اگر كمكم نكني نافرماني مي‌كنم - اگر كمكم نكنی نافرمانی می كنم نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اگر كمكم نكنی نافرمانی می كنم - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اگر كمكم نكني نافرماني مي‌كنم

خداوند به حضرت داود ـ عليه السّلام ـ وحي كرد، نزد دانيال پيغمبر برو و به او بگو:

«تو يكبار مرا گناه كردي يعني ترك اولي كردي» تو را آمرزيدم،‌ بار دوّم گناه كردي، باز آمرزيدم، بار سوّم گناه كردي باز آمرزيدم، و اگر براي بار چهارم گناه كني ديگر تو را نمي‌آمرزم.

حضرت داود ـ عليه السّلام ـ نزد دانيال رفت و سخن خدا را به او ابلاغ كرد.

دانيال به داود ـ عليه السّلام ـ فرمود: «اي پيامبر خدا تو مأموريت خود را ابلاغ نمودي».

هنگامي كه نيمه‌هاي شب شد، دانيال به مناجات و راز و نياز با خدا پرداخت و عرض كرد!

پروردگارا، پيامبر تو داود ـ عليه السّلام ـ سخن تو را به من ابلاغ نمود كه اگر بار چهارم گناه كنم، مرا نمي‌آمرزي.

فَوَ عزّتك لَئِنْ لَم تَعصِمْني لَأَ عْصِيَنّك ثمَّ لَأَعصِيَنّك ثمَّ لأَعْصِنك؛

به عزتت سوگند اگر تو مرا نگاه نداري (و كمك نكني) همانا تو را نافرماني كنم و پس نيز نافرماني كنم و باز هم نافرماني كنم.




  • اي روان دو جهان آشكار اي نهان
    تاج من، افسر من، سر من، سرور من
    راه من، منزل من، بحر من، ساحل من
    يار من، ياور من، دل من، دلبر من مونس
    و غمخور من، دورم از خويش مكن



  • از تو دوري نتوان، دورم از خويش مكن
    هادي و رهبر من، دورم از خويش مكن
    آشناي دل من، دورم از خويش مكن
    و غمخور من، دورم از خويش مكن
    و غمخور من، دورم از خويش مكن



/ 1