ـ نصوص امامت در سنت - امامت در قرآن و سنت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

امامت در قرآن و سنت - نسخه متنی

علی ربانی گلپایگانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ـ نصوص امامت در سنت

در درس گذشته برخي از نصوص امامت در قرآن كريم را بررسي كرديم، در اين درس به بررسي پاره‎اي از نصوص امامت در سنت مي‎پردازيم.

حديث غدير

پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ در سال دهم هجرت، آهنگ سفر حج نمود و تصميم خود را به مسلمانان مدينه و شهرهاي ديگر اعلان كرد، ‌از اين‎رو، جمعيت بسياري عازم حج شدند. مورخان تعداد كساني را كه از مدينه، آن حضرت را به سوي مكه همراهي كردند، مختلف نقل كرده‎اند، كمترين عدد نود هزار نفر.[3]

پس از انجام مراسح حج، پيامبر با مسلمانان مكه را ترك گفتند و روز هجدهم ذيحجه به غديرخم رسيدند، آن‎جا نقطه‎اي بود كه راه مدينه از راه‎هاي شهرهاي ديگر چون عراق و مصر جدا مي‎شد. پيامبر دستور دارد تا كاروان زايران خانه خدا همان‎جا توقف كنند. وقتي همه جمع شدند، نماز ظهر را به جماعت به جاي آوردند،‌ آن‎گاه پيامبر در ميان جمعيت بر منبري كه از جهاز شترها ساخته بود، ايستاد و خطبه‎اي را ايراد كرد،‌آن‎گاه فرمود: آيا صداي مرا مي‎شنويد. گفتند: آري.

پيامبر فرمود: من پيشاپيش شما در كنار حوض (كوثر در قيامت) قرار خواهم گرفت، و شما بر من وارد خواهيد شد، پس بيانديشيد كه پس از من با ثقلين چگونه رفتار خواهيد كرد؟

در اين هنگام از ميان جمعيت ندايي برخاست كه «ثقلين» چيستند؟

پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ پاسخ داد: يكي، ثقل بزرگتر يعني قرآن است؛ و ديگري ثقل، كوچكتر يعني عترت و خاندان من مي‎باشند. خداوند به من خبر داده است كه آن دو از يكديگر جدا نخواهند شد، تا در كنار حوض نزد من آيند، پس بر آنان پيشي نگيريد و از آنان فاصله نگيريد كه هلاك خواهيد شد.

آن‎گاه دست علي ـ عليه السلام ـ را گرفت و به اندازه‎اي بالا برد كه زير بغل هر دو نمايان شد، و همه حاضران او را شناختند، پس گفت‌: اي مردم، چه كسي بر مؤمنين از خود آنان سزاوارتر است؟

گفتند: خدا و پيامبرش داناترند.

پيامبر فرمود: خدا، مولاي من و من مولاي مؤمنين هستم و بر آنان از خودشان سزاوارترم.

سپس سه يا چهار بار اين جمله را تكرار نمود:

«مَنْ كُنْتُ مَولَاهُ فَعَلِيٌّ مُوْلاهُ»

هر كس من مولاي او هستم، علي ـ عليه السلام ـ مولاي او است.

آن‎گاه در حق او و دوستان و ياران او دعا كرد، و هنوز جمعيت متفرق نشده بود كه جبرئيل بر پيامبر نازل شد و آيه «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ...» را بر او تلاوت كرد، و پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ بر اين نعمت بزرگ الهي تكبير گفت، و مؤمنين پيشاپيشِ همه ابوبكر و عمر،‌ منصب ولايت را به علي ـ عليه السلام ـ تبريك گفتند.

/ 10