارد. همچنين معلوم نيست كه تعداد اعضاي فعال سازمانها ذكر ميشود يا فقط هواداران آنها. بنا بر اين، نظرسنجيها جواب سئوال درباره تعداد مشخص پروتستانها را نمي دهند. به نظر ميآيد كه خود پروتستانهاي روس و مؤسسات آموزشي آنها بايد اين محاسبات را به عمل آورند. اين كار مي تواند بر عهده شوراي مشورتي سران كليساهاي پروتستان روسيه گذاشته شود.
تبديل اتحاديههاي معتبر پروتستان به شركاي اجتماعي نهادهاي دولتي
ضمن يادآوري اين اصل كليدي كه مطابق با قانون اساسي روسيه هيچ ديني نمي تواند به عنوان دين الزامي اعلام شود (ماده 14، بند 1) و همه اديان از دولت جدا بوده و در برابر قانون برابر هستند، بايد گفت كه ماده 5 قانون فدرال «درباره آزادي وجدان و سازمانهاي مذهبي» اصل جدايي سازمانهاي مذهبي از دولت را چنين تشريح ميكند:سازمان ديني مطابق با ساختار نهادي داخلي خود تأسيس شده و بر اساس آئين داخلي پرسنل خود را انتخاب يا منصوب مي كند، سازمان ديني وظايف نهادهاي قدرت دولتي و ساير نهادهاي حكومتي را اجرا نمي كند، در انتخابات نهادهاي قدرت دولتي و خودگرداني محلي شركت نمي كند، در فعاليت احزاب و جنبشهاي سياسي شركت نكرده و به آنها كمك نميكند. مطابق با ماده 18 همان قانون، سازمانهاي مذهبي در زمينه فعاليت خيريه و روشنگري فرهنگي اختيارات گستردهاي دارند كه دولت از فعاليت خيريه و برگزاري مراسم مهم فرهنگي و روشنگرانه حمايت ميكند.طبق قانون، مي توان در روابط دولت با سازمانهاي مذهبي، چهار سطح مختلف را تشخيص داد:1. در سطح اول كه اولويت دارد، روابط با کليساي ارتدوکس روسيه قرار دارد كه دربرگيرنده بخش عمده مردم متدين كشور است. در بعضي مناطق روسيه روابط با سازمانهاي مذهبي اسلامي اولويت دارد.2. روابط با مذاهب ريشهدار جامعه روسي (مانند كليساي ارتدوكس آئين قديم) و مذاهبي كه با هويت قومي اقوام مختلف روسيه ارتباط دارند (بوديستها، يهوديان، لوترانها و غيره).3. در سطح سوم روابط با كليساهاي پروتستان داراي سابقه بيش از 100 ساله قرار دارد. باپتيستها، مسيحيان روز پنجاهم، آدونتيستهاي روز هفتم و بعضي مذاهب پروتستان ديگر در اين رديف گنجانده ميشوند. اين مذاهب در مجموع دربرگيرنده حدود 20 جمعيت كليسايي هستند كه سران و نمايندگان آنها عضو شوراي همكاري با سازمانهاي مذهبي وابسته به رئيس جمهور روسيه ميباشند و در فعاليت نهادهاي فدرال و مناطق روسيه شركت ميكنند. به تدريج با اين كليساها روابط مشاركت اجتماعي برقرار ميشود. با آنها موافقتنامههاي مختلف در زمينه همكاري در اجراي برنامههاي خيريه، فرهنگي و غيره منعقد ميشوند.4. در سطح چهارم روابط با جنبشهاي مذهبي داخلي و خارجي قرار دارد كه از اوايل سالهاي 1990 در روسيه فعال شدهاند. آنها اكثراً شناخته شده نيستند و هنوز نتوانستهاند خود را با شرايط روسيه تطبيق دهند. روابط با اين سازمانها يكسان نيست. گاهي اين روابط به خوبي توسعه يافته و مي تواند به سطح بالاتري ارتقا يابد در حالي كه در موارد ديگر كار به شكايت به دادگاه، درخواست تعطيل و حتي منع بعضي سازمانها ميرسد.تحولات در زمينه روابط دولت با سازمانهاي پروتستان در چه جهتي توسعه خواهد يافت؟ آيا دولت با تعداد بيشتري از سازمانها روابط مشاركت اجتماعي بر قرار خواهد كرد يا اينكه مناقشات جديد در پيش است؟ در اين رابطه مي توان به نقطه نظر يوري شميت وكيل معروف دادگستري مسكو توجه كرد كه احتمال تشكيل دادگاههاي جديد عليه پيروان مذاهب ديگر را بعيد نمي داند. رشد سريع تعداد پروتستانهاي روس، ارتقاي اعتبار اجتماعي آنها و برقراري روابط ثمربخش اين سازمانها با دولت باعث ميشود كه نيروهاي مخالف آنها سعي كنند به موقعيت اجتماعي پروتستانها ضربه بزنند. احتمال ميرود كه جمعيتهاي مذهبي با رهبران كاريزماتيك به بهانه مضربودن براي سلامتي روانشناختي مردم ممنوع اعلام شوند. در هر حال، همين جمعيتهاي مذهبي هدف مورد علاقه حملات «مبارزان عليه فرقههاي توتاليتر» و برنامههاي افشاگرانه تلويزيوني قرار گرفتهاند.آيا احتمال ميرود كه دولت طيف سازمانهاي مذهبي را كه مايل است با آنها مشاركت كند، توسعه داده و سازمانهاي پروتستان را هم به عنوان سازمانهاي مذهبي مفيد براي جامعه روسي بشناسد؟ولاديمير پوتين رئيس جمهور فدراسيون روسيه در سخنان خود ضمن اشاره به چند قومي و چند مذهبي بودن روسيه، تأكيد ميكند كه «سنت صلح بين مذاهب، اساس نظام دولتي روسيه را تشكيل مي دهد». رئيس جمهور روسيه ضمن اشاره به نقش دين ارتدوكس و کليساي ارتدوکس روسيه هميشه بر سهم بزرگ آن در توسعه و احياي معنويت، حمايت معنوي از مردم و تحكيم كشور تأكيد مي كند.
ولي او در عين حال يادآوري ميكند كه دولت در زندگي كليساي دخالت نكرده و نخواهد كرد. از جمله مي توان به اظهارات وي در ملاقات 27 مي 2004 با مطران لاور رئيس كليساي ارتدوكس روسيه در خارج از كشور اشاره كرد. مهم اين است كه نه تنها شخصيتهاي دولتي بلكه آلکسي دوم اسقف اعظم مسکو و سراسر روسيه نيز روسيه را كشوري چندين قومي و چند مذهبي ميدانند. بديهي است كه مذاهب پروتستان نيز در تصوير رنگارنگ ديني روسيه جايگاه خود را دارند.يكپارچگي كليسايهاي ارتدوكس و تشكيل شوراي مشورتي مركزي آنها موجب رشد اعتبار سازمانهاي مذهبي پروتستان ميشود. نهادهاي دولتي به اين دليل هم حاضر نيستند با دهها سازمان پروتستان گفتگو و همكاري كنند كه نمايندگان قدرت دولتي نميتوانند و نمي خواهند از تنوع مذاهب پروتستان سر درآورند. آنها در زمينه سياست اجتماعي به يك شريك قابل فهم و مطمئن احتياج دارند. شوراي مشورتي كليساهاي پروتستان روسيه ميتواند به عنوان شريك معتبر دولت تلقي شود در حالي كه دهها مركز مذهبي قادر نيستند اين نقش را بازي كنند.اين نكته اهميت زيادي دارد كه شوراي مشورتي سران كليساهاي پروتستان روسيه، يك نهاد عادي اداري نيست. به ابتكار اين شورا در سال 2003 سندي تحت عنوان «نظرگاه اجتماعي كليساهاي پروتستان» طراحي شد كه منعكس كننده مواضع مشترك بزرگترين سازمانهاي مذهبي پروتستان درباره مسايل مهم اجتماعي است. علت انتشار اين سند روشن است: اتحاديه مذهبي كه مايل است با دولت و جامعه روابط مشاركت اجتماعي برقرار كند، بايد برخورد خود را با مسايل كليدي اجتماعي عصر حاضر مشخص كند. به همين دليل سازمانهاي اساسي مذهبي روسيه اوايل قرن 21 بر اساس سابقه روابط با دولت و با در نظر گرفتن مرحله پيچيده و پر تحرك روابط دولتي-مذهبي در روسيه معاصر، نظريات اجتماعي خود را منتشر كردند.در سال 2000 مباني نظريه اجتماعي کليساي ارتدوکس روسيه منتشر شد، در سال 2001 برنامه اجتماعي مسلمانان روسيه، در سال 2002 مكتب اجتماعي مسيحيان آدونتيست روز هفتم، باپتيستها و بالاخره در سال 2003 نظريه اجتماعي جمعي از كليساهاي پروتستان. در سال 2002 برنامه اجتماعي يهوديان روسيه اعلام شد. خواننده دقيق متوجه ميشود كه نظريات اجتماعي مسلمانان، يهوديان و مذاهب پروتستان با عنايت به ساختار و محتواي سند مربوطه کليساي ارتدوکس روسيه تدوين شدند.محتواي «نظرگاه اجتماعي كليساهاي پروتستان» و تنوع خدمات واقعي اجتماعي سازمانهاي پروتستان نشان مي دهد كه معتبرترين سازمانهاي متعلق به اين جريان مذهبي مي توانند به عنوان شركاي اجتماعي دولت شناخته شده و در كمك به بينوايان، تربيت معنوي و اخلاقي جوانان، برطرف كردن پديده كودكان ولگرد و بيسرپرست، تحكيم خانواده و سالمسازي جو اخلاقي جامعه و نيز طراحي استاندارد بالاي اخلاق كاري و اقتصادي سهم به سزايي ايفا كنند. يكپارچگي پروتستانهاي روسيه و تمايل آنها به توسعه روابط و همكاري بين مذاهب، زمينهساز توسعه مثبت اين روند خواهد شد.