دلايل عقلي و نقلي ياد شده اصل اختيار را براي انسان ثابت ميكند. بر اين اساس، اعتقاد به جبر در افعال باطل است. اكنون بايد ديد، متكلمان اسلامي اختيار را چگونه تفسير كردهاند.در تفسير اختيار، سه ديدگاه مطرح شده است كه عبارتند از:1. ديدگاه تفويض 2. ديدگاه كسب 3. ديدگاه امر بين الأمرين.اينك به بررسي اين سه ديدگاه ميپردازيم:
1. نظريه تفويض
حاصل اين نظريه اين است كه فعل اختياري انسان فقط توسط او پديد ميآيد و مخلوق خداوند نيست. انتساب فعل انسان به خداوند انتساب حقيقي نيست، بلكه بدين جهت است كه خداوند انسان را آفريده و به او قدرت انجام فعل را عطا كرده است، ولي در انجام يا ترك فعل او دخالتي ندارد، يعني فعل انسان از نظر تكويني به خود او واگذار شده است. دلايلي كه قاضي عبدالجبار معتزلي بر اين نظريه اقامه كرده عبارتند از:1. فعل انسان تابع قصد و اراده او است، آنچه كه اراده كند، انجام ميدهد، و آنچه كه اراده نكند انجام نميدهد، بنابراين انسان، خود پديد آورنده فعل خويش است، و خداوند آن را در انسان نيافريده است.[7]2. نميتوان خداوند را خالق افعال بشر دانست، زيرا در افعال بشر ظلم و ستم وجود دارد، و خداوند از ظلم و ستم منزه است.[8]3. آيات قرآن نيز بيانگر اين است كه خداوند آفريدگار فعل انسان نيست، زيرا مطابق اين آيات آنچه را خداوند ميآفريند نيكو است «الذي احسن كل شيء خلقه» و داراي اتقان است «الذي اتقن كل شيء» در حالي كه ميان افعال بشر كارهاي ناپسند و غير متقن يافت ميشود، پس خداوند فاعل و خالق اين افعال نيست. قرآن كريم فرموده است:«فَمَنْ شاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَ مَنْ شاءَ فَلْيَكْفُرْ؛ يعني امر ايمان و كفر به مشيت و خواست انسان واگذار شده است.[9]و آيات ديگري كه به گونههاي مختلف، بيانگر اين مطلب ميباشند.
نقد و بررسي
1. از ادله ياد شده بيش از اين استفاده نميشود كه فعل انسان حقيقتاً به خود او مستند است، و او فاعل حقيقي فعل خويش است، و از روي اختيار و اراده آن را انجام ميدهد، اما اين كه فعل او مخلوق خداوند نيست، از دلايل قبل به دست نميآيد، زيرا حسن و قبح گاهي تكويني و حقيقي است و گاهي اعتباري و انتزاعي، از نظر تكويني هر چه در اين عالم تحقق مييابد، داراي صفت حسن است، و آيه «الذي احسن كل شيءخلقه» بيانگر همين مطلب است. و از نظر اعتباري حسن و قبح پس از تحقق فعل و در مقايسه با احكام عقلي و شرعي انتزاع ميشود، و اين حسن و قبح منتسب به انسان است كه گزينش او منشأ مطابقت يا عدم مطابقت فعل با احكام عقلي و شرعي گرديده است، اما اين كه قصد و انگيزه انسان در فعل او مؤثر است يا ايمان و كفر به مشيت و انتخاب او واگذار شده است، بر استقلال انسان در انجام فعلش و نفي مخلوق بودن فعل از جانب خداوند دلالت ندارد.