ضد فاشيسم ها چه کساني هستند؟ - ضد فاشيسم ها چه کسانی هستند؟ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ضد فاشيسم ها چه کسانی هستند؟ - نسخه متنی

آلكساندر بوگومولوف

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ضد فاشيسم ها چه کساني هستند؟

نويسنده: نوشته آلكساندر بوگومولوف

منبع: مجله «آگانيوك»، شماره 40، 2 اكتبر 2006

نام رايج براي اين گروه‌ها «آنتي‌فا» است. آنها، ضدفاشيست‌هاي راديكال جواني هستند كه هميشه براي درگيري خياباني با نازي‌هاي جديد آماده هستند. ولي در عين حال، اكثراً همان لباس‌ها را به تن مي كنند، از همان تيم‌هاي فوتبال طرفداري مي كنند و در همان كنسرت‌هاي گروه‌هاي راك شركت مي‌كنند كه مخالفان آنها نيز دوست دارند.

ضد فاشيست‌هاي روس چه كساني هستند؟

فرق آنها با نيروي مقابل چيست؟

آيا آنها واقعاً اعتقادات محكمي دارند يا تمام ضدفاشيسم آنها به كلمه «ضد» ختم مي‌شود؟

در سال جاري ترتيب دهندگان راهپيمايي نيروهاي افراطي چپ «ضد سرمايه‌داري» كه روز 1 اكتبر در مسكو برگزار شد، براي اولين بار ستون‌هاي خود را تحت شعار «فاشيسم را متوقف كنيم!» وارد خيابانها كردند. درست است كه اكثر شركت كنندگان در اين راه‌پيمايي در گذشته نيز شريك اعتقادات ضدفاشيستي بودند ولي نمايش آشكار اين انديشه‌ها امكان‌پذير نبود زيرا گروه‌هاي نازي‌ها مي توانستند چپگرايان را با آسفالت يكسان سازند. ولي در زمان اخير اوضاع تغيير كرده است. ضدفاشيست‌هاي جوان و پيكارجو با سرعت تقويت مي‌شوند و حالا خودشان مي توانند برگزاري هر ميتينگ بزرگ ملي‌گرايان را مختل سازند. خيابان‌هاي شهرهاي روسيه كه حتي دو سال پيش در دست فاشيست‌ها بودند، اكنون به ميدان نبرد شديد بين نازي‌ها و مخالفان آنها تبديل شده‌اند. هر دو طرف تلفات بر جاي گذاشته‌اند.

هم ظاهر آنها يكي است و هم شيوه عمل. اگر كسي از دور ببيند كه گروهي از ضد فاشيست‌ها به گروهي از فاشيستها حمله كردند، قطعاً تشخيص نمي دهد كي كيست. آنها از همان لباس‌ها استفاده مي‌كنند، همان ماسك‌هاي پليس ضد شورش را به خود مي‌زنند و از شيشه‌هاي خالي و مشعل‌هاي مصنوعي استفاده مي‌كنند. تنها صداي طرف پيروزمند مي تواند نشان دهد چه كسي برنده شده است. نداي فاشيست‌ها مانند نداي آلمان هيتلري «زيگ هايل!» است در حالي كه ضد فاشيستها از كلمه «آنتي‌فا!» استفاده مي‌كنند.

در گذشته نه چندان دور اسكين‌هدهاي راست‌گرا گروه‌هاي كم‌شمار ضدفاشيستي را حريف خود محسوب نمي‌كردند. بهترين نوع تفريح آنها، شكار ضدفاشيست‌هايي بود كه آنها را در خيابان پيدا مي‌كردند، از طريق اينترنت براي ملاقات‌هاي جعلي دعوت مي‌كردند يا در كلو‌پ‌هاي شبانه آنها را جدا مي‌كردند. ولي دشمني بين آنها شديد نبود. در سال 1999 گروهي از فاشيست‌ها در كنسرت گروه «سپيت‌فاير» كه اعضاي آن بر مخالفت با فاشيسم تأكيد مي كرد، حضور يافته و زدوخوردي را تحريك كردند. در جريان آن يكي از اسكين‌هدهايي كه حمله كرده بود، با چاقو كشته شد.

بعد از آن گروه‌هاي ضدفاشيستي طي چند سال هدف ترور شديدي قرارگرفتند. در بهار سال 2000 تنها دسته‌هاي بزرگ پليس ضدشورش موفق به متفرق كردن حدود400 عضو دسته‌هاي افراطي راستگرا شد كه خانه فرهنگ «كريليا سووتوف» را محاصره كرده بودند. قرار بود آنجا جشنواره ضدفاشيستي برگزار شود.

در آن سالها ضدفاشيست‌ها براي پيروزي شانس نداشتند. گروه «تيپ‌هاي متحد-88» (88 كد كلمات heil Hitler است زيرا شماره حرف h در الفباي لاتين 8 است) در ميان نيروهاي افراطي راست نفوذ تعيين كننده‌اي داشت. رهبران اين گروه طرفداران همه كلوپ‌هاي بزرگ فوتبال مسكو را متحده كرده بودند و مي توانستند ظرف چند ساعت حدود 500 نفر براي هر حمله جديد جمع كنند. آنها از قبل براي اين افراد اسلحه (ميله‌هاي آهنين بريده شده)را تهيه كرده و تاكتيك عمل در زدوخورد خياباني را طراحي مي‌كردند. در سال 2001 همين گروه به بازار «تساريتسينو» در مسكو حمله كرد (آنها در آستانه جلسه مجمع داووس در مسكو منتظر ورود مخالفان غربي جهاني‌سازي بودند ولي وقتي كه غربي‌ها نيامدند، به آذربايجاني‌هاي بازار حمله كردند). مدتي بعد از آن حمله معروف، سازمان «تيپ‌هاي متحد» از بين رفت.

رشد جنبش ضدفاشيستي در روسيه نيز با هواداران تيم‌هاي فوتبال ارتباط دارد. عده‌اي از آنها از انديشه‌هاي فاشيستي كه طي مدت زيادي بر اين محيط مستولي بودند، راضي نبودند. همانطور كه «تيپهاي متحد-88» موفق شده بودند اوباشان سازش‌ناپذير از ميان طرفداران تيم‌هاي «سپارتاك» و CSKA را متحد كنند، گروه‌هاي ضدفاشيستي هم به تدريج طرفداران تيم‌هاي مختلف را به گروه‌هاي خود جلب كردند. اين امر با سنت اروپايي مغايرت دارد كه مطابق آن طرفدار يك باشگاه اعتقادات سياسي واحدي دارند. به عنوان مثال، طرفداران تيم «لاتسيو»ي ايتاليا حتي خارج از اين كشور به عنوان ملي‌گرايان دوآتشه شناخته شده‌اند در حالي كه تيم «سانكت-پاولي» آلمان، تيم مورد علاقه ضد فاشيست‌هاي آلماني است.

ولي در روسيه اعتقادات ورزشي با اعتقادات سياسي ارتباط ندارد. ظاهراً همين امر باعث شد كه فاشيست‌ها و ضدفاشيست‌هاي داخلي تا اين حد به همديگر شباهت داشته باشند. ولي شدت نبردها بين اين گروه‌ها از زدوخوردهاي عادي طرفداران باشگاه‌هاي فوتبال به مراتب بالاتر است. در حالي كه طرفداران باشگاه‌هاي فوتبال مدتهاست كه يك سري قواعد غيرمكتوب را رعايت مي كنند (عدم استفاده از اسلحه و ضربه نزدن به آنهايي كه افتاده‌اند)، حريفان سياسي گاهي آگاهانه حريفان خود را معلول مي كنند و حتي مي‌كشند.

اين جنگ نه تنها در خيابان‌ها بلكه در فضاي اطلاعاتي و رايانه‌اي جريان دارد. از هر دو طرف مأموران اطلاعاتي و ضد اطلاعاتي فعاليت مي‌كنند كه اطلاعاتي از گروه‌هاي مخالف جمع‌آوري مي‌كنند تا بفهمند چه كسي عضو اين گروه‌هاست، كجا مي‌روند، در كدام كنسرت‌ها شركت مي‌كنند و غيره. آنهايي كه مهارت خاصي دارند، از گردهمايي «دشمن» عكس‌برداري يا فيلم‌برداري مي‌كنند و سپس پرونده مفصل هر يك از شركت كنندگان را تهيه مي‌كنند. بعداً اين پرونده‌ها با ذكر نشاني محل سكونت، تلفن‌ها و محل كار افراد كشف شده در اينترنت منتشر مي‌شوند تا اعتبار آنها لطمه بخورد. ولي مأموران ضد اطلاعاتي جاسوسان طرف ديگر در ميان نيروهاي خود را كشف مي‌كنند.

حمله هكرها به سايت‌هاي دشمن، نوع خاص مبارزه است. آنها نه فقط دسترسي به اين سايت‌ها را مسدود مي‌كنند بلكه صندوق‌هاي پستي همديگر را باز مي‌كنند و اطلاعات محرمانه را به دست مي‌آورند. گاهي سايت جعلي ايجاد كرده و اطلاعات درباره برگزاري جلسات دسته جمعي را منتشر مي‌كنند. بازديد كنندگان زودباور اين سايت‌ها سپس به تله مي‌افتند.

واقعيت اين است كه هيچ يك از اين دو جنبش مركز مشترك ندارد. گروه‌هايي مستقلي از هر طرف فعاليت مي كنند كه آنها را معمولاً «شركت» («فيرما») مي‌نامند. «شركت « معمولي شامل يك يا چند رهبر، هسته رزمي (40-20 نفر) و نيروهاي رده دوم است. بنا براين، استفاده از نام فاشيستي يا ضدفاشيستي، شبيه به استفاده از مارك تجاري رايج است.

جالب توجه است كه شخصيت‌هاي بسيار جوان اساسي اين گروه‌ها را تشكيل مي‌دهند. اين جوانان 25-16 ساله، نسل اول بعد از فروپاشي شوروي را تشكيل مي دهند كه بسيار خشن از آب در آمده‌اند. آنها زورگويي را تنها وسيله مبارزه محسوب مي كنند كه براي آنها جاي هر گونه ايدئولوژي را گرفته است. آنها جنگ خياباني خود را به قدري جدي گرفته‌اند كه در راه پيروزي در آن حاضرند سلامتي، آزادي و حتي جان خود را فدا كنند.

به گفته آلكساندر ورخونسكي مدير مركز اطلاعاتي-تحليلي «سووا»، هر دو جنبش فاشيستي و ضد فاشيستي از جوانان نابالغي تشكيل شده‌اند كه بر اساس كليشه‌هاي فرهنگ فرعي جوانان رفتار مي‌كنند. براي آنها مهم است چگونه صحبت كنند، چه لباس‌هايي به تن كنند و كدام موسيقي را گوش كنند. چندي پيش گروهي از فاشيست‌ها را در كنسرت گروه «نكانديشن» كتك زدند كه شبكه موسيقي آن ska ناميده مي‌شود. معلوم شد كه فاشيست‌هاي ديگر به اين چند نفر حمله كرده بودند. همفكران آنها در يكي از فروم‌هاي اينترنت از اين اقدام ستايش كردند و گفتند كه «پيروان ما» نبايد اين موسيقي را گوش كنند. به عبارت ديگر، شركت در يك كنسرت به عنوان شنونده اهميت بيشتري دارد تا اعتقادات سياسي.

عده‌اي مي‌گويند كه اين دو جريان به علت شباهت ظاهري به همديگر، مي توانند موج همديگر را «خاموش» كنند، بدون اينكه به جامعه آسيبي برسانند. ولي نبايد فراموش كرد كه فاشيست‌ها فعال‌تر بوده و حاضرند به همه اعم از ضدفاشيستي ها يا جوانان علاقه‌مند به موسيقي rap حمله كنند (در سراسر روسيه طرفداران اين موسيقي بيشتر از همه هدف حملات فاشيست‌ها قرار مي‌گيرند). از نظر كمي هم موازنه وجود ندارد. در سراسر كشور حدود 200 نفر ضدفاشيست فعال وجود دارند زيرا بسياري از سازمان‌هاي افراطي جوانان (حزب ليمونوف و سازمان AKM) ترجيح مي دهند با پليس درگير شوند ولي نه با فاشيست‌ها. ولي تعداد اعضاي گروه‌هاي افراطي راست به چند هزار نفر مي‌رسد. اگر اسكين‌هدهاي سازمان نيافته نيز به حساب آورده شود. اين رقم بالغ بر دهها هزار نفر مي‌شود. اين جنبش تشكل نيافته است و سازماندهي رسمي ندارد كه همين امر مانع از تشخيص تعداد دقيق اعضاي آن مي‌شود.

گروه‌هاي ضدفاشيست‌ها فقط به گروه‌هاي فاشيستي حمله مي‌كنند در حالي كه فاشيست‌ها اهداف گسترده‌تري دارند. ناآرامي‌هاي اروپايي مخالفان جهاني‌سازي براي روسيه خطرناك نيست زيرا در روسيه تعداد سازمانهاي چپگراي افراطي به مراتب كمتر است. افراطيان چپگرا فقط بعد از گذشت سالها و حتي ده‌ها سال مي توانند از نظر وسعت عمل به راديكال‌هاي اروپايي برسند كه براي ابراز اعتراض به نظام سرمايه‌داري ماشين و ويترين فروشگاه‌ها را مي‌شكنند

/ 1