انقلابي دروني با يك آيه - انقلابی درونی با یك آیه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

انقلابی درونی با یك آیه - نسخه متنی

محمدتقي مجلسي

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

انقلابي دروني با يك آيه

علامه مجلسي (ره) مي‌نويسيد: وقتي آيه :

«وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِينَ لَها سَبْعَهُ أَبْوابٍ لِكُلِّ بابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ.»[1]

«بدرستيكه جهنم وعده‌گاه گمراهان است. براي آن است هفت در براي هر در از آن گمراهان، جزئي تقسيم شده است.»

نازل شد. رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ گريه شديدي كرد. صحابه هم از گريه آن حضرت گريه كردند، بدون اينكه بدانند جبرئيل چه آورده و رمز گريه پيغمبر چيست. كسي هم توانايي سخن گفتن با آن حضرت نداشت و از عادات پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ اين بود كه هر زمان فاطمه را مي‌ديد مسرور مي‌گرديد. از همين رو سلمان رهسپار خانه فاطمه ـ سلام الله عليها ـ شد. وقتي وارد گرديد، ديد مقداري جو پيش روي فاطمه ـ سلام الله عليها ـ است و مشغول آرد كردن آن مي‌باشد و اين آيه را مي‌خواند.

«وَ ما عِنْدَ اللَّهِ خَيرٌ وَ أَبْقى.»[2]

«آن چيزي كه نزد خداست بهتر و پاينده‌تر مي‌باشد.»

سلمان موضوع گريه پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ را به فاطمه ـ سلام الله عليها ـ خبر داد و ايشان برخاست و لباس پوشيد و به عزم ديدار پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ بيرون آمد...

فاطمه ـ سلام الله عليها ـ به پدر عرض كرد: اي پدر، فدايت شوم! چه چيز شما را گريانيده است؟

پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ آن دو آيه را بر او خواند.
فاطمه ـ سلام الله عليها ـ از شدت اندوه به صورت در افتاد و صداي ناله‌اش بلند شد كه واي، واي بر آن كسي كه داخل آتش گردد.

در اين حال سلمان نيز گفت:

اي كاش براي اهلم گوسفندي بودم و آنان گوشت مرا خورده، پوست مرا پاره مي‌كردند و من هرگز اسم آتش را نمي‌شنيدم.

ابوذر گفت: اي كاش مادرم نازا بود و مرا نمي‌زاييد و من هرگز اسم آتش را نمي‌شنيدم.

مقداد گفت:

اي كاش پرنده‌اي بودم كه در بيابان‌هاي دور دست به سر مي‌بردم و حساب و كيفري نداشتم و ذكر آتش را نمي‌شنيدم.

علي ـ عليه السّلام ـ فرمود:

اي كاش درندگان گوشت مرا پاره پاره كرده و اي كاش از مادر متولد نشده بودم و نام آتش را نمي‌شنيدم. سپس دست روي سر گذاشت و شروع به گريه كرد و مي‌گفت: آه، از دوري راه و كمي توشه در سفر قيامت. گناهكاران به سوي آتش مي‌روند و بسرعت داخل دوزخ مي‌شوند...


[1] . سوره حجر، آيه 43 و 44.

[2] . سوره قصص، آيه 60.

بحار الانوار، ج 43

/ 1