آراء متكلمان در تفسير اختيار - شبهات جبر گرایان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شبهات جبر گرایان - نسخه متنی

علی ربانی گلپایگانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آراء متكلمان در تفسير اختيار

دلايل عقلي و نقلي ياد شده اصل اختيار را براي انسان ثابت مي‎كند. بر اين اساس، اعتقاد به جبر در افعال باطل است. اكنون بايد ديد، متكلمان اسلامي اختيار را چگونه تفسير كرده‎اند.

در تفسير اختيار، سه ديدگاه مطرح شده است كه عبارتند از:

1. ديدگاه تفويض 2. ديدگاه كسب 3. ديدگاه امر بين الأمرين.

اينك به بررسي اين سه ديدگاه مي‎پردازيم:

1. نظريه تفويض

حاصل اين نظريه اين است كه فعل اختياري انسان فقط توسط او پديد مي‎آيد و مخلوق خداوند نيست. انتساب فعل انسان به خداوند انتساب حقيقي نيست، بلكه بدين جهت است كه خداوند انسان را آفريده و به او قدرت انجام فعل را عطا كرده است، ولي در انجام يا ترك فعل او دخالتي ندارد، يعني فعل انسان از نظر تكويني به خود او واگذار شده است. دلايلي كه قاضي عبدالجبار معتزلي بر اين نظريه اقامه كرده عبارتند از:

1. فعل انسان تابع قصد و اراده او است، آنچه كه اراده كند، انجام مي‎دهد، و آنچه كه اراده نكند انجام نمي‎دهد، بنابراين انسان، خود پديد آورنده فعل خويش است، و خداوند آن را در انسان نيافريده است.[7]

2. نمي‎توان خداوند را خالق افعال بشر دانست، زيرا در افعال بشر ظلم و ستم وجود دارد، و خداوند از ظلم و ستم منزه است.[8]

3. آيات قرآن نيز بيانگر اين است كه خداوند آفريدگار فعل انسان نيست، زيرا مطابق اين آيات آنچه را خداوند مي‎‎آفريند نيكو است «الذي احسن كل شيء خلقه» و داراي اتقان است «الذي اتقن كل شيء» در حالي كه ميان افعال بشر كارهاي ناپسند و غير متقن يافت مي‎شود، پس خداوند فاعل و خالق اين افعال نيست. قرآن كريم فرموده است:

«فَمَنْ شاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَ مَنْ شاءَ فَلْيَكْفُرْ؛ يعني امر ايمان و كفر به مشيت و خواست انسان واگذار شده است.[9]

و آيات ديگري كه به گونه‎هاي مختلف، بيانگر اين مطلب مي‎باشند.

نقد و بررسي

1. از ادله ياد شده بيش از اين استفاده نمي‎شود كه فعل انسان حقيقتاً به خود او مستند است، و او فاعل حقيقي فعل خويش است، و از روي اختيار و اراده آن را انجام مي‎دهد، اما اين كه فعل او مخلوق خداوند نيست، از دلايل قبل به دست نمي‎آيد، زيرا حسن و قبح گاهي تكويني و حقيقي است و گاهي اعتباري و انتزاعي، از نظر تكويني هر چه در اين عالم تحقق مي‎يابد، داراي صفت حسن است، و آيه «الذي احسن كل شيء‌خلقه» بيانگر همين مطلب است. و از نظر اعتباري حسن و قبح پس از تحقق فعل و در مقايسه با احكام عقلي و شرعي انتزاع مي‎شود، و اين حسن و قبح منتسب به انسان است كه گزينش او منشأ مطابقت يا عدم مطابقت فعل با احكام عقلي و شرعي گرديده است، اما اين كه قصد و انگيزه انسان در فعل او مؤثر است يا ايمان و كفر به مشيت و انتخاب او واگذار شده است، بر استقلال انسان در انجام فعلش و نفي مخلوق بودن فعل از جانب خداوند دلالت ندارد.

/ 8