ببخش گناهان اهل جهان را - ببخش گناهان اهل جهان را نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ببخش گناهان اهل جهان را - نسخه متنی

اسدالله صابر همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ببخش گناهان اهل جهان را

صابر همداني




  • يارب! گناه اهل جهان را به ما ببخش
    هرچند ما نه‌ايم سزاوار رحمتت
    گفتي كه مستجاب كنم گر دعا كني
    بگذار از آن گناه كه سدّ ره دعاست
    قصد از دعا، اجابت امر است، ورنه من
    ما را شبي به باغ پر از نرگس فلك
    تا بشكفد به گلشن دلها گل اميد
    ما را اميد عفو تو مغرور كرد و بس
    تا همچو ديگران به نوايي مگر رسيم
    دلهاي ما كه تيره شد از زنگ معصيت
    دور از زكاروان سعادت فتاده‌ايم
    آلوده از نخست نبوديم كامديم
    اشك ندامتي نفشانديم اگر ز چشم
    روزي كه هركسي به شفيعي برد پناه
    گر از خواص امت مرحومه نيستم
    ما را ز اهل بيت ولايت اميدهاست
    گيرم به ما معاويه نفس،‌چيره شد
    تا بر حسين عقل سليم اقتدا كنيم
    از شيخ و شاب چون همه بيمار غفلتيم
    در راه علم و معرفت از ما قصور شد
    تا جز طريق صدق و صفا راه نسپرم
    زين تنگناي محبس تن تا برون رويم
    از قربت ار به غربت دنيا فتاده‌ايم
    ما را به آبروي جواد آن سپهر جود
    يارب، به سيد النقبا شاه دين، نقي
    هرچند رحمت تو فزونتر ز جرم ماست
    عمري ز ما اگر چه نديدي بجز خطا
    ما را بدان دقيقه كه گلگون بُراق عشق
    برآن دمي كه دلدل ميدان پردلي
    يارب، بدان دقيقه كه عنقاي قاف عشق
    يعني كه ذوالجناح فلك سير شاه دين
    يارب، بدان دقيقه و ساعت كه اهل بيت
    واقف شدند زان خبر غمفزا ببخش



  • ما را سپس به رحمت بي‌منتها ببخش
    ما را بدان چه نيست سزاوار ما ببخش
    توفيق هم عطا كن و حال دعا ببخش
    هم بر دعاي ما اثري برملا ببخش
    خود كيستم كه با تو بگويم خطا ببخش
    يعني: بدين كواكب نرگس نما، ببخش
    ما را به فيض لطف نسيم صبا ببخش
    گرشد خطا، بدين سخن بي‌ريا ببخش
    ما را به سوز سينه هر بينوا ببخش
    يارب! به نور معرفت خود، صفا ببخش
    ما را به رهروان طريق وفا ببخش
    ما را به حسن سابقه، روز جزا ببخش
    ما را به چارده گهر پر بها ببخش
    ما را به آبروي شه انبيا ببخش
    ما را به لطف عام شه اوليا ببخش
    تقصير ما به حرمت خيرالنسا ببخش
    ما را به رأفت حسن مجتبي ببخش
    عصيان ما به خامس آل عبا ببخش
    در سايه امام چهارم، شفا ببخش
    ما را به علم باقر احمد سخا ببخش
    ما را به زهد صادق حيدر عطا ببخش
    ما را به حلم موسي جعفر،‌بيا ببخش
    عصيان ما به ساحت قدس رضا ببخش
    يعني تقي به علم وعمل مُرْتقي[1] ببخش
    ما را به راه دين، نظر كيميا ببخش
    ما را به حق عسكري ذوالعطا، ببخش
    يا ذاالكرام به مهدي صاحب لوا ببخش
    بي‌مصطفي شد از ستم اشقيا ببخش
    بي مرتضي شد از ره جور و جفا ببخش
    روكرد در حريم شه كربلا ببخش
    بي‌شاه شد به سوي حرم بر ملاببخش
    واقف شدند زان خبر غمفزا ببخش
    واقف شدند زان خبر غمفزا ببخش




[1] . مرتقي: رفيع و بلند.

/ 1