ويژگي‌هاي مذهبي ايمان ديني و برداشت‌ها از كاركردهاي اجتماعي دين - ويژگي‌هاي مذهبي ايمان ديني و برداشت‌ها از كاركردهاي اجتماعي دين نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ويژگي‌هاي مذهبي ايمان ديني و برداشت‌ها از كاركردهاي اجتماعي دين - نسخه متنی

ميخاييل مچدلوف، يوري گاوريلوف، يلنا كوفانوا، آلكساندر شوچنكو

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ويژگي‌هاي مذهبي ايمان ديني و برداشت‌ها از كاركردهاي اجتماعي دين

نويسندگان: دكتر ميخاييل مچدلوف، يوري گاوريلوف، يلنا كوفانوا، آلكساندر شوچنكو

منبع اصلي: نشريه SocIs، شماره 6، سال 2005

نه تنها خودآگاهي انسان بلكه سطح فعاليت مذهبي جمعيت آماري، نشاندهنده چگونگي و عمق احساسات ديني است. از كساني كه در نظرسنجي شركت كردند، درباره شركت در مراسم عبادي عمومي در معابد اديان مربوطه، برگزاري اعياد مذهبي، اجراي مراسم و فرايض ديني و قواعد دعا پرسش شد. مطابق با جوابهاي آنها به سئوالات مذكور مي توان دسته‌هاي جمعيت آماري را تشخيص داد كه فعاليت مذهبي بالا، متوسط و پايين را از خود نشان مي دهند. تفكيك اين دسته‌هاي مردم دين‌دار، از اين نظر اهميت دارد كه در اين صورت مي توان در جريان تحليل علمي و اجراي سياست اجتماعي تمايلات اجتماعي و فرهنگي نه عموم مردم متدين (و حتي پيروان يك دين) بلكه گروه‌هاي مختلف و ويژگي‌هاي آنها را در نظر گرفت. عمق و خصلت ايمان به نحوي بر تمايلات اجتماعي-سياسي و معنوي مردم اثر مي‌گذارند. بديهي است كه گروه‌هايي با ميزان بالا و پايين ديانت تعيين كننده نيستند. ما در واقع بيشتر از همه با سطح متوسط تدين سروكار داريم كه در وسيع‌ترين گروه‌هاي مردم مشاهده مي‌شود. تناسب دسته‌هاي مذكور در هر يك از مذاهب متفاوت است. ابتدا ببينيم كدام گروه‌هاي جمعيت آماري در زمينه ديني بالاترين سطح فعاليت را از خود نشان مي دهند (جدول 1)

جدول 1

ارتدوكس مسلمان كاتوليك پروتستان يهودي بوديست

حد اقل يك بار در هفته به معبد مي‌روند 15 19 50 81.1 52.7 0.9

فرايض اساسي ديني را اجرا مي كنند 19.8 31.6 46.4 49 33.6 26.9

اعياد مذهبي را بر گزار مي كنند 33.5 51 54.5 51.7 54.5 38

هر روز دعا مي خوانند 35 35.2 52.7 78.3 35.5 19.4

بالاترين ميزان كساني كه مرتباً به كليسا (خانه دعا) مي‌روند در ميان پروتستان‌ها مشاهده شده است، پيروان يهوديت و دين كاتوليك در مقام دوم قرار دارند . در اين گروه حدود نيمي از جمعيت آماري مرتباً در مراسم عبادي عمومي شركت مي كنند. در ميان ارتدوكس‌ها و مسلمانان تعداد بازديد كنندگان منظم معابد چندان بالا نيست و حدود يك پنجم يا يك ششم جمعيت آماري را تشكيل مي دهد. پايين‌ترين شاخص در ميان بوديست‌ها مشاهده مي‌شود زيرا تنها 1% از آنها هر هفته به معبد بودايي مي‌روند. البته، در اين زمينه ويژگي‌هاي احكام ديني و سازماندهي مذاهب و اديان نيز بي‌تأثير نيست. براي مثال، جمعيت مذهبي پروتستان قاعدتاً انجمن يكپارچه برادران ايماني است كه با هم روابط دائمي غيررسمي برقرار مي كنند. پروتستان‌ها براي جلسات مرتب دعا با خطبه كشيش اهميت زيادي قايل‌اند.

ميزان بالاي يكپارچگي دروني در ميان پيروان يهوديت و مذهب كاتوليك نيز مشاهده مي‌شود. يهوديان به وسيله خودآگاهي مذهبي و قومي متحد مي‌شوند و كاتوليك‌ها در روسيه خود را اقليت ديني احساس مي كنند كه گاهي در محيط غيردوستانه زندگي مي كنند. ولي در مذهب ارتدوكس و اسلام كه اديان اكثريت جمعيت روسيه هستند، با وجود الزامي يا مطلوب بودن (اسلام) شركت در مراسم عبادي عمومي، جمعيت مذهبي تشكل جدي دروني ندارد و در شهرهاي بزرگ بسيار متغير است. در بوديسم مراسم عبادي عمومي تنها براي اعياد ديني در نظر گرفته شده‌اند.

در زمينه اجراي فرايض اساسي ديني، تفاوت بين گروه‌هاي مختلف مذهبي چندان زياد نيست. اين شاخص در ميان پروتستان‌ها از همه بالاتر است (بيش از 50% جمعيت آماري). كاتوليك‌ها در مقام دوم و يهوديان و بوديست‌ها در مقام‌هاي بعدي قرار گرفته‌اند. آخر از همه ارتدوكس‌ها قراردارند كه در ميان آنها ميزان كساني كه فرايض ديني را مرتباً اجرا مي كنند از ميزان كساني كه مرتباً به كليسا مي‌روند چندان بالاتر نيست. بايد ويژگي‌هاي سيستم مراسم ديني هر يك از مذاهب مسيحي و اديان ديگر را در نظر گرفت. فرايض ديني مذهب پروتستان و تا اندازه‌اي مذهب كاتوليك به نسبت ساده است (قوانين براي كاتوليك‌هاي غير روحاني در زمينه روزه از دين ارتدوكس ساده‌تر است) در حالي كه سيستم مفروضات در يهوديت بسيار پيچيده است زيرا يك يهودي متدين بايد بيش از 600 قاعده ديني را اجرا كند. با اين حال، ميزان يهودياني كه فرايض اساسي ديني را اجرا مي كنند از ارتدوكس‌هايي كه در مقام آخر قراردارند، بالاتر است.

بيش از نصف جمعيت آماري كاتوليك، يهودي، پروتستان و مسلمان مرتباً اعياد مذهبي را برگزار مي كنند. اين شاخص در ميان بوديست‌ها كمي پايين‌تر و در ميان ارتدوكس‌ها از همه پايين‌تر است. بالاترين ميزان كساني كه هر روز در خانه دعا مي خوانند، در ميان پروتستان‌ها مشاهده مي‌شود. كاتوليك‌ها در مقام دوم و يهوديان و مسلمانان در مقام‌هاي سوم و چهارم قرار دارند. ارتدوكس‌ها مقام پنجم را به خود اختصاص دادند و آخر از همه بوديست‌ها قرار دارند. بر اساس شاخصه‌هاي جمعي فعاليت مذهبي مي توان بالاترين ميزان آن را در گروه پروتستان مشاهده كرد. كاتوليك‌ها، يهوديان و مسلمانان در مقامات بعدي قرار دارند و پايين‌ترين شاخصه‌ها در جمع ارتدوكس‌ها و بوديست‌ها مشاهده مي‌شوند.

ميزان فعاليت مذهبي اسلام و دين ارتدوكس كه بزرگترين اديان سنتي روسيه هستند، از پروتستان‌ها، كاتوليك‌ها و يهوديان عقب مانده‌اند. ولي با اين حال، مسلمانان بيشتر از ارتدوكس‌ها به امور ديني علاقه از خود نشان مي دهند. ارتدوكس‌ها و مسلمانان تنها از نظر ميزان كساني كه قاعده دعاي روزمره را اجرا مي كنند، با هم تفاوت كمي دارند.

ويژگي‌هاي تدين كساني كه سطح متوسط و پايين فعاليت مذهبي را از خود نشان مي دهند، جالب توجه هستند (جدول 2). در همه گروه‌هاي مذهبي به غير از پروتستان‌ها، بيشتر از هم ميزان متوسط تدين رواج يافته است. به عبارت ديگر، اعضاي اين گروه‌ها حد اكثر ماهي يك بار به معبد مي‌روند، فقط بعضي فرايض ديني را اجرا مي كنند، فقط بعضي اعياد ديني را برگزار مي كنند و هرازگاهي دعا مي خوانند. در ميان بوديست‌ها اين ميزان برابر 90-60%، است، ارتدوكس‌ها 80-60%، مسلمانان 60-45%، يهوديان 50-30%، كاتوليك‌ها 50-40% و پروتستان‌ها 30-15%. در همه گروه‌هاي مذهبي بخشي از جمعيت آماري در امور ديني كاملاً بي‌فعاليت هستند يعني در هيچ يك از فعاليت‌هاي ديني شركت نمي كنند (جدول 3).

جدول 2

ميزان اعضاي جمعيت آماري با فعاليت متوسط مذهبي (%)

ارتدوكس مسلمان كاتوليك پروتستان يهودي بوديست

بازديد غير مرتب از معابد 77.6 62.7 46.4 15.7 31.8 96.9

بعضي فرايض ديني را اجرا مي كنند 61.5 58.7 48.2 20.3 51.8 72.2

بعضي اعياد مذهبي را بر گزار مي كنند 64.3 44.5 44.5 30.1 41.8 61.1

به صورت غيرمرتب دعا مي خوانند 56.6 56.6 44.5 21.7 47.3 77.8

جدول 3. اعضاي جمعيت آماري كه ميزان پايين فعاليت مذهبي را از خود نشان مي دهند

ارتدوكس مسلمان كاتوليك پروتستان يهودي بوديست

به معبد نمي‌روند 7.3 17.8 2.7 2.8 11.8 2.8

فرايض ديني را اجرا نمي كنند 18.8 8.8 5.5 28 13.6 0.9

اعياد مذهبي را بر گزار نمي كنند 2.3 3.6 - 16.8 3.6 0.9

هر گز دعا نمي خوانند 8 6.9 2.7 - 17.3 2.8

در ميان ارتدوكس‌ها ميزان كساني كه فرايض ديني را اجرا مي كنند نسبتاً بالاست ولي تنها 3% جمعيت آماري اعياد ديني را برگزار نمي كنند. در ميان مسلمانان، عده زيادي در مراسم نماز جماعت شركت نمي كنند ولي اكثر مسلمانان اعياد مذهبي را برگزار مي كنند.

كاتوليك‌ها نيز شاخصه‌هاي نسبتاً پايين ديانت اسمي را از خود نشان مي دهند ولي در اين گروه كساني وجود ندارند كه اعياد ديني را برگزار نكنند. در ميان پروتستان‌ها كساني نيستند كه دعاي خانگي را ناديده بگيرند و نيز ميزان آنهايي كه به كليسا نمي روند، كم است ولي ميزان آنهايي كه فرايض ديني را اجرا نكرده و اعياد مذهبي را برگزار نمي كنند، نسبتاً زياد است. در گروه يهودي، بالاترين ميزان جمعيت آماري كه هرگز دعا نمي‌توانند كشف شده است. بخش قابل توجه يهوديان به كنيسه نمي روند و فرايض ديني را اجرا نمي كنند. از سوي ديگر، كمتر كسي از يهوديان اعياد مذهبي را ناديده مي‌گيرد. در ميان بوديست‌ها ميزان كساني كه فعاليت پايين مذهبي را از خود نشان مي دهند، كم است. البته، اين ارقام نسبي بوده و با ويژگي‌هاي فعاليت مذهبي هر يك از اديان ارتباط دارند.

مي توان نتيجه گرفت كه بالاترين درجه فعاليت مذهبي نزد اقليت‌هاي مذهبي روسيه (پروتستان‌ها، كاتوليك‌ها و يهوديان) مشاهده مي‌شود. ولي پيروان اديان اكثريت (ارتدوكس‌ها، مسلمانان و بوديست‌ها) ميزان نسبتاً پايين فعاليت مذهبي را از خود نشان مي دهند. گروه‌هاي فعال در اين جمعيت‌هاي مذهبي نسبتاً كم هستند. ارتدوكس‌ها از نظر همه شاخصه‌هاي اساسي از مسلمانان عقب مانده‌اند و ميزان پيروان اسمي دين ارتدوكس نسبتاً بالاست. در هر يك از گروه‌هاي مذهبي تناسب فعاليت پايين، متوسط و بالاي مذهبي متفاوت است. در ميان پيروان دين ارتدوكس، اسلام و بوديسم ميزان متوسط ديانت حكمفرماست ولي در ميان كاتوليك‌ها و پروتستان‌ها تعداد افراد با فعاليت بالاي ديني بيشتر است.

در گروه يهودي وضعيت پيچيده‌تري مشاهده مي‌شود: در شرايط شاخصه‌هاي بالاي فعاليت مذهبي اين گروه، بسياري از اعضاي آن در امور ديني شركت چنداني نمي كنند. مي توان نتيجه گرفت كه براي بعضي مذاهب شركت پيروان در فعاليت‌هاي فرمال ديني اهميت دارد در حالي كه براي مذاهب ديگر گرايش عمومي فرهنگي و تمدني مهم است. نكته آخر در رابطه با پيروان بزرگترين اديان سنتي روسيه مشاهده مي‌شود.

بسيار مهم است كه روند به اصطلاح رستاخيز ديني سالهاي 1990 عمدتاً بر بزرگترين مذاهب روسيه اثر گذاشت. در بسياري از مناطق كشور زندگي مذهبي تقريباً از صفر احيا شد. در اين شرايط رستاخيز ديني ناگزير به صورت گسترش نفوذ دين تبلور يافت. بخش قابل توجه كساني كه خود را مسيحي ارتدوكس، مسلمان و بوديست محسوب مي كنند، در زمان فرمانروايي كامل جهان‌بيني غيرديني وارد جامعه شدند. آنها نمي توانستند بر سيستم فرايض ديني مسلط شوند. براي عده زيادي از آنها روزه و دعاي روزمره غيرعادي و دشوار است. و اما اقليت‌هاي ديني روسيه در سال‌هاي شوروي تركيب ثابتي داشتند و ميزان اعضاي فعال آنها هميشه بالا بوده است. در دوران بعد از شوروي تعداد پيروان اين مذاهب افزايش يافت ولي اين رشد چشمگير نبود. به عنوان مثال، بسياري از جمعيت‌هاي پروتستاني كه در زمان اخير به وجود آمده‌اند، به نحوي در زمان شوروي هم وجود داشتند و بعد از فروپاشي شوروي فقط مشروعيت يافتند.

امروزه كه مذاهب سنتي روسيه امكان رشد كمّي را از دست داده‌اند، آنها با هدف توسعه كيفي دين و عميق‌تر كردن احساسات ديني مردم روبرو شده‌اند كه در نتيجه بايد موجب افزايش تعداد مردم ديندار فعال شود. اگر اين مسأله حل نشود، مذاهب سنتي روسيه نخواهند توانست با فعاليت ميسيونري كاتوليك‌ها و بعضي مذاهب پروتستان مقابله كنند كه پيروان اديان سنتي را به مدار خود جلب مي كنند. جالب توجه است كه بخش معيني از جمعيت آماري كه خود را بي‌دين محسوب مي كنند، به نحوي در زندگي مذهبي شركت مي كنند. 25% آنها اعياد مذهبي را جشن مي‌گيرند، حدود 7% گاهي دعا مي خوانند و بعضي فرايض ديني را ادا مي كنند. از اينجا مي توان نتيجه گرفت كه مذاهب نهادينه شده روسي تا اندازه معيني نفوذ خود را به گروه‌هاي بي‌دين هم گسترش مي دهند و لذا اكنون بر خلاف دوران شوروي، مرز بين دين‌داران و بي‌دينان چندان محكم نيست و هيچ ديوار حائلي بين اين دو قسمت جامعه ساخته نشده است.

اين تنها تأثير سنت‌هاي فرهنگي و تمدني نيست كه باعث مي‌شوند بعضي نمايندگان اقوام بومي روسيه حتي در صورت بي‌دين بودن خود را به سازمانهاي مذهبي موجود در كشور نسبت دهند. بديهي است كه خودآگاهي مذهبي نه بر اساس تعلق به يك دين بلكه بر اساس ارتباط با فرهنگ و شيوه زندگي ملي صورت مي‌گيرد (يك روس بايد ارتدوكس باشد و يك تاتار حتماً بايد مسلمان باشد). شيوه زندگي قومي هم عمداً تحت تأثير دين شكل گرفته است. اين هم مهم است كه بخش معيني از مردم غيرمتدين اعتبار كليسا را در امور اجتماعي و اخلاقي قبول دارند و مي خواهند كه اخلاق ديني بر فعاليت گاهي ضداخلاقي سياستمداران اثر بگذارد.

به يك نكته ديگر توجه كنيم. جهان بيني مذهبي بخش قابل توجه جمعيت آماري، در همه گروه‌هاي مذهبي بسيار ضد و نقيض است. عده زيادي از آنها شريك حتي اصول كليدي اديان خود نيستند و ديگران انديشه‌هايي را قبول دارند كه با مباني دين آنها سازگار نيستند. به عنوان مثال، تنها 71.8% كاتوليك‌ها، 63.2% مسلمانان، 59.4% پروتستان‌ها، 57.3% ارتدوكس‌ها، 54.5% يهوديان و 37% بوديست‌ها به معاد و آخرت اعتقاد دارند. 65% پروتستان‌ها، 55.5% كاتوليك‌ها، 43.3% مسلمانان، 33.3% ارتدوكس‌ها، 24.5% بوديست‌ها و 24.5% يهوديان معتقد به آخر زمان هستند.

از سوي ديگر، تنها 67.8 پروتستان‌ها، 66.4% كاتوليك‌ها، 54.3% ارتدوكس‌ها، 42.9% مسلمانان، 42.6% بوديست‌ها و 27.3% يهوديان به وجود شيطان و «نيروهاي ناپاك» اعتقاد دارند. نه تنها 45.6% بوديست‌ها بلكه 31.8% كاتوليك‌ها، 27.5% ارتدوكس‌ها، 19% مسلمانان، 11.8% يهوديان و 10.5% پروتستان‌ها به فالگيري و طالع‌بيني علاقه‌مندند. 32.7% كاتوليك‌ها، 31.5% ارتدوكس‌ها و بوديست‌ها، 20% يهوديان و مسلمانان و 16.1% پروتستان‌ها به تله‌پاتي و وجود انسانهايي با استعدادهاي مافوق انساني اعتقاد دارند. نظر جمعيت آماري درباره تناسخ ارواح كه بخش مهمي از آموزه بودايي را تشكيل مي دهد، جالب توجه است. تنها 61.1% بوديست‌ها در جمعيت آماري ما اين اصل را قبول دارند.

ولي طرفداران اين انديشه در همه گروه‌هاي مذهبي ديگر وجود دارند ولو اينكه اين اصل با اصول دين آنها سازگار نيست (24.7% مسلمانان، 22.8% ارتدوكس‌ها، 16.4% كاتوليك‌ها و يهوديان و 13.3% پروتستان‌ها). بايد توجه كرد كه جهانبيني ارتدوكس‌ها تضاد‌هاي دروني بيشتري دارد تا جهانبيني پيروان اديان ديگر. براي مثال 71.8% كاتوليك‌ها و فقط 57.3% مسيحيان ارتدوكس ايمان به آخرت دارند. در عين حال 22.8% ارتدوكس‌ها و فقط 16.4% كاتوليك‌ها به تناسخ ارواح اعتقاد دارند. در ميان بي‌دينان، 22.8% به فالگيري و طالع‌بيني اعتقاد دارند، 19.9% به تله‌پاتي، 12.5% به وجود نيروهاي شيطاني، 7.4% به آخر زمان، 5.1% به معاد و آخرت و 4.2% به تناسخ ارواح معتقدند.

بنا بر اين، ما از يك سو شاهد فقدان مرز مشخص بين جهانبيني ديني و غير ديني و از سوي ديگر، سطح بالاي مخلوط بودن اعتقادات و بينش گروه‌هاي مختلف جمعيت آماري هستيم. از سوي ديگر، فعاليت بالاي مذهبي و تماميت جهان‌بيني در ميان ميزان كمي از مردم متدين مشاهده مي‌شود كه مسيحيان ارتدوكس در اين زمينه از گروه‌هاي مذهبي ديگر به شدت عقب مانده‌اند.

در سالهاي 1990 نفوذ دين در جامعه روسي شدت يافت. اما نقش اجتماعي دين و نهادهاي مذهبي در گروه‌هاي مختلف مذهبي يكسان نيست. مهمترين جنبه مثبت نفوذ دين در جامعه چنين تشخيص داده شده است كه دين انسان را از كردار بد باز داشته و او را به انساني با اخلاق بالا تبديل مي كند. 72.7% پروتستان‌ها، 61.8% بوديست‌ها، 60% ارتدوكس‌ها، 57.3% مسلمانان و 53.7% يهوديان طرفدار اين نقطه نظر هستند. در مقام دوم اين نقطه نظر قرار دارد كه دين تسلي‌بخش است و به انسان كمك مي‌كند دوران سختي را پشت سر بگذارد (69% ارتدوكس‌ها، 59.8% مسلمانان، 58.2% كاتوليك‌ها، 56.6% پروتستان‌ها، 47.2% بوديست‌ها و 41.8% يهوديان). 60.1% ارتدوكس‌ها، 42.7% كاتوليك‌ها، 40% يهوديان، 25.2% مسلمانان و 13% بوديست‌ها سعي مي كنند در دين جواب دشوارترين سئوالات را جستجو كنند. عده زيادي معتقدند كه دين رستاخيز معنوي و اخلاقي جامعه را تأمين مي كند (33.6% يهوديان، 30% كاتوليك‌ها، 26.6% پروتستان‌ها، 24.1% بوديست‌ها، 22% مسيحيان ارتدوكس و 21.5% مسلمانان). 15.6% مسلمانان، 13.6% كاتوليك‌ها و پروتستان‌ها، 9.5% ارتدوكس‌ها و بوديست‌ها و 3.6% يهوديان معتقدند كه دين اميد به سعادت در آخرت را مي دهد. 7.3% يهوديان، 5.8% ارتدوكس‌ها، 3.6% كاتوليك‌ها، 1.9% بوديست‌ها و 1.6% مسلمانان اعتقاد دارند كه دين نه مفيد است و نه مضر. تنها 2.7% يهوديان، 0.9% بوديست‌ها . 0.8% ارتدوكس‌ها معتقدند كه دين نقش منفي اجتماعي بازي مي كند كه مانع از حل و فصل مسايل و مشكلات انسان مي‌شود. پيروان همه اديان به ويژه بر تأثير مثبت دين بر زندگي شخصي انسان تأكيد مي كنند. توانايي دين در زمينه تأمين رستاخيز معنوي و اخلاقي جامعه براي كاتوليك‌ها در مقام چهارم قرار دارد، براي ارتدوكس‌ها، پروتستان‌ها، يهوديان و بوديست‌ها در مقام پنجم و براي مسلمانان در مقام ششم.

جمعيت آماري نقش دين را در حفظ فرهنگ و سنت‌هاي ملي بالاتر ارزيابي مي‌كنند. در اين زمينه تفاوت‌هاي بين گروه‌هاي مذهبي قابل توجه است. در حالي كه بوديست‌ها اين امتياز دين را در مقام اول قرار مي دهند، يهوديان در مقام دوم و مسلمانان در مقام سوم، پروتستان‌ها كمتر به اين نكته توجه مي كنند (تنها 5.6% جمعيت آماري اين مذهب). نقش دين در شكل‌گيري فرهنگ‌هاي ملي مختلف نيز اهميت دارد. دين و فرهنگ ملي بوديست‌ها، يهوديان و مسلمانان با هم ارتباط به مراتب بيشتري دارند تا دين و فرهنگ پروتستان‌هاي روسيه. جالب توجه است كه در همه گروه‌هاي مذهبي تأثير مثبت دين بر زندگي دنيوي انسان (اعم از شخصي و اجتماعي) ذكر مي شود در حالي كه نقش دين در ايجاد اميدواري به سعادت در آخرت در مقام آخر قرار دارد و تنها در جمعيت آماري پروتستان از اصل «حفظ فرهنگ ملي» سبقت مي‌گيرد.

ناگفته نماند كه بعضي بي‌دينان نيز براي دين نقش مثبتي در زندگي انسان و جامعه قايل‌اند. به عنوان مثال، 19.6% جمعيت آماري بي‌دين اعتقاد دارند كه دين در دوران سخت براي انسان نقش تسلي‌بخشي ايفا مي كند، 12.9% آنها تأكيد مي كنند كه دين از رفتار ناپسند انسان بازدارندگي كرده و به حفظ فرهنگ ملي كمك مي كند. 4.8% آنها به اهميت دين براي رستاخيز معنوي و اخلاقي جامعه اشاره مي كنند، 3.9% بي‌دينان، دين را براي دفاع در برابر مصيبت‌ها و بيماري‌ها مفيد مي دانند. 2.6% آنها دين را وسيله ايجاد اميدواري به سعادت در آخرت محسوب مي كنند. به عقيده 1.3% بي‌دينان، دين به پيدا كردن پاسخ سئوالات دشوار جهانبيني كمك مي كند.

تنها 24.4% بي‌دينان معتقدند كه دين در زندگي انسان و جامعه نقش منفي بازي مي كند در حالي كه 45%از بي دينان اعتقاد دارند كه دين نه مفيد است و نه مضر. بنا بر اين، برخورد منفي با تشديد نفوذ دين در زندگي معاصر در ميان بي‌دينان جدي نيست زيرا بخش قابل توجهي از اين گروه براي دين نقش مثبتي قايل هستند. در همه گروه‌هاي مذهبي تنها عده كمي طرفدار محدود كردن فعاليت سازمان‌هاي ديني به ارضاي نيازهاي مذهبي هستند. بيشتر از همه بوديست‌ها (28.7%) شريك اين نقطه نظر هستند در حالي كه در گروه‌هاي مذهبي ديگر اين شاخص پايين‌تر است (18.3% ارتدوكس‌ها و كاتوليك‌ها، 16.8% پروتستان‌ها، 15.8% مسلمانان و 10% يهوديان). اكثريت مردم متدين طرفدار جلب گسترده سازمانهاي ديني به حل و فصل طيف وسيع مسايل اجتماعي هستند.

در همه گروه‌هاي قومي نقش سازمانهاي ديني در تربيت اخلاق از همه مهمتر محسوب مي‌شود. 81.8% پروتستان‌ها، 72.7% كاتوليك‌ها، 69.4% بوديست‌ها، 63.% ارتدوكس‌ها، 61.8% يهوديان و 58.7% مسلمانان از اين نقش دين طرفداري مي كنند. در مقام دوم فعاليت خيريه سازمانهاي ديني قرار گرفته است.

در مقام‌هاي بعدي حل و فصل اختلافات بين قومي (37.7% مسلمانان، 35.5% كاتوليك‌ها و يهوديان، 34.3% بوديست‌ها، 32.9% پروتستان‌ها و 25.5% ارتدوكس‌ها)، خنثي كردن روحيات تجاوزكارانه (42.7% پروتستان‌ها، 27.5% ارتدوكس‌ها، 30% كاتوليك‌ها، 32.4% بوديست‌ها و 24.3% مسلمانان)، حفظ و توسعه فرهنگ (مقام سوم نزد بوديست‌ها، مقام چهارم نزد مسلمانان (31.2%)، يهوديان و ارتدوكس‌ها، مقام پنجم نزد كاتوليك‌ها و پروتستان‌ها. در همه گروه‌هاي مذهبي شركت دين در كاهش اعتراضات اجتماعي در مقام آخر قرار گرفته است. 9.1% يهوديان، 5.7% مسلمانان، 5.3% ارتدوكس‌ها، 4.9% پروتستان‌ها و 4.5% كاتوليك‌ها و بوديست‌ها به اين اصل اعتقاد دارند.

همانطور كه ملاحظه مي‌كنيد، هر گروه مذهبي در فعاليت اجتماعي سازمانهاي ديني اولويت‌هاي خاصي تشخيص مي دهد. تربيت معنوي و اخلاقي براي پروتستان‌ها اهميت كليدي دارد (81.8%) در حالي كه در ميان مسلمانان اين شاخص نسبتاً پايين است (58.7%). ارتدوكس‌ها (58.7%) براي نيكوكاري اهميت زيادي قايل‌اند ولي بوديست‌ها (41.7%) كمتر از همه به اين جنبه فعاليت ديني توجه مي كنند. فعاليت در جهت حل و فصل اختلافات بين‌قومي براي مسلمانان اولويت دارد (37.7%) ولي براي ارتدوكس‌ها (25.5%) چندان مهم نيست. پروتستان‌ها (42.7%) نقش دين را در خنثي كردن روحيات تجاوزكارانه مي بينند در حالي كه فقط 24.3% مسلمانان براي اين موضوع اهميت قايل‌اند. بوديست‌ها (38.9%) حفظ و توسعه فرهنگ را به عنوان وظيفه مهم دين تلقي مي كنند ولي در ميان پروتستان‌ها ميزان طرفداران اين اصل از همه پايين‌تر است (10.5%). كاهش اَشكال شديد اعتراضات اجتماعي براي يهوديان اولويت دارد (9.1%)، ولي كاتوليك‌ها و بوديست‌ها به اين جنبه فعاليت ديني توجه چنداني نمي كنند (4.5%).

بخشي از بي‌دينان نيز از فعاليت اجتماعي دين حمايت مي كنند. اين گروه بيش از هر چيزي طرفدار فعاليت مذاهب در زمينه نيكوكاري (44.2%)، شركت در تربيت معنوي و اخلاقي (26.3%)، حفظ و توسعه فرهنگ (19.2%) و حل و فصل اختلافات بين قومي (15.6%) هستند. از اينجا مي توان نتيجه گرفت كه سازمانهاي ديني به عنوان عامل مثبت در فرآيندهاي اجتماعي، در ميان بخش بي‌دين جمعيت نيز از نفوذ معيني برخوردارند.

فعاليت سازمانهاي ديني در زمينه آموزش در نيروهاي مسلح، موجب مباحثات شديد در جامعه روسي شده است. اين امر تصادفي نيست زيرا حفظ حالت لاييك نهادهاي دولتي و توسعه تسامح در جامعه به حل اين مسأله بستگي دارد. در اين رابطه از جمعيت آماري سئوالي درباره معرفي تدريس دين در مؤسسات آموزشي دولتي و ايجاد نهاد روحانيت ارتشي پرسيده شد كه جواب‌هاي آنها در جدول 4 آورده شده است.

جدول 4

ارتدوكس مسلمان كاتوليك پروتستان يهودي بوديست

تدريس دين بايد الزامي باشد 23.8 19 24.5 25.2 5.5 11.1

تدريس دين بنا به ميل دانش‌آموزان و والدين و خارج از برنامه رسمي تحصيلي مجاز است 38.3 30.8 37.7 30.1 31.8 41.7

دين نبايد در مؤسسات آموزشي دولتي تدريس شود 13 20.2 6.4 16.1 26.4 13

تدريس مباني اطلاعات درباره اديان اساسي از همه مناسب‌تر است 20.5 21.9 25.5 17.3 29.1 25

نتوانستند جواب بدهند 4.5 8.1 6.4 11.2 7.3 9.3

اقليت جمعيت آماري طرفدار تدريس الزامي علوم ديني در مؤسسات آموزشي دولتي هستند كه تفاوت اين شاخص در گروه‌هاي مختلف مذهبي به 5 برابر مي‌رسد. در حالي كه ميزان نمايندگان مذاهب مسيحي كه طرفدار تدريس الزامي دين هستند، تقريباً برابر است، در گروه‌هاي غيرمسيحي اين شاخص به مراتب پايين‌تر است (مسلمانان به ميزان 6-5%، بوديست‌ها دو برابر و يهوديان 5 برابر كمتر). به احتمال قوي، اقليت‌هاي مذهبي نگران آن هستند كه «دين اكثريت» از طريق نظام آموزشي دولتي به آنها تحميل شود. يهوديان همچنين نگران جنبه ضد يهودي تدريس دين هستند. كاتوليك‌ها و پروتستان‌ها كمتر از خود نگراني نشان ميدهند. بيش از يك سوم جمعيت آماري در همه گروه‌هاي مذهبي طرفدار تدريس داوطلبانه دين خارج از برنامه رسمي تحصيلي هستند. در اين زمينه بوديست‌ها در مقام اول قرار دارند و ارتدوكس‌ها و كاتوليك‌ها در مقامات بعدي قرار دارند. در گروه‌هاي مذهبي ديگر

ميزان طرفداري از اين انديشه برابر حدود 30% است. ميزان كمتر جمعيت آماري طرفدار معرفي رشته تحصيلي شامل مباني اطلاعات درباره اديان اساسي، بدون جهتگيري خاص مذهبي هستند. ميزان طرفداري از اين اصل در ميان يهوديان از همه بالاتر است (قريب به يك سوم اين گروه) در حالي كه پروتستان‌ها كمتر از همه از اين انديشه جانبداري مي كنند. بخش باز هم كمتر جمعيت آماري قطعاً مخالف تدريس رشته‌هاي ديني در مدارس هستند. يهوديان و مسلمانان در اين زمينه از همه فعال‌تر هستند در حالي كه كاتوليك‌ها كمتر شريك اين ديدگاه مي‌شوند.

بنا برا ين، اكثريت جمعيت آماري طرفدار تدريس رشته‌هاي ديني در مؤسسات آموزشي دولتي هستند. اكثريت آنها معتقدند كه اين رشته‌ها بايد جهتگيري خاص مذهبي داشته باشند ليكن برخورد با اين مسأله در گروه‌هاي مذهبي مختلف از ويژگي‌هاي خاصي برخوردار است.

مسيحيان ارتدوكس طرفدار تدريس داوطلبانه رشته‌هاي مذهبي خارج از برنامه رسمي آموزشي هستند ولي تدريس الزامي دين در اين گروه در مقام دوم قرار دارد. يك پنجم آنها بر معرفي رشته عمومي دين‌شناسي تأكيد مي كنند، طرفداران حذف همه رشته‌هاي ديني از برنامه‌هاي آموزشي در مقام اول قرار دارند. در ميان كاتوليك‌ها هم نقطه نظر مشابهي مشاهده مي‌شود و تنها با اين تفاوت كه يك چهارم جمعيت آماري طرفدار معرفي رشته عمومي دين‌شناسي هستند و طرفداران حذف دين از برنامه‌هاي آموزشي در اين گروه از همه كمتر هستند. وجه امتياز پروتستان‌ها با گروه‌هاي ديگر، ميزان طرفداران معرفي رشته عمومي مذهبي است. در ميان مسلمانان، ميزان طرفداران آموزش بدون رشته‌هاي ديني بسيار بالاست ولي ميزان طرفداران تدريس الزامي يا داوطلبانه رشته‌هاي ديني كم است. بوديست‌ها عمدتاً طرفدار تدريس داوطلبانه دين هستند ولي ميزان طرفداران تدريس الزامي رشته‌هاي مذهبي از نمايندگان مذاهب مسيحي دو برابر كمتر است. در ميان يهوديان پايين‌ترين ميزان طرفداران تدريس الزامي رشته‌هاي ديني (5-2 برابر كمتر از گروه‌هاي مذهبي ديگر) مشاهده مي‌شود. همزمان قسمت اعظم آنها بر حذف دين از برنامه‌هاي آموزشي تأكيد مي كنند.

اگر جواب اين سئوال در گروه بي‌دينان را بررسي كنيم، متوجه خواهيم شد كه در اين گروه مخالفت شديد با تدريس رشته‌هاي ديني در مؤسسات آموزشي دولتي وجود ندارد. كمتر از نصف جمعيت آماري طرفدار حذف رشته‌هاي ديني از سيستم آموزشي هستند ولي 25% اين گروه از تدريس غيرالزامي رشته‌هاي ديني و يك پنجم از تدريس دين‌شناسي طرفداري مي كنند. بنا بر اين، حدود نصف جمعيت آماري بي‌دين مخالف آن نيستند كه دانش‌آموزان مؤسسات آموزشي دولتي به گونه‌اي اطلاعاتي درباره اديان كسب كنند. بدين وسيله اهميت فرهنگ مذهبي براي انسان معاصر به رسميت شناخته مي‌شود.

جواب جمعيت آماري به سئوال درباره ايجاد نهاد روحاني در نيروهاي مسلح نيز به همين شكل بود (جدول 5).

جدول 5

ارتدوكس مسلمان كاتوليك پروتستان يهودي بوديست

اين كار ضرورت ندارد 17.3 23.9 10 21 24.5 13

نهاد روحانيون ارتشي بايد ايجاد شود 31.5 16.2 31.8 25.5 15.5 16.7

نظاميان متدين بايد در نزديكي واحدهاي ارتشي امكان ارضاي نيازهاي مذهبي خود را داشته باشند 39.5 38.9 34.5 33.6 44.5 47.2

نتوانستند جواب بدهند 11.8 21.1 23.6 20.3 15.5 23.1

طرفداران ايجاد نهاد روحانيت نظامي در هيچ يك از گروه‌هاي قومي اكثريت را تشكيل نمي‌دهند. يك ششم تا يك سوم جمعيت آماري طرفدار اين انديشه هستند. ارتدوكس‌ها و كاتوليك‌ها بيشتر از همه طرفدار ايجاد روحانيت ارتشي هستند در حالي كه در گروه‌هاي غير مسيحي اين ميزان دو برابر كمتر است. ولي اين ديدگاه كه كشيش‌ها در ارتش لازم نيستند، نيز از ميزان قابل توجه طرفداران برخوردار نيست كه در اين زمينه كاتوليك‌ها پايين‌ترين شاخص‌ها را از خود نشان مي دهند. در مجموع، تناسب طرفداران و مخالفان ايجاد نهاد روحانيون ارتشي در ميان ارتدوكس‌ها، كاتوليك‌ها و پروتستان‌ها به نفع طرفداران اين نهاد شكل گرفت است در حالي كه مسلمانان و يهوديان بيشتر مخالف اين انديشه هستند تا موافق.

در همه گروه‌هاي مذهبي بالاترين ميزان طرفداران اين نقطه نظر وجود دارد كه نظاميان بايد خارج از واحدهاي ارتشي امكان ارضاي نيازهاي مذهبي خود را داشته باشند. بوديست‌ها بيشتر از همه براين اصل تأكيد مي كنند كه در ميان آنها حدود نصف جمعيت آماري از اين اصل حمايت كردند.

بنا بر اين، انديشه ايجاد نهاد روحانيت ارتشي بيشتر از همه از حمايت ارتدوكس‌ها و كاتوليكها و كمتر از همه از حمايت يهوديان برخوردار شده است. بالاترين ميزان مخالفان اين انديشه در بين يهوديان و كمترين ميزان مخالفان در بين كاتوليك‌ها مشاهده مي‌شود. بوديست‌ها بيشتر از همه طرفدار ارضاي نيازهاي مذهبي خارج از واحدهاي ارتشي هستند در حالي كه كمترين ميزان حمايت از اين نقطه نظر نزد پروتستان‌ها مشاهده مي‌شود. حدود نصف جمعيت آماري غيرمتدين نيز طرفدار اين نقطه نظر هستند. با توجه به پيچيده بودن اين مسأله، عده زيادي از جمعيت آماري نتوانستند به اين سئوال پاسخ مشخصي بدهند.

از اين پژوهش نقش اجتماعي دين و سازمانهاي مذهبي مي توان چند نتيجه گرفت:

1- همه گروه‌هاي مذهبي براي نقش دين در زندگي فردي انسان ارزش زيادي قايل بوده و معتقدند كه دين به فايق آمدن بر مصيبت‌ها، پيدا كردن جواب سئوالات سخت زندگي و بازدارندگي از رفتار ناپسند كمك مي كند. ولي نقش اجتماعي دين نيز از ميزان بالاي طرفداري برخوردار است. اعضاي جمعيت آماري، سهم دين در حفظ سنت‌ها و فرهنگ ملي را مثبت ارزيابي مي كنند.

2- در خصوص ارزيابي زمينه‌هاي مشخص فعاليت اجتماعي سازمانهاي دين، همه گروه‌هاي مذهبي براي تربيت معنوي و اخلاقي و نيكوكاري اولويت قايل‌اند. گروه‌هاي مذهبي درباره زمينه‌هاي ديگر جواب‌هاي متفاوتي مي دهند. حل و فصل اختلافات بين قومي براي مسلمانان اولويت دارد، پروتستان‌ها طرفدار خنثي كردن روحيات جنگجويانه بوده و بوديست‌ها بر حفظ و توسعه فرهنگ تأكيد مي كنند. اقليت جمعيت آماري از نقش دين در زمينه كاهش اعتراضات اجتماعي حمايت كردند كه اين نتيجه بي‌ميلي سازمانهاي مذهبي به مداخله در امور سياسي است. محدود كردن فعاليت سازمانهاي دين به امور خالص مذهبي نيز از تعداد قابل توجه طرفداران برخوردار نشده است.

3- اقليت جمعيت آماري خواهان تدريس الزامي دين در مدارس و ايجاد نهاد روحانيت نظامي شده‌اند ولي حذف دين از برنامه‌هاي آموزشي و امتناع از كشيش‌هاي نظامي هم از حمايت چنداني برخوردار نشده است. مردم اكثراً بر تدريس داوطلبانه رشته‌هاي ديني به انتخاب دانش‌آموزان و ايجاد شرايط براي ارضاي نيازهاي مذهبي نظاميان در نزديكي واحدهاي نظامي تأكيد مي كنند. به عبارت ديگر، گزينه دمكراتيك و تسامح‌آميز حضور دين در مدارس و ارتش از حمايت اكثريت جمعيت آماري بهره‌مند شده است.

4- بخش قابل توجه بي‌دينان نيز اهميت ارزش‌هاي مذهبي در زندگي انسان و جامعه را قبول دارند. حدود نيمي از آنها طرفدار تفكيك كامل عرصه‌هاي مذهبي و غير مذهبي شدند ولي حدود يك سوم آنها به حالت مثبت فعاليت اجتماعي سازمانهاي مذهبي اشاره مي كنند. اين يكي از موجبات مهم برقراري جو تسامح و همكاري بي‌دغدغه در راه بهروزي كشور، بين شهروندان متدين و غير متدين روسيه معاصر است.

/ 1